چهارشنبه 30/آوریل/2025

محمود عباس بیشترین سود را از پیروزی حماس برد!

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

هنوز وقت آن نرسیده که به جزئیات مشی سیاسی آتی جنبش حماس که در جریان یک انتخابات سالم و شفاف اکثریت کرسی های مجلس را به دست آورده است، بپردازیم؛ ولی این امکان وجود دارد که دلایل این پیروزی قاطع و مواضع جامعه بین الملل و “اسرائیل” را در مورد نتایج انتخابات بررسی کنیم.

شاید یکی از مهم ترین دلایل پیروزی حماس در انتخابات را بتوان در عملکرد برتر و بهتر این جنبش در چند سال گذشته به ویژه بعد از درگذشت یاسر عرفات، در مقایسه با عملکرد جنبش فتح و دیگر گروه های فلسطینی دانست؛ البته این برتری هم زمینه های اقتصادی و هم زمینه های سیاسی را در بر می گیرد. می توانیم به قاطعیت بگوییم که جنبش حماس در برنامه های اقتصادی خود و همچنین روابطش با مردم با شفافیت کامل عمل کرده است، این در حالی است که از گوشه و کنار می شنویم ـ و احیانا می توان گفت که می بینیم ـ برخی از مسئولان تشکیلات خودگردان که از اعضای فتح هستند، بدون هیچ زحمتی جیپ های شان را با پول های کلان پر می کنند.

برخی از اعضای تشکیلات امروز به ثروتمندانی بدل شده اند که کاخ هایی مجلل در داخل و خارج از فلسطین دارند و این در حالی است که اعضای جنبش حماس کمک های مالی را میان افراد نیازمند و خانواده های شهدا تقسیم می کنند.

از دیگر عواملی که در این میان باعث شکست فتح در جریان انتخابات مجلس قانونگذاری شده است، باید به این مسئله اشاره کرد که فتح در روزهای اخیر دیگر به یک نقطه بی بازگشت رسید، به شکلی که دیگر نمی توانست بفهمد که آیا واقعا دولت حاکم در فلسطین تشکیلات است و “اسرائیل” آن راه همراهی می کند و یا اصلا تشکیلات نقش یک محکوم را دارد و باید از “اسرائیل” دستور بگیرد. بر هیچ کسی پوشیده نیست که جنبش فتح در مذاکره با “اسرائیل” به هیچ وجه به خطوط قرمز در این مسئله توجهی نداشت و حتی مسائل مسلمی که ابوعمار “یاسر عرفات” حاضر نبود حتی یک ذره از آنها عقب نشینی کند، نیز زیر پا گذاشت. فتح باید در زمان تصدی حاکمیت در فلسطین موارد ذیل را رعایت می کرد:

ـ خواستار اجرای نقشه راه می شد یا اینکه مذاکرات را قطع می کرد و از جامعه جهانی نیز می خواست که به “اسرائیل” برای توقف ساخت دیوار حائل و همچنین روند شهرک سازی فشار وارد آورند و در غیر این صورت می بایست از دیدار با مسئولان صهیونیست خودداری می کرد.

فتح که ده ها سال حاکمیت را در فلسطین بر عهده داشت، باید به “اسرائیل”، آمریکا و کمیته چهارجانبه این مسئله را تفهیم می کرد که نمی تواند نقش خود را به عنوان حاکم بازی کند، بدون آنکه فایده اش مشمول ملت شود و یا گامی برای بنای دولتی باشد که به مردم وعده داده است.

اگر فتح روند مذاکرات با “اسرائیل” را متوقف می کرد، روند مذاکراتی که هیچ نتیجه ای برایش در بر نداشت؛ انتظار می رفت که افکار عمومی جهان … و آمریکا به ویژه برای آنکه دولت خودگردان در برابر مردمش شرمنده نشود، کاری را صورت دهد.

اما در مورد موضع کشورهای منطقه و جامعه بین الملل در مورد نتایج انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین باید گفت:

1ـ نمی توانیم باور کنیم که پیروزی حماس برای “اسرائیل”، آمریکا و غرب غافلگیرکننده باشد چرا که معنای چنین تفکری کم خرد پنداشتن سیاستمداران است. اگر سازمان اطلاعات “اسرائیل” و دستگاه ها و سازمان های جاسوسی آمریکا و اروپا از درک و کشف واقعیت ها در جامعه فلسطین ناتوان بودند، پس به این معناست که سازمان های اطلاعاتی این کشورها در انجام وظیفه ناموفق هستند… که همه ما ایمان داریم واقعیت چیز دیگری است.

ادعای اروپا و آمریکا مبنی بر غافلگیرکننده بودن انتخابات، تنها بررسی نبض حماس است. اروپا و آمریکا با این ادعاها می خواهند حماس را به جایی بکشانند که مواضع و سیاست های خود را آشکار کند تا “اسرائیل” بتواند مواضع آینده خود را با نظر به این سیاست ها تنظیم کند.

 2ـ واشنگتن و کشورهای اروپایی نتوانستند این تجربه موفقیت آمیز دموکراسی در فلسطین را انکار بکنند، تجربه ای که ناظران اصلی آن افرادی همچون “جیمی کارتر” و ده ها ناظر بین المللی اروپایی بود.

 آری! کار به جایی رسید که آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی شگفتی خود را نسبت به دموکراسی که در جریان انتخابات فلسطین وجود داشت، اعلام کردند ولی در عین حال به حماس به عنوان یک گروه سیاسی اعتراض و تاکید کردند که باید با “اسرائیل” مذاکره کند.

 ما مطمئن هستیم که هدف “اسرائیل” و آمریکا و اروپا از موضع گیری های تند در قبال حماس، ایجاد خوف و رعب در دل حماس است ولی این جنبش نباید هراس به دل راه دهد. حماس می تواند دست در دستان محمود عباس قرار دهد و این اجازه را به وی بدهد تا از طرف خودش، حماس و فلسطین وظیفه مذاکرات را به عهده داشته باشد. در حال حاضر با نظر به اینکه محمود عباس همچنان تا پایان دوران ریاستش، حاکمیت را بر عهده دارد و همچنین سوگند یاد کرده است که رئیس جمهور کشور فلسطین و تمامی فلسطینیان باشد و علاوه بر این همه مردی شفاف و صادق است و در نگاه اروپا و آمریکا از احترام والایی برخوردار است… می تواند ـ در صورت اینکه حماس با وی همراهی کند و آزادی عمل به او بدهد ـ حقی را که پیش از این در دست یابی به آن ناتوان بود، از “اسرائیل” و جامعه بین الملل بستاند. محمود عباس در حال حاضر رئیس جمهوری دولتی را بر عهده دارد که اکثریت آن را اعضای حماس تشکیل می دهد و حماس همان گروهی است که هر گونه مذاکره با صهیونیست را رد می کند و از این رو، حرف محمود عباس در غرب خریدار دارد به ویژه آنکه اگر غرب را تهدید کند که از منصب خود استعفا خواهد داد و حاکمیت را به حماس که اکثریت برخوردار است، واگذار خواهد کرد… که در این صورت شروط حماس چند برابر بیشتر از آنی است که امروز ملت فلسطین به آن رضایت می دهند. تمامی این مسائل باعث می شود که “اسرائیل” و غرب در برابر دو گزینه قرار بگیرند:

ـ یا اینکه به مذاکره با محمود عباس بپردازد که در مقایسه با حماس، حداکثر امتیازات را می دهد.

ـ یا اینکه مذاکرات به نقطه صفر بازگردد که البته “اسرائیل” و غرب خوب با مفهوم نقطه صفر در نگاه حماس آشناست. نقطه صفر یعنی آزادی کامل فلسطین از نهر تا بحر.

برای اینکه حماس موفق شود که مدیریت مذاکرات را به محمود عباس بسپارد، باید در اولین گام بپذیرد که رئیس تشکیلات خودگردان و دولت وابسته به آن باید خود را ملزم به رعایت توافقات مشخص با “اسرائیل” بداند که از آن نمونه می توان به مسائلی همچون به رسمیت شناختن متقابل دو دولت، توافق نامه اسلو، توافق نامه نقشه راه اشاره کرد. تمامی این توافقات تحت نظارت جامعه جهانی که شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمایندگی آن را به عهده داشت، منعقد شده است. این توافقات جزء لا ینفک روند صلح میان فلسطین و “اسرائیل” است و اگر حماس گزینه دیگری داشته باشد که البته فکر نمی کنم گزینه مناسبی باشد، باید منتظر پایان مذاکرات، آغاز یک جنگ جدید، توقف همکاری های بین المللی با فلسطین و قطع کمک های مالی بین المللی که قرار است به ملت فلسطین داده شود… که در این صورت نیز یک بحران انسانی در داخل فلسطین اتفاق خواهد افتاد چرا که فلسطینی ها بدون کمک های کشورهای عربی و اسلامی و همچنین افراد نیکوکار فلسطینی، عرب و غیر عرب نمی توانند از سطح مناسبی از زندگی برخوردار باشند.

 در پایان باید گفت که ما نمی دانیم برنامه های حماس ـ در صورت تشکیل دولت ـ چگونه خواهد بود ولی این را می دانیم که خداوند متعال این فرصت جدید را به فلسطینی ها بخشیده است تا به یک وحدت جدید دست یابند و یک توان سیاسی مبتنی بر گفتگو را به آنان عطا کرده است که در گذشته خبری از آن در فلسطین نبود.

 

منبع: روزنامه الاهرام 29/1/2006         

لینک کوتاه:

کپی شد