چهارشنبه 30/آوریل/2025

چالش های فراروی مسئله فلسطين در سال جديد

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

 بر اساس طرح نقشه راه، قرار بود در سال گذشته میلادی (2005) دولت دائم فلسطینی ـ پس از اجرای سه مرحله اصلی طرح نقشه راه ـ تشکیل شود ولی تمامی این امیدها به یاس مبدل شد و حتی جرج بوش پسر، مبدع اصلی طرح دو دولت (فلسطینی و صهیونیستی) نیز اجرای طرح نقشه راه را تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری اش بعید دانست.

سال جدید میلادی در حالی آغاز شد که تمامی اطراف درگیر در مسئله فلسطین ـ مستقیم یا غیر مستقیم ـ خود را در تنگنایی جدید احساس می کردند.

تشکیلات خودگردان از هر سو با چالش های مختلف رو به رو است. تشکیلات انتظار داشت که با انعقاد توافق نامه آتش بس که در ماه فوریه سال 2005 به امضای گروه های فلسطینی رسید، بتوان فضایی مناسب را برای ورود به مذاکرات نهایی با “اسرائیل” فراهم کرد؛ همچنانکه انتظار داشت که شارون به وعده های خود که در شرم الشیخ متعهد به اجرای آن شده بود، جامه عمل بپوشاند و به مرزهای پیش از انتفاضه عقب بنشیند، اسرای فلسطینی را آزاد کرده و دست از تجاوزات و جنایت های مکرر خود بردارد ولی شارون خلف وعده کرد و تجاوزات خود را تدوام بخشید که این مسئله واکنش گروه های فلسطینی و حملات موشکی آنان به شهرهای “اسرائیلی” را با خود به همراه داشت.

محمود عباس انتظار داشت که از یک سو مورد حمایت فتح و از سوی دیگر مورد حمایت گروه های مقاومت فلسطینی قرار گیرد ولی اختلافات داخلی فتح این روزها به حدی بالا گرفته است که اعضای این جنبش دست به سلاح بر می دارند و با این کار خود سهم عمده ای را در نابسامانی های امنیتی ایفا می کنند. از سوی دیگر ابومازن با چالشی دیگر به نام حماس رو به رو است. حضور جنبش حماس در انتخابات و رقابت شدیدش با جنبش فتح باعث می شود تا روند سازش با مشکلات جدید رو به رو شود.

مسائل داخلی “اسرائیل” یکی دیگر از خطرات پيش روي مسئله فلسطین است؛ همان طور که می بینیم سه حزب صهیونیست برای کسب کرسی های کنست به رقابت می پردازند که هر کدام دیدگاه های مربوط به خود را در رابطه با چگونگی برخورد با فلسطینی ها دارند، البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که این سه گروه در برخی مسائل با هم توافق نظر دارند که از آن جمله می توان به مخالفت با حق بازگشت فلسطینی ها، یکی کردن قدس شرقی و غربی و انتخاب این شهر به عنوان پایتخت “اسرائیل” و ابقای شهرک های صهیونیست نشین اشاره کرد.

در نگاهی موشکافانه به جامعه صهیونیست می بینیم که وخامت حال شارون به دگرگونی وضعیت داخلی “اسرائيل” انجامیده است. در حال حاضر گزارش های پزشکی در مورد وضعیت شارون از وخامت حال او حکایت دارند و این مسئله می تواند به کناره گیری کلی نخست وزیر بیمار رژیم اشغالگر قدس از عرصه سیاست بیانجامد و با نظر به این مسئله، از احتمال پیروزی حزب کادیما کاسته شود و این حزب موفق به کسب کرسی های زیادی در انتخابات آتی “اسرائیل” نشود.

در وضعیت کنونی بسیار سخت است که در مورد انعکاس مرگ شارون بر اوضاع داخلی “اسرائیل” و روند سازش سخن بگوییم. تنها می توان گفت که دو احتمال وجود دارد. نخست اینکه چنین شرایطی به بهبود وضعیت حزب کار و یا لیکود در انتخابات بیانجامد و این امکان نیز وجود دارد که رای دهندگان به منظور ابراز علاقه به نخست وزیر بیمار و تایید گرایش های راستی وی، به حزب کادیما رای دهند؛ پس روی هم رفته، پیش بینی نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی و ماهیت دولتی که نتایج انتخابات آن را مشخص خواهد کرد، نیز مشکل است.

با همه این وجود، در این مورد شکی نیست که پیروزی حزب کار در جریان انتخابات، به این حزب اجازه می دهد که دولت آینده را به گونه ای تشکیل دهد که چرخ سازش میان دو طرف را به همان شکلی که عمیر پرتس اعلام کرده است، اندکی به پیش براند.

 طبیعی است که تحولات داخلی رژیم صهیونیستی در انتخابات ماه جاری فلسطین نیز تاثیر بگذارد.

 تشکیلات خودگردان، برگزاری انتخابات را به مشارکت اهالی قدس در انتخابات مشروط کرده است و تا کنون نیز دولت عبری تصمیمی را در این رابطه اتخاذ نکرده و موافقت و یا مخالفت خود را با حضور شهروندان ساکن قدس اشغالی نیز اعلام نکرده است. ضمنا در چنین وضعیتی بعید به نظر می رسد که دولت عبري با این مسئله موافقت کند، به ویژه آنکه هراس از پیروزی قاطع حماس در انتخابات را در دل دارد؛ مگر اینکه دولت آمریکا برای موافقت با مسئله برگزاری انتخابات در شهر قدس، “اسرائیل” را تحت فشار قرار دهد؛ البته این امکان نیز وجود دارد که فشارهای داخلی جنبش فتح برای تعویق زمان برگزاری انتخابات نیز موثر افتد که این مسئله خود در تناقض کامل با اصول دموکراسی است.

از جمله دیگر مشکلات و چالش های فراروی قضیه فلسطین، تهدیدات جدید کنگره آمریکا است. کنگره از دولت آمریکا خواسته است که در صورت پیروزی حماس در انتخابات، کمک های مادی خود به تشکیلات خودگردان را قطع کند. نکته عجیب اینجاست که اتحادیه اروپا نیز در این زمینه موضعی مشابه را اتخاذ کرده و خاویر سولانا از مسئولان برجسته این اتحادیه اعلام کرده است که در صورت پیروزی حماس در انتخابات، کمک های خود به تشکیلات خودگردان را قطع خواهد کرد.

از سوی دیگر، تشکیلات خودگردان نیز مخالفت آمریکا و اتحادیه اروپا با حضور حماس در انتخابات را رد می کند و این کار را دخالت آشکار و غیر قابل قبول در مسائل داخلی فلسطین می داند.

ابومازن بر این باور است که اجرای انتخابات، شکل گیری مجلس قانونگذاری و حضور حماس در پارلمان باعث می شود که این جنبش به صورت دواطلبانه دست از سلاح بردارد؛ ولی با این همه تاکید می کند که در صورت مخالفت صهیونیست ها با برگزاری انتخابات در شهر قدس، امکان تاخیر در انتخابات وجود دارد و این همان مسئله ای است که می تواند خشم جنبش حماس را بر انگیزد.

تمامی مشکلاتی را که در این مجال اندک بیان شد، بخشی از تمامی آن چالش هایی است که ملت فلسطین در سال جدید با آن رو به رو است ولی اين ملت مبارز به مقابله با مشکلات و بحران ها خو گرفته و همیشه در اندیشه تحکیم همبستگی ملی اش بوده است. در حال حاضر شدیدترین خطری که جامعه فلسطین را تهدید می کند، بروز شکاف و دو دستگی است که می تواند در آینده به نابسامانی های امنیتی بیانجامد.    
 

روزنامه الاهرام 14/1/2006

لینک کوتاه:

کپی شد