چهارشنبه 30/آوریل/2025

گفت و گو با دکتر ابو مرزوق نائب رئيس دفتر سياسی حماس

سه‌شنبه 20-فوریه-2007

شاکر الجوهری در اول آوریل جاری گفت و گوی طولانی ای با دکتر موسی ابو مرزوق نائب رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” انجام داد. دکتر در این گفت و گو درباره اوضاع کنونی فلسطین و روابط داخلی فلسطین در سایه تشکیل دولت جدید فلسطین صحبت کرد. وی همچنین مسائل مهمی را که برای فلسطینیان مطرح شده است، تشریح کرد. مرکز اطلاع رسانی این مصاحبه را پخش کرد که متن کامل آن به شرح ذیل است.

بحث درباره سازمان آزادی بخش فلسطین بخش زیادی از گفت گوی موسی ابو مرزوق نائب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را به خود اختصاص داد. وی برای شرح ماهیت این سازمان، آن را در قالب پرسش های تأمل برانگیزی مطرح کرد و گفت: سازمان آزادی بخش را کجا می بینید؟!

دکتر ابو مرزوق اعلام کرد که حماس با قرار گرفتن یک نفر در رأس قدرت تشکیلات خودگردان و سازمان آزادی بخش مخالف است و این جنبش از محمود عباس نیز خواسته است که یکی از آن دو را انتخاب کند. وی تأکید کرد در صورتی که رئیس تشکیلات خودگردان همچنان پایبند موافقت نامه سازش با “اسرائیل” باشد که این امر خلاف اصولی است که برای خود در نظر گرفته است، حماس در مقابلش خواهد ایستاد.

این رهبر برجسته حماس تصریح کرد که در دوره آینده عملیات های مقاومت بر اساس برنامه های مقاومت تنظیم خواهد شد. وی تأکید کرد که پس از این هیچ کس به خاطر اختلافات سیاسی یا به جرم مبارزه علیه اشغالگران دستگیر نخواهد شد.

از آنجایی  که فاروق قدومی رابطه محکمی با جنبش حماس دارد، از دکتر ابو مرزوق درباره آینده رابطه بین فاروق القدومی رئیس بخش سیاسی سازمان آزادی بخش فلسطین و دکتر محمود الزهار وزیر امور خارجه در دولت جدید سئوال کردیم و ایشان پاسخ داد که این امر به گفت و گوی قدومی، عباس و الزهار بستگی دارد. قرار است بین قدومی و الزهار نشستی برگزار شود، اما مکان و زمان آن مشخص نشده است.

ابو مرزوق همچنین از موضع دو جبهه خلق و دمکراتیک در برابر برنامه سیاسی دولت حماس گفت و نسبت به موضع جبهه خلق ابراز شگفتی کرد و گفت که جبهه دمکراتیک اگر از موضع مخالف خود با ملت فلسطین و فرهنگ این ملت دست نکشد از صحنه فلسطین خارج خواهد شد.

این گفت و گو را با سئوال زیر شروع کردیم:

* مشتاقم این گفت و گو را از اینجا شروع کنم که پیام نامه ای که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان پس از اعتراض کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین به برنامه سیاسی دولت اسماعیل هنیه برای وی ارسال کرد و خواهان استعفای دولت او شد، چه بود؟

** واقعیت امر این است که برادر ابو مازن اختیارات را خوب می شناسد و به قانون نیز کاملاً آگاه است و به طور کلی می داند که برادران عضو کمیته اجرایی در زمینه تصمیمات و برنامه های دولت صاحب اختیار نیستند؛ زیرا بین سازمان آزادی بخش و تشکیلات ارتباطی ندارد، جز اینکه سازمان آزادی بخش فرمان تأسیس تشکیلات را صادر کرده است، اما کمیته اجرایی نمی تواند اختیارات مجلس قانونگذاری را در زمینه حسابرسی امور دولت و تصویب برنامه هایش زیر سئوال ببرد.

بنابراین پس از آنکه کمیته اجرایی این موضع را اتخاذ کرد، ابو مازن که برنامه های دولت را به کمیته اجرایی واگذار کرده است خود را در دو راهی دید. اگر فرمان کمیته اجرایی را اجرا کند مخالف قانون اساسی فلسطین عمل کرده و اگر آن را نادیده بگیرد از مصوبه این کمیته که خود رئیس آن است، چشم پوشی کرده است، از این رو نامه ای که وی برای برادر اسماعیل هنیه ارسال کرده است به مثابه خروج وی از این بن بست بود.

 * پس چه کسی آن را نوشته است؟

** ذکر نام خیلی مهم نیست، ما فهمیدیم که این نامه به این شکل بوده است، برادر ابو مازن از برادر هنیه خواسته است که برنامه دولت خود را به مجلس قانونگذاری ارائه دهد در حالی که ـ متأسفانه ـ برخی از اعضای کمیته اجرایی اعلام کرده اند که با دولت و برنامه های آن مخالف هستند و اجازه ادامه فعالیت را به دولت نمی دهند و بر لزوم اصلاح برنامه هایش تأکید کرده اند. بسی جای شگفتی است که این مردم به این شکل صحبت می کنند.

موضع جبهه خلق و جبهه دمکراتیک

* آیا موضع دو جبهه خلق و دمکراتیک برای شما غیر منتظره بود و آیا شما بین این دو موضع تفاوتی قائل هستید؟

** بالطبع بین این دو موضع تفاوتی قائل هستیم.

واقعیت این است که ما در اکثر مسائل طرح شده با برادرانمان در جبهه خلق اختلافی نداریم. آنها در همه مسائل مطرح شده با جنبش حماس موافق هستند و از آن حمایت کرده اند و با همه بخش های برنامه سیاسی دولت موافقت کرده اند، اما آنها می خواستند صریحاً اعلام گردد که سازمان آزادی بخش فلسطین تنها نماینده قانون ملت فلسطین است در حالی که ما و آنها در معاهده قاهره در 17/3/2005 توافق کردیم که به طور مفصل به وضعیت سازمان آزادی بخش بپردازیم و در این موضوع اختلافی وجود ندارد. اما اینکه در لحظات آخر به آن دامن می زنند امری است که ما آن را درک نمی کنیم. من معتقدم که آنها پس از آنکه متن مربوط به سازمان آزادی بخش را در این برنامه مطالعه کردند احساس کردند که تصمیم به عدم مشارکتشان در کابینه اشتباه بود.

اما موضع جبهه دمکراتیک برای ما غیر منتظره نبود؛ زیرا از همان روز اول می دانستیم که هرگز در دولت مشارکت نمی کنند. خواسته هایی که آنها مطرح می کردند بر این امر دلالت می کرد. ما معتقدیم که حتی اگر فتح در دولت مشارکت می کرد آنها هرگز مشارکت نمی کردند. آنها از همان لحظه ای که از ما خواستند که دولت لائیک باشد، از موضوع مشارکت دور شده بودند. جبهه دمکراتیک در مجلس قانونگذاری تنها یک نماینده دارد در حالی که ما در مجلس 76 نماینده داریم و بیش از 60 درصد از کرسی ها متعلق به ماست، آنها از ما می خواهند از برنامه خود به نفع یک نماینده دست بکشیم. ما در برنامه خود بر اسلامی بودن جامعه تأکید نکرده ایم، اما آنها می خواهند که جامعه لائیک باشد.

واقعیت امر این است که امکان توافق بین ما و آنچه جبهه دمکراتیک مطرح کرده است و برنامه سیاسی که دولت آن را ارائه کرده است، وجود ندارد. در حال حاضر نیز مطلب جدیدی را ارائه کرده اند و برنامه سیاسی دولت را رد می کنند، اما آنها تحت فشار از آن حمایت خواهند کرد و این امر از جبهه دمکراتیک پذیرفتنی نیست و لازم است که از موضع خود عقب نشینی کنند. به نظر من باید به طور کلی از موضع سیاسی خود بازگردند و آرمان ها و خواسته ها و فرهنگ ملت ما را بپذیرند و واقعیت را قبول کنند و برنامه سیاسی خود را مغایر با آنچه هم اکنون است، تغییر دهند.

* آنها با این موضع منفی خود چه کسی را در دولت حماس هدف قرار داده اند؟

** آنها قبل و پس از انتخابات مجلس به جنبش حماس حمله کردند و در شرایط مختلف از حمله به ما دست نکشیدند.

* آیا می خواهند گروه دیگری را خطاب قرار دهند؟

** ما نمی خواهیم وارد مسائل ایدئولوژیک شویم، اما معتقدیم هر کس موضع جبهه دمکراتیک را بررسی کند مقصود اصلی آن را درک می کند. بر این باورم که این جبهه در وضعیت این چنینی بدون اینکه متوجه باشد ضرر و زیان زیادی متحمل می شود. آنها به سبب موضع نامعقول و غیر منطقی خود در قبال حماس که به منزله بی توجهی به تمدن و رویکرد ملت فلسطین است، روز به روز محبوبیت خود را در بین فلسطینیان از دست می دهند. بار دیگر تکرار می کنم که جبهه دمکراتیک باید از موضع خود دست بکشد تا به موضع ملت فلسطین نزدیک شود و گرنه از صحنه سیاسی فلسطین محو خواهد شد.

اگر جبهه دمکراتیک به همین شکل با عقیده، تمدن، تمایلات، آرمان ها و خواسته های این ملت رویارویی کند از صحنه فلسطین محو خواهد شد. آنها باید برای اینکه همچنان در عرصه فلسطین باقی بمانند از موضع خود دست بکشند.

* آیا این موضع آنها ناشی از ایدئولوژی آنهاست یا برای حفظ بودجه ای است که رئیس تشکیلات به آنها می دهد؟

** صرف نظر از آنچه پیش تر گفتم، نمی خواهم حرف بسازم یا متهم کنم؛ زیرا خواهان کشمکش سیاسی با هیچ سازمانی فلسطنیی نیستم. ما می گوییم که رویکردها در عرصه فلسطین مشخص هستند و پیام سیاسی هر رویکردی نیز مشخص است. کسی که خواهان تشکیل دو دولت و زندگی مسالمت آمیز و صلح با دشمن صهیونیستی است، در ابتدا باید این مسئله را در تعامل با ملت خود که دارای وابستگی های مختلفی است، بسنجد و به زندگی مسالمت آمیز با ملت خود بیندیشد و در رویکردش تا حد زیادی مسئولیت پذیر باشد نه اینکه خواهان کشمکش سیاسی و حمله های سیاسی باشد. طرف سخن من با همه است نه شخص به خصوصی.

سازمان آزادی بخش کجاست؟

* واقعیت امر این است که جبهه خلق اولین سازمانی بود که مسئله به رسمیت شناختن سازمان آزادی بخش به عنوان تنها نماینده ملت فلسطین را مطرح کرد و این جبهه راه را برای ضدیت با شما باز کرد، آیا آنها می خواستند از این مسئله برای مخالفت با شما استفاده کنند؟

** در حقیقت تنها جبهه خلق به این مسئله دامن نزد، گروه های دیگری نیز بودند که به این اقدام دست زدند.

* آیا آنها اولین کسانی بودند که به این مسئله دامن زدند؟

** بله به هر شکل جبهه خلق از عضویت در کمیته اجرائی سازمان آزادی بخش خارج شده است از این رو جای بسی شگفتی است که جبهه خلق این مسئله را مطرح کرده باشد. این در حالیست که عدم عضویت آن در سازمان آزادی بخش طولانی تر از زمانی است که این جبهه عضو کمیته بود در ثانی سازمان آزادی بخش کجا بود؟

هنگامی که گفتیم که سازمان آزادی بخش مرام نامه و برنامه سیاسی خود را ارائه می دهد، اما مشاهده می کنیم که مرام نامه آن تاکنون با عملکرد آن تفاوت داشته است، اصلاح شده است یا نشده است؟اصل کجاست، فرع کجاست؟ آیا در جلسه قانونی اصلاح شده است یا در جلسه غیر قانونی؟

علاوه بر آن سازمان برنامه سیاسی مشخصی نداشته است؟ هنگامی که از کاری سازمانی در سازمان آزادی بخش صحبت می کند، کسی تاکنون نمی داند تعداد اعضای شورای ملی فلسطین چند تن است؟ آیا 744 عضو دارد، یا 760 عضو، یا 600 عضو دارد؟ یا بنابر گفته برادر تیسیر قبعه نائب رئیس مجلس 440 عضو؟ یا بنابر گفته سلیم الزعنون رئیس مجلس 1000 عضو؟

شمار اعضای مجلس ملی، همچنین تعداد کسانی که از عضویت آن خارج شده اند، مشخص نیست.  صدها تن از اعضای شورای ملی چه بر اثر وفات یا هماهنگ نبودن با نظر کسانی که نام ها را مشخص می کنند، اعضا بدون هیچ گونه حقی جایگزین می شدند.

از این رو این نهاد صلاحیت خود را از دست داده است.

قرار بود که کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش 18 عضو داشته باشد، 5 تن از آنها از دنیا رفته اند، یکی از آنها به نام عبد الرحیم ملوح اسیر است، شماری از اعضای آن نیز به شکل غیرقانونی جایگزین شده اند. اگر در اسامی اعضای کمیته دقیق شوید درمی یابید که از اعضای آن که از سوی شورای ملی فلسطین انتخاب شده اند تنها هفت تن باقی مانده اند، از این رو از نظر فاروق قدومی رئیس جنبش فتح مشروعیت کمیته اجرایی جای تردید دارد.

با این حال من نمی خواهم مسئله قانونی بودن آن را مدنظر قرار دهم و مشروعیت را از آن سلب کنم تا با چالش رو به رو نشویم. علاوه بر این ها ما باید وضعیت سازمان را درک کنیم و همگی برای سازمان دهی مجدد آن تلاش کنیم تا نماینده شرعی، سایبان و مجمع مشترک ملت فلسطین باشد و ملت را در داخل و خارج متحد سازد.

ما همه اینها را می گوییم و گمان می کنم هیچ سازمان فلسطینی در این موضوع که ما می خواهیم سازمان آزادی بخش نهادی واقعی باشد، تردید ندارد.

هنگامی که مسئله مالی را به مسئله سازمانی اضافه کردیم که رکن سوم سازمان آزادی بخش است، منظورم صندوق ملی فلسطین است، شورای اداری این صندوق از 20 عضوی که از بهترین و با کفایت ترین افراد بودند به شخصی سمبلیک منحصر شده است که تنها از برادر ابومازن فرمان می گیرد و صندوق نیز هیچ موجودیی ندارد. من در اینجا نمی خواهم از کارکرد صندوق ملی از قبیل خرید و غیره صحبت کنم.

در حال حاضر اموال سازمان آزادی بخش موجود است، اما کارمندان این سازمان حقوق خود را از تشکیلات خودگردان می گیرند نه از صندوق ملی فلسطین.

آنها صندوق را نابود کردند، ساختار آن را از بین بردند، برنامه سیاسی و مرام نامه را نابود کردند، بعد همه از سازمان آزادی بخش سخن به میان می آورند!

همه ما باید فعالیت کنیم، به اعتقاد من طرحی که دیروز به نام گروه های ائتلاف ملی غیر از جنبش فتح به سازمان ارائه دادیم، سکوی پرتابی برای برادر ابومازن و برادران عضو کمیته اجرایی باشد تا بتوانیم گام مهمی برای سازمان آزادی بخش برداریم، خواه آن را تنها نماینده قانونی بدانند یا خیر؟

جنبش حماس نسبت به مسئله” تنها نماینده قانونی” احساس مسئولیت می کند و این در حالیست که جزو سازمان آزادی بخش محسوب نمی شود. باید این جنبش را که ملت فلسطین آن را در انتخابی آزاد و بدون تقلب برگزیده است تنها نماینده قانونی ملت فلسطین بدانیم کما اینکه جهان به آن معترف است. این جنبش باید نماینده ملت فلسطین در داخل باشد در حالی که از آن می خواهند بگوید که غیر از آن نماینده ملت فلسطین است؟!

چگونه اراده ملت را زیر سئوال می برند؟ چگونه از ما می خواهند اراده ملت را نادیده بگیریم و پایمال کنیم در حالی که جنبش حماس نسبت به تنها نماینده بودن سازمان آزادی بخش اعتراض دارد؟!

چگونه از ما می خواهند که مشروعیتی را که ملت فلسطین به ما بخشیده است نادیده بگیریم و به نفع سازمانی که بسیاری از فلسطینیان نسبت به مشروعیت آن تردید دارند، کنار برویم؟

ما می گوییم، نمی خواهیم که به موضوع مشروعیت وارد نشویم تا با چالش رو به رو شویم، می گوییم همه شما بیایید تا این سازمان را از نو بسازیم، تا سازمانی باشد که عملکرد آن بیانگر آمال ملت فلسطین است، اما برای اینکه نماینده امین و راستینی برای این ملت باشد باید به طور صحیح از سوی ملت تفویض اختیار شود. در آن صورت است که نماینده قانونی و تنها نماینده ملت فلسطین محسوب می شود.

این تنها چیزی است که ما خواهان آن هستیم، سازمان آزادی بخش برای ما خیلی با ارزش است. هیچ کس نمی تواند سابقه و دستاوردهای آن را انکار کند. همه در کنار این دستاورد از معایب بزرگی صحبت می کنند که در مسیر آن به وجود آمده است که نمی خواهم به آن بپردازم.

* شما در حال حاضر مشروعیت کمیته اجرایی را زیر سئوال می برید، آیا نسبت به مشروعیت تصمیم هایی که این کمیته اتخاد می کند نیز تردید دارید؟

** ما در حماس این مسئله را مطرح نمی کنیم، هنگامی که به مشروعیت کمیته اجرایی اشاره کردم آن را به اعضای منتخبی که در داخل کمیته وجود دارند استناد کردم نه به خودمان.

ما نمی خواهیم مشروعیت هیچ نهادی را زیر سئوال ببریم، ما می گوییم که این نهادها نیاز به بازسازی، فعال سازی و ترمیم مجدد دارند تا بتوانیم به ملتمان کمک کنیم و نماینده راستین و امینی برای آن باشد، این همان چیزی است که ما آن را می خواهیم، ما نمی خواهیم به قضیه مشروعیت وارد شویم.

 

* بنابراین شما علاوه بر اینکه محمود عباس را رئیس تشکیلات خودگردان قلمداد می کنید ریاست او را به عنوان کمیته اجرایی نیز قبول دارید.

** ما محمود عباس را رئیس کمیته اجرایی نیز می خوانیم و در این موضوع مشکلی نداریم.

* در نشستی که دیروز برگزار کردید در آن 9 سازمانی که در ائتلاف ملی شرکت کرده اند به همراه فاروق القدومی دبیر کل کمیته مرکزی جنبش فتح، حضور داشتند در این نشست به توافق رسیدید که شورای ملی فلسطین را دوباره را تشکیل دهید و از کمیته عالی ملی خواستید که برای این امر تشکیل جلسه دهد،آیا ممکن است نتایج به دست آمده در این نشست را برای ما تشریح کنید؟

** در نشست دیروز ( که عصر روز چهارشنبه مورخه 29/4/2006برگزار شد) نحوه عمل به توافقات قاهره که در تاریخ 17/3/2005 به دست آمد، تحت بررسی قرار گرفت.

نشست قاهره سه دستاورد به همراه داشت که باید به آن پرداخته می شد که عبارت بودند از آتش بس، انتخابات، بازسازی و فعال سازی مجدد سازمان آزادی بخش بر اساس اصول صحیح.

آتش بس به انجام رسید و انتخابات اجرا شد، اما هنوز بازسازی و فعال سازی سازمان آزادی بخش انجام نشده است که هدف از برگزاری نشست دیروز بررسی اهمال در این زمینه بود.

* اهمال یا وقت کشی؟

اهمال و وقت کشی به پیش از انتخابات اخیر قانونگذاری باز می گردد، ما همیشه تشویق به بازسازی و فعال سازی کرده ایم و از کمیته ملی که برای این منظور تشکیل شده است، خواسته ایم، جلسه تشکیل دهد، اما پس از انتخابات قانونگذاری به طور جدی صحبت از بازگرداندن اختیاراتی به میان آمده است که از سازمان آزادی بخش سلب و به تشکیلات داده شده بود.

* فعال سازی بدون بازسازی؟

** این امر با صحبت درباره ناتوان سازمان آزادی بخش همزمان گشت بدین معنا که شمار اعضای شورای ملی به جای 400 یا 700 تن به 1000 تن افزایش یابد. امکان جمع کردن این افراد دور هم و انتخاب آنها غیر ممکن بود از این رو ناتوان کردن سازمان آزادی بخش عملی شد.

این امر همچنین با تلاش برای جمع کردن اعضای شورای مرکزی به هدف تغییر اسامی اعضای مجلس و در پی آن انتخاب اعضای جدید در کمیته اجرایی به هدف تکمیل مشروعیت کمیته همزمان گردید، این در حالیست که انتخاب اعضای کمیته اجرایی از اختیارات شورای مرکزی نیست.

با این کار خواستند که امکان فعال سازی را به جای بازسازی مطرح کنند!

از این رو نشست دیروز با فراز و نشیب دشواری رو به رو بود..تشکیل دولت جدید از سوی حماس، ظهور نتایج انتخابات “اسرائیل”، برگزاری نشست سران کشورهای عرب در خارطوم به منظور یادآوری توافقات قاهره و عمل به برخی طرح ها به منظور فعال سازی آن. از مهم ترین این طرح ها تشکیل کمیته ای به منظور سازماندهی برخی اندیشه ها و برنامه ها برای ارائه به اعضای شرکت کننده در نشست قاهره و افرادی که توافقات قاهره بر آنها صدق می کند، بود. ما در این مسیر گام بر می داریم و تلاش می کنیم جریان جدیدی به سمت فعال سازی سازمان آزادی بخش تشکیل دهیم؛ زیرا برای سازمان آزادی بخش و آینده آن نگران هستیم. هم اکنون برخی رویکردها به سمت حذف این سازمان گرایش دارد و در سطح منطقه و جهان با استقبال رو به رو شده است. رویکردهایی برای حذف این سازمان وجود دارد و این بدین معناست که سازمان آزادی بخش نه تنها از سوی ملت فلسطین تفویض اختیار نشده است بلکه در این زمینه فاقد مشروعیت در عرصه ملی است و این همان چیزی است که ما از آن بیم داریم.

از این رو باید اقدامی از این نوع صورت گیرد تا بتوانیم این نهاد را سازماندهی و فعال کنیم.

فعال سازی سازمان

* چطور می توان این سازمان را محو کرد؟

** کسانی به فعال سازی نهادی سازمان آزادی بخش با ساختار کنونی و افزایش اعضای آن هستند و اختیارات جدیدی به هیئت هایی (شورای مرکزی) می دهند که هیچ اختیاراتی ندارند. به نظر من آنها بیش از آنکه به هر نیت و مقصودی بخواهند نقش سازمان آزادی بخش را پر رنگ تر سازند در راستای حذف آن گام برمی دارند.

* گویا منظور شما این است که آنها نه تنها می خواهند این سازمان را حذف کنند بلکه می خواهند مشروعیت را از آن بگیرند؟

** به اعتقاد من تردید در مشروعیت آن با هر اقدام غیر مسئولانه ای که به منظور تغییر ساختار سازمان انجام می گیرد، به وجود می آید. از نظر من سازمان آزادی بخش مشروعیت کامل ندارد و حماس با جایگاهی که دارد و قشر عظیمی از فلسطینیان این سازمان را فاقد مشروعیت می دانند و مادامی که این سازمان از سوی ملت به عنوان نماینده انتخاب نشده است، از مشروعیت برخوردار نیست.

از این رو آنها باید برای بازگرداندن اعتبار از دست رفته به سازمان آزادی بخش عجله کنند.

* بیش از یک سال پیش در نشست قاهره در زمینه تشکیل کمیته بازسازی و فعال سازی توافق صورت گرفت و قرار شد که به دعوت محمود عباس رئیس تشکیلات تشکیل جلسه دهد، اما او در این زمینه سهل انگاری کرده و تاکنون خواستار تشکیل آن نشده است، آیا شما می خواهید بدون او به این اقدام دست بزنید و بدون دعوت از او این نشست را برگزار کنید؟

** ما خواهان آن نیستیم که بدون محمود عباس گرد هم آییم، اما از او خواهیم خواست که به تعهدات خود پایبند باشد و بیش از پیش در تعامل با این امر جدیت نشان دهد.

*اگر این را انجام نداد، آیا سازمان آزادی بخش در وضعیت کنونی باقی خواهد ماند؟

** نه، سازمان در وضعیت کنونی باقی نمی ماند پس از انتخابات، وضعیت سازمان فقط به زمان بستگی دارد و در وضعیت کنونی باقی نمی ماند.

* اگر او همچنان در زمینه بازسازی و فعال سازی سازمان آزادی بخش سهل انگاری کند خواه با آن موافق یا مخالف باشد، آیا شما آمادگی رویارویی با این مسئله را دارید؟

** ما نمی خواهیم همان اشتباهی را مرتکب شویم که سازمان آزادی بخش در حال حاضر آن را تکرار می کند.

* مقصود ما در سئوال از کلمه شما حماس نیست بلکه گروه هایی هم که به هدف بازسازی و فعال سازی سازمان با آنها دیدار کردید از جمله دبیر کل کمیته مرکزی جنبش فتح نیز مد نظر است؟

** من درباره حماس می گویم، گمان نمی کنم که دیگران تمایلی به خروج از این مسیر را داشته باشند.

*آیا قدومی شخصاً می خواهد سازمان فعال شود خواه محمود عباس بخواهد یا نه؟

** نمی خواهیم سازمان را به دو بخش قسمت کنیم، نمی خواهیم عامل برخوردهای اضافی در عرصه فلسطین شویم، اینکه سازمان آزادی بخش در خارج فعالیت کند در حالی که شمار کثیری از ملت در داخل از عدم مشروعیت آن سخن به میان می آورند و آن را نماینده خود نمی دانند، سودی در پی ندارد. تصور می کنم که ما نمی خواهیم یک اشتباه را دو بار تکرار کنیم، ما خواهان تفاهم واقعی برای اصلاح سازمان آزادی بخش و سازماندهی مجدد آن هستیم.

انتخاب محمود عباس

* با توجه به اینکه بازسازی و فعال سازی سازمان به معنای از بین بردن سیطره محمود عباس بر سازمان است، تا چه حد به همکاری عباس با شما خوش بین هستید؟

** ما با ریاست محمود عباس بر سازمان آزادی بخش مشکلی نداریم، مهم این است که این ریاست سالم، فعال و دمکراتیک و بر اساس خواسته ملت فلسطین باشد، اما اینکه چه کسی رئیس آن باشد در این موضوع مشکلی نمی بینیم غیر از اینکه ما عقیده داریم باید ریاست سازمان آزادی بخش شخصی غیر رئیس تشکیلات باشد.

* آیا ترجیح می دهید که از حماس باشد؟

** ما با برادر ابو مازن مشکلی نداریم، به اعتقاد ما وی ویژگی هایی دارد که او را شایسته سرپرستی بسیاری از جایگاه ها می کند.

* اما او در حال حاضر رئیس تشکیلات است و شما خواستار برکناری او هستید؟

** او همان طوری که شایستگی ریاست تشکیلات را دارد لیاقت ریاست سازمان آزادی بخش را نیز دارد، اما او باید یکی از آن دو را انتخاب کند.

* به طور مشخص بگویید که با قدومی بر سر چه چیزی توافق کردید؟

** توافق کردیم کمیته ای برای تعیین اصولی که جهت بازسازی سازمان لازم است، تشکیل شود. این کمیته به زودی تشکیل جلسه خواهد داد. قرار بر این است که این کمیته تحت نظارت کمیته ای باشد که در قاهره تصمیم به تشکیل آن گرفته شد و محمود عباس نیز برای تشکیل جلسات آن، درخواست کند.

در کنار آن به فشارهایی که بر دولت جدید اعمال می شود اشاره کردیم و همگی در خلال این دیدار با مجازات ملت فلسطین، یا به رسمیت نشاختن این دولت و مجازات آن مخالفت کردند. زیرا آن گزینه ای بود که ملت فلسطین آزادانه و به شکل دمکراتیک آن را انتخاب کرد، از این رو همگی باید به آن احترام بگذارند و پشتیبان این ملت باشند. همچنین به نشست سران کشورهای عرب و آنچه در آن جریان دارد، پرداخیتم و از سران کشورهای عرب دعوت کردیم که از ملت فلسطین حمایت کنند و گزینه دمکراتیک آن را به رسمیت بشناسند و آن را پشتیبانی و یاری کنند. ما همچنین به مهم ترین ابزاری که معتقد بودیم در احقاق حقوق ملت فلسطین یعنی مقاومت کارآمد است، پرداختیم و خواستار پایبندی به مقاومت شدیم چرا که آن را گزینه ای راهبردی برای بازپس گیری حقوق می دانیم.

همه این مسائل را بررسی کردیم، نشست خوب و مفیدی بود و بیانیه ای نیز در این زمینه صادر شد.

تعامل دولت با “اسرائیل”

* اگر “اسرائیل” دولت جدید را به رسمیت نشناسد و با آن تعامل داشته باشد بازتاب آن بر جامعه فلسطین چگونه خواهد بود؟

** “اسرائیل”با دولت جدید در بسیاری از موارد تعاملی خواهد داشت و دولت جدید تعامل با”اسرائیل” را در بسیاری از مسائل خواهد پذیرفت. مشکل دولت تعامل در امور سیاسی متعلق به یافتن راه حل هایی است که در سایه توازن قوا و طرح های سیاسی نامتعادلی است که به نفع ملت ما نیست، اما بی تردید “اسرائیلیان” نمی توانند بین ملت فلسطین و خود مانعی ایجاد کنند زیرا وضعیت اقتصادی فلسطینیان به “اسرائیل” مرتبط است و به هیچ وجه امکان قطع این مشارکت وجود ندارد. آنها از طریق بستن چند روزه گذرگاه ها این امر را تجربه کردند و اقتصاد “اسرائیل” مانند شهروندان فلسطینی متضرر شد.

میزان مبادله تجاری بین کرانه باختری و نوار غزه با “اسرائیل” سالانه حدود سه میلیارد دلار است و این در حالیست که حجم مبادله تجاری با مصر 30 میلیون دلار و با اردن 20 میلیون است، از این رو ممکن نیست که “اسرائیل” حتی به فکر مبادله تجاری با کرانه باختری و نوار غزه بیفتد. این اقدام به معنای ترحم به ملت فلسطین نیست بلکه چرخه اقتصاد “اسرائیل” متوقف خواهد شد و اگر حکیمانه به این قضیه پرداخته نشود بحران بزرگی را به بار خواهد آورد.

جنبه دیگری نیز وجود دارد که اکثر مردم نسبت به آن ناآگاه هستند و آن اینکه “اسرائیل” پیش از روی کار آمدن تشکیلات خودگردان بودجه سرزمین فلسطین را می پرداخت، زیرا به عنوان یک اشغالگر مستقیماً مسئول زندگی و امنیت ملت فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه بود و در توافق نامه اسلو نیز به عنوان یک اشغالگر به رسمیت شناخته شده بود و جامعه جهانی متعهد شده بود آن میزان بودجه ای را که رژیم صهیونیستی به فلسطینیان می پرداخت، خود تقبل کند. و “اسرائیل” خود را از همه این هزینه ها معاف کرده بود. به جای آن درآمدی نیز از بودجه تشکیلات وارد چرخه اقتصاد “اسرائیل” می شد و “اسرائیل” بیش از همه از آن سود می برد، از این رو گمان نمی کنم که تعامل روزمره خود را با تشکیلات خودگردان قطع کند و این تعامل به ملت فلسطین و همه منافع آن مربوط می شود.

* برای اینکه دولت حماس را به شکست بکشانند به چه کاری دست می زنند؟

** آنها در زمینه درآمدهای گمرکی دولت را تحت فشار قرار خواهند داد. این درآمدها حق ملت فلسطین است، شهروند فلسطینی از روزی فرزندش می کاهد و “اسرائیل” به نفع تشکیلات آن را دریافت می کند، آنها همچنین بر رفت و آمد وزیران و ارتباط آنها با جهان و بین کرانه باختری و نوار غزه محدودیت هایی ایجاد می کنند. در همین راستا وزیران دولت جدید در کرانه باختری انجام می دهند بدون اینکه با نواز غزه ارتباطی داشته باشند.

آنها در زمینه کمک های خارجی نیز محدودیت هایی ایجاد می کنند و خارجی ها را به قطع این کمک ها تشویق می کنند. در زمینه اشتغال کراگران فلسطین در بازار کار “اسرائیل” نیز محدودیت هایی را می آفریند تا بر حجم بیکاری در جامعه فلسطین بیفزایند.

ما به سبب توافقاتی که غیر از خدا کسی نمی داند که گرفتاری هایی بر ما تحمیل کردند در تنگنا قرار داریم، در ثانی “اسرائیل” هزاران وسیله را برای مجازات دولت فلسطین و ملت فلسطین در اختیار دارد، اما توانایی ما همین قدر است، ما در آنچه انتخاب می کنیم آزاد نیستیم، ما تحت اشغال زندگی می کنیم، با هر چیزی که توان مقاومت در برابر آن را داشته باشیم مبارزه می کنیم یا توان اصلاح آن را داشته باشیم، اصلاح می کنیم، اگر بتوانیم چیزی را لغو کنیم، لغو می کنیم و هر آنچه به ضرر ملت فلسطین باشد و توان نابودی آن را داشته باشیم نابود می کنیم این همان عهدی است که با ملت خود بسته ایم و بر این عهد پایبند خواهیم ماند و با همه چیز معقولانه و صبورانه برخورد خواهیم کرد.

استعفای دولت

* در سایه کشمکش هایی که در حاشیه تشکیل دولت بین شما و رئیس تشکیلات خودگردان به وجود آمده است آیا انتظار دارید همان طوری که در نامه خود به نخست وزیر جدید نوشته است خواهان استعفای دولت باشد؟

** بی تردید برادر ابو مازن قانون اساسی تشکیلات خودگردان را مطالعه کرده است، نمی دانم آیا این قانون به او حق استعفای دولت را پس از گرفتن اعتماد از مجلس قانونگذاری داده است یا خیر؟

علاوه بر آن اگر او در استعفای دولت پیش قدم شده است و صلاحیت این کار را دارد پس چه کسی دولت جدید را تشکیل خواهد داد؟ آیا کسی از جنبش فتح حاضر است این دولت را تشکیل دهد، آیا دولتی که جنبش فتح تشکیل خواهد داد، قادر خواهد بود با فقط 45 نماینده از مجلس قانونگذاری رأی اعتماد بگیرد؟ هنگامی که کار به بن بست رسید چه کسی این کار را خواهد کرد، به ویژه که او صلاحیت انحلال مجلس قانونگذاری را ندارد و این در حالیست که یک سال و دو ماه پس از پایان دوره ریاست ابو مازن دوره مجلس قانونگذاری نیز به پایان می رسد؟

ابو مازن ناگزیر است به اختیارات دولت احترام بگذارد و دولت ما نیز باید اختیارات او را محترم بشمارد و هر دو طرف به خاطر ملت فلسطین و آینده آن با هم همکاری داشته باشند.

* در صورت به وجود آمدن بن بست سیاسی بناچار باید راه نجاتی یافت که این راه نجات غیر قانونی خواهد بود..یعنی برای حل این بحران چاره ای جز استفاده از راه های غیر قانونی وجود نخواهد داشت؟

** ما امیدواریم که به بن بست نرسیم، ما مشتاق رسیدن به بن بست با برادر ابومازن نیستیم. وی در گذشته مسئولیت بسیاری از پرونده ها را برعهده داشت و در خلال مشکلاتی که با سازمانش داشت تعامل با حماس را تجربه کرده است. به اعتقاد من هنگامی ابو مازن را از داخل فتح به خیانت متهم می کردند، حماس موضع مسئولانه ای را در قبال آن گرفت و آن را محکوم و همراهی با این حمله را رد کرد.

علاوه بر آن حماس به ابو مازن به عنوان یک مسئول فرصت های زیادی را چه در دوره انتخابات یا آتش بس اول و دوم داده است و به طور کلی می داند که گفت و گوی های بین ما و او دارای صفات انعطاف پذیری، مسئولیت پذیری و متعهدانه بود.

از این رو ما امیدوار هستیم که تعامل آینده با برادر ابو مازن خوب و مسئولانه باشد و به نقطه بن بست نرسیم.

به هیچ وجهه به امانت خیانت نمی کنیم

* از اظهارات اخیر اسماعیل هنیه چنین برداشت می شود که شما آماده مشارکت در مذاکرات هستید، آیا این گونه است؟

** اگر این سئوال مربوط به امور روزمره، زندگی روزمره و روند کاری دولت و ملت فلسطین با اشغالگران است، به اعتقاد من این مسئله وارد است و همه با اشغالگر تعامل خواهند داشت زیرا چاره ای جز آن وجود ندارد.

اما مذاکرات سیاسی در چارچوب اختیارات دولت نمی گنجد.

* در صورتی که محمود عباس مذاکرات سیاسی را آغاز کند کما اینکه اکنون به آن دعوت می کند و “اسرائیلیان” به سبب اوضاع کنونی به آن پاسخ مثبت دهند و بر این باور باشند که باید از دوره باقی مانده ریاست عباس بر تشکیلات خودگردان برای رسیدن راه حل استفاده کرد؟ آیا شما شرط می گذارید که حماس باید با آن راه حل موافقت کند یا شما با هر راه حلی که آنها به آن برسند موافق هستید؟

** نه ما با هیچ راه حلی که به آن برسند موافقت نمی کنیم، ما موضع مسئولانه ای را در قبال مسائل ملت خود اتخاذ می کنیم، ما در برابر آینده ملت فلسطین مسئول هستیم همان طوری که ابو مازن در قبال آن مسئولیت دارد. ما نمی توانیم به این امانت به هر قیمتی که شده خیانت کنیم، اگر ابو مازن به اقدامی که مخالف اصولی باشد که ما برای خود در نظر گرفته ایم و برای ملت فلسطین می خواهیم، دست بزند با آن مخالفت و در برابر آن ایستادگی خواهیم کرد.

تشکیلات هرگز نمی تواند حایل بین ما و بین ارائه دیدگاه صحیحی باشد که در خدمت ملت ما و برای حمایت از حقوق و آینده آن خواهد بود.

* آیا از نظر سیاسی بین شما و ابو مازن وجه اشتراکی در زمینه مذاکرات وجود دارد؟

** آری، من معتقدم که وجه اشتراکی وجود دارد ما در برنامه خود پیشنهاد کردیم که دولت فلسطین در کرانه باختری، نوار غزه و قدس شرقی تشکیل شود و بر این باورم این وجه مشترک بزرگی است که بر اساس آن عمل خواهیم کرد. اگر “اسرائیل” این پیشنهاد را بپذیرد و علاوه بر آن اسیران را آزاد کند و دیوار حایل و شهرک های صهیونیست نشین را برچیند به نظر من زمینه آرامش و استقرار برای مدت طولانی در منطقه برقرار می شود.

* شما از آرامش برای مدت طولانی صحبت کردیم آیا آتش بس در این وضعیت دائمی و ابدی خواهد بود؟

** آتش بس سیاست ثابتی نیست و دستوری نیز در زمینه گسترش آتش بس وجود ندارد، ما معتقدیم که در حال حاضر فلسطین در وضعیتی سیاسی به سر می برد کما اینکه “اسرائیلیان” در وضعیتی سیاسی هستند.

لینک کوتاه:

کپی شد