برادر ابواسامه بعد از فتح غزه و پاکسازی آن از لوث مزدوران صهیونیست، اکنون وضعیت سرزمین های اشغالی از لحاظ سیاسی و امنیتی چگونه است؟ در عین حال، موقعیت مجاهدین حماس را چگونه ارزیابی می کنید؟
اقدام حماس در پاکسازی قدس و اخراج نیروهای فاسد امنیتی یک گام اظطراری- امنیتی بود و هرگز بعد سیاسی را برای آن متصور نبودیم. با توجه به مفاسدی که این گروه از عناصر مرعوب مرتکب شدند و از قاچاق مواد مخدر گرفته تا حمایت از قانون شکنان کوشیدند تا امنیت غزه را مختل کنند، ما ناچار شدیم که به این وضعیت پایان دهیم و نوار غزه را از لوث مفاسد این گروه پاکسازی کنیم.
بحمدا… امروز نوار غزه امن و باثبات است و اکثر مردم از وضعیت پیش آمده خرسند و خوشحال هستند. مردم ما که، پیش از این قادر به خروج از منازل و به سر کار رفتن و فرستادن کودکان به مدارس نبودند و بیم و هراس داشتند، اینک از وضعیت امن حاضر استقبال می کنند و می بینیم که این وضعیت که باعث خرسندی و آرامش مردم شده است به مذاق آنهایی که در رام ا… نشسته اند و از اربابانشان در واشنگتن و تل آویو دستور می گیرند، خوش نمی آید. آنها ایادی خود را برای ایجاد آشوب و ناامنی در نوار غزه تحریک می کنند. این اعمال آگاه به صورت اعتصاب سیاسی پزشکان یا از طریق «نماز سیاسی» است. چندی پیش پس از اقامه نماز، مزدوران اقدام به خرابکاری و آشوب کردند و به پلیس سنگ پرتاب نمودند. از سوی دیگر، برخی با تحریک اروپا به قطع برق نوار غزه از روش دیگری برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده می کنند. گمان نمی رود، توطئه و دسیسه چینی آنها پایان یابد، بلکه به اشکال مختلف تداوم خواهد یافت، اما ما با اعتقادی که به مردم خود داریم، معتقدیم با وجود حجم گسترده حمایت از آنها از سوی آمریکا و صهیونیست ها سرانجام شکست در انتظار آنها خواهد بود. مردم در غزه که حلاوت و شیرینی، ایمان و امنیت را چشیده اند، بدون شک دیگر به وضعیت نابسامان قبلی باز نخواهند گشت اما، ما و آن گروه ساکن در رام ا… در وضعیت حساسی به سر می بریم. آنها دل به فروپاشی دولت مشروع ما در نوار غزه بسته اند تا به آن بازگردند و ما نیز به استقامت و پایداری دل بسته ایم که بدون شک آنها را وادار به مذاکره بدون قید و شرط خواهد کرد و قطعاً به یاری خداوند در این امر موفق خواهیم شد.
ریاست دولت فتح که اکنون در رام ا… مستقر است، برعهده «سلام فیاض» است. شما اکنون وضعیت این دولت و میزان مشروعیت داخلی و بین الملل آن را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا واقعاً دولت او در عمل و به عنوان امر واقع نیز «دولت» است؟ در ضمن از لحاظ فردی و ویژگی شخصیتی این آقای فیاض چگونه کاراکتری دارد؟
سلام فیاض یک شهروند فلسطینی است که تواما تابعیت آمریکایی نیز دارد. او در بانک جهانی شاغل بوده است و می توان گفت آمریکا او را انتخاب کرد و به یاسر عرفات فقید تحمیل کرد تا وزیر دارایی شود. البته این اقدام بعد از آن صورت گرفت که آمریکا عرفات را متهم کرد که کمک مالی که به تشکیلات خود گردان اهدا شده، را به سمت «مقاومت» هدایت می کند.
به هر روی فیاض به خواست آمریکا بر سر کار آمد تا مانع سیاست های عرفات در این بخش شود. همچنان که آمریکا «محمود عباس» را نیز به ابوعمار تحمیل کرد تا نخست وزیر شود. بنابراین سلام فیاض را می شود مرد شماره یک آمریکا در فلسطین اعلام کرد. موضعگیری های او در قبال مقاومت به مراتب بدتر از مواضع اعلام شده از سوی محمود عباس است. اما به هر حال دولت او به عنوان یک واقعیت وجود دارد و در کرانه باختری فعالیت می کند. اما بدون تردید یک دولت فاقد مشروعیت و غیرقانونی است و نتوانسته از مجلس قانونگذاری رأی اعتماد بگیرد. این دولت در چارچوب بخشنامه های غیرقانونی عباس و در پی یکسره شدن وضعیت در نوار غزه خود را نشان داده است و به لحاظ حقوقی، کسانی که قانون اساسی را نگاشتند اعلام کردند که دولت فیاض غیرقانونی است و نمی تواند دولت پیشبرد کارها باشد. دولت در «پیشبرد کارها» طبق قانون دولت «اسماعیل هنیه» در نوار غزه است که از این حیث همیشه وجود داشته و تا مجلس قانونگذاری به دولت جدید رأی اعتماد دهد، باقی خواهد ماند.
با این تفاصیل، شما اهداف پیدا و پنهان ابومازن از تعاملات گسترده با رژیم صهیونیستی و آمریکا را در چه امری می دانید؟ آیا هدف او تنها حذف مقاومت است یا قضایای دیگری هم وجود دارد؟
شکی نیست که اقدامات عباس که به روی آمریکا و رژیم صهیونیستی آغوش گشوده، به منافع ملی فلسطینی ها آسیب جدی می زند، این حرکت محمود عباس یعنی دوری از مردم و نزدیکی به آمریکا و اسرائیل، چیزی جز آسیب زدن و دشمنی با منافع ملی فلسطین نیست. عباس، پس از حوادث غزه درصدد رهایی از کلیه فشارهای سیاسی و حقوقی بود که علیه او وجود داشت، به خصوص پس از پیروزی حماس در انتخابات، او اقدامات خاصی را انجام داد. او ابتدا دولت را منحل اعلام کرد تا مجلس قانونگذاری را به حاشیه رهنمون شود و هر روز با صدور دستورالعمل های ریاستی در پی تحکیم و ثبیت این دوپارگی میان نوار غزه و کرانه باختری و افزایش مخالفت مردم در این دو منطقه به طور اعم و جنبش حماس به طور اخص بود.
اما در عین حال، عباس که این تهاجم گسترده را علیه حماس در نوار غزه انجام می دهد، همزمان دست دوستی به سوی اولمرت دراز می کند و شاهدیم که چگونه سیل کمک های مالی از سوی آمریکا و دیگر کشور به سمت دولت منصوب او سرازیر می شود. اسرائیل آن اموالی را که متعلق به فلسطینیان بود و درآمدهای حاصل از عوارض گمرکی را که بلوکه کرده بود، به دولت غیرقانونی کرانه باختری یاری می دهد. این اقدامات نشان می دهد که عباس در چه مسیری حرکت می کند، اسرائیلی ها هم صراحتاً به او گفته اند، که ما به همان اندازه به تو نزدیک می شویم که تو از حماس فاصله بگیری، بر همین اساس است که می توان گفت، عباس نقش خطرناکی علیه آرمان فلسطین از طریق همکاری و همراهی با اسرائیل ایفا می کند.
با این وضعیت و مشکلاتی که وجود دارد، مشخصاً سیاست برادران مجاهد در جنبش حماس برای برون رفت از این اوضاع شکننده چیست؟ آیا شما خواهان آن هستید که این دوپارگی و انفصال جغرافیایی ادامه یابد؟
ببینید دوپارگی موجود بین غزه و کرانه باختری به هیچ وجه مورد قبول و مطلوب ما نیست و بلاشک به آرمان فلسطین آسیب می زند و به یاری خداوند تداوم نمی یابد. ما همواره تأکید کرده ایم که تنها راه حل برون رفت از این بحران تنها به واسطه گفتمان مستقیم و بدون قید و شرط است. ما از توجه نشان دادن به این گفت و گوها، قصد این را داریم که پایبندی تام خویش را به پیمان مکه، توافق قاهره و سند منشور ملی را اعلام کنیم. ما از این گفت و گوها، تشکیل دولت ملی را انتظار داریم که در پیمان مکه هم مندرج بود. همچنین ما درصدد بازسازی سازمان های امنیتی براساس اصول ملی و حرفه ای خواهیم بود. در عین حال تأکید می کنیم در صورت آغاز چنین گفت و گوهای جدی ای، حل و فصل مسأله مقرهای امنیتی بسیار ساده خواهد بود و بالطبع در صورتیکه این امور اتفاق بیفتد، این مقرها به همان سازمان امنیتی مورد توافق تسلیم خواهد شد. اما تا رسیدن به مرحله ای که این گفت و گوها صورت گیرد، ما مسیر خودمان را ادامه می دهیم و به وظایف خویش در قبال ساکنان نوار غزه و تداوم مقاومت و پایبندی به ارزش ها و اصول ملی عمل خواهیم کرد. این ارزش ها و وظایف ما را تحت هر شرایطی حراست و حفاطت می کنیم و به آنها عمل خواهیم کرد.
اما بالاخره روندی که تاکنون طی شده است به علاوه تحریم ها پیامدهای مشخص سیاسی- امنیتی را در برداشته، بنابراین عطف به همین تبعات سؤال من مشخصاً این است که آیا می توان چشم اندازی را برای انتفاضه سوم قائل شد؟
شکی نیست که وضعیت موجود و تحریم ها و تهدیدهای اعمال شده همه فلسطینیان را در شرایط دشواری قرار داده است. به هر حال این سرنوشت ماست که چنین رقم خورده است. ما از همان آغاز روند اشغالگری دشمن صهیونیست در وضعیت نا به سامانی به سر می بریم و از بحرانی به بحرانی وسیع تر هدایت شده ایم. ما همیشه از رنج و مشقتی با رنج و مشقت دیگری دست به گریبان بوده ایم. ما هزاران شهید و ده ها هزار مجروح تقدیم کرده ایم و در حال حاضر نیز یازده هزار اسیر در سیاهچال های رژیم اسرائیل داریم. از این گذشته، تجاوزات صهیونیست ها همواره در قالب بمباران شهرها و تحریم و دستگیری فعالان مقاومت همیشه علیه ملت ادامه داشته است. بر این اساس من می گویم که تهدید به حمله به نوار غزه چیز تازه ای نیست بلکه از دیرباز وجود داشته و دارد و تجاوزات دشمنان هیچ گاه متوقف نشده است. پاسخ ما به این تهدیدها، پایداری و استقامت برای رویارویی با هر تهاجمی خواهد بود. ما به همه توطئه گران علیه ملت فلسطین همان فرموده حق تعالی را عنوان می کنیم که: «الذین قالوا لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فغشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا ا… و النعم الوکیل» آنهایی که این مردم عنوان کردند که ارتش و سپاهی بسیج شده و شما باید هراس داشته باشید، دیدیم که ایمان آنها در اثر تهدیدات افزایش یافت و گفتند ما به خدا پناه می بریم و خداوند ما را بس است، تهدید به تهاجم به غزه و هدف قرار دادن دفاتر جنبش در خارج از فلسطین ما را نمی ترساند، ما آماده هر پیش آمد و احتمالی هستیم، ملت مجاهد ما و گروه های مقاومت را هم در کنار خود داریم. بنابراین هرگونه دامن زدن به تهدیدها و اقدام نظامی از جانب صهیونیست ها با مقاومت مواجه خواهد شد که به هر حال این رژیم را غافلگیر خواهد کرد . دشمنی که علی القاعده باید از حوادث ژوئیه سال گذشته در لبنان درس آموخته باشد، در غیر این صورت ما آماده ایم که درس خوبی به او بدهیم.
سؤال پایانی من، معطوف به چگونگی روابط حماس با کشورهای عربی است. بعد از بحران غزه حماس چگونه روابط خود را با کشورهای عربی بالاخص (مصر، عربستان، اردن) تنظیم کرده است؟
جنبش حماس همواره در صدد اقامه روابط حسنه با همه کشورهای عربی و اسلامی و همه جهانیان به جز رژیم اشغالگر صهیونیستی است و هر دعوتی از جانب کشورهای عربی با هدف گفت و گو و حصول وحدت فلسطینیان صورت گیرد، حماس سریع و با آغوش باز از آن استقبال می کند، همین اتفاق در مورد پیمان مکه روی داد، اما دیدیم که جریان خائن در جنبش فتح در قبال این پیمان «کودتا» کرد و آن را ناکام نهاد، همگان شاهد بودند که محمود عباس در صحنه ظاهر شد و خود را از این توافق و توافقات پیشینی که با حماس و گروه های فلسطینی صورت گرفته بود، مبرا دانست. به هر روی، این کودتا تأثیراتی داشت و باعث شد این کشورها از طرح هرگونه ابتکار عمل صلح ساز و میانجیگری میان فتح و حماس خودداری کنند، ما تأکید داریم که کشورهای عربی – اسلامی باید نسبت به وظایف خودشان در جهت وحدت فلسطینیان و برگزاری گفت و گوهای جدی که به بازگشت دولت وحدت ملی بینجامد، عمل کنند و بتوانیم شاهد اجرای تمام و کمال «پیمان مکه» از بازسازی سازمان های امنیتی تا سازمان آزادیبخش فلسطین گرفته تا شراکت بالفعل سیاسی میان همه طبقات ملت فلسطین داشته باشیم.