چهارشنبه 06/نوامبر/2024

آوارگان فلسطینی محور منازعه آینده

شنبه 5-می-2007

  آوارگان در تاریخ سیاسی فلسطین از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده اند. به طوری كه همواره در مذاكرات سیاسی یكی از عوامل چالش زا برای تداوم گفتگوها تلقی می شود. همچنین برای حل این مساله راه حلهای مختلفی پیشنهاد می شود كه بعضی از آنها معقول و منصفانه و بعضی نیز صرفا یك مصلحت اندیشی سیاسی تلقی می شود.
از جمله راه حلهایی كه برای این منظور پیشنهاد می گردید بازگشت پناهندگان به سرزمین و موطن اصلی خود تشكیل دولت فلسطینی به عنوان مكانی كه بتواند به این گروه سامان داده و تابعیت فلسطینی اعطا كند. پرداخت غرامت به پناهندگان در مقابل صرف نظر كردن از بازگشت و در نهایت تجدید اسكان پناهجویان در خارج . لیكن باعنایت به اینكه این پناهندگان در كشورهایی كه هم اكنون زندگی می كنند مورد پذیرش نیستند لذا اسكان آنها در آن كشورها عملی نیست و این مساله در خصوص پرداخت غرامت نیز صدق می كند.
مطلب پیش روی بر آن است تا مساله آوارگان فلسطینی را در سه بخش پراكندگی آوارگان تاریخچه آوارگی و نقش آوارگان در شكل گیری انتفاضه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
ث تاریخچه آوارگی
از اواخر قرن نوزدهم كه صهیونیسم شكل گرفت موج مهاجرت یهودیان به فلسطین آغاز و با صدور اعلامیه بالفور در سال 1917 (1296 ) این روند تسریع گردید و در دوران قیمومیت انگلیس بر فلسطین یعنی از 1922 تا 1948 (1301 تا 1327 ) سیاست های بین المللی همسو با صهیونیسم بین الملل و فعالیت گروه های تروریستی هاگانا پالماخ و اشترن در تثبیت این مهم موثر بودند.
همچنین كشتار دیریاسین كه در آوریل 1948 (فروردین 1327 ) روی داد . زمینه های فرار بیشتر فلسطینی ها را فراهم كرد. از جمله اقدامات گروههای ترور بود كه هدف از
D برای پاكسازی فلسطینی ها اجرای طرحی موسوم به طرح اجرای آن تخریب روستاهای اعراب اخراج اعراب و اسكان یهودیان به جای آنها بود . به نحوی كه در سال 1948 (1327 ) مجموعه این اقدامات فرار چند صد هزار فلسطینی راموجب شد.
بطور قطع بسیاری از ترس جان فرار كردند بویژه بعد از قتل عام 254 روستایی عرب در « دیریاسین » توسط سازمان ایرگون مداركی وجود دارد كه اسراییل با پخش شایعات چنین عكس العملهایی را هم تشویق می كرد. آنچه مسلم است فلسطینی ها در سال 49 ـ1948 (28 ـ1327 ) بر اثر زور وفشار اسراییل مجبور به فرار و ترك خانه ها و كاشانه خود شدند آنها بر این اعتقاد بودند كه خروج آنها موقتی و گذرا است و هرگز باور نداشتند كه این آوارگی بیش از نیم قرن به طول خواهد انجامید.
ث پراكندگی آوارگان
امروزه بیش از شش میلیون آواره فلسطینی در سراسر جهان وجود دارند كه بیشتر آنها در مناطق اشغالی و كشورهای همجوار در اردوگاههای آنروا (موسسه سازمان ملل برای رسیدگی به اوضاع آوارگان ) به زندگی مشقت بار خود ادامه می دهند. به همین جهت لازم است تا توضیحات مختصری در باره اوضاع و احوال آوارگانی كه در كرانه باختری نوار غزه اردن سوریه و لبنان زندگی می كنند ارائه شود تا با وضعیت این آوارگان بیشتر آشنا شویم .
1 ) كرانه باختری
در سال 1949 (1328 ) تعداد جمعیت فلسطینی ها در كرانه باختری به 817 هزار نفر بالغ می شد از این تعداد 323 هزار نفر از پناهندگانی بودند كه توسط اسراییل از سرزمین خود بیرون رانده شدند. برغم اینكه میانگین رشد جمعیت بین پناهندگان فلسطینی در كرانه باختری بسیار بالا بوده است اما تعداد آنها بر اساس آماری كه آنروا در سال 1970 (1359 ) منتشر كرد تنها 273 هزار نفر بود ذكر این نكته ضروری است كه كرانه باختری در خلال سالهای 1948 تا 1968 (1327 تا1347 ) تحت حاكمیت اردن بود .
آنروا تاژوئن 1967 (خرداد1346 ) عملیات سرشماری خود از 19 اردوگاه آوارگان ساكن در كرانه باختری را به عنوان بخشی لاینفك از میدان عملیاتی خود در اردن به حساب آورده است . تعداد پناهندگان فلسطینی در كرانه باختری از سال 1967 (1346 ) به بعد سیر صعودی را طی كرده است بطوریكه تعداد آنها در سال 2000 به 583 هزار نفر رسید كه این رقم در حدود 40 در صد كل جمعیت كرانه باختری می باشد و طبق آمار آنروا در 2003 (1382 ) این تعداد در كرانه باختری به 654 971 نفر رسید .
2 ) نوار غزه
در سال 1948 (1327 ) حدود 200 هزار آواره فلسطینی در نوار غزه وجود داشت و در سال 2000 تعداد آوارگان نوار غزه به 824 622 نفر رسید . كه در اردوگاههای دیرالبلا المغازی نصیرات بریج شاطی (ساحل ) جبالیه رفح خان یونس و تعدادی خارج از اردوگاهها زندگی می كنند. همچنین بر اساس برآورد آنروا در ژوئن 2003 (خرداد 1382 ) تعداد این آواره ها در نوار غزه بالغ بر 907 211 نفر گردید .
این گروه نیز در شرایط بسیار سخت از جمله محدودیت مسكن جمعیت زیاد محیط زندگی غیربهداشتی زندگی می كنند و روز به روز بر مشكلات روزافزون آنها افزوده می شود. اردوگاهها از نظر جمعیت به حالت اشباع كامل درآمده است و همین مساله باعث كاهش چشمگیر خدمات رفاهی توسط آنروا گردیده است .
3 ) سوریه
در سال 1968 (1347 ) حدود 90 هزار آواره فلسطینی وارد سوریه شدند بیشتر این افراد در پایتخت این كشور متمركز شده و تعدادی هم به استانهای مختلف سوریه در شمال جنوب و مركز این كشور عزیمت نمودند. به دلیل رشد جمعیت بین اقشار مختلف آوارگان فلسطینی رقم این عده در سال 2000 (1379 ) در سوریه به 376000 نفر و در 2003 (1382 ) نیز به 409 662 نفر بالغ گردید.
حدود 20 در صد از كل آوارگان فلسطینی موجود در سوریه در ده اردوگاهی كه رسما از سوی آنروا به رسمیت شناخته شده زندگی می كنند. این ده اردوگاه به ترتیب عبارتند از : خان الشیخ ذوالنون سبینه جرمانا حمص حما درعا الاذقیه نیرب وعندراب در حلب .
جامعه آوارگان فلسطینی در سوریه را می توان جامعه ای بسیار جوان دانست زیرا تعداد جمعیت كودكان از بقیه سطوح آن بسیار بیشتر است به نحویكه 43 2 در صد از جمعیت آوارگان در سال 2000 را افراد زیر 15 سال تشكیل می دادند كه دلیل آن بالابودن میزان زاد و ولد در میان آوارگان است .
4 ) اردن
در سال 1948 (1327 ) حدود 500 هزار آواره فلسطینی وارد اردن شدند . به دلیل رشد جمعیت آوارگان فلسطینی در سال 2000 این تعداد به حدود 1 5 میلیون نفر رسید كه حدود 41 درصد كل پناهندگان به ثبت رسیده در آنروا را تشكیل می داد . در همان زمان حدود 296 هزار آواره فلسطینی در 13 اردوگاه روزگار می گذراندند و در ژوئن 2003 (خرداد 1382 ) بر اساس سرشماری آنروا نیز تعداد كل آوارگان به 1 718 768 نفر رسیده است .
وضعیت آوارگان در اردن به مراتب بهتر از سایر كشورهای میزبان می باشد چرا كه فلسطینی ها در اردن به عنوان تبعه آن كشور از حقوق كامل اجتماعی و سیاسی به عنوان اتباع اردن برخوردارند زیرا اغلب فلسطینیان ساكن اردن به تابعیت این كشور درآمده اند. علیرغم این آوارگان فلسطینی ساكن اردن نیز همانند سایر آوارگان فلسطینی ساكن كشورهای دیگر به ویژه در منطقه خاورمیانه خواهان بازگشت به موطن خود می باشند.
5 ) لبنان
در سال 1948 (1327 )حدود 120 هزار آواره فلسطینی وارد لبنان شدند . در فاصله زمانی 1948 تا 2000 این تعداد به 376 472 نفر افزایش یافته است ودر سال 2003 (1382 ) مجموعه آواره ها به 391 679 نفر بالغ گردید . بیشتر فلسطینیان در لبنان از جمله آوارگانی هستند كه از شمال فلسطین به این مناطق گریخته اند.
وضعیت آوارگان فلسطینی موجود در لبنان بسیار اسفناك است . چرا كه آنها از زمان حضورشان در این كشور مورد فشارهای عدیده ای از قبیل : سركوب بی احترامی ظلم وستم قرار گرفته اند
ث اردوگاه ها محور مبارزات
موضوع آوارگان فلسطینی نمایی از پاسداری از آرمان و هویت ملی و قیام فلسطینی ها است . از این اردوگاهها واز میان ساكنانش در نوار غزه اولین عملیات های مسلحانه و مقاومت بر ضد اشغالگران آغاز شد. مقاومت فلسطین طرح اسكان آوارگان در سینا را به شكست كشاند. مجاهدان فلسطینی در سال بعد از آن به رهبری افسر مصری « مصطفی حافظ » قیام خود را آغاز نمود. در سال 1964 میلادی (1343 ) قیام سازمان آزادی بخش فلسطین و در سال 1965 (1344 ) قیام مسلحانه آغاز شد .
اردوگاهها و آوارگان شاهدان اصلی آلام ملت فلسطین در طول تاریخ معاصرند. آلامی كه از آن مقاومت قیام و اقدام برخاست . رزمندگان فلسطینی از كوچه های تنگ و باریك اردوگاهها بدیع ترین استراتژی های نظامی فرهنگی اجتماعی فرهنگی و مبارزاتی را آفریدند. این اردوگاهها نتیجه فاجعه سال 1948 میلادی هستند كه مشكل آن تاكنون حل نشده باقی مانده است .
در سالها مبارزه و جهاد علیه رژیم صهیونیستی اردوگاهها مظهر پایداری و ایستادگی و شراره انقلاب و انتفاضه بودند و با خون جوانان فلسطینی درخت فلسطین به بار نشست و ثمر داد.
نقش اردوگاهها در خارج همانند نقش اردوگاهها در نوار غزه و كرانه باختری است و هر دو سهم بسزایی در مقاومت داشته و دارند.
اوج این مبارزه در انتفاضه اول ملت فلسطین در سال 1987 میلادی (1366 ) و انتفاضه مسجدالاقصی در سال 2000 میلادی (1379 ) عینیت یافت .
در هر دو انتفاضه بازگشت به موطن اصلی به عنوان آرزوی فلسطینی مطرح شد.
در زمان حاضر 6 میلیون آواره فلسطینی در نقاط مختلف جهان زندگی می كنند كه به سبب درخواست « ایهود اولمرت » نخست وزیر اسراییل برای صرف نظر كردن از حق بازگشت امیدی به برگشت به وطن خود ندارند. این در حالی است كه بر اساس قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت و توافقنامه چهارم ژنو باید زمینه قانونی و سیاسی لازم برای بازگشت این عده و حل مشكل آنها فراهم شود. این در حالی است كه اسراییل سالانه هزاران نفر یهودی را از سراسر جهان به فلسطین اشغالی آورده و بدون هیچ سند قانونی به آنها مسكن و تابعیت می دهد اما هرگز حق ساكنان اصلی این سرزمین را قبول نمی كند زیرا مدعی است كه بازگشت فلسطینی ها كیان اسراییل را نابود خواهد ساخت و موجودیت جمعیتی یهودیان ساكن اسراییل را مورد تهدید قرار خواهد داد.
نكته جالب آنكه رژیم صهیونیستی حضور تشكیلات خودگردان فلسطین را در كنار خود پذیرفته است اما همچنان نسبت به مشكل آوارگان فلسطینی بی توجه بوده و حاضر به حل آن نمی باشد. اما جامعه جهانی با موضوع آوارگان به گونه ای برخورد نمود كه گویی آنها فقط نیازمندكمك برای ادامه بقا هستند و آن مشكل خاورمیانه محسوب نمی شود. با این حال در قطعنامه های سازمان ملل بر حق ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت تاكید شده است . در قطعنامه 194 سازمان ملل متحد صادره در سال 1327 چنین آمده است : آوارگانی كه مایلند به سلامت به سرزمین خود بازگردند باید به آنها اجازه این امر در نزدیك ترین زمان ممكن اعطا شود. همچنین به آنهایی كه نمی خواهند بازگردند باید غرامت املاك پرداخت شود.
در قطعنامه همچنین بر تشكیل كمیته وفاق فلسطین كه ماموریت آن فراهم نمودن زمینه بازگشت آوارگان فلسطینی و ایجاد نظام حاكمیت بین المللی بر قدس تاكید شده است اما این كمیته به سبب مخالفت ها و كارشكنی های رژیم اشغالگر قدس در زمینه بازگرداندن فلسطینی ها شكست خورد. این كمیته سه مورد را از رژیم صهیونیستی درخواست نمود كه عبارتند از : موافقت با قطعنامه 181 درباره تقسیم قبول حق بازگشت آوارگان فلسطینی (194 ) و قراردادن قدس و مناطق اطراف آن به عنوان منطقه بین المللی .
اسراییل در ابتدا با اجرای دو قطعنامه 181 و 194 موافقت و پروتوكل لوزان در زمینه بازگشت آوارگان و احترام به حقوق آنها و حفاظت از مایملك و اراضی شان را امضا كرد اما پس از مدتی با صدور مجوز بازگشت فلسطینی ها و اجرای قطعنامه 194 مخالفت ورزید . بدین سبب شورای امنیت مجبور شد با صدور قطعنامه ای در 1951 میلادی (1330 ) از اسراییل بخواهد آوارگان طرد شده از مناطقی را كه بر اساس طرح تقسیم مسئولیت اداره آنها به یك كشور عربی واگذار می شود باز گرداند. اما اسراییل طبق معمول اهمیتی به خواست جامعه جهانی نداد . پس از جنگ سال 1967 میلادی (1346 ) شورای امنیت قطعنامه 237 را صادر و در آن از دولت اسراییل خواست آوارگانی را كه از مناطق جنگی رفته اند بازگرداند اما سرنوشت این قطعنامه بهتر از سایر قطعنامه های مشابه نبود . بدین سبب شورای امنیت در خلال سالهای 1967 و 1973 میلادی (1346 و1352 ) دو قطعنامه 242 و 338 را برای حل عادلانه مشكل آوارگان تصویب نمود.
در سال 1975 میلادی (1354 ) كمیته ای به منظور تلاش برای فراهم نمودن زمینه بازگشت آوارگان فلسطینی زیر نظر سازمان ملل متحد تشكیل شد اما نتوانست كار مثبتی در این زمینه انجام دهد.
پس از امضای توافقنامه اسلو(غزه ـ اریحا) موضوع حق بازگشت آوارگان به حاشیه رانده شد و مذاكرات مرحله نهایی كه قرار بود از 1999 میلادی (1378 ) آغاز شود به تاخیر افتاد. این حق آنگونه كه برخی به تصویر می كشند موضوعی اقتصادی برای ملت فلسطین نیست بلكه متعلق به حقشان در سرزمین هویت ملی كشور و یكپارچگی اجتماعی آنها می باشد. مشكل آوارگان فلسطینی آن است كه از یك ملت به مردمانی آواره تبدیل شده اند اصطلاحی كه فقر عدم احساس امنیت و نقض مدنی اجتماعی و سیاسی رابرای آنها به دنبال دارد.
باید در نظر داشت كه سخن از عقب نشینی اسراییل از نوار غزه یا بخش های وسیعی از كرانه باختری در ازای عدول از حق بازگشت قدس در برابر آوارگان پرداخت غرامت یا اسكان نمی تواند جایگزینی برای حق بازگشت باشد زیرا این راهكارها از سوی اسراییل مطرح شده تا بتواند از طریق آن حق بازگشت را اجرا نكند حقی كه نه فقط خواست ملت فلسطین بلكه خواست كشورهای عربی و غیرعربی است بدین سبب روند صلح بدون این حق هرگز موفق نخواهد بود و تنها محور اصلی تحقق صلح در منطقه بازگشت ملت فلسطین به وطنش است .
نباید تردید كرد كه سازش میان فلسطینی ها و اسراییل بدون حل مشكل آوارگان باعث ثبات در منطقه نخواهد شد زیرا بنا بر آخرین آمارها 90 8 در صد از آوارگان فلسطینی در كرانه باختری و نوار غزه با صرف نظر كردن از حق بازگشت در مقابل تشكیل كشور فلسطین مخالفند. موضوع آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنها به وطن یكی از مهمترین مسائل ملت فلسطین است كه هرگز نمی تواند از آن عدول نماید و به رغم بی توجهی دولت هایی كه یكی پس از دیگری در تل آویو روی كار می آیند جوهر آرمان فلسطین و محور اصلی صلح خاورمیانه است چه اینكه بدون بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی شان مشكل فلسطین حل نخواهد شد و به شكل بمبی ساعتی باقی خواهند ماند كه هر لحظه ممكن است در برابر اسراییل و جهان منفجر شود. بدین سبب می توان گفت آوارگان فلسطینی به عنوان محور جنگ آینده خواهند ماند.
امروزه بیش از شش میلیون آواره فلسطینی در سراسر جهان وجود دارند كه بیشتر آنها در مناطق اشغالی و كشورهای همجوار در اردوگاههای آنروا (موسسه سازمان ملل برای رسیدگی به اوضاع آوارگان ) به زندگی مشقت بار خود ادامه می دهند
در سالها مبارزه و جهاد علیه رژیم صهیونیستی اردوگاهها مظهر پایداری و ایستادگی و شراره انقلاب و انتفاضه بودند و با خون جوانان فلسطینی درخت فلسطین به بار نشست و ثمر داد
در سال 1975 میلادی (1354 ) كمیته ای به منظور تلاش برای فراهم نمودن زمینه بازگشت آوارگان فلسطینی زیر نظر سازمان ملل متحد تشكیل شد اما نتوانست كار مثبتی در این زمینه انجام دهد
مشكل آوارگان فلسطینی آن است كه از یك ملت به مردمانی آواره تبدیل شده اند اصطلاحی كه فقر عدم احساس امنیت و نقض مدنی اجتماعی و سیاسی رابرای آنها به دنبال دارد
جوهر آرمان فلسطین و محور اصلی صلح خاورمیانه است چه اینكه بدون بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی شان مشكل فلسطین حل نخواهد شد و به شكل بمبی ساعتی باقی خواهند ماند
.

 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی (15/2/1386)

لینک کوتاه:

کپی شد