طی هفته های گذشته مسئولان صهیونیست آقای محمود عباس رئیس جدید تشکیلات خودگردان را غرق در تمجید و تحسین کردند و دائماً به مقایسه او با یاسر عرفات رئیس فقید تشکیلات برآمدند، این امر مربوط می شود به آگاهی آنها از سیاست ورود به میدان عرفات که بین بازی مذاکره و “تروریسم” در حرکت بود در حالی که رئیس جدید تشکیلات قاطعانه خشونت را رد و بر روش مذاکره اصرار می ورزد.
در توضیح این مسئله باید گفت که “اسرائیلیان” از عکس العمل سریع محمود عباس در توقف موشک های قسام صحبت می کنند که تا حد زیادی موجب رنجش آنها گشته است و اظهارات و نوشته های روزنامه نگاران با نفوذ در بخش های سیاسی و نظامی نیز این نگرانی صهیونیست ها را به وضوح نشان می دهد. محمود عباس علی رغم رنجش خاطر مسئولان و نویسندگان فلسطینی کوشیده است عملیات های مقاومت را در نوار غزه متوقف سازد که این تلاش های او پس از تحول بی نظیرحملات نیروهای مقاومت از جمله عملیات تونل ها، حمله به شهرک ها و ایست های بازرسی که جوی از رعب و وحشت را در بین راستگرایان صهیونیست به وجود آورد که می ترسیدند سناریوی جنوب لبنان تکرار شود، صورت گرفت.
همه این ها موجب شد که تحرکات محمود عباس مهم جلوه کند امری که اگر او پس از آرامش در عملیات های مقاومت انتخاب می شد، اتفاق نمی افتاد. وی خود منتقد مقاومت است و اگر این مقاومت نبود رئیس جدید تشکیلات امکان این را نمی یافت که با “اسرائیلیان” به مذاکره بنشیند، در واقع فضای وحشتی که بر ” اسرائیل” پس از تحول بی نظیر عملیات مقاومت و توان آن حاکم شد، موجب گردید که شارون به پای مذاکره کشانده شود که البته شکست طرح شارون در عقب نشینی از نوار غزه که ماه ها پروژه اصلی او به شمار می رفت و نیز تأخیر آن به زمان نامشخص که شکست سنگینی برای او و سیاستش محسوب می شود در این امر دخیل بود که اگر زیر آتش مجبور به عقب نشینی شود این امر به مثابه شکستی خواهد بود که حتی احتمال وقوع آن برای مردی که خواهان الحاق این نقطه از سرزمین فلسطین به حکومت خود به عنوان رهبر تاریخی “اسرائیلیان” است یک فاجعه به شمار می رود. و او نمی خواهد به سرنوشت باراک که در بهار 2000 شبانه با ارتش خود از جنوب لبنان فرار کرد، دچار شود.
از این رو طبیعی است که محمود عباس در ازای تحرک خود به سوی آتش بس بهای قابل قبولی را طلب کند و این در حالی است که مقاومت نیز نمی تواند او را رد کند نه به خاطر پرهیز از دو دستگی داخلی پس از به کار گیری روش جدید فتح و نه به سبب درک طبیعی از وضعیتی که بر جهان عرب و سطح بین المللی حاکم شده است و به مقاومت اجازه نمی دهد که مانور بدهد و این در حالی است که اطمینان دارد که سازشی صورت نخواهد گرفت. در ثانی محمود عباس نتوانسته است امتیازی از “اسرائیلیان” نه تنها در زمینه آتش بس بلکه در زمینه مذاکرات بگیرد به ویژه که برای این مرد دشوار است که از سقفی که یاسر عرفات رئیس سابق تعیین کرده است، پایین بیاید.
بی تردید برای شارون دشوار خواهد بود که در سایه فشار راست گرایان و اعضای حزبش بتواند پاداش زیادی برای محمود در نظر بگیرد، اما در مقابل نیاز مبرم عقب نشینی بدون درگیری از نوار غزه را درک می کند و این را هم می داند که واشنگتن از او می خواهد اندکی به رهبر جدید فلسطین ملایمت نشان دهد ؛ چرا که وضعیت موجود او در عراق به نوعی آرامش را در فلسطین طلب می کند و افزایش درگیری ها برای ابرقدرت ها توجیه پذیر نیست به ویژه که این مرد (محمود عباس) آتش بس یک جانبه اعلام کرده است.
در همین راستا می توان گفت که این نوع مذاکره به نفع نیروهای مقاومت به ویژه حماس و جهاد اسلامی نیز هست در واقع آتش بس به رئیس تشکیلات خودگردان اعلام شده است نه به شارون که در هر حال مذاکره با آن را رد می کند.
درحال حاضر نیروهای مقاومت به ویژه در نوار غزه علی رغم ضربات سنگینی که بر آنها وارد شده است در برابر شارون احساس ضعف نمی کند و این در حالی است که وضعیت در کرانه باختری اندکی متفاوت است زیرا شاخه های نظامی در این منطقه ضربات سنگینی را متحمل شده و قدرت عمل را مثل سه سال اول انتفاضه الاقصی ندارند.
اکنون در سایه آتش بسی که برقرار شده است سئوالی دو وجهی مطرح می شود. صورت اول آن علاوه بر دادن تسهیلات در ایست های بازرسی به منظور عقب نشینی نیروهای اشغالگران به پایگاه هایی که پیش از انتفاضه الاقصی در آن مستقر بودند،مربوط می شود به توقف اعمال خشونت “اسرائیل” در این سرزمین شامل ترورها، بازداشت ها، تخریب منازل و یورش به مناطق، اما آنچه اهمیت دارد پرونده ای است که اذهان اغلب فلسطینیان را به خود مشغول کرده است و آن مسئله اسیرانی است که تعدادشان به هشت هزار نفر می رسد و در هر خانواده این موضوع مطرح است.
شاید آنچه بیان کردم انجام آن آسان بود و انتظار می رفت که از سوی “اسرائیلیان” به اجرا درآید که در روزهای گذشته نیز این امر روشن شد؛ زیرا خروج ارتش از پایگاه های خود در شهرها خواسته “اسرائیلیان” است به ویژه که ابو مازن با نظامی گری آشکارا مخالفت می کند، اما مسئله آزادی اسیران همچنان به عنوان معضلی خاص باقی می ماند و در هر حال بعید به نظر می رسد که صهیونیست ها تعداد زیادی از آنها را آزاد کنند به ویژه کسانی که در فعالیت های نظامی دست نداشته اند و نیز محکومان به بازداشت موقت یا اسیرانی که هیچ گونه کیفرخواستی علیه آنها صادر نشده است. این اسیران کم نیستند و چه بسا نیمی از کل اسیران را تشکیل دهند.
به فرض که ما از همه آنها گذشتم که احتمال آن وجود دارد، اما آیا روند امور آن چنان که آقای ابو مازن خواهان آن است پیش خواهد رفت یا اوضاع بار دیگر به هم خواهد خورد؟
بی تردید این امر به نحوه نگرش به مرحله بعدی بیشتر بستگی است تا به نحوه عملکرد شارون. ما این حرف را می زنیم چون او پیش از این نظرش را اعلام کرده است، اما شارون نظر خود را درباره موضوع دیوار و پیامدهای آن و ادامه سلطه صهیونیست ها بر خشکی و دریا و آسمان نوار غزه نگفته است، حتی موضوع دولت موقت هم را که خودش به عنوان یک مرحله انتقالی و به مدت ده سال مطرح کرده، کاملا آشکار نساخته است.
اما پایبندی رئیس تشکیلات خودگردان به نقشه راه با شروط چهارده گانه ای که شارون برای اجرای آن گذشته است، اصطکاک خواهد داشت. کوندالیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا هم در دومین پیروزی نومحافظه کاران در این کشور نیز این شروط را پذیرفته است. لازم است در اینجا به معضل اولیه خواسته های طرح نقشه راه از فلسطینیان اشاره شود که این خواسته ها از توقف خشونت به مبارزه با زیر بنای سازمان های تروریستی و توقف ترغیب و تشویق کشانده شد. در هر دو خواسته مذکور ما با بازی دامنه داری که تا بی نهایت می توان در آن وقت کشی کرد، رو به رو هستیم امری که به شارون این فرصت طلایی را می دهد که از تعهدات خود شانه خالی کند به این بهانه که تشکیلات به تعهدات خود عمل نکرده است به ویژه که فردی در جایگاه محمود عباس دشوار است که تمام این خواسته ها را عملی کند بدون اینکه مورد اعتراض توده فلسطینیان قرار گیرد و همزمان بیم آن وجود دارد که با نیروهای مقاومت درگیر شود.
آن در واقع کاروانی است که به سمت هدفی مشخص و در عین حال مردود پیش می رود، اما همچنان به راه خود ادامه می دهد، زیرا وضعیت جهان عرب و کل دنیا و حتی در داخل فلسطین که متکی به عوامل خارجی است می خواهد که این گونه باشد و این بدان معناست که ادامه حرکت آن در گرو شرایطی خواهد بود که نیروی محرک برای آن ایجاد می کند که این امر خیلی طول نمی کشد خواه به خاطر آگاهی و درک جهان عرب از واقعیت معادله بین المللی موجود که همه این عقب نشینی ها را توجیه نمی کند و خواه درک آنها از سیطره آمریکا که در صحنه عراق بیش از پیش خود را نشان داد، اما موفقیت و دستیابی به پایانی خوش یعنی تحقق اصول فلسطینی که رئیس تشکیلات خودگردان به ملت خود قول تحقق آن را داده است، که محال است به اجرا درآید و کسی نیز احتمال آن را نمی دهد. در آخر نگرانی تسلیم در برابر طرح دولت موقت باقی می ماند که شارون نیز آن را پیشنهاد می کند که این نگرانی طبیعی است و نیروهای مقاومت نیز باید راه مناسبی را برای نحوه برخورد با آن پیدا کنند.
منبع: روزنامه الحیات لندن