دکتر ابو اسامه عبدالمعطی نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس اظهار داشت که کنفرانس آناپولیس امتداد و ادامه روند شکست خورده سازش است که از سال 1991 در مادرید آغاز شد.
وی در نشست «سیاست خارجی ایران و طرح صلح خاورمیانه» در موسسه مطالعاتی اندیشه سیاسی ـ اقتصادی تصریح کرد:«کنفرانس آناپولیس که به دعوت جرج بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزار شد، پس از آن بود که جنبش مقاومت اسلامی “حماس” کنترل نوار غزه را به دست گرفت و در آن وقت بوش در مورد برگزاری یک نشست بین المللی سخن گفت و قرار نبود کنفرانسی برگزار شود.»
ابواسامه گفت:«بوش پس از شکست طرح شماره 1000 ژنرال دایتون از برگزاری این نشست سخن گفت. هدف این طرح ساقط کردن حکومت منتخب فلسطین به ریاست اسماعیل هنیه و محاصره سیاسی، مالی، رسانه ای آن بود. در حالی که جنبش مقاومت اسلامی حماس با کسب 65 درصد کرسی های پارلمان فلسطین به پیروزی رسید، اما آمریکا درصدد ساقط کردن حکومت آن برآمد و طرح دایتون هم با هدف ترویج ناامنی و گسترش اختلافات داخلی به خصوص در نوار غزه و کرانه باختری پی ریزی شد، ولی پس از کنترل حماس بر نوار غزه این طرح با شکست مواجه شد.»
ابواسامه افزود:«پس از شکست این طرح، حکومت اسماعیل هنیه غیرقانونی اعلام شد و بوش طی اظهاراتی خواستار برگزاری نشستی بین المللی شد و بعدا از 40 تا 50 کشور و نهاد بین المللی برای شرکت در آناپولیس دعوت و این کنفرانس را برگزار کرد.»
نماینده حماس در تهران در ادامه ضمن اشاره به دلالت های زمانی و مکانی کنفرانس آناپولیس گفت:«در این جا باید به این نکته اشاره کنم که مکان و زمان برگزاری این کنفرانس بسیار سؤال برانگیز است. آناپولیس مرکز ایالت میرلند آمریکاست و بزرگ ترین لابی صهیونیستی در این ایالت حضور دارد و این کنفرانس هم در پایگاه نیروهای دریایی مارینز برگزار شد و این گونه آمریکا همه شرکت کنندگان را در وضعیت روانی خاصی قرار داد. از سوی دیگر، روز برگزاری این کنفرانس (27/11/2007) همزمان بود با 27/11/1095 سالگرد شروع جنگ های صلیبی که از فلسطین شروع شد.»
دکتر ابو اسامه در ادامه تصریح کرد:«اگر با افکار و اندیشه های جرج بوش رئیس جمهور آمریکا و اظهارات وی پس از حوادث یازده سپتامبر که به آغاز دور جدید جنگ های صلیبی اشاره کرد، آشنا نباشیم، شاید این مسائل را اتفاقی فرض کنیم. از سوی دیگر، 29/11/2007 ماه نوامبر مصادف است با 29/11/1947 سالروز صدور قطعنامه شماره 181 سازمان ملل درباره تقسیم فلسطین. در این قطعنامه از فلسطین به عنوان وطن ملی یهودیان سخن به میان آمده است و بوش هم در اولین سخنرانی خود بر این مسأله تاکید کرد. اکنون سؤال اینجاست که آیا همه این ها اتفاقی بوده و از قبل برنامه ریزی شده نبوده است.»
نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران اظهار داشت:«آمریکا می خواست که بیش ترین کشورهای عربی و اسلامی در این کنفرانس شرکت کنند و به همین خاطر چهل تا پنجاه کشور از جمله 16 کشور عربی شرکت کردند، اما به گفته عبدالباری عطوان نویسنده برجسته فلسطینی عرب ها چون گله ای بی اختیار به این کنفرانس برده شدند، بدون این که آن ها امیدی به نتایج این کنفرانس داشته باشند. در همین حال، محمد حسنین هیکل تحلیل گر برجسته مصری هم می گوید که رهبران و نمایندگان عرب تنها برای صرف کردن ماهی کبابی به این نشست رفتند و همه می دانند که آناپولیس به داشتن ماهی های خوشمزه مشهور است به همین خاطر به آنجا رفتند تا ماهی لذیذ آناپولیس تناول کنند.»
وی در ادامه خاطر نشان ساخت:«جرج بوش می داند که محمود عباس به تنهایی نمی تواند امتیازی بدهد و دولت های عربی هم بدون عباس نمی توانند امتیازی بدهند، به همین خاطر برای تکمیل حلقه امتیاز دهی می خواست که عباس و نمایندگان عرب در کنار هم در این کنفرانس شرکت کنند تا در صورتی که عباس امتیازی داد، اعلام کند که با حمایت کشورهای عربی این کار را کرده است و پوششی عربی برای آن فراهم کند و در طرف مقابل هم کشورهای عربی خواهند گفت که ما نمی توانیم کاسه داغ تر از آش باشیم و بیش تر از خود فلسطینیان فلسطینی باشیم ؛ چرا که کشورهای عربی به تنهایی قادر به این کار نیستند و از خیزش بزرگ ملت های مسلمان و فلسطینیان هراس دارند و این گونه وانمود می کنند که عباس به عنوان نماینده ملت فلسطین دست به این کار زده است و ما نمی توانیم بیش از وی فلسطینی باشیم ؛ در حالی که نماینده واقعی ملت فلسطین جنبش حماس است که در انتخابات سال گذشته میلادی 65 درصد کرسی های پارلمان را تصاحب کرد.»
دکتر ابو اسامه ضمن اشاره به سخنان اولمرت و عباس در این کنفرانس گفت:«اکنون نگاهی کلی به سخنان عباس و اولمرت در این کنفرانس می اندازیم. اولمرت وقتی سخنان خود را شروع کرد، گفت: من از قدس آمده ام، آن ها قدس را خط قرمز خود می دانند و در ادامه سخنانش به رنج ها، مشکلات و دردهای ملت یهود در طول تاریخ و فعالیت های فلسطینیان که از آن ها به عنوان تروریستی یاد کرد، و مشکلات جامعه یهودیان و غیره اشاره کرد. اما در طرف مقابل، سخنان عباس که در 25 بند نوشته شده بود، سراسر تشکر و قدردانی از جرج بوش بود. مشخص نیست که از جرج بوش به خاطر حمایت بی دریغش از رژیم صهیونیستی و کشتار بی وقفه فلسطینیان با هواپیماهای اف 16 آمریکایی تشکر و قدردانی کرد یا از وی به علت کشتار روزانه مردم عراق و افغانستان تشکر کرد. محمود عباس این گونه سخنان خود را شروع کرد و به رنج ها و مشکلات ملت مظلوم فلسطین که از سال 1917 میلادی پس از اشغال آن به دست انگلیس شروع شد، هیچ اشاره ای نکرد. از این تاریخ مشکلات و آوارگی ملت فلسطین آغاز شد تا این که انگلیس، فلسطین را در سال 1948 تقدیم یهودیان کرد. در این جا قصد ندارم به اعداد و ارقام کشته ها، بازداشت شدگان و مجروحان اشاره ای کنم، بلکه عرض می کنم که در طول تاریخ، ملتی سراغ نداریم که به اندازه ملت فلسطین زجر کشیده باشد، اما متاسفانه رئیس این ملت کوچک ترین اشاره ای به این مسائل نمی کند.»
وی ضمن اشاره به این که کنفرانس آناپولیس چیز تازه ای در بر نداشت، افزود:«تنها چیز جدیدی که این کنفرانس به همراه داشت، این بود که دیگر قطعنامه ها و پیمان نامه های بین المللی از جمله قطعنامه های 194، 224، 338 به عنوان مرجع مذاکرات و روند سازش نخواهد بود، بلکه طرح نقشه راه آمریکا در این کنفرانس به عنوان مرجع مذاکرات تعیین شد، این در حالی است که در مذاکرات قبلی از جمله از زمان آغاز مذاکرات مادرید در سال 1991 تاکنون قطعنامه های بین المللی مرجع مذاکرات بود. اما در این کنفرانس این قطعنامه ها نادیده گرفته شدند و طرح نقشه راه که یک طرح امنیتی است و به مسأله فلسطین به عنوان یک قضیه و مسأله نگاه نمی کند، مرجع قرار گرفت. این طرح دیدی امنیتی نسبت به قضیه فلسطین دارد. این طرح شامل سه بخش است که بخش اول آن به تامین امنیت برای “اسرائیل” و قلع و قمع نیروهای مقاومت فلسطین و توقف هر گونه حمله به رژیم صهیونیستی حتی فعالیت های تبلیغاتی در رسانه ها، رادیو، تلویزیون و کتاب های درسی مربوط می شود و بعد از آن این رژیم خواهد دید که چکار کند.»
ابو اسامه ضمن اشاره به نتایج منفی این کنفرانس اظهار داشت:«پس از این کنفرانس دو طرف فلسطینی و صهیونیستی عمل به تعهدات خود بر اساس نقشه راه را آغاز کردند و رژیم صهیونیستی در نوار غزه 30 فلسطینی را که بیش تر آن ها از اعضای گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس بودند، به شهادت رساند و از سوی دیگر، نیروهای تحت امر محمود عباس در کرانه باختری به بازداشت، شکنجه، بستن نهادهای جنبش حماس، تعقیب و بازداشت همه مبارزان و مجاهدان از همه گروه ها، از حماس، جبهه خلق، جهاد اسلامی و حتی خود فتح می پردازند و همه اعم از لائیک و اسلام گرا تحت تعقیب هستند.»
نماینده حماس در تهران در ادامه سخنان خود این سؤال را مطرح کرد:«آیا این کنفرانس صلح را محقق می سازد، تا کشورها، جنبش ها و حماس و جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن آن، راهبردها و سیاست های خود را پی ریزی کنند و آیا صلحی در کار خواهد بود. در جواب باید گفت که اصلا صحلی در کار نیست و آناپولیس ادامه همان روند شکست خورده سازش است که در سال 1991 در مادرید شروع شد. در مادرید عرب ها و غیر عرب ها نشستند و پس از آن جنگ دوم عراق از سوی آمریکا شروع شد. پس از مادرید، نوبت به اوسلو رسید و به دنبال آن مذاکرات وای ریور، وای بلنشتاین، شرم الشیخ و طابا صورت گرفت تا این که همه این توافق نامه ها و مذاکرات در کامپ دیوید دوم شکست خورد و پس از شکست کامپ دیوید مقر یاسر عرفات در رام الله را محاصره کردند و بالاخره او را مسموم کرده و به قتل رساندند.»
وی تصریح کرد که اکنون می خواهند مذاکرات از صفر شروع شود و بر دو جانبه بودن این مذاکرات و منحصر کردن آن میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی تاکید دارند و اعلام کرده اند که کشورهای عربی نباید در آن دخالتی داشته باشند.
نماینده جنبش مقاومت اسلامی “حماس” در تهران گفت:«نکته دیگر این است که بوش و اولمرت هرگز قادر به تحقق صلح نیستند. بوش آخرین روزهای قدرت خود را می گذراند و نمی تواند بر رژیم صهیونیستی فشاری آورد، از بیم این که حزبش در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا شکست بخورد. اولمرت هم نمی تواند امتیازی به فلسطینیان بدهد. او هم نمی خواهد با این کار به دولت خود پایان دهد. در کل آن ها می خواهند روندی به نام سازش وجود داشته باشد، بدون این که صلحی محقق شود. از سوی دیگر، کرانه باختری مانند نوار غزه نیست. کرانه باختری منطقه بسیار حساس و سوق الجیشی محسوب می شود، به گونه ای که یک فلسطینی در این منطقه می تواند با سلاحی ساده تل آویو ـ پایتخت رسمی رژیم صهیونیستی ـ را هدف قرار دهد، به همین خاطر آن ها اصلا به دنبال عقب نشینی از این منطقه و به تبع آن تحقق صلح نیستند.»
از سوی دیگر، دکتر ابو اسامه ضمن اشاره به حقوق مسلم ملت فلسطین اظهار داشت:«حقوقی مانند حق بازگشت آوارگان فلسطینی و قدس شریف غیر قابل مذاکره هستند و هر کس بر سر این حقوق معامله کند، در واقع به یک خودکشی سیاسی دست زده است و عباس هم به خوبی این مسأله را درک می کند.»
وی با تاکید بر ادامه منازعه خاورمیانه خاطر نشان ساخت:«با توجه به این مسائل، نبرد و نزاع در فلسطین ادامه خواهد یافت و باید استراتژی ها و راهبردهای خود را بر اساس آن بنیان نهیم، چرا که لب و اساس مشکل خاورمیانه مسأله فلسطین است نه عراق و سومالی و اگر این مسأله حل شود، همه مشکلات و مسائل دیگر قابل حل است و این یک نگاه علمی و واقع بینانه به مسائل است و صرفا یک نگاه عاطفی نیست و ما حماس و ایران و بقیه کشورها باید بر این اساس راهبردهای خود را تنظیم کنند.»
پس از سخنان نماینده حماس در ایران، شرکت کنندگان در این نشست از جمله دکتر زعیته مسئول فرهنگی دفتر حزب الله لبنان در تهران سخنانی ایراد کردند.
مسئول فرهنگی حزب الله در این نشست صحبتهای خود را با پاسخ به پرسش یکی از سخنرانان آغاز كرد و گفت: «ایده تنازع با” اسرائیل” با توجه به شرایط تاریخی خاورمیانه مطرح میشود و اثرات مثبتی روی زنده ماندن فلسطین و همسایههایش گذاشته است. در مبحثی كه ارائه خواهم داد به عوامل سهگانهای اشاره میكنم كه امنیت را شكل میدهند: فرهنگ، جغرافیا و اقتصاد. برای بحث پیرامون امنیت خاورمیانه كه به گفته دكتر سلیمی (از سخنرانان در این نشست) با امنیت جهان در ارتباط است، باید به این عوامل بپردازیم. آیا میتوان بدون توجه به این عوامل، به توسعه و پیشرفت در خاورمیانه دست یافت و به وضعیت پایدار در منطقه رسید؟ این سوالات را هم میشود پیش كشید.»
زعیته در ادامه به عامل فرهنگ اشاره كرد و گفت: « ما با خطر فروپاشی فرهنگی در خاورمیانه روبهرو هستیم. شاید در ایران با توجه به ثبات سیاسی و اقتصادی این مسئله به چشم نیاید اما كشورهای عربی زیر فشار مستقیم امریكا و متحدانش هستند. به خطر افتادن هویت و فرهنگ یك جامعه، امنیت آن را با چالش مواجه میكند و توسعه و پیشرفت آن را متوقف میسازد. یكی از مشكلات كنونی خاورمیانه این است كه هویت مشخصی ندارد . »
زعیته در حالی به دو عامل اقتصاد و جغرافیا پرداخت كه آنها را هم دردسرساز و هم سودآور دانست و اطمینان داد: « اگر بتوانیم عوامل موجود را در دست بگیریم، به طوری كه به سوی نیازهای واقعی كشورهای خاورمیانه سوق بدهیم، امنیت را به وجود میآوریم و به توسعه پایدار میرسیم. اگر ما برخلاف مصالح عمومی خود بیندیشیم و عمل كنیم، نمیتوانیم به نقطه تعادل دست یابیم . »
دکتر ابو اسامه در پایان نشست در رابطه با سخنان یکی از شرکت کنندگان درباره اصول چهارگانه طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا که آن ها را توسعه، ترویج دمکراسی، احترام به حقوق بشر و حقوق زن برشمرد، اظهار داشت:«این اصول به ظاهر زیبا هستند و هیچ کس نیست که با آن ها مخالفتی داشته باشد، اما باید در نظر داشت که اهدافی پلید پشت پرده هستند و آمریکا هم یک نهاد خیریه نیست که دلارهای خود را به کشورهای جهان سرازیر کند و ملت ها هم نورچشمی آمریکا نیستند که بخواهد به آن ها کمک کند.»
وی خاطر نشان ساخت:«خود آمریکا در عمل، به این مبانی و اصول پایبند نیست و ما نمونه آن را در افغانستان و عراق شاهد هستیم و آمریکا هر جا تعارضی میان منافعش و این اصول ببیند، منافعش را ترجیح می دهد و این مبانی را قربانی آن می کند و نمونه بارز آن در فلسطین رخ داد، وقتی جنبش مقاومت اسلامی حماس در یک انتخابات دموکراتیک و آزاد پیروز شد و 65 درصد کرسی های پارلمان را در اختیار گرفت، حکومت آمریکا این اصول را زیر پا گذاشت و به نتایج این دمکراسی در فلسطین هیچ احترامی نگذاشت و حکومت و ملت فلسطین را به خاطر پایبندی به دمکراسی مجازات کرد.»
نماینده حماس در ایران این سؤال را مطرح کرد که اگر آمریکا داعیه ترویج دمکراسی و توسعه کشورهای دیگر را دارد، چرا در افغانستان و عراق شاهد هیچ توسعه ای نیستیم، بلکه این کشورها به دهه ها قبل بازگشته اند و عقب مانده تر شده اند.
وی اظهار داشت: شاید برخی، گروه های مقاومت و برخی کشورها را به سر دادن شعارهایی آرمانی متهم کنند، اما باید گفت کسانی که این اتهام ها را مطرح می کنند و از اصولی زیبا دم می زنند، وقتی نوبت به عمل به آن ها می رسد، می بینیم که میان گفتار آن ها با عمل شان تفاوت بسیار است.
دکتر ابو اسامه در ادامه در مورد سخنان برخی شرکت کنندگان در این نشست افزود:«کسانی که می گویند دفاع از قضیه فلسطین در راستای منافع ملی ایران نیست، دچار خلط مبحث شده اند، چرا که دفاع از آرمان فلسطین کاملا در راستای منافع و مصالح ایران اسلامی است و ایران به عنوان یک کشور اسلامی باید از مسأله فلسطین حمایت کند.»
نماینده جنبش حماس در ایران این سؤال را مطرح کرد که اگر دیگر کشورها و آمریکا با احزاب و کشورهای دیگر رابطه برقرار می کند و همپیمان می شوند، پس چه اشکالی دارد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال همپیمانانی برای خود باشد و با احزاب، گروه ها و کشورهای دیگر و حماس و حزب الله لبنان همپیمان شود. این یک امر کاملا طبیعی است و اگر جمهوری اسلامی ایران این کار را نکند، کاملا غیر طبیعی است.»
وی به رابطه حماس با کشورها و گروه های مختلف اشاره کرد و گفت:«حماس با کشورها و احزاب و گروه های مختلف رابطه دارد و نمی خواهد در امور داخلی کشورها دخالتی کند، بلکه تنها به دنبال حمایت از حقوق ملت فلسطین است.»
ابواسامه عبدالمعطی در ارتباط با سخنان یکی از سخنرانان درباره شیوه کنترل حماس بر نوار غزه گفت:«درباره اتفاقاتی که در جریان کنترل حماس بر نوار غزه رخ داد و در این نشست از آن به عنوان صحنه های غیر انسانی یاد شد، باید بگویم که این گونه اتفاقات بسیار جزئی بود و در همه جا وقتی انقلابی رخ می دهد و اتفاقی این چنینی می افتد، کشتارها و قتل عام ها رخ می دهد و هزاران نفر کشته و زخمی می شوند، اما درصد این امر در جریان سیطره حماس بر نوار غزه بسیار پایین بود و اصلا قابل مقایسه نیست و علت آن هم این بود که مجاهدان عضو حماس با فعالیت پلیسی آشنا نبودند، اما حماس هرگز نمی پذیرد که حتی چنین اتفاقات بسیار اندکی هم روی دهد و این گونه مسائل هرگز تکرار نخواهد شد، اما متاسفانه رسانه ها بر روی نوار غزه متمرکز شده اند و هر عیب کوچکی را بسیار بزرگ می کنند، در حالی که به جنایت ها و اعمال غیر انسانی نیروهای محمود عباس در کرانه باختری علیه حماس و مبارزان فلسطینی هیچ توجهی نمی کنند.»
وی افزود:«اکنون در نوار غزه آزادی کامل وجود دارد و همه گروه ها و احزاب آزادانه فعالیت می کنند و مراسم سالگرد درگذشت یاسر عرفات خود گواهی بر این مسأله است و در آینده نزدیک هم قرار است که جبهه خلق مراسمی برگزار کند. در نوار غزه رسانه ها، روزنامه ها، گروه ها و تشکل های صنفی در آزادی کامل فعالیت می کنند. ما در حماس به دمکراسی ایمان راسخ داریم و کاملا خود را به آن پایبند می دانیم. ما به تکثرگرایی سیاسی و حزبی احترام می گذاریم و به عنوان یک جنبش اسلامی به دمکراسی، آزادی های عمومی و تکثرگرایی کاملا احترام می گذاریم.»