چهارشنبه 30/آوریل/2025

مشکلات فراروی رژيم صهيونيستی برای رويارويی با دولت فلسطين به رهبری حماس

سه‌شنبه 26-دسامبر-2006

مرکز صهیونیستی “ریؤت” که یکی از نهادهای تصمیم گیر در امور سیاسی رژیم صهیونیستی است و توصیه های آن مستقیم به نخست وزیر و پارلمان رژیم صهیونیستی انتقال می یابد با صدور مقاله ای پژوهشی سناریوهایی را در زمینه رویارویی با دولت فلسطینی که جنبش مقاومت اسلامی حماس آن را رهبری می کند، برای دستگاه های اجرایی رژیم صهیونیستی ارسال کرده است.

این مقاله که تحت عنوان “گزینه های (اسرائیل) در رویارویی با دولت حماس” صادر شده است به سیاست صهیونیست ها در قبال تشکیلات خودگردان در پی پیروزی جنبش حماس در انتخابات قانونگذاری می پردازد و نسبت به شکست هر گونه تلاشی برای جلوگیری از رسیدن اموال به تشکیلات خودگردان به هدف وادار ساختن آن برای پذیرش خواسته های سیاسی رژیم صهیونیستی هشدار می دهد.

بر اساس تحلیل سیاست کابینه رژیم صهیونیستی و بیانیه هایی که از سوی این کابینه صادر می شود چنین برداشت می شود که رژیم صهیونیستی قصد دارد حماس را به اعطای امتیازاتی در زمینه حقوق و اصول فلسطینی مجبور سازد یا این جنبش را از تشکیلات دور کند. رژیم صهیونیستی می کوشد یک ائتلاف بین المللی برای منزوی ساختن دولت فلسطین به رهبری حماس تشکیل دهد و تحویل اعتباراتی را که برای حمایت از بودجه و اجرای پروژه ها در نظر گرفته شده بود، متوقف سازد تا بدین وسیله حماس رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و بر توافقاتی که با این رژیم به امضا رسیده است، تأکید کند و از مقاومت دست بردارد.

مرکز ریؤت رویکردهایی را که ممکن است این سیاست را به شکست بکشاند، بررسی کرده است. به طور حتم کابینه رژیم صهیونیستی در موقعیتی قرار می گیرد که مجبور است با تشکیلات خودگردان به رهبری حماس ارتباط مستقیمی برقرار سازد، اما حماس باید سه خواسته سیاسی رژیم صهیونیستی را بپذیرد ( به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، پذیرش موافقت نامه های صورت گرفته و ترک مقاومت).

سه گزینه فرا روی رژیم صهیونیستی

در مقاله مذکور سه گزینه پیشنهاد شده است که رژیم صهیونیستی باید آن را بررسی کند و در زمینه تعامل با تشکیلات خودگردان و کابینه جدید آن سیاست آینده خود را بر اساس آن تصویب کند که این گزینه ها عبارتند از:

1ـ اعتراف به اینکه تشکیلات خودگردان نهادی وابسته به حماس نیست و موافقت با تعامل به شکل مستقیم با ابو مازن به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان و تعامل با سازمان آزادی بخش فلسطین.

2ـ موافقت با ورود به مذاکرات رسمی با حماس.

3ـ تشدید بحران سیاسی از طریق ایجاد محدودیت برای نقل و انتقال کالاها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر دولت فلسطینی به رهبری حماس.

مقاله مرکز ریؤت در ابتدا به شرح چگونگی روی کار آمدن تشکیلات خودگردان فلسطین و بروز رخدادهای موجود در این سرزمین می پردازد. در این مقاله تصریح شده است که تشکیلات خودگردان در سال 1994 بر اساس موافقت نامه اسلو که بین سازمان آزادی بخش فلسطین به رهبری جنبش فتح و رژیم صهیونیستی به امضا رسید، تأسیس شد. هدف از انجام این توافقات رسیدن به “توافقی در زمینه وضعیت دائمی” بر اساس به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط فلسطنییان و پذیرش قطعنامه های 242و 338 شورای امنیت بود که بر تشکیل دو دولت تأکید می کرد.

بر اساس توافق موقتی که در سپتامبر سال 1995 به امضا رسید موافقت نامه اقتصادی بی سابقه ای بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان در خلال “دوره موقت” به امضا رسید که تا رسیدن به “توافق بر سر وضعیت نهایی” قابل اجرا بود. بر اساس این موافقت نامه”موافقت نامه تحویل درآمدهای گمرکی” نظام عوارض گمرکی” ایجاد شد که به موجب آن رژیم صهیونیستی به نیابت از تشکیلات خودگردان درآمدهای گمرکی و مالیات های غیر مستقیمی را دریافت می کرد و پس از کسر عوارض مشخصی به تشکیلات تحویل می داد.

اما جنبش حماس که موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسد و توافقات امضا شده بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان را از نظر قانونی قابل اجرا نمی داند در ژانویه 2006 بیش از 60 درصد از کرسی های مجلس قانونگذاری فلسطین را کسب کرد و در پی این پیروزی دولت فلسطین را تشکیل داد.

از شواهد چنین بر می آید پیروزی حماس در انتخابات برای رژیم صهیونیستی محدودیت سیاسی زیادی ایجاد کرده است. رژیم صهیونیستی تمایل داشت که جنبش فتح همچنان در رأس تشکیلات خودگردان و سازمان آزادی بخش فلسطینی قرار گیرد؛ زیرا این جنبش به اصولی اساسی مانند به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، پذیرش اصل “دو دولت برای دو ملت” بر اساس قطعنامه های 242 و 338، مخالفت با مبارزه مسلحانه و تعهد نسبت به انجام مذاکرات با رژیم صهیونیستی در زمینه مسائل فی مابین پایبند بود. از ابتدای ژانویه 2006 که تشکیلات خودگردان و مجلس قانونگذاری تحت سیطره جنبشی درآمد که بر اساس اعتقاداتی که دارد این اصول را نمی پذیرفت.

عدم اجرای موافقت نامه تحویل درآمدهای گمرکی

در این مقاله امکان به تسلیم واداشتن جنبش حماس از طریق عدم اجرای موافقت نامه تحویل درآمدهای گمرکی تحت بررسی قرار گرفته است. مقاله مذکور حاوی توصیه هایی به کابینه رژیم صهیونیستی در زمینه پاسخ فوری به پیروزی جنبش حماس در انتخابات است که عبارتند از:

الف: آغاز تحریم سیاسی تشکیلات خودگردان از جمله ابو مازن رئیس آن و قطع ارتباط با تشکیلات به این دلیل که تشکیلات حماس محسوب می شود و فاقد مشروعیت است.

ب: عدم اجرای توافق تحویل درآمدهای گمرکی و بستن نقاط مرزی بین نوار غزه و سرزمین های اشغالی 48.

ج: درخواست از “حماس” به پذیرش علنی اصول اساسی عملیات سازش به ویژه سه خواسته سیاسی رژیم صهیونیستی.

د: دعوت به تشکیل ائتلاف بین الملی توسط کشورهای عضو کمیته چهارگانه به هدف اعمال فشار بر حماس برای پذیرش سه تقاضای مذکور. قرار بود این ائتلاف از طریق تحریم سیاسی نمایندگان حماس و عدم تحویل درآمدهای گمرکی به دولت فلسطین تشکیل شود که در پی آن تأمین منابع مالی بودجه تشکیلات خودگردان و پروژه های زیر بنایی متوقف می شد.

بر اساس مطالب مقاله مرکز ریؤت رژیم صهیونیستی قصد ندارد که تشکیلات خودگردان را از بین ببرد و در داخل سرزمین های اشغالی فاجعه انسانی به بار آورد.

بنابر تحولات سیاسی مذکور از شواهد چنین بر می آید که رژیم صهیونیستی قصد دارد حماس را وادار سازد که سه درخواست رژیم صهیونیستی را که پیش تر به آن اشاره گردید، بپذیرد و دیر یا زود از سیطره بر تشکیلات دست بردارد. علاوه بر اینها ابزار لازم برای رسیدن به این هدف عبارتند از: عدم اجرای توافق تحویل درآمدهای گمرکی و تشکیل ائتلاف جهانی به منظور جلوگیری از اعطای مشروعیت به تشکیلات خودگردان به رهبری حماس و رسیدن اموال به تشکیلات خودگردان به رهبری حماس تا زمان پذیرش سه خواسته صهیونیست ها.

اختلاف ابزار و اهداف

در پاسخ به موضع رژیم صهیونیستی در زمینه پیروزی حماس که تشکیلات خودگردان را رژیمی وابسته به حماس معرفی می کند، باید خاطر نشان کرد که از جنبه قانونی تشکیلات خودگردان رژیمی وابسته به حماس نیست در ثانی تحویل اموال به تشکیلات خودگردان به معنای حمایت از حماس و ایدئولوژی آن.

در نتیجه رژیم صهیونیستی برای قانع ساختن جامعه جهانی در زمینه عدم حمایت از ابو مازن و مسئولان دیگر در داخل تشکیلات خودگردان با مشکلاتی رو به رو گشته است.

تشکیلات خودگردان در مسائل سیاسی هیچ گونه رسمیتی ندارد تا بتواند رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد یا بر توافقات صورت گرفته تأکید کند؛ زیرا بنابر توافقات مذکور و قانون فلسطین تشکیلات خودگردان از هیچ گونه اختیاراتی برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و توافقات انجام شده با این رژیم برخوردار نیست؛ زیرا مناصب و اختیارات منحصر به سازمان آزدی بخش فلسطین است. بنابرین درخواست رژیم صهیونیستی و آمریکا در زمینه به رسمیت شناختن این رژیم و تأکید بر توافقات صورت گرفته شکستن توافقات اسلو است و این پژوهش روشن می کند که حماس از این تناقضات برای دوری از خواسته های سیاسی مذکور استفاده کرده است.

مرکز ریؤت در پیش نویس خود به دشواری تمایز بین کمک های بشردوستانه و تأمین منابع مالی پروژه ها و بودجه اشاره کرده است. سیستم کمک های اقتصادی در درون تشکیلات خودگردان به سه دسته اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از:

1ـ اموال بودجه ای که از سوی رژیم صهیونیستی یا کشورها و سازمان های بین المللی به منظور پوشش دادن هزینه های جاری به تشکیلات خودگردان اعطا می شود.

2ـ اموال مخصوص پروژه ها که اغلب آن به توسعه امور زیربنایی و بنای مؤسسات اختصاص می یابد.

3ـ کمک های بشردوستانه ای که به شکل غذا، دارو و پوشاک اعطا می شود.

سیاست رژیم صهیونیستی بر این احتمال بنا شده است در واقعیت می توان اموال مختص بودجه و پروژه ها را که اجازه اعطای آن به تشکیلات خودگردان داده نمی شود، از کمک های بشر دوستانه جدا کرد.

سیاست صهیونیست ها همچنین بر این حدس بنا شده است که بدون ایجاد فاجعه انسانی در جامعه فلسطین امکان مجبور ساختن حماس با قطع اموال اختصاص یافته به بودجه و پروژها به پذیرش سه خواسته صهیونیست ها وجود دارد.

تداخل بین کمک های بشردوستانه و تأمین منابع مالی بودجه و پروژه ها

با وجود همه این ها خطوطی که بین کمک های بشردوستانه از یک سو و تأمین منابع مالی بودجه و پروژه ها از سوی دیگر ترسیم شده است به طور طبیعی نامشخص است. به طور مثال بخش زیادی ار اموال بودجه به پرداخت دستمزد کارمندان تشکیلات خودگردان اختصاص می یابد و بدون آن هیچ منبع درآمدی برای ده ها هزار خانواده وجود ندارد. همچنین منابعی که به پروژه ها همچون تأسیس بیمارستان ها اختصاص می یابد برای پشتیبانی بودجه تشکیلات خودگردان مصرف می شود و بخشی از بودجه تشکیلات به پرداخت حقوق پزشکان، پرستاران و نیروی انسانی مکان های دیگر اختصاص می یابد. بخشی از بودجه “انروا” که جزو کمک های بشردوستانه محسوب می شود در مکان هایی مصرف می شود که زیر نظر تشکیلات خودگردان است مانند آموزش و پرورش، مراقبت اجتماعی و بهداشتی.

هیچ گروه مسئولی برای دریافت این اموال وجود ندارد و کمک های اقتصادی از طریق کشورها، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان های وابسته به سازمان ملل و غیره به تشکیلات خودگردان تحویل داده می شود تا در وزارت خانه های دولتی، شوراهای محل، پروژه ها، نهاد های مدنی هزینه شوند. غالباً تشخیص بین کمک های بشردوستانه که در سیاست صهیونیست ها اجازه آن داده شده است و تأمین منابع مالی بودجه و پروژه ها که اجازه اعطای آن داده نشده است، دشوار است.

در ثانی هر گونه تلاشی از سوی رژیم صهیونیستی برای نظارت بر تحویل اموال جامعه جهانی به تشکیلات خودگردان مستلزم تأسیس هیئت نظارتی است که بتواند استفاده اموال تحویل داده شده را پیگیری و درباره آن تحقیق کند. هیئتی این چنینی نیازمند ارتباط مستمر با گروه های کمک کننده است که ممکن است در زمینه تأمین منابع مالی مجاز و منابع مالی غیر مجاز به تشکیلات خودگردان و ملت فلسطین انحرافاتی ایجاد شود. جای بسی تردید است که رژیم صهیونیستی بتواند هیئتی این چنینی را تشکیل دهد.

پیروزی حماس تهدیدی برای جایگاه ویژه آمریکا

بنابر این گزارش از دهه هفتاد قرن گذشته آمریکا در زمینه عمیات سیاسی عربی ـ صهیونیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل در این راستا در جایگاه دوم قرار گرفته اند. این وضعیت اساساً بر اموالی که به تشکیلات خودگردان تحویل داده می شود، استوار است.

پیروزی حماس این جایگاه ویژه آمریکا را با تهدید روبه رو ساخته است. از یک سو ممکن است که مسئولان فلسطینی برای اولین بار از سال 1988 تاکنون از سوی کشورهایی غیر از آمریکا همچون ایران، روسیه، کشورهای عربی و غیره درخواست کمک مالی و سیاسی کند و از سوی دیگر این وضعیت از نظر سیاسی فرصتی را در اختیار روسیه، سازمان ملل و اتحادیه عرب قرار داده است تا به صحنه درگیری سیاسی صهیونیستی ـ فلسطینی وارد شوند و این امر تهدیدی برای انحصار سیاسی آمریکا از طریق برقراری روابط مستقل با تشکیلات خودگردان به رهبری حماس است.

اروپاییان در زمینه کمک های بشر دوستانه از آمریکا پیش قدم ترند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان ملل پس از آنکه در زمینه فعالیت های سیاسی از سوی آمریکا به حاشیه رانده شدند فعالیت های خود را بر امور اقتصادی متمرکز کردند به علاوه اغلب کمک های بشردوستانه که به تشکیلات خودگردان اعطا می شود از منابع اروپایی و سازمان های بین المللی همچون بانک جهانی تأمین می شود.

تلاش کنونی رژیم صهیونیستی برای وادار کردن حماس به قبول سه خواسته بر انتقال نفوذ سیاسی به سمت نفوذ اقتصادی استوار است که در این زمینه آمریکا در مقایسه با اروپا در مقام دوم قرار گرفته است.

حمایت آمریکا از سه تقاضای رژیم صهیونیستی و آمادگی این دولت برای اتخاذ تدابیری سنگدلانه به منظور اجبار کردن حماس به پذیرش این خواسته ها نشان می دهد موضعی که این دولت اتخاذ کرده است نسبت به موضعی که کشورهای اروپایی اتخاذ می کنند سختگیرانه تر است. برای توضیح این شکاف باید گفت که اروپا در زمینه افزایش کمک های بشردوستانه اعلام آمادگی می کند در حالی که این آمادگی را از رژیم صهیونیستی و آمریکا نمی بینیم.

مرکز ریؤت در مقاله پژوهشی خود بر دشواری قطع کامل رابطه بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان تأکید می کند زیرا مسائل زیادی در زمینه امور مدنی همچون امور مربوط به محیط، بهداشت و عبور و مرور وجود دارند که مستلزم همکاری و هماهنگی بین مقامات رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان است.

روابطی که در پی جریان آنفلونزای پرندگان به وجود آمد ثابت کرد که رژیم صهینیستی نمی تواند دولت حماس را کاملاً تحریم و تمامی روابط را با آن قطع کند از این رو حکومت تشکیلات خودگردان که حماس آن را رهبری می کند مجبور خواهد بود روابط خود را مسئولان صهیونیستی ادامه دهد و رژیم صهیونیستی نیز مجبور خواهد بود که به شکل مستقیم یا با واسطه روابط خود را تشکیلات خودگردان حفظ کند.

در این مقاله تأکید شده است که رژیم صهیونیستی نمی تواند توافقات انجام شده در زمینه تحویل درآمدهای گمرکی را نادیده بگیرد زیرا طرف صهیونیستی مالیات های غیر مستقیم و درآمدهای گمرکی را به نفع تشکیلات خودگردان به دست می آورد و پس از کسر عوارض معین آن را به تشکیلات تحویل می داد در واقع طرف صهیونیستی مالیات فلسطینی را جمع آوری می کند. در کنار توافق بر سر تحویل درآمدهای گمرکی فلسطینیان همچنین موافقت شده است که تأسیس مستقل نظام گمرکی را به تأخیر بیندازند و در صورت عدم اجرای این موافقت نامه رژیم صهیونیستی قادر نخواهد بود اموالی را که به نفع تشکیلات خودگردان جمع آوری کرده است، بلوکه کند و در عین حال به تشکیلات در زمینه تأسیس نظام مستقل گمرکی اعتراض کند.

در مقاله مذکور اضافه شده است که سیاست اعلام شده از سوی رژیم صهیونیستی در زمینه عدم تمایل این رژیم به نابودی تشکیلات خودگردان از انعطاف پذیری این رژیم در زمینه امور سیاسی می کاهد، کما اینکه به طرف فلسطینی امکان می دهد سیاست های رژیم صهیونیستی را درباره تهدید این رژیم به محدود کردن اختیارات تشکیلات خودگردان یا قطع کمک ها به این تشکیلات، تضعیف کند.

گزینه های تعامل با “حماس”

در این مقاله نتیجه گیری می شود که افزایش خواسته ها به برهم خوردن ائتلاف مذکور می انجامد و طرف های بین المللی به این نتیجه می رسند که رژیم صهیونیستی توانایی اجبار تشکیلات خودگردان به رهبری حماس برای پذیرش تقاضای سه گانه را ندارد؛ زیرا سیاست رژیم صهیونیستی بر توانایی این رژیم بر ایجاد ائتلاف قوی بین المللی بر ضد حماس و حفظ آن استوار است و هنوز چارچوب این ائتلاف ثابت نیست، از این رو اگر بر تقاضاها از حماس و فشارها علیه تشکیلات خودگردان افزوده شود این ائتلاف به هم می خورد زیزا حفظ این ائتلاف مستلزم کاهش خواسته ها و مجازات ها علیه حماس است.

بنابر آنچه گفته شد این مقاله سه راهکار سیاسی را پیش روی رژیم صهیونیستی قرار می دهد:

اول: برخورد با حماس در حمل و نقل کالا نه تحویل اموال. اگر رژیم صهیونیستی تلاش می کند که حماس را به پذیرش خواسته های خود مجبور کند یا از رهبری تشکیلات خودگردان دست بردارد بهتر است که در زمینه حرکت کالا آن را تحت فشار قرار دهد نه تحویل اموال. تلاش برای قطع منابع مالی تشکیلات خودگردان مستلزم ایجاد ائتلافی بین المللی و گسترده است که این امر به سبب عوامل متعددی امکان پذیر نیست.

از یک سو رژیم صهیونیستی در حال حاضر بر ورود و خروج کالاها به سرزمین های اشغالی فلسطین سیطره کامل دارد جز اینکه اعمال فشار در این زمینه مستلزم اتخاذ تدابیر سیاسی اضافی مثل لغو موافقت نامه رفح، موافقت بر سر باز بودن مرزهای بین مصر و غزه و ندادن اجازه ورود گسترده کمک های بشردوستانه به دست ملت فلسطین است.

دوم: تعامل با ابو مازن: اگر رژیم صهیونیستی بر این اساس که وی رئیس سازمان آزادی بخش و رئیس تشکیلات خودگردان است، رفتار کند بنابر این گزینه از عقیده خود مبنی بر اینکه تشکیلات فلسطین “رژیمی وابسته به حماس” است عقب نشینی کرده است و همچنان به تحریم اعضای حماس در تشکیلات ادامه می دهد و تماس با ابومازن و اعضای فتح در تشکیلات بر اساس توافقاتی که بین آنها صورت گرفته است، برقرار خواهد بود.

باید به این نکته اشاره کرد که نمی توان بین مسئولان تشکیلات خودگردان که تحت نفوذ حماس درآمده اند و کسانی که به سبب سیاست صهیونیست ها کمک های بین المللی را دریافت نکرده اند و کسانی که زیر نفوذ فتح هستند و می توانند این کمک ها را دریافت کنند، تفاوت قائل شد.

سوم: تعامل با دولت فلسطینی به رهبری حماس و مجلس قانونگذاری به عنوان دو مرجع برای برقراری روابط با رژیم صهیونیستی: بر اساس این گزینه رژیم صهیونیستی سه تقاضای خود را نادیده می گیرد و اعلام می کند که تشکیلات خودگردان مرجع سیاسی است نه سازمان آزادی بخش، از این رو مذاکرات با تشکیلات را ادامه می دهد. پذیرش این گزینه مسلتزم آن است که اعلام گردد رژیم صهیونیستی آمادگی مذاکره برای رسیدن به آتش بس را دارد.

لینک کوتاه:

کپی شد