چهارشنبه 30/آوریل/2025

چرا عباس عمليات شهادت طلبانه اخير را زبونانه توصيف کرد؟

دوشنبه 25-دسامبر-2006

نوشته:عبدالعزيز الملا

 

محکوميت عمليات شهادت طلبانه اخير و توصيف آن به عملياتی زبونانه از سوی محمود عباس را نمی توان لغزش زبان دانست و بی خيال از کنار آن گذشت، بلکه بايد آن را به انديشه سياسی وی و واقعيت موجودی ربط داد که محمود عباس تلاش می کند با شيوه خاص خود که حتی با ديگر دوستان خود در فتح تفاوت دارد، آن را اصلاح کند. اما همچنان که حاميان وی از آشوب طلبان و مشاورانش معتقدند نبايد اين سخنان را تنها يک خوراک تبليغاتی سياسی دانست. چه بسا اين افراد اين گونه اظهارنظرها و سخنان را به وی تلقين کرده اند.

 در آغاز بايد دانست که ملت فلسطين در طول سال های مبارزات خود به جايگاه خاصی در میان ملت های سرزنده مسلمان و دیگر ملت ها دست یافته که جايگاهی مقدس و آرمانی است. این ملت جز با جانفشانی ها و جهاد و نوآوری هایش در ایجاد «توازن بازدارندگی» که در این زمان و با توجه به کوتاهی عرب ها و دسیسه جهانی و نفاق شورای امنیت بیش تر به معجزه می ماند، به این منزلت و جایگاه دست نمی یافت و در این میان عملیات های شهادت طلبانه و خون رهبران مقاومت در راس این افتخار بزرگ قرار دارد. از اینجا خطرناک بودن این محکومیت و توصیف آن به عملیات زبونانه و تاثیراتی که به همین خاطر در بردارد نمایان است.  

محمود عباس با این گونه محکوم کردن دلایل کسانی را که با ملت فلسطین همبستگی و از مظلومیت آن دفاع می کنند، کم رنگ می کند ؛ کسانی که با وجود این گونه تعارضات نمی توانند کاسه داغتر از آش باشند.

ابومازن وقتی که این عملیات را «زبونانه» نامید، در واقع به دینی که به آن معتقد است، اهانت کرد ؛ چرا که همچنان که دانشمندان و فقها و روشنفکران مسلمان اعلام کرده اند اسلام عملیات های شهادت طلبانه را عبادتی مقدس قلمداد می کند و آن را اوج فداکاری در راه خدا می داند.

اینجاست که باید این فقها و انسان های غیور بیانیه ای صادر کنند و نگرش و موضع خود نسبت به این بی احترامی را تبیین کنند و به این گونه افراد اجازه ندهند که جری شوند و به بهانه واقعیت نگری سیاسی و یا به هر توجیه و دلیل دیگری به اصول و آرمان ها و مفاهیم اسلامی توهین کنند.

بنابراین نباید این مسأله (اهانت به اصول اسلامی) را ساده و بی اهمیت پنداشت. محمود عباس یک اشتباه فردی و یا گروهی را محکوم نکرد و این اقدام در قالب جزو کش و قوس های گروهی و رقابت های حزبی نمی گنجد، بلکه وی روش و منشی را محکوم کرد که والاترین و زیباترین معانی را از عزت ملی و مشروعیت انقلابی در حالی ارائه می کند که هیچ جایگزین جدی مطرح نیست جز این که باید ملت فلسطین همچنان قربانی باشد تا شاید قتل عام این ملت و خون شهدایش جهانیان را به یاد مظلومیت و حقوقش برساند. این شیوه و طرح هم قبلا ناکارآمدی و بی فایده بودنش به اثبات رسیده است. در حقیقت چنین فکری اوج سادگی و ناشی از نداشتن دیدی واقع بینانه در فهم حقایق ساده ای است که در ابتدا مسأله فلسطین بر اساس آن شکل گرفت و در اذهان مردم جای گرفت.

اینجا باید یادآوری کرد که آقای محمود عباس کسی است که عامل حذف بیش تر اصول آرمان ملی ملت فلسطین است. این ابو مازن بود که محوریت یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان را از بین برد و اختیارات اجرایی وی را به نفع حکومت خودش در آن زمان سلب کرد. همان اختیاراتی که امروز تلاش می کند از حکومت فلسطین سلب کند ؛ حکومتی که اکنون در دست حماس است و هم اکنون نیز خود محمود عباس جانشین عرفات شده است. ابو مازن اولین رهبر فلسطینی است که بر آنچه «مظلومیت های ملت یهود» نامیده می شود در خلیج عقبه اردن و در برابر شارون جنایتکار گریست بدون این که احترامی به احساسات ملت فلسطین و ملت های عربی و اسلامی و حتی قداست معانی کلماتی که به کار گرفت، قائل شود.

عباس صاحب نظریه «هجوم صلح» است که در دهه هفتاد قرن گذشته پایان نامه دکترایش را درباره آن نوشت. همچنین امضای پیمان ننگین اسلو منسوب به وی است و این گونه هیأت های مذاکره کننده ساف را که درگیر مذاکراتی جدی با هیأت های دشمن بودند، دور زد. وی همچنین اولین نفری بود که با محکوم کردن مقاومت و آن چه آن را نظامی گری انتفاضه می نامد، علیه این قیام مردمی موضع گرفت و……..

شایان ذکر است که اتخاذ چنین مواضعی نیازی به شجاعتی آنچنانی ندارد بلکه کاملا همسو با طرف های قدرتمند خارجی است و نامبرده (برای اعلام چنین مواضعی) منتظر اشاره آن هاست تا واقعیتی را که مد نظر این طرف هاست، مطرح و تثبیت کند.

گمان می کنم که مرحوم عرفات وقتی محمود عباس را به نخست وزیری منصوب کرد و او را به عقبه فرستاد و از اختیارات خود صرف نظر کرد و آن ها را به عباس داد، تنها به خاطر این خصوصیت (روابط  قوی ابو مازن با خارج) بود نه توانایی های ذاتی و هوشمندی سیاسی وی

شاید موضع وی در قبال حماس پس از پیروزی این جنبش در انتخابات اخیر بهترین شاهد بر «سیاست بهره کشی» وی باشد که بر اساس آن فعالیت می کند. این سیاست ها و مواضع در سیاقی پیوسته و مداوم صورت می گیرد و متاسفانه بخش بزرگی از آن به فتح بر می گردد و در واقع باید گفت که در پس این مسائل و اقدامات تنها گروه متنفذ فتح قرار دارد.

اگر بخواهیم نسبت به انگیزهای این مرد (ابو مازن) خوشبین باشیم و به فرض این که بگوییم حسن نیت دارد، می بایست در درجه اول به دور از رسانه ها جنبش جهاد اسلامی را مخاطب قرار می داد و بعد از آن هر چه را می خواست می گفت و ای کاش! حداقل همان کاری را می کرد  که مرحوم عرفات در چنین وضعیتی انجام می داد. عرفات در چنین وضعی همیشه می گفت: ما خشونت همه طرف ها را محکوم می کنیم.

از این رو گروه های فلسطینی موضع خود را (نسبت به زبونانه نامیدن عملیات شهادت اخیر) اعلام کردند و خواستار عذرخواهی محمود عباس و توضیح وی در خصوص مقصودش از این عبارت شدند. این کم ترین انتظاری است که از او می رود البته در صورتی که نیت ها و قلب ها صاف باشد. در صورتی که این کار را انجام ندهد (عذرخواهی) باید منتظر سطح بیش تری از دیدگاه های متضاد و متناقض شد.

منبع:روزنامه الشرق قطر

لینک کوتاه:

کپی شد