چهارشنبه 30/آوریل/2025

حماس و دشمنانش

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

آن ها تلاش می کنند که حماس را از طریق محدود ساختن پیروزی قاطعش منزوی سازند تا این پیروزی به نحوی نتیجه عکس و منفی داشته باشد. اما اگر حماس خود را در انزوا ببیند به گونه ای خود را مطرح خواهد کرد که همه دشمنانش پی ببرند که این جنبش نماینده قانونی ملت فلسطین است و نمی توان آن را کنار گذاشت.

به نظر می رسد که مسئولیت منزوی ساختن حماس میان سه طرف اسرائیلی، آمریکایی و برخی افرادی که به نمایندگی از فتح سخن می گویند، تقسیم شده است. در این زمینه “اسرائیل” نقش اصلی را بازی می کند و از فعالیت پارلمان جدید که حماس اکثریت را در آن داراست، جلوگیری می کند. این عین واقعیت است و یک نوع پیش بینی نیست.

فرماندهی ارتش صهیونیستی دستوری صادر کرده است که به موجب آن رهبران حماس و نمایندگان منتخب آن نمی توانند میان نوار غزه و کرانه باختری تردد کنند و علاوه بر این نیز رهبران این جنبش هدف بازداشت نیروهای صهیونیستی قرار می گیرند.

با توجه به این که حماس اکثریت را در پارلمان جدید فلسطین به دست آورده است، اجرای این دستورات (جلوگیری از تردد رهبران و نمایندگان این جنبش و بازداشت آن ها) به این معناست که نمایندگان مجلس جدید هیچ وقت به حد نصاب قانونی برای تصویب قوانین نمی رسند.

از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی ـ همچنانکه علنا اعلام کرده است ـ از تحویل درآمدهای گمرگی واردات کالاها به اراضی اشغالی به تشکیلات خودگردان خودداری خواهد کرد. هدفی که صهیونیست ها از این اقدام خود دنبال می کنند محروم ساختن حکومت جدید حماس از هر گونه منبع مالی است.

این موضع “اسرائیل” با موضع آمریکایی ها در این خصوص کاملا همسو است. حکومت بوش نیز اعلام کرده است که در صورت تشکیل حکومت حماس کمک های اقتصادی خود به تشکیلات خودگردان را که سالانه 235 میلیون دلار است، قطع می کند. در اصل این کمک با هدف توسعه و یا رشد اقتصادی جامعه فلسطین ارائه نمی شود، بلکه تنها برای کمک به این تشکیلات جهت پرداخت حقوق کارمندان خود صورت می گیرد.

اما رهبران فتح، با اعلام مخالفت خود با مشارکت در حکومت آینده فلسطین با این امید که این حکومت در داخل و خارج منزوی شود، در راستای سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی گام بر می دارند و مکمل نقش های آن ها در این خصوص هستند.

استعفای احمد قریع حتی قبل از اعلام رسمی نتایج انتخابات بر این مدعا صحه می گذارد. رهبران فتح به ماندن محمود عباس در ریاست تشکیلات خودگردان ـ که در عین حال هم دبیر کل جنبش فتح است ـ دل بسته اند که می تواند بیانگر وقوع منازعاتی میان ریاست تشکیلات خودگردان و مجلس قانونگذاری در آینده باشد تا از این طریق بتوانند مجلس را تضعیف و نقش و رویکردهای سیاسی پارلمان جدید را که مخالف اسلو است، محدود سازند.

اکنون سؤال اینجاست که آیا محاصره حماس و منزوی ساختن آن پس از به دست گرفتن قدرت مثمر ثمر واقع می شود و آن ها در رسیدن به این هدف خود موفق می شوند؟

در واقع باید گفت که اسرائیل و آمریکا ریسک خطرناکی می کنند. از این رو که اگر تصمیمات خود مبنی بر جلوگیری از فعالیت مجلس قانونگذاری فلسطین را عملی سازند و از ارائه کمک به دستگاه های تشکیلات خودگردان خودداری کنند، با واکنش منفی مردم فلسطین مواجه می شوند و مردم با حماس همدردی و از آن هر چه بیش تر حمایت کنند.

از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که این اقدامات واکنش هایی مردمی علیه فتح را نیز به دنبال داشته باشد ؛ به خصوص این که رهبران این جنبش از زمان اعلام نتایج انتخابات و افزایش اتهامات به آن ها در خصوص پرونده های فساد مالی و اداری مورد انتقاد شدید مردم هستند و فلسطینیان به آن ها اعتماد ندارند.

در این جا، مسأله باقی مانده واکنش حماس است. اگر حماس به این نتیجه برسد که تلاش می شود تا در زاویه قرار گیرد، آسان تر می تواند حکومت «مقاومت» متشکل از نمایندگان گروه های دیگر و شخصیت های مستقل جدا شده از فتح تشکیل دهد.

این چنین حکومتی برنامه های انقلابی در دستور کار خواهد داشت که در راس آن تعقیب قانونی مسئولان فاسد و پاکسازی وسیع مسئولان سازمان های امنیتی قرار دارد.

 

 روزنامه البیان چاپ امارات

1/2/2006م. 

 

لینک کوتاه:

کپی شد