ماموریت سرویس های امنیتی کاملا روشن است و این ماموریت در دستورات شفاهی و مکتوب خلاصه نمی شود؛ دستوراتی که مسکوت گذاشته می شود و فقط رسانه های جهان به آنها می پردازند.
این سرویس ها تحت فرمان محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین می باشند، اما زیر پرچم فلسطین خدمت نمی کنند. به هر سو که نگاه می کنی تصاویر و پوسترهای عباس را مشاهده می کنی. این سرویس ها در واقع زیر پرچم رژیم صهیونیستی خدمت فعالیت می کنند.
عناصر این سرویس ها احساس سرخوردگی می کنند و ماموریتی که به آنان محول شده است همکاری و هماهنگی امنیتی روز افزون با سران تل آویو است. تو باید به یک منزل یا یک کتابخانه یا یک مسجد در منطقه النهار یورش ببری تا این که سربازان صهیونیست دست به همین اقدامات می زنند عناصر این سرویس ها و نظامیان ارتش عبری یک هدف مشخص را دنبال می کنند.
این اقدام در حالی صورت می گیرد که مسئولان بد نام سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان با شعار پر زرق و برق “هماهنگی امنیتی” تماس ها و رایزنی ها و دیدارهای گسترده ای را با مقامات سرویس های امنیتی رژیم صهیونیستی آغاز کرده اند، اما هدف عمده آنان از این اقدامات سرکوب جنبش مقاومت اسلامی حماس به عنوان یک جریان ریشه دار در جامعه فلسطین و مبارزان فلسطینی است، این ماموریت در عرف دیپلماسی اجرای مرحله نخست طرح “نقشه راه” قلمداد می شود.
استفاده از نقاب های سیاه
عناصر این سرویس ها قبل از هر چیزی جوانان فلسطینی هستند که در یک باتلاق نجس گرفتار شده اند و در آن دست و پا می زنند. آنان فاش ساختند که ماموریتشان همکاری گسترده با نیروهای رژیم اشغالگر قدس و پیگیری اهداف فوق الذکر است. وضعیت روحی و روانی این عناصر روز به روز بدتر می شود و دچار بحران روانی می شوند و به خاطر شرمساریشان از مردم و جامعه فلسطین روی خود را با نقاب های سیاه می پوشانند.
عناصر این سرویس ها گاهی مجبورند با نقاب در ملاء عام و در مقابل دیدگان مردم و گاهی هم بدون آن ظاهر شوند و در بین اقوام و بستگان و آشنایانشان جرات نمی کنند که درباره ماموریت پلیدی که به آنان محول شده بود حرفی بر زبان جاری سازند.
چون “ز” جزء عناصر سرویس های امنیتی ملی وابسته عباس در شهر قلقیلیا بود، لذا می داند که این سرنوشت فلاکت بار در انتظار اوست؛ به گونه ای یکی از عناصر این سرویس ها حادثه ای را که چند روز قبل در پست بازرسی “صوفیین” واقع در شرق قلقیلیا در 300 متری پست بازرسی “اسرائیل” برایش اتفاق افتاده است، بازگو می کند. وی می گوید:« ساعت 2 بعد از ظهر بود که ناگهان چندین دستگاه گشتی صهیونیستی به این شهر یورش بردند که این امر من و تمامی نیروها و افسران سرویس های امنیت ملی را همراهم بودند شگفت زده کرد، زیرا قبلا هیچ هماهنگی امنیتی در این زمینه صورت نگرفته بود، این گشتی ها زمانی که به ما نزدیک شدند به آنان پشت کردیم و با وجود این که مسلح بودیم، اما به سوی آنان تیراندازی نکردیم چون می دانستیم که امکان دارد نیروهای رژیم اشغالگر به سوی ما تیراندازی کنند و ما را بکشند.»
وی ضمن اعتراف به آتش حقارتی که در درونش زبانه می کشد، گفت:« طولی نکشید که از طریق بی سیم به ما دستور دادند که پست بازرسی را برچینیم و به مقرهای خودمان بازگردیم، چرا که نیروهای ارتش امکان دارد به سوی تمامی عناصر مسلح سرویس های امنیتی تیراندازی کنند.»
این عنصر خاطر نشان ساخت: « در آن لحظه دریافتم که زندگی را باخته ام و در منجلاب ذلت و خواری گرفتار آمده ام و متوجه شدم که ما به نفع “اسرائیل” کار می کردیم و کار “اسرائیل” را با انجام این ماموریت های محوله آسان می کردیم و تصمیم گرفتم که قید سرویس های امنیتی را بزنم، چرا که فعالیت ما در این سرویس ها به منزله خیانت به ملت و مردم فلسطین و یک نوع خوش خدمتی به رژیم اشغالگر قدس بود که تشنه خون مبارزان فلسطینی هست.»
وی درباره روحیاتش می گوید:« همواره احساس حقارت می کنم.»
پرورش نیروهای جدید برای خدمت به “اسرائیل”
چون مقامات سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان خواستار اجرای فرامین و دستوراتشان هستند و برای این که چنین احساساتی به دیگر عناصر این سرویس ها دست ندهد، لذا مقامات این سرویس ها در تلاشند تا نیروهای جدیدی برای خدمت به رژیم اشغالگر قدس تربیت کنند و ساختار این سرویس ها را بازسازی کنند.
این اقدام به طرز آشکاری در مقر فرماندهی سرویس های مذکور در شهر اریحا که همواره فرماندهان و افسران نظامی رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در آنجا تشکیل جلسه می دهند، صورت می گیرد که در بالای در آن تابلویی با مضمون ” آکادمی علوم امنیتی فلسطین” نصب شده است که در واقع مرکزی به شمار می رود که در آن به نیروهای جدید شیوه های جدید خوش خدمتی به ارتش عبری آموزش داده بود و مسئولان این مرکز که آمریکا از آن حمایت مالی به عمل می آورد سعی دارند تا زبان عبری را به همه این نیروها آموزش دهند.
بنا به گفته غیر موثق یکی از مسئولان این آکادیمی به خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین، آموزش زبان عبری به این نیروها برای مسئولان این مرکز حائز اهمیت فوق العاده ای است، چرا که مشکل از ناحیه سرویس های امنیتی که همواره با مسئولان امنیتی و ارتش “اسرائیل” در تماسند، بلکه مشکل عمده در افسران رده پایه این سرویس ها نهفته است که امکان گفت و گو با طرف صهیونیستی و برقراری تماس با مقامات عبری برای آنان میسر نیست.
این مسئول افزود که مشکل زبانی به این معناست که طرفین نمی توانند زبان همدیگر را بفهمند و امکان دارد که این مسئله عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد. از این رو دوره های تخصصی آموزش زبان عبری برای همگان برگزار می شود و طی این دوره ها بیشتر واژه ها و اصطلاحات امنیتی به نیروها آموزش داده می شود.
فلسطینیان این رفتارهای دردناک را پیگیری می کنند و یکی از ساکنان شهر قلقیلیا در این باره می گوید:« زمانی که نیروهای پلیس و امنیت ملی را در منطقه بازار مرکزی شهر (قلقیلیا) نمی بینم می دانم که ارتش رژیم اشغالگر قدس به این شهر حمله خواهند کرد و به خاطر این که مبادا هدف حمله غافلگیرانه آنان قرار نگیریم خود را به یک محل امنی انتقال می دهیم.»