چهارشنبه 30/آوریل/2025

پيروزی حماس و مناقشه در داخل آمريکا

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

هم اکنون مناقشه ای در داخل دولت و کنگره آمریکا درباره چگونگی تعامل با پیروزی “حماس” در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین، جریان دارد. در یک سوی این مناقشه گروهی از مسئولان وزارت امور خارجه آمریکا قرار دارند که خواهان تدوین سیاستی در راستای حمایت از موضع فلسطینیان میانه رو به ویژه آنانی هستند که خواهان مذاکره و تحقق راه حل دو دولت اند. این طرح متضمن پیگیری راهبردی میان مدت است که در آن به تحولات سیاسی داخلی در فلسطین و مداخلات کشورهای عربی اجازه داده می شود نقش خود را در وادار کردن حماس به حرکت در مسیری بدون خشونت و متصف به میانه روی و مشارکت همگانی و به دور از کنار زدن دیگران، ایفا کنند.

در طرف دیگر جناح تندرو هیأت حاکمه آمریکا خواهان منزوی کردن “حماس” و تشکیلات خودگردان و محروم کردن آنان از کمک های مالی و غیره هستند که این امر موجب می شود محافل فلسطینی به چنین تصمیمی واکنش نشان دهند و نتیجه اش سقوط تشکیلات خودگردان خواهد بود و در پی آن ممکن است دو تحول صورت پذیرد، یا میانه روهایی که از تجربه سقوطشان استفاده کرده اند یکبار دیگر به قدرت می رسند یا خلاء حاکمیت ایجاد می شود و در این صورت “اسرائیل” می تواند از این وضع استفاده و راه حل های یکجانبه خود را تحمیل کند.

شواهد نشانه های این مناقشه و رویارویی درونی آمریکایی ها در منابع مختلفی دیده می شود. اولین منبع این خبرها، وقایع مربوط به کنفرانس مطبوعاتی رایس و تسیبی لیونی وزرای امور خارجه آمریکا و رژیم صهیونیستی است. رایس در این مصاحبه از تأیید علنی  طرح ” جدایی و گرسنه نگه داشتن ملت فلسطین” که لیونی پیشنهاد کرده بود، خودداری کرد. منبع دوم هم گزارش خبریی است که در صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز با نام “خبرهایی از مذاکرات آمریکا و اسرائیل برای کنار زدن حماس” به چاپ رسید. نویسنده این گزارش تاکید دارد که این نگرش از سوی اعضای تندروی دولت آمریکا و شورای عالی امنیت ملی این کشور که از “بازهای” حامی حزب لیکود در رژیم صهیونیستی تشکیل شده است، پشتیبانی می شود.

در حالی که این تحولات در داخل دولت آمریکا در جریان است، کنگره این کشور نیز در پی پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین تلاش هایی را برای تأثیرگذاری بر روند سیاست های آمریکا آغاز کرده است. در آنجا نیز میان بازها و میانه روها که در دو جناح موضع گرفته اند، مناقشاتی جریان دارد. میانه روها از مصوبه ای حمایت می کنند که در مجلس سنا در حال بررسی است و در آن به صراحت آمده است که دولت آمریکا باید از ارائه هر گونه کمک به هر تشکیلات فلسطینی که حزب برتر در پارلمان آن خواهان نابودی “اسرائیل” باشد، خودداری کند.

در مقابل این مصوبه، قانون دیگری وجود دارد که به قانون 4681 مشهور است. این قانون که در کنگره آمریکا به تصویب رسیده است، اگر اجرا شود تعامل و همکاری آمریکا با تشکیلات خودگردان یا سازمان آزادیبخش فلسطین را ممنوع می کند. این ممنوعیت حتی می تواند شدیدتر از وضعی باشد که در دهه های هفتاد و هشتاد (قرن گذشته ) میلادی وجود داشت.

اگر ماهیت مناقشه جاری در دولت و کنگره آمریکا را مورد توجه قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که پیروزی حماس در انتخابات مجلس، وضع را بسیار بدتر و پیچیده تر کرده است.

آمریکا و “اسرائیل” و تشکیلات خودگردان باید به سبب بروز چنین وضعی مورد سرزنش قرار گیرند. حماس نیز اینک باید سرزنش شود، زیرا از عقاید دینی و سرکوب یک ملت برای توجیه استفاده افراطی از عملیات “انتحاری” (شهادت طلبانه) علیه بی گناهان و تلاش عامدانه برای ضربه زدن به تشکیلات خودگردان استفاده کرده است. این وضع به “اسرائیل” که درصدد تقویت اشغالگری و لغو تعهدات خود در برابر روند صلح و سلب مشروعیت از تشکیلات خودگردان بود، فرصت و بهانه لازم را داد.

 اکنون این پرسش مطرح است که وظیفه ما در وضعیت فعلی چیست؟

قطعا نباید از سیاست هایی که وزیر امور خارجه “اسرائیل” پیشنهاد کرده است یا از روشی که در قانون 4681 آمده است، پیروی کنیم، زیرا تاریخ ثابت کرده است که سرکوب به افزایش تندروی و تعصب می انجامد. به نظر من کمک های آمریکا و جامعه جهانی از یک سو و از سوی دیگر مذاکرات داخلی فلسطینیان میان محمود عباس و “حماس” نیز درباره شکل کابینه آینده، همچنان باید استمرار یابد.

البته این پیشنهاد نمی تواند به بهبود اوضاع در فلسطین بینجامد، اما مانع از افزایش بحران خواهد شد، کما اینکه ابتکار عمل را از دست افراطی های هر دو طرف خواهد گرفت و به میانه روها این فرصت را خواهد داد تا ابتکار را به دست بگیرند. اما اگر طبیعت ابزارهای سیاسی آمریکا را در نظر بگیریم، باید بگوییم که چنین تحولی در هر زمانی ـ حتی در آینده نزدیک ـ دور از انتظار نخواهد بود.

منبع: روزنامه الاتحاد چاپ امارات 20/2/2006

لینک کوتاه:

کپی شد