اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی این روزها خود را برای برگزاری پنجمین نشست عمومی اش آماده می کند و به گفته مسئولان این اتحادیه، برپایی چنین نشستی تلاش برای بازگرداندن نقش و جایگاهی است که اتحادیه نویسندگان به عنوان یک نهاد ملی در بررسی مسائل فرهنگی فلسطین و جهت دهی به فعالیت های میهنی به شکلی که تنها در راستای خدمت به کشور باشند، دارد.
اولین کنفرانس اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی در سال 1972 در بیروت تشکیل شد و از همان زمان تاسیس قرار بر این بود که یک نهاد وابسته به سازمان آزادیبخش و نه به عنوان ارگانی که تمامی نویسندگان و روزنامه نگاران را در خود جای می دهد و از این رو، وضعیت اتحادیه در گرو شرایطی بود که سازمان آزادیبخش در آن به سر می برد و ضعف ها و بحران های داخلی این سازمان بر نهادهای وابسته اش نیز تاثیر کامل داشت و بر نقش این نهادها در فعالیت های ملی و فرهنگی اثر می گذارد.
خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین در دیدار با “حمزه البرقاوی” دبیر کل اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی به بحث و گفتگو در خصوص وضعیت اتحادیه، مقدمات برگزاری پنجمین نشست عمومی این نهاد، وضعیت کنونی فلسطین و راه های خروج از بحران کنونی پرداخت. متن کامل این مصاحبه به شرح ذیل است:
س: وضعیت اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی از زمان تشکیل در دهه 70، به انعکاس درگیری های سیاسی در عرصه فلسطین می پرداخت و به تبع شکاف موجود در این عرصه، این اتحادیه خود نیز در نیمه های دهه هشتاد دچار شکاف شد. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
ج: باید به این نکته تاکید کنم که اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی از زمان تاسیس در سال 1972، در چارچوب برنامه های جنبش مقاومت فلسطین و به عنوان یکی از نهادهای وابسته به سازمان آزادیبخش یک سازمان ملی به شمار می رفت، فعالیت خود را آغاز کرد ؛ البته پروژه تاسیس اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران خیلی پیش از اینها مطرح شده بود، زیرا اتحادیه نویسندگان و ادبای فلسطینی که در سال 1966 در غزه شکل گرفته بود ـ به خاطر عواملی همچون ظهور جنبش مقاومت و اختلاف نظر فلسطینیان در مورد سازمان هایی که تا پیش از انقلاب 1965 نام فلسطین را با خود همراه داشتند ـ دچار ضعف شد و نقشش هر چه کمرنگ تر گردید.
ضعف اتحادیه نویسندگان و ادبای فلسطینی باعث شد تا اتحادیه ما به خاطر خصیصه های ویژه اش هر چه برجسته تر شود. اولین ویژگی این بود که اتحادیه ما نویسندگان و روزنامه نگاران یعنی دو قشری که همراه و یک صدا با هم در میدان مبارزه با دشمن صهیونیستی فعالیت می کردند، در یک جا گرد هم می آورد.
دومین ویژگی این بود که اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران همسو با تحولات جنبش مقاومت فلسطین و سازمان آزادیبخش که به عنوان نماینده این جبنش بود، حرکت می کرد و از این رو، به انعکاس این تحولات می پرداخت و کار به جایی رسید که می گفتند آنچه در کنفرانس های اتحادیه مطرح می شود، نسخه برابر اصل آن چیزی است که در کنفرانس های سازمان آزادیبخش مطرح می شود.”
این همگامی و همسویی با جنبش مقاومت فلسطین و نماینده سازمانی این جنبش باعث شد تا اتحادیه در نتیجه شکافی که به طور کلی در عرصه فلسطین و به صورت مشخص در سازمان آزادیبخش روی داد، دچار شکاف شود.
هنگامی که نشست عمومی اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی در سال 1987 و با هدف همسو ساختن برنامه های اتحادیه با سیاست های رهبران متنفذ ساف که خواستار پذیرش قطع نامه های 242 و 338 سازمان ملل بودند، در الجزایر برگزار گردید این انتظار می رفت که مخالفت هایی با این سیاست ها صورت گیرد. مخالفت اعضا با پذیرش سیاست های رهبران ساف به تشکیل یک شاخه جدید موسوم به “کمیته فعالیت های صنفی” انجامید و به این صورت بود که به تبع وجود دو جریان متفاوت در عرصه فلسطین، اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی نیز دچار شکاف شد و این وضعیت تا سال 1997 که دو اتفاق مهم رخ داد، ادامه یافت.
اولین اتفاق این بود که عضویت اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی (شاخه داخل) که به کاروان اسلو پیوسته بود، در اتحادیه نویسندگان و ادبای عرب لغو شد و به دنبال آن، دومین اتفاق مهم روی داد و کمیته فعالیت های صنفی (شاخه ای از اتحادیه یادشده فلسطینی که مخالف سیاست های رهبران ساف بود) این فرصت را یافت تا چهارمین نشست عمومی اتحادیه را برگزار نماید و در آن بر پایبندی به اصول و آرمان های ملی و همچنین مخالفت با اسلو تاکید کند.
از زمان کنفرانس چهارم نیز تلاش ها برای تحقق وحدت میان دو شاخه داخل و خارج نیز ادامه یافت. ضمنا در نتیجه تماس هایی که اخیرا با نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی داخل کشور (مقیم اراضی اشغالی 1948 و 1967) و همتایان فلسطینی شان در خارج از کشور انجام شد، همه در این نکته به توافق رسیدند که هماهنگی میان فرهیختگان در داخل و خارج کشور یک ضرورت است.
نویسندگان و روزنامه نگاران داخل و خارج کشور به این باور رسیده اند که فرهنگ ملی توانایی ایجاد وحدت و جلوگیری از اجرای دسیسه های مربوط به تفرقه افکنی را دارد. اشتراک در آرا و تفکرات اعضای اتحادیه نهایتا به توافق افراد در خصوص اصول ایجاد وحدت در اتحادیه انجامید ؛ البته اساس این اصول همان آرمان هایی است که در منشور ملی فلسطین از آن یاد شده است.
به هر حال با گام هایی که در جهت ایجاد وحدت میان فرهیختگان ملی گرای فلسطینی صورت گرفت، دیگر یک فرهیخته ملی گرا می توانست پاسخی محکم به افرادی بدهد که در راستای عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی تلاش می کردند. ضمنا این وحدت تلاشی ضمنی برای مقابله با شکافی بود که در نتیجه اشغالگری دشمن و تعدد مراجع سیاسی در فلسطین، ملت با آن مواجه شده بود.
س: اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی می گوید که به منظور برگزاری پنجمین نشست عمومی، مشغول برپایی کنفرانس های مقدماتی نیز هست و حرف و حدیث هایی نیز در مورد جدا کردن روزنامه نگاران و نویسندگان و ایجاد دو اتحادیه متفاوت وجود دارد. مقدمات برگزاری پنجمین کنفرانس به کجا رسیده است و چه حکمتی در جدایی نویسندگان از روزنامه نگاران وجود دارد؟
ج: پنجمین نشست عمومی اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی یک ضرورت به شمار می رود ؛ زیرا مدت زمانی طولانی از کنفرانس چهارم که در سال 1997 برگزار شد، گذشته است. البته باید عرض کنم برخی شرایط که در اراده و کنترل ما نبود، مانع از برگزاری نشست عمومی اتحادیه گردید ؛ ولی اخیرا شرایطی پیش آمده است که بستر را برای برگزاری پنجمین نشست فراهم ساخته است، زیرا از یک طرف اتحادیه نویسندگان و ادبای عرب کمیته هایی که در راستای هماهنگی میان دو شاخه داخل و خارج تشکیل شده بود، را به عنوان دبیرخانه اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی پذیرفت و عضویت ملغی شده اتحادیه ما را فعال کرد.
ضمنا و از آنجایی که اتحادیه نویسندگان و ادبای عرب مربوط به نویسندگان و ادبا است و روزنامه نگاران را شامل نمی شود، از این رو مسئله جدایی میان دو بخش نویسندگی و روزنامه نگاری و ایجاد دو اتحادیه جداگانه به یک ضرورت تبدیل شد که در نشست پنجم اتحادیه به بحث گذارده می شود و تصمیم نهایی در مورد آن اتخاذ می گردد.
شایان ذکر است هماهنگی هایی که در راستای ایجاد وحدت میان شاخه داخلی و خارجی اتحادیه صورت گرفته است، نیازمند آن است تا شرکت کنندگان در نشست برخوردی مسئولانه با ضرورت های ایجاد هماهنگی و وحدت میان دو شاخه داخلی و خارجی داشته باشند.
ما در حال حاضر، مرحله ای سخت را پشت سر می گذاریم. وظیفه امروز یک فرد فرهیخته فلسطینی آن است که نمونه ای عالی از فردی ارائه دهد که خود را پایبند اصول و آرمان های ملت و امت خود می داند و در راستای نهادینه کردن ارزش ها می کوشد.
یک فرد فرهیخته فلسطینی باید پاسبان حافظه قومی و تاریخ ملی خود باشد. آری! این همان مسیری است که چهره های فرهیخته فلسطینی ـ چه آنها که در بند اشغالگران هستند و چه آنها که در خارج از فلسطین زندگی می کنند ـ طی نمایند و از تمام تلاش خود برای تحکیم رشته های وحدت و همبستگی ملی استفاده کنند و با اختلافات حاشیه ای و درگیری های میان گروهی مقابله نمایند.
س: چه حکمتی در جدایی دو بخش نویسندگان و روزنامه نگاران از همدیگر وجود دارد؟
ج: برخی ها معتقدند که با وجود برخی اشتراک ها، ولی زمینه فعالیت روزنامه نگاران متفاوت از نویسندگان و ادبا است ؛ البته باید عرض کنم که اتخاذ چنین تصمیمی تنها در دایره اختیارات پنجمین نشست عمومی اتحادیه است. ما به هر تصمیمی که از سوی شرکت کنندگان در این نشست اتخاذ شود، احترام می گذاریم.
س: قرار بود که دفتر اتحادیه در سوریه نشستی را در اکتبر جاری برگزار کند ؛ ولی زمان آن تا پایان ماه آتی به تعویق افتاد، دلیل این امر چیست؟
ج: باید عرض کنم به خاطر آنکه اکثر نویسندگان و روزنامه نگاران مشغول مقدمات برگزاری همایش فرهیختگان عرب و فلسطینی که قرار است در چهارم نوامبر در دمشق برگزار شود، بودند زمان برگزاری نشست به تاخیر افتاد. از سوی دیگر، مسائل فنی نیز در این میان وجود داشت که باعث تعویق این امر شد که از آن جمله می توان به تکمیل اقدامات قانونی لازم برای برگزاری نشست اشاره کرد که تعطیلات عید فطر مانع از انجام آن شد.
س: در صحبت های تان گفتید که برای برگزاری همایش فرهیختگان عرب و فلسطینی آماده می شوید. هدف از این همایش را بفرمایید؟
ج: با نظر به اینکه آرمان فلسطین برهه حساسی از تاریخ خود را پشت سر می گذارد و وضعیت داخلی کشور نیز نابسامان است و با ایمان به این مطلب که فرهیختگان فلسطینی وظیفه دارند تا در مسائل حساس فرا روی ملت نظر خود را اعلام نمایند، با همکاری بنیاد فرهنگ فلسطین تصمیم گرفتیم تا این همایش را برگزار کنیم و از فرهیختگان عرب و فلسطینی دعوت به عمل بیاوریم تا ضمن شرکت در آن به بحث در خصوص چگونگی بازسازی سازمان آزادیبخش فلسطین بپردازند ؛ زیرا به اعتقاد ما این مسئله از اهمیت بسزایی در این برهه زمانی خاص برخوردار است.
س: با نظر به شکاف سیاسی موجود در فلسطین، اوضاع کنونی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ج: مسئله فلسطین یکی از پیچیده ترین مسائل در جهان است ؛ زیرا علاوه بر آنکه یک مسئله ملی با ابعادی عربی و اسلامی به شمار می رود، در پیوند با سیاست های بین المللی نیز می باشد.
مسئله فلسطین داستان رنج ها و محنت های ملت این کشور است که بیش از نیمی شان در آوارگی به سر می برند و نیمی دیگر نیز در کرانه باختری، نوار غزه و اراضی اشغالی 48 در زیر سایه شوم حضور رژیم صهیونیستی که تاریخ وحشتی تر از آن را سراغ ندارد، به سر می برد.
پایان دادن به وضعیت اسفبار ملت فلسطین با ارائه راهکارهای مختلف از سوی سیاستمداران این کشور همراه بود و این راهکارها و اختلاف نظرها به ایجاد دو جریان متفاوت در فلسطین انجامید:
اولین گروه آنهایی بودند که اعتقاد داشتند چشم پوشی یا چانه زنی در مورد حقوق ملی فلسطینیان به هیچ وجه جایز نیست. افراد این گروه در بازپسگیری حقوق سلب شده خود از قاعده ای استفاده کردند که تمامی جنبش های آزادیبخش بر آن تاکید دارند یعنی “آن چیزی که با قدرت سلب شده، بازپسگیری آن تنها با قدرت امکان پذیر است.”
در ادامه باید خدمت تان عرض کنم که گروه اول عقاید واقعی مردم فلسطین ـ چه آنها که در داخل به سر می برند و چه آنها که آواره هستند ـ را بیان می کنند.
دسته دومی نیز وجود دارد که سیاست های شان بر این اصل استوار است که ما از آنها ضعیف تر هستیم و همین امر نیز باعث شده است تا به دنبال عقد قراردادهای سازش با دشمن باشند به این گمان که با چنین اقداماتی، می توانند کاری برای ملت ما انجام دهند.
گروه دوم هیچ اعتقادی به مقاومت به عنوان راه آزادسازی کشور ندارد و درهای واشنگتن و دیگر کشورهای غربی به رویش باز است. گروه مذکور از یک جریان سیاسی با اندیشه های متفاوت از دیگر احزاب و جریان های سیاسی، به گروهی تبدیل شده است که در مسیر خواست دشمن گام بر می دارد و امروز کار را به جایی رسانده است که با دشمن صهیونیستی بر سر آرمان های ملی معامله می کند.
پس به طور کلی، فلسطین عرصه چالش میان دو جریان است که اولی جریان مقاومت و دیگری جریان سازش می باشد و امروز فلسطین ـ با توجه به تشدید تجاوزات رژیم صهیونیستی و محاصره غربی ها و همچنین وعده های دروغین واشنگتن و تل آویو ـ شاهد چالش شدیدی است که میان این دو جریان در گرفته و همین امر نیز شکاف و بحران کنونی را با خود به همراه داشته است.
س: به نظر شما راه خروج از بحران کنونی چیست؟
ج: در ابتدا، باید قطار گفتگوی فراگیر ملی حرکت خود را در مسیر اصول و آرمان های میهنی آغاز کند تا از این رهگذر بستر برای ساماندهی به اوضاع داخلی بر اساس منافع عالی ملی فراهم شود.
فلسطینیان باید در گفتگوهای فراگیر ملی خود تمامی مسائل داخلی و در راس آنها بازسازی سازمان آزادیبخش بر اساس اصل پایبندی به آرمان ها و حقوق ملی و همچنین تضمین حمایت از برنامه ملی و تداوم مقاومت را مورد بررسی قرار دهند.
در اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران به این نتیجه رسیده ایم که برای ساماندهی به اوضاع داخلی تنها راه همان گفتگوهای جدی و سازنده است.
به اعتقاد بنده هر کس که با اصل گفتگوی ملی مخالفت ورزد یا در مسیر آن سنگ اندازی کند، در واقع همسو با دسیسه های دشمن صهیونیستی که هدف از آن تعمیق شکاف سیاسی و جغرافیایی موجود در فلسطین است، عمل می کند.
ما به عنوان اعضای اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران از تمامی طرف های فلسطینی می خواهیم که هر چه سریعتر گفتگوهای ملی را آغاز کنند، گفتگوهایی که با حضور تمامی گروه ها برگزار می شود و در آن منافع عالی ملی بر مصالح شخصی و گروهی برتری داده می شود.
س: قرار است که دمشق در هفتم ماه آتی میلادی شاهد برگزار کنفرانس ملی فلسطینیان باشد، ارزیابی شما از این کفنرانس چیست؟
ج: این کنفرانس که با حضور طیف های مختلف سیاسی فلسطین و شخصیت های برجسته ملی برگزار می شود، فرصتی است تا ملت ما مخالفت خود را با سیاست امتیازدهی و چشم پوشی از حقوق ملی اعلام کند و بر پایبندی خود نسبت به آرمان ها و اصول ملی تاکید نماید.
کنفرانس دمشق پاسخی منفی به کنفرانسی است که به نام “پاییز” شناخته می شود و جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا خواستار برگزاری آن شده است تا از این راهگذار سازشی را به طرف فلسطینی تحمیل کند که محور اصلی آرمان فلسطین را از بین می برد و حقوق ملت را کاملا تضییع می کند.
ما به عنوان اعضای حاضر در جبهه فرهنگی، در کنفرانس دمشق حضوری فعال خواهیم داشت و پیشنهادهای خود را ارائه خواهیم کرد و در آن بر ضرورت پایبندی به منشور ملی فلسطین، تمسک به گزینه مقاومت و عدم چشم پوشی از حقوق ملی و در راس آنها حق بازگشت تاکید خواهیم کرد.
س: نظر شما در مورد استقبال ریاست تشکیلات خودگردان از کنفرانس پاییزی که صهیونیست ها با مخالفت هایشان با تعیین یک جدول زمانی برای اجرای توافقات حاصل شده در آن و پرداختن به مسائل نهایی بی معنا ساخته اند، چیست ؛ البته با در نظر داشتن این مطلب که موضع صهیونیست ها نیز همیشه مورد تایید آمریکا است؟
ج: به نظر می رسد که تشکیلات خودگردان از تاریخ مسئله فلسطین بی خبر است یا حداقل خود را به نادانی زده است. تجربه به ما ثابت کرده است که دشمن صهیونیستی همپیمان اصلی آمریکا است و تمامی وعده هایی که به مسئولان تشکیلات خودگردان می دهد، تنها گامی در راه اجرای نقشه اش در مورد اشغال کل سرزمین فلسطین و بعد از آن، جهان عرب است.
تجربه به ما نشان داده است که سیاست های امتیازدهی که سازشکاران پیش گرفته اند، ملت ما را به تحقق هیچ کدام از اهداف شان نزدیک نکرده ؛ بلکه تاثیر منفی در این زمینه داشته و دشمن را به اهداف تجاوزکارانه و توسعه طلبانه اش رسانده است و تحولاتی که از زمان امضا توافق نامه اسلو تا این لحظه روی داده است، این امر را برای ما ثابت می کند.
تاریخ به ما نشان داد هنگامی که امضا کنندگان اسلو دست خالی به کشور برگشتند، صهیونیست ها را دیدند که به سیاست های شهرک سازی و اقدامات توسعه طلبانه شان تداوم می بخشند و سخت مشغول یهودی سازی فلسطین هستند و بهترین گواه بر این مسئله دستور اخیر دولت عبری برای مصادره 1100 دونم از زمین های فلسطینی در منطقه ابودیس واقع در قدس اشغالی است. تمامی مسائل نشان می دهد تیمی که سازش را به عنوان برنامه اصلی خود قرار داده، امروز به شدت گرفتار سیاست امتیازدهی شده است.