چهارشنبه 30/آوریل/2025

اختلافات داخلی جنبش فتح و احتمال استعفای ابومازن

پنج‌شنبه 4-ژانویه-2007

به احتمال زیاد، انتخابات آینده مجلس قانونگذاری فلسطین در زمان مقرر ـ نیمه ماه آینده میلادی ـ برگزار نخواهد شد، چرا که عوامل و مسائل بسیار مهم سیاسی حکایت از تعویق انتخابات دارد به ویژه آنکه طرف های تاثیرگذار در این معادله خواهان اجرای انتخابات در زمان مشخص شده نیستند. آمریکا و اسرائیل نیز ـ در صورت آنکه انتخابات پارلمان فلسطین همچون انتخابات مرحله چهارم شوراها به پیروزی حماس بیانجامد ـ مخالف برگزاری آن هستند. محمود عباس نیز تا زمانی که اختلافات داخلی جنبش فتح باعث تقویت شانس پیروزی حماس می شود، با آن مخالفت خواهد کرد. درست است که نظرسنجی های انجام گرفته در فلسطین، حکایت از محبوبیت بالای جنبش فتح و برنامه های سیاسی این جنبش ـ در مقایسه با جنبش حماس ـ دارد ولی این مسئله را نیز باید در نظر داشت که تقسیم آرای هواداران جنبش فتح، میان دو لیست انتخاباتی مختلف می تواند شانس پیروزی حماس در انتخابات را بالا ببرد.

عباس از پیروزی حماس در انتخابات می هراسد، ولی این ترس و هراس تنها به خاطر اهمیتی نیست که رئیس تشکیلات به پیروزی فتح در انتخابات می دهد، بلکه بدین خاطر است که حماس همچنان پایبندی خود را به برنامه های مبارزاتی اش اعلام می کند و هدفش از حضور در انتخابات نیز رسمیت بخشیدن به برنامه های مبارزاتی و مسئله مقاومت در برابر دشمن است که این امر در نهایت باعث می شود که التزام و پایبندی رئیس تشکیلات خودگردان به مفاد طرح راه آمریکا مبنی بر خلع سلاح گروه های مبارز فلسطینی و از بین بردن زیرساخت های مقاومت، تعهدی صوری و نظری به شمار آید نه عملی و قابل اجرا.

پیروزی حماس در انتخابات، عملا به معنای عزل رئیس تشکیلات خودگردان ـ از طریق تشکیل ائتلاف های بسیار قوی میان حماس و شماری از گروه های فلسطینی به ویژه گردان های الاقصی و کمیته های مقاومت مردمی ـ است.

پیروزی حماس در انتخابات باعث می شود که دیگر محمود عباس نتواند در هنگام تشکیل دولت، حماس و همپیمانانش را نادیده بیانگارد و اگر این کار را بکند، باید گفت: “هر دولتی که در این میان حماس را کنار بگذارد، بدان معناست که هرگز نمی تواند رای اعتماد از مجلس قانونگذاری بگیرد و از شرط لازم برای بقا بهره مند شود.”

به هر حال، گزارش منابع موثق حکایت از آن دارد که عباس برای جلب موافقت حماس با مسئله تعویق زمان برگزاری انتخابات دست به دامان قاهره شده است و مطمئنا “حماس” با این موضوع موافقت نخواهد کرد چرا که هیچ حزبی در دنیا نیست که با تعویق انتخاباتی که پیروزیش در آن مسجل است، به زمانی که شکستش حتمی خواهد بود، موافقت کند.

“حماس” می تواند به درخواست قاهره در خصوص تعویق زمان انتخابات پاسخ منفی بدهد و این دقیقا همان کاری بود که در مورد مساله تمدید زمان آتش بس انجام داد.

هنگامی که ابومازن عهده دار منصب ریاست تشکیلات خودگردان شد، گمان می کرد که پیروزی اش، به معنای پیروزی برنامه های ضد مبارزه و انتفاضه است ؛ ولی در حال حاضر حماس در تلاش است که از طریق صندوق های رای و پیروزی در انتخابات، اعتبار دوباره به مقاومت و مبارزه بدهد.

شکاف در میان اعضای فتح، ملت فلسطین را ـ اگر به سمت جنگ داخلی نکشاند ـ به سمت شکاف و اختلافات پیش خواهد برد.

در وضعیت کنونی، تنها این شکاف میان اعضای فتح نیست که باعث افزایش شانس حماس در انتخابات شده است، بلکه مهم ماهیت این شکاف است که مبتنی بر تعارض مصالح و منافع شخصی اعضاست نه اختلاف میان اهداف.

محمد دحلان و جبریل الرجوب، اختلافات خود را کنار گذاشته اند و تصمیم دارند که در لیست “المستقبل” شرکت کنند و به رقابت با لیستی بپردازند که رئیس تشکیلات خودگردان ارائه کرده است، البته هر کدام دلایل خود را برای این کار دارند:

دحلان، در پی آن است که به آرزوهای دور و دراز خود دست یابد و الرجوب نیز می خواهد از طریق صندوق های رای، موقعیت خود را تثبیت کند و با هر گونه تصمیم ناگهانی محمود عباس در مورد عزل وی مقابله کند.

به هر حال در یک جمع بندی باید گفت که رویاهای الرجوب و دحلان فراتر از کرسی ریاست است و این رویاها و آرزوها باعث شده است تا دحلان و الرجوب در کنار مروان برغوثی در یک لیست انتخاباتی قرار گیرند و هرم دحلان، الرجوب و برغوثی را تشکیل دهند، هرمی که تشکیل آن به پیش از اسارت برغوثی و آغاز تاسیس تشکیلات خودگردان باز می گردد ؛ هنگامی که این سه نفر با هم عهد کردند که در کنار هم و هماهنگ با یکدیگر فعالیت کنند.

به هر حال منافع مشترک باعث شده است که این سه نفر (دحلان، الرجوب و برغوثی) در یک لیست قرار گیرند و وقتی این سه نفر ـ به فضل محبوبیت ملی برغوثی ـ پیروز شدند، برغوثی به خاطر اسارت در چنگال صهیونیست ها به عنصری بدل می شود که از تاثیر کمتری در تصمیم گیری های آتی برخوردار خواهد بود.

 

سوال: موضع “فاروق القدومی” دبیر کل کمیته مرکزی جنبش فتح در قبال حضور افراد یاد شده در انتخابات چیست؟

جبریل الرجوب، تاکید می کند که قدومی پیوستنش به لیست “المستقبل” را پذیرفته است و محمد دحلان نیز می گوید در این رابطه تماس های تلفنی با قدومی داشته است؛ این در حالی است که قدومی خود به شدت این مسائل را نفی می کند. در همین راستا، قدومی سه بیانیه مختلف صادر کرده است:

در بیانیه اول، با اشاره به این مسئله که کمیته مرکزی جنبش فتح، هیچ نقشی در تنظیم لیست های انتخاباتی نداشته است، تاکید کرد که هر کدام از اعضای فتح که فرصت پیروزی را برای خود فراهم می بینند، حق کاندیداتوری در انتخابات را دارند؛ از آنجایی که دحلان، الرجوب و برغوثی و کسانی که نام شان در لیست “المستقبل” قرار دارد، از شانس پیروزی بهره مند هستند؛ قدومی در تلاش است تا این نامزدها را به سمت تغییر مواضع سیاسی سوق دهد که این هدف نیز از طریق مشروط ساختن مشروعیت نامزدها به حمایت از مقاومت، وحدت ملی، پذیرش سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده شرعی ملت فلسطین و قبول تمامی اصول و گرایش های این سازمان محقق می شود.

 

چکیده این بیانیه: “اگر مواضع مان (سازمان آزادی بخش) را تایید کنید، ما شما را در سایه چتر مشروعیت خود قرار می دهیم.”

 

سوال اینجاست که آیا تصور اینکه روزی مواضع دحلان و الرجوب همسوی با قدومی شود، ممکن است؟

دومین بیانیه قدومی حکایت از حمایت غیر مستقیم از لیست انتخاباتی “المستقبل” داشت. این مسئول برجسته سازمان آزادی بخش فلسطین، با وجود آنکه در مورد لیست های انتخاباتی جنبش فتح گفته بود تمامی لیست ها به دور از رعایت اصول لازم شکل گرفته است؛ ولی به صورت مستقیم به لیستی پرداخت که رئیس تشکیلات خودگردان آن را ارائه کرده بود و اظهار داشت: “این لیست در نشست های حاشیه ای اعضای کمیته مرکزی و بدون اطلاع و آگاهی ما تنظیم شده است و از همین رو، این تصمیم یک تصمیم فردی است و کسی ملزم به رعایت آن نیست.”

قدومی در ادامه تاکید کرد: “هیچ تفاوتی میان اعضا و رهبران فتح وجود ندارد و به هیچ وجه اجازه نمی دهیم که شکافی میان آنان به وجود آید.”

وی همچنین اعضا و رهبران فتح را بار دیگر به “رعایت اصولی همچون پایبندی به مقاومت، حمایت از وحدت و همبستگی ملی، پذیرش سازمان آزادی بخش فلسطین با تمامی اصول، گرایش ها و برنامه های سیاسی اش به عنوان تنها نماینده مشروع فلسطین” دعوت کرد.

در نگاهی به عبارت های قدومی می توان به این نکته پی برد که این چهره برجسته جنبش فتح، خواستار پایبندی به برنامه های مقطعی سازمان آزادی بخش است که اسلو یکی از نتایج آن بود.

قدومی در بیانیه سوم خود، آشکارا اعلام کرد که هیچ تماس تلفنی میان وی و دحلان صورت نگرفته است. وی در بیانیه سوم خود بار دیگر خواستار پایبندی نامزدهای جنبش فتح به همان اصولی شد که در دو بیانیه پیشین نیز بر آن تاکید کرده بود.

به هر حال درخواست قدومی از نامزدهای انتخاباتی فتح، به معنای حمایت علنی اش از کاندیداتوری برغوثی است ؛ این در حالی است که قدومی خود ـ زمانی که برغوثی در اندیشه رقابت با محمود عباس برای کسب کرسی ریاست تشکیلات خودگردان بود ـ وی را تهدید به اخراج از جنبش فتح کرد.

قدومی که دائما در بیانیه های مختلف خود تاکید می کرد که از تنظیم لیست های انتخاباتی جنبش فتح بی خبر است، در مصاحبه ای با خبرگزاری فلسطینی “معا” گفت: “تمایلی به گزینش نامزدهای انتخاباتی فتح ندارم. این امر را به رهبران فتح در مناطق مختلف واگذار کرده ایم چرا که آنان به خاطر شناخت و آگاهی کافی شان نسبت به لیاقت، کاردانی و آگاهی سیاسی افراد، می توانند انتخاب مناسبی داشته باشند.”

منظور قدومی از رهبران فتح در مناطق مختلف دحلان، الرجوب و برغوثی است نه محمود عباسی که قدومی در اظهارات خود، مشروعیت حزبی لیست انتخاباتی را که توسط وی تنظیم شده، به زیر سوال برده و تاکید کرده بود که این لیست انتخاباتی تنها در نشست حاشیه ای چند تن از اعضای کمیته مرکزی تنظیم شده است.

 

علت وجود تعارض در اظهارات قدومی چیست؟

هدف قدومی از این اظهارات و موضع گیری های ضد و نقیض چیست؟

 

قدومی در سومین بیانیه خود به این پرسش پاسخ می دهد و خاطرنشان می سازد: “با نظر به اینکه انتخابات پیش رو در وضعیتی برگزار می شود که هنوز کشور در سایه شوم اشغالگران قرار دارد و مقاومت قهرمانانه ملت نیز همچنان ادامه دارد، این مسائل می تواند محدودیت هایی را برای شرکت آزادانه مردم در انتخابات ایجاد کند.” یعنی اینکه این مسئول بلندپایه سازمان آزادی بخش، پیشاپیش تردید خود را نسبت به نتایج انتخابات اعلام می کند و این همان موضعی بود که وی در زمان برگزاری نشست عمومی جنبش فتح اتخاذ کرده بود.

 

آیا رخدادها حکایت از وجود بازی دوگانه ای برای ایجاد شرایطی است که در نهایت به استعفای محمود عباس بیانجامد؟

اظهارات منابع موثق فلسطینی و افرادی همچون دکتر عبدالستار قاسم که رقیب عباس در جریان انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان بود، نشان می دهد که اگر نخست وزیری قوی در کشور حضور داشت، ابومازن از منصب خود کناره گیری می کرد.   

 

منبع: روزنامه “الشرق” چاپ قطر

21/12/2005

لینک کوتاه:

کپی شد