چهارشنبه 30/آوریل/2025

چالش های امنیت «اسرائیل» از دید سه تن از رهبران آن

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

اهارون زئیفی فرکش رئیس شعبه اطلاعات نظامی “اسرائیل” موسوم به امان در جلسه تودیع خود نظرش را درباره چالش های امنیتی دولت عبری در آینده نزدیک به خصوص سال 2006 میلادی بیان داشت. با توجه به این که این نظر نوعی آینده نگری اسرائیلی درباره تحولات سیاسی جهان عرب و منطقه محسوب می شود، می توان از زوایه دیگری آن را تجزیه و تحلیل کرد.

فرکش معتقد است که منطقه نزدیک اسرائیلی ها، یعنی نوار غزه، اندک اندک به «حماسستان» (پایگاه حماس) تبدیل می شود و در مقابل هم کرانه باختری رود اردن «فتحستان» (پایگاه فتح) خواهد شد. این نگرش و دید زیاد واقع بینانه به نظر نمی رسد و تنها هدف از آن تحریک تشکیلات خودگردان و مصر علیه جنبش مقاومت اسلامی حماس است.

به طور حتم در صورت برگزاری هر نوع انتخابات آزاد و شفاف، آن هم تنها در نوار غزه، حماس اکثریت را به دست خواهد آورد. اما این بدان معنا نیست که فرصت برای حماس جهت کنترل غزه ـ واقع در میان مصر و رژیم صهیونیستی ـ مهیا باشد. ساده ترین دلیل آن هم این است که نه مقامات صهیونیست و نه مقامات مصری به هیچ وجه چنین وضعیتی را نخواهند پذیرفت و با این مسأله مخالفت خواهند کرد. علاوه بر آن فتح هم حتی اگر بداند در آینده مجددا کنترل نوار غزه را به دست می گیرد، به این آسانی حاضر به پذیرش سیطره حماس بر این منطقه نیست و با تمام توان خود برای ناکام گذاشتن طرف مقابل خواهد جنگید. در این صورت آنچه قابل پیش بینی است ریخته شدن خون فلسطینیان در نبردی است که پیروزی در آن شبه محال است. از سوی دیگر، با توجه به شرایط کنونی محلی، عربی و منطقه ای نگرانی هایی نسبت به مرحله بعد از پیروزی در این جنگ در زمینه سیاسی برای جنبش حماس وجود دارد.

سخنان فرکش در این نشست تنها خطاب به حاضران در جلسه نبود، بلکه خطاب به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان هم بود. فرکش در این نشست به ناتوانی ابومازن در عمل به وعده هایش مبنی بر اجرای سیاست «یک قدرت با یک سلاح» اشاره کرد 1 و با این اظهارات خود عباس را به ضرورت اقدام سریع برای سرکوب و متوقف کردن حماس قبل از این که فرصت از دست برود، فراخواند.

لازم به ذکر است که شائول موفاز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که در نشست تودیع فرکش حضور داشت و به ایراد سخنرانی پرداخت، از ترس پیروزی حماس در انتخابات خواستار به تعویق انداختن آن شد.

فرکش پس از پرداختن به مناطق نزدیک “اسرائیل” (کرانه باختری و نوار غزه) به عرصه دیگری هم اشاره کرد و اظهار داشت: این احتمال وجود دارد که فشارهای بین المللی بر سوریه و لبنان و حزب الله به تشدید حملات به “اسرائیل” در مرزهای شمالی منجر شود.

پس از آن فرکش به دستیبابی برخی کشورهای عربی به مقادیر زیادی موشک و سلاح های دیگر اشاره کرد و گفت که این مسأله رژیم صهیونیستی را تهدید می کند. مشخص نیست که منظور وی مصر و سوریه بوده یا سوریه به تنهایی، یا این که منظور وی موشک های حزب الله است که ایرانی ها تهدید کرده اند در صورت حمله به مراکز هسته ای این کشور از این تهدید (حملات موشکی حزب الله) استفاده می کنند.

به نظر می رسد که منظور وی موشک های حزب الله است. علت آن هم ارتباط این مسأله با سخنان فرکش درباره قدرت هسته ای ایران و اقدامات احتمالی دولت عبری در قبال آن است. فرکش معتقد است که چند ماه آینده شاهد پایان مانور سیاسی برای خنثی کردن تهدید ایران خواهیم بود. بر حسب آنچه وزرای حاضر در نشست از این سخن وی فهمیدند، منظور فرکش درخواست برای حل مشکل هسته ای ایران از طریق نظامی بوده است.

فرکش در ادامه اظهار داشت که ایران تا زمان رسیدن به غنی سازی اورانیوم شش ماه فاصله دارد. وی غنی سازی اورانیوم را بسیار مهم تر از دستیابی به بمب اتمی دانست و گفت که بمب اتمی هم در طول پنج تا شش سال ساخته خواهد شد.

وی همچنین درباره آنچه آن را افزایش قدرت اسلام گرایان نامید، سخن گفت و به سازمان القاعده، پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات مصر، شیعیان در لبنان، اهل سنت در سوریه، استقلال (منظور وی از آن حزب عدالت و احسان و عدالت و توسعه مراکش است) اشاره کرد و هشدار داد که القاعده در خاورمیانه مشغول فعالیت است و این مسأله خطرناکی است که باید به آن توجه نمود.

یوفال دسکن رئیس سازمان امنیت عمومی «شاباک» نیز از جمله کسانی بود که در جلسه تودیع فرکش سخنرانی کرد. وی بیش تر به خطرهایی که در آینده نزدیک رژیم صهیونیستی را تهدید می کند، پرداخت اما بر بخش آخر سخنان فرکش (که به آن اشاره کردیم) تاکید کرد و به گسترش فعالیت القاعده در خاورمیانه مانند انفجارهای اردن و سیناء پرداخت و به وجود نشانه هایی از این سازمان در کرانه باختری و نوار غزه اشاره کرد.

آنچه در این میان جلب توجه می کرد، این بود که این سه نفر (فرکش، موفاز و دسکن) هیچ اشاره ای به مسأله عراق نکردند. این در حالی است که مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی قبلا نسبت به شکست آمریکا در عراق هشدار داده بودند. می توان گفت که علت این مسأله (اشاره نکردن به اوضاع عراق) به ناتوانی صهیونیست ها در ارزیابی دقیق اوضاع سیاسی عراق بر می گردد. از سوی دیگر هم آمریکایی ها به طور طبیعی به دنبال انتخابات عراق در پی یافتن راه خروج آبرومندانه از بحران عراق هستند.

خلاصه این که مقامات امنیتی “اسرائیل” در ارزیابی ها و پیش بینی های خود هیچ اشاره ای به تحولات مهم و جالب توجه در سال آینده نکردند . بنا به پیش بینی های آن ها فشار بر سوریه همچنان ادامه خواهد یافت بدون این که عملا اتفاقی بیافتد. همچنین در عراق هم شاهد موفقیت سرنوشت ساز آمریکا که به رویای شارون درباره سازش جامه عمل بپوشاند، نخواهیم بود و از سوی دیگر، نیروهای آمریکایی در عراق آشکارا متحمل شکستی نخواهند شد که تبعات آن بر همه منطقه تاثیرگذار باشد.

در سال آینده میلادی هم وضع همه کشورهای اطراف دولت عبری به همین منوال باقی خواهد ماند. البته صرف نظر از تحولات سیاسی در داخل فلسطین اشغالی که پیش بینی می شود شارون در انتخابات به پیروزی بزرگی دست یابد، مشروط به این که وضعیت جسمانی وی پس از سکته مغزی اخیر وخیم نشود و زندگی وی به سرانجام نرسد.

در واقع یک ارزیابی و پیش بینی منطقی و تا حد زیادی قانع کننده است، اما همچنان که گفتیم داستان «حماسستان» و «فتحستان» بیش از این که جنبه واقعی داشته باشد، به خیال نزدیک است و هدف از آن تحریک دیگران علیه حماس است. در این میان معضل ایران و برنامه هسته ایش می ماند که بعید نیست این مسأله نیز به همین منوال ادامه یابد به خصوص این که آمریکا در عراق وضع خوبی ندارد و واقعیت موجود به نفع ایران است.

اما سرکار آمدن اسلام گراها عملا برای رژیم صهیونیستی بسیار نگران کننده است، البته نه به علت تهدیدات القاعده بلکه به این سبب که دشمنی مسلمانان با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا هر روز بیش تر و بیش تر می شود و وقتی که به همین منوال افزایش یابد، احتمال شکست آمریکا در عراق و پس از آن رژیم صهیونیستی در فلسطین وجود دارد.
 

روزنامه الشرق چاب قطر

2/1/2006

 

لینک کوتاه:

کپی شد