“ایهود اولمرت” نخست وزیر جدید “اسراییل” از نخست وزیران پیشین رژیم صهیونیستی بهتر نیست و نخواهد بود و تلاش برخی رهبران عرب در جهت نزدیک شدن به وی به منظور مذاکره با فلسطینیان به گمان اینکه گشایش و فرج به دست وی است و او معجره می آفریند و به درگیری ابدی پایان می بخشد، تلاشی مذبوحانه به شمار می رود و این اقدام موجب تشدید قلدری و زورگویی تل آویو می شود.
وی در نخستین اظهارات رسمی خود پس از عهده دار شدن این منصب بر موضع همتایان پیشین خود تاکید کرد. این اظهارات از تندرو ترین موضع گیری ها به شمار می رود، زیرا میان جنبش های مقاومت اسلامی “حماس” و فتح یا میان رئیس دولت خودگردان و رئیس دولت جدید هیچ فرقی قائل نشد. این اقدام مداخله گروه های بین المللی را می طلبید؛ اما متاسفانه هیچ یک از رهبران عربی در صدد واکنش به این اظهارات برنیامدند. کشورهای غربی نیز جرئت انتقاد از این اظهارات را به خود ندادند. همان کاری که آنان همواره با فلسطینیان انجام می دهند.
این بدان معناست که “اسراییل” به رغم تغییر کابینه صهیونیستی به سیاست سلطه جویی و سرکوب بی گناهان ادامه می دهد چرا که از حمایت و جانبداری آمریکا اطمینان خاطر دارد.
با این وجود حمایت آمریکا و برخی کشورهای غربی یگانه عامل تداوم این سلطه جویی و سرکوب به شمار نمی آید. بلکه علت اصلی این اقدام به عدم تحرک و بی توجهی کشورهای عربی در قبال کشتار بی رحمانه ملت فلسطین بر می گردد.
علت اصلی کشتار دسته جمعی در عراق سهل انگاری همیشگی کشورهای عربی است؛ حتی این کشورها درصدد مقابله با تحریم کنندگان دولت جدید فلسطینی و حمایت از آن برنیامدند ؛ دولتی که در تاریخ کشورهای عربی بی سابقه است و از رهگذر انتخاباتی آزادانه و مردمی به قدرت رسید. علی رغم اینکه مردم فلسطین در محاصره بودند و بحرانی ترین دوره اشغالگری در طول تاریخ را پشت سر می گذاشتند، اما جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و به پای صندوق های رای رفتند و به گواه جهانیان نمایندگان خود را با آزادی و شفافیت برگزیدند. کشورهایی مدعی حمایت از دمکراسی در راس این شاهدان قرار دارند. این کشورها هر وقت که نتایج دمکراسی بر وفق مراد آنان نباشد و منافعشان را به خطر بیندازد سرستیز با آن پیدا می کنند.
بنابراین موضوع پیروزی حماس در انتخابات نیست؛ بلکه مسئله عمده خمیر مایه اندیشه سیاسی صهیونیستی است که فقط به ستیز با هر دولت فلسطینی می اندیشد، بدون اینکه بداند حاکمان این دولت یا نمایندگان آن دولت چه کسانی هستند. رژیم صهیونیستی در دوره یاسر عرفات رئیس سابق دولت خودگردان بارها اعلام کرد که شریک فلسطینی وجود ندارد.
“اسراییل” مدعی شد که برای مذاکره با هر شخصی که به قدرت می رسد آمادگی دارد. محمود عباس بر مسند قدرت نشست اما وضع هیچ تغییری نیافت و همین سیاست ادامه یافت. چگونه ممکن است این امر تحقق پیدا کند در حالی که پیشتر یکی از مقامات “اسراییل” درباره فلسطینیان و مسلمانان گفت:« آنان حشرات هستند.» و آیا با این وجود می توان با حشرات همکاری کرد؟
بنابراین همانگونه که گفتم مشکل به قدرت رسیدن حماس نیست، بلکه مشکل عمده “اسراییل” است که نمی خواهد دولتی بنام فلسطین را به رسمیت بشناسد، چرا که این دولت هماره در تاریخ از جنایات آن علیه خود یاد خواهد کرد. رژیم صهیونیستی سعی بر آن دارد تا موجودیت و هویت فلسطینیان را محو کند. متاسفانه کشورهای عربی این واقعیت را دریافته اند و به جای اینکه از دولت منتخب فلسطین حمایت کنند برخی از آنها بر این دولت نوپا فشار می آورند، آیا این مسئله جای شگفتی ندارد؟
آیا مراد از این اقدامات به شکست کشاندن نخستین تجربه فلسطینی و عربی به خاطر روی آوردنشان به دمکراسی نیست؟
آیا ملت مبارز فلسطین مستحق این همه اعمال فشار از سوی دشمن یا آشناست؟ ملتی که حتی از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند و ناگزیرند تحت سلطه زندانبانان خود ( صهیونیست ها) به سر برند.
بنابراین این ملت که هرگز بیش از آنچه که طی بیش از نیم قرن از دست داده اند، چیز دیگری را از دست نخواهند داد، باید سرنوشت خود را به دست خویش و به رهبری دولتی که آن را انتخاب کردند رقم زنند و اگر بیشتر کشورهای عربی از ارائه کمک های لازم به آنها ناتوانند حداقل انتظاری که از آن ها می رود این که دست از اعمال فشار بر این دولت بردارند.
صهیونیست ها مخالف اقتدار ملت فلسطین و حتی وجود آن ها در فلسطین هستند، بلکه می خواهند آنان را در جزیره هایی مجزا و به محاصره خود دربیاورند و حتی نمی خواهند یک دولت داشته باشند. آنان (صهیونیست ها) برای عملی ساختن این هدف پلید خود به کشورهای داعیه آزادی دلبسته اند.
اگر “اسراییل” با برخی از مسئولان فلسطینی مجامله می کند، هدف از آن وقت کشی و تحقیر آنان است. به اعتقاد بنده فلسطینیان متوجه این مسئله هستند، چرا که گذشته، مقاصد و نیات نهان و آشکار “اسراییل” را برای آنان آشکار ساخته است.
در نامه اخوان الصفا در قرن سوم هجری آمده است: « این دوره دوره سکوت و خانه نشین شدن است.» پس درباره این دوره و زمان چه باید بگويیم؟
منبع: روزنامه البیان چاپ امارات