خون شهیدان مالیاتی است که ملت فلسطین در مسیر جهاد برای اخراج اشغالگران و کسب آزادی و استقلال می پردازند، زیرا امید دارند که تولد پیروزی و رهایی به وضع حمل نیاز دارد و وضع حمل نیز با درد همراه است.
مجاهد احمد عبدالرحمن ابو عواد 18 ساله پس از آنکه برای نیل به شهادت به درگاه خدا بسیار دعا کرد، بالاخره به این درجه رفیع نایل آمد. هنگامی که مادرش از او می خواست که ازدواج کند به مادرش پاسخ می داد که من دختران دنیا را نمی خواهم، فقط می خواهم شهید شوم و با حوریان بهشتی ازدواج کنم.
اردوگاه المغازی در وسط نوار غزه شاهد چشم به جهان گشودن این مجاهد قهرمان بود. او در خانواده ای ساده از ساکنان روستای الجیه پرورش یافت. تولد او با آغاز انتفاضه بزرگ فلسطین در سال 1987 میلادی همزمان شد. پدر و مادرش مشکلاتی را که نیروهای اشغالگر صهیونیست برای فلسطینیان ـ در آن برهه ـ ایجاد می کردند، تحمل کردند.
نیروهای اشغالگر صهیونیست نگذاشتند ابوعواد لذت شیرینی کودکی اش را بچشد، زیرا با شلیک گاز اشک آور به سویش، او را دچار بیماری قلبی کردند. او از همان زمان با جراحت های ناشی از تجاوزات اشغالگران بزرگ شد.
پدرش می گوید: روزی که نیروهای اشغالگر در اردوگاه حکومت نظامی اعلام کرده بودند، احمد از خانه خارج شد. احمد آن زمان فقط 5 سال داشت. او به نزدیک دروازه خانه اش رفته بود تا در کوچه بازی کند، اما هنگامی که نیروهای اشغالگر او را در حال بازی در کوچه دیدند، او را تعقیب کردند. احمد به سرعت فرار کرد و به خانه بازگشت و نیروهای اشغالگر نیز به دنبال او، خانه اش را اشغال کردند و پس از به بار آوردن خسارت های بسیار، از آنجا رفتند. این اقدام، احمد را به شدت متأثر ساخت.
پدرش می افزاید، به سبب اوضاع بد اقتصادی خانواده و کمبود درآمد و شمار زیاد افراد خانواده که احمد ششمین پسر خانواده بود، احمد ناچار شد در همان دوره ابتدایی مدرسه را ترک کند و برای کمک به پدرش و خانواده، به کار مشغول شود.
علاقه شدید به مسجد
شیخ ابو اسامه درویش یکی از کسانی که احمد را از نزدیک می شناسد می گوید: شهید احمد در یک خانواده ساده پرورش یافت، او هیچگاه نمازهایش را ترک نمی کرد و همیشه آروز داشت که در محله آنها هم مسجدی بنا شود. هنگامی که مسجد شیخ احمد یاسین در نزدیکی خانه اش بنا شد، احمد بسیار شاد و مسرور شد. درویش می افزاید، شهید ابو عواد همیشه به کار داوطلبانه فی سبیل الله علاقه مند بود و دوست داشت که در ساختن مسجد مشارکت فعال داشته باشد.
شیخ درویش می افزاید پس از بنای مسجد، احمد به نظافت آن بسیار اهمیت می داد و تا زمانی که شهید شد همیشه خود این کار را انجام می داد. پس از آغاز انتفاضه مبارک الاقصی جنبش مقاومت اسلامی مورد اعتماد و توجه شدید مردم قرار گرفت و احمد نیز در شاخه فعالیت های مردمی این جنبش به کار و فعالیت مشغول شد. مدتی به نیز به گردان های قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست.
پدر احمد درباره روزی که شهید به گردان های قسام پیوست چنین می گوید: احمد به نزد من آمد تا از من اجازه بگیرد و به همین سبب گفت که از شما چه پنهان که من به گردان های قسام پیوسته ام و آنها به من یک قبضه سلاح خواهند داد، آیا اجازه می دهید آن را به خانه بیاورم؟ من هم به او اجازه دادم و قفلی را برای کمدش خریدم.
شهید احمد به فعالیت زیاد و اخلاص شدید و تلاش و کوشش فراوان مشهور بود. او یکی از نگهبانان همیشه بیدار اطراف اردوگاه بود تا مبادا اشغالگران ناگهانی به این اردوگاه حمله کنند. او این کار را تا زمانی انجام داد که اشغالگران صهیونیست به اردوگاه المغازی حمله کردند و او را به درجه والای شهادت رساندند.
شهادت
شهید احمد روز شنبه 22/7/2006 میلادی، با حوریان بهشتی وعده دیدار داشت، زیرا پیش از این برای شهادت دعای بسیار کرده بود و امیدوار بود که خداوند حوریان بهشتی را به ازدواج او درآورد. احمد در آن روز از سوی یک فروند هواپیمای شناسایی ارتش اشغالگر هدف اصابت موشک قرار گرفت و روحش به ملکوت اعلا پر کشید.
شیخ ابو اسامه درویش می گوید از جمله کرامت های شهید احمد آن بود که او پیش از شهادت، احتمال شهادت خود را با یکی از مجاهدان در میان نهاد و از وی خواست که لیستی از قرض هایش تهیه کند. او یک برگه از لیست را به یکی از همسایگانش داد و لیست دیگر را در جیب پیراهن نظامی اش گذاشت و وصیت کرد که اگر به شهادت رسید، این قرض ها پس داده شود. شیخ ابو اسامه می گوید: یکی از نیکوکاران هنگامی که از ماجرا با خبر شد، خود پرداخت قرض های احمد را بر عهده گرفت و همه آنها را پرداخت کرد.
اشغالگران متجاوز مسلح به زرادخانه عظیم نظامی نمی دانند که با جوانانی مانند احمد ابو عواد روبرو خواهند شد که دارای اراده ای استوار و صلابتی بی نظیر و ایمانی راسخ هستند و این قدرت را از ایمان به خداوند عز و جل گرفته اند. اشغالگران اگر معتقدند که با هواپیماهای جنگی خود می توانند این جوانان شجاع را بترسانند، سخت در اشتباهند، زیرا آنها همان قدر که صهیونیست ها به دنیا علاقه دارند به شهادت علاقه مندند.