بدون شک فرهنگ ملی به موسساتی نیاز دارد که بار مسئولیتش را به دوش بکشد و فعالان این عرصه را زیر چتر حمایتی خود قرار و آنان را در جهت نشر آثارشان یاری دهد و امنیت آنان را در برابر فشارها و تنگناهای طبقه سیاسی حاکم تامین کند.
استاد ولید محمد علی نویسنده و مدیر کل موسسه ” باحث ” در گفت و گو با مرکز اطلاع رسانی فلسطین می گوید : وظیفه انسانی که در راستای فرهنگ فعالیت می کند این است که تلاش کند؛ هسته با صلابت فرهنگ و فعالان این عرصه را در برابر شرایط دشوار و ناسازگار محفوظ نگهدارد و اگر شرایط مثبت و سازگار باشد از این شرایط مثبت به بهترین وجه بهره برداری کند. این امر موجب می شود که انسان دست اندرکار امور فرهنگی بتواند؛ تحلیل واقع گرایانه ای از حقایق و واقعیات داشته باشد نه این که صرفا از نظر ایدئولوژی و طبق خواسته طرف های درگیر سیاست و قدرتمندان به وظیفه تجزیه و تحلیل به پردازد.
ولید محمد علی ، پژوهش گر و تحلیل گری است که واقعیت های عرصه فرهنگی فلسطین را به نمایش گذاشته است و معتقد است؛ رهبران سیاسی که در طول دهه های گذشته قدرت سیاسی و کنترل اوضاع را در دست داشته اند؛ در جهت تخریت وجه موسسه های فرهنگی تلاش و از آن ها به عنوان ابزار پیشبرد اهداف سیاسی و دفاع از عملکرد های خود استفاده کرده اند. وی همچنین درباره شرایط کنونی و آینده درگیری با اشغالگران صهیونیست سخن گفت و تاکید کرد که طرح های صهیونیست ها در حال شکست و فروپاشی است و ما باید برهمین اساس از مقاومت حمایت کنیم زیرا این مقاومت است که پرچم اساس و اصول رهایی و آزادی و دست یابی به حقوقمان را بر دوش می کشد و به وظیفه اش دراین راستا عمل می کند.
در زیر توجه شما را به گفت وگوی مرکز اطلاع رسانی فلسطین با تحلیل گر و نویسند ولید محمد علی جلب می کنیم :
س : به نظر شما در شرایط کنونی صحنه فرهنگی فلسطین از چه مشکلاتی رنج می برد؟
ج : از جمله مشکلاتی که فرهیختگان فلسطینی و فرهنگ ملی از آن رنج می برد فقدان موسسه فرهنگی است که فرهیختگان را تحت پوشش قرار دهد و به مشکلات آنان رسیدگی کند. این خلا در جامعه فلسطینیان کاملا مشهود است اگرچه تلاش هایی صورت می گیرد که اتحادیه سراسری نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی کانون و مرکز و حامی فرهنگ فلسطینی و دست اندرکاران آن باشد ولی تمام کسانی که با این اتحادیه آشنایی و همکاری دارند؛ می دانند که این اتحادیه در انجام وظایف خود چندان موفق نبوده است.
اکنون گروه سیاسی خاصی بر این اتحادیه تسلط دارد و این گروه، تولیدات و دستاوردهای فرهنگی را با ترازوی دیدگاه سیاسی خود می سنجد و تلاش می کند که بر فرهیخته فلسطینی سیطره پیدا کند و در مسیر خدمت به منافع خودشان از آنان بهره بگیرد. این گروه سیاسی در راستای جهت دهی فرهیختگان از امکانات مالی و سیاسی که در اختیار دارد؛ بهره می برد.
س : با این حال وضعیت و شرایط فرهیختگان فلسطینی چه اجباری و یا اختیاری باشد؛ آنان نمی توانند از بار مسئولیت خود در مقابل مسایل ملی ، درد و رنج مردم شانه خالی کنند؛ آیا این گونه نیست؟
ج : مسئله ویژگی های اختصاصی فرهیختگان فلسطینی موضوعی است که چندان به آن توجه نمی شود و این ویژگی متاثر از شرایط جامعه و مردم فلسطین است که حالتی مشابه مرگ و کم تحرکی است . اگر مرگ، تحول بزرگ و انتقال از حالتی به حالت دیگر است؛ استیصال و یاس و سرخوردگی فلسطینیان نیز حالتی شبیه به مرگ است که آرامش و پیوند ریشه دار آنان را تباه کرده است . فرهیختگان فلسطینی بعد از فاجعه فلسطین فرصت و شرایطی برایشان فراهم نشده است تا کمترین خواسته و نیاز خود را تامین کنند و اگر اندکی از نیازشان برآورده شده باشد؛ صرفا براساس توانایی های ذاتی خود آن ها بوده است . همیشه دو گزینه فراروی آنان قرار داشته است : یکی این که مانند یک کارمند در موسسات و سازمان های سنتی و رسمی مشغول به کار شوند و یا این که بین تامین نیازهای مادی و کمک به قضایای ملی تعادلی ایجاد کنند.
بیش تر آنان راه دوم یعنی راه منطقی تر و سالم تر را برگزیدند؛ از کار در موسسات دولتی و رسمی کناره گرفتند و به فعالیت در گروه های کاری ملی و میهنی پرداختند و براین باور بودند که انتخاب این شیوه می تواند در جهت خدمت به مسایل ملی و تامین کننده خواسته و نیازهای زندگی آنان باشد.
آن چه که اتفاق افتاد؛ این بود که ترکیب گروه های فلسطینی به خصوص گروه اصلی و بازیگر اساسی این عرصه یعنی “فتح” کنترل اوضاع این اتحادیه را تحت کنترل خود دارد و این موضوع بعد از خارج شدن این گروه از اردن و ورود آن به بیروت در سال 1970 به طور کامل واضح و آشکار است. در این زمان فرهیختگان وابسته به این گروه به “فرهیختگان حاکم و قدرت” معروف بودند و عملا به ترویج اندیشه و موضع سیاسی این گروه پرداختند و این موضوع در دوره دوازدهم مجلس ملی تبلور یافت و به “طرح های نکات دهگانه” معروف گردید که آثار و علایم آن بعد از خروج این گروه از عمان شروع به بروز و ظهور کرده بود . هر کس که قلم و ابتکاراتش در خدمت این موضع گیری و این سیاست بود؛ امکانات و تسهیلات به سویش سرازیر می شد و هر کس که با این رویه مخالفت می کرد؛ محروم و مجازات می شد.
بعد از یورش صهیونیست ها به لبنان تحول بی نظیری در این عرصه به وجود آمد. نویسندگان و دانشوران فلسطینی مانند سایر نیروها ، موسسات و نهادهای انقلابی فلسطینی پراکنده شدند و هر گروه و طبقه ای از امکانات و تشویق های خاص و معین دوری جستند و نویسندگان و دانشوران فلسطینی در لبنان و سوریه مستقلانه به راه خود ادامه دادند که در راس این عده هنرمند مبتکر فلسطینی ناجی العلی و استاد ناجی علوش یکی از موسسان اتحاد نویسندگان و یکی از فعالان این عرصه قرار دارد . اینان انجمن سندیکاهای اتحادیه سراسری نویسندگان و روزنامه نگاران را تاسیس کردند که این انجمن توانست؛ دانشوران و نویسندگان فلسطینی را که به آرمان و قضیه فلسطین و راهکارهای عملی ثابت آن پایبند بودند؛ تحت پوشش قرار دهد .
اما علی رغم تلاش فعالان این نهاد و ارزشیابی عالی ما از عمکرد آن، این تجربه ( تشکیلانجمن سندیکاهای این اتحادیه ) به نا به دلایلی که در این جا مجال بازگویی آن نیست و به خاطر درد و رنج هایی که متحمل شد ؛ ادامه پیدا نکرد و نتوانست به اهداف خود برسد.
س : اخیرا درباره تلاش هایی در جهت ایجاد اتحاد و شروع به کار مجدد اتحادیه سراسری نویسندگان و روزنامه نگاران فلسطینی سخن گفته می شود؛ نظر شما در این باره چیست؟
ج : از مدتی قبل تلاش هایی در این زمینه صورت گرفته است ولی به نظر می رسد با مشکلات فراوانی مواجه شود که منشاء آن تحولات داخلی فلسطین است و این اعتقاد در میان عده ای که معتقدند که ما نمی توانیم حقوقمان را به دست آوریم مگر این که دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی این حقوق را به ما اهدا کنند و میان عده ای دیگری از فرهیختگان که براین باورند که فلسطین کشور کاملا اشغال شده ای است و در مرحله آزادسازی قرار دارد و این دیدگاه موجب استمرار و استحکام فرهنگ مقاومت می شود؛ ریشه دوانیده است.
س : نهاد ها وموسسات زیادی در عرصه داخلی فلسطین در حال فعالیت هستند آیا این موسسات می توانند در راستای عملکرد فرهنگی و ملی عملا جایگزین این اتحادیه شوند؟
ج : ما ایجاد شبکه ای را که موسسات فرهنگی و مراکز تحقیقاتی که به فرهنگ مقاومت و آزادی کامل فلسطین و به همکاری با کسانی پایبند باشند که به اتحادیه سراسری نویسندگان و روزنامه نگاران تمایل دارند؛ ضروری می دانیم تا این شبکه، برنامه فرهنگی را پی ریزی کند که نویسندگان و دانشوران فلسطینی را تحت پوشش قرار دهد به گونه ای که فرهیخته فلسطینی بتواند با اطمینان راهش را ادامه دهد و مجبور به پیروی و اطاعت از خواسته ها و تمایلات افراد سیاسی نباشد زیرا چه بسا در بعضی از مواقع دیدگاه ها و موضع گیری هایشان برخلاف قدرتمندان باشد.
س : اکنون بعد گذشت 60 سال از تشکیل رژیم صهیونیستی اوضاع کنونی و آینده مبارزه با اشغالگران را چگونه ارزیابی می کنید؟
ج : فلسطین اکنون در مرحله حساسی قرار دارد؛ طرح مشترک صهیونیستی ـ آمریکایی به طور حتم نتوانسته است ؛ ملت فلسطین را محو و نابود کند و این ملت با مقاومت و جان فشانی و آمادگی عالی و با بذل جان و با ارزش ترین سرمایه های خود در راه میهنش توانسته است؛ نقش مزدوری رژیم صهیونیستی در حمایت از منافع استعماری غرب را برملا کند و به شکست بکشاند؛ رژیمی که پایگاه خط مقدم جبهه استکباری غرب علیه ملت های عرب و فرزندان ستیزه گر و مبارز این امت به شمار می رود . اکنون این پایگاه استعمارگران رو به اضمحلال و فروپاشی است و آثار این شکست با عقب نشینی اجباری اشغالگران در سال 2000از بیش تر سرزمین های اشغالی لبنان و برچیدن شهرک ها و عقب نشینی از غزه و ناکامی در جنگ تابستان سال 2006 لبنان به برکت مقاومت و پایداری این امت کاملا آشکار است.
مسئله دیگر ناکامی رژیم صهیونیستی در یهودی سازی فلسطین و تامین امنیت مهاجران صهیونیست است . ملت فلسطین در این مدت توانست با مقاومت خود اولین و مهم ترین طرح صهیونیست ها در مورد مهاجرت و ترانسفر یهودیان جهان به سرزمین فلسطین را به شکست بکشاند به طوری اشغالگران با تمامی تلاش های خود نتوانستند؛ بیش از یک سوم یهودیان جهان را به فلسطین اشغالی بیاورند.
بدون شک تجاوزات نظامی و اقدامات تروریستی پیاپی نیروهای اشغالگر در کرانه باختری و نوار غزه و محاصره تحمیلی و شدید مناطق فلسطینی موجب شده است؛ افکار عمومی جهان دیدگاه های خود را نسبت به صهیونیست ها تغییر دهد . به طوری که بیش تر سازمان های مردمی جهان این رژیم را رژیم نژاد پرست ، ضد انسانی و مهم ترین عامل تهدید علیه امنیت و صلح جهانی بدانند.
در سطح حمایت کشورهای غربی از این رژیم نیز به برکت مقاومت فلسطینیان تغییرات عمیقی به نفع ملت فلسطین در حال شکل گیری است.
شکست صهیونیست ها در جذب یهودیان جهان و رنگ باختن حمایت های بین المللی از این رژیم به جهت ناکامی در ایفای نقش تمام عیار مزدوری، آینده این رژیم را به طور ریشه دار مورد تهدید قرار داده است . بسیاری از رهبران صهیونیست ها به این سرنوشت سیاه و شوم پی برده اند که اولینشان ناحوم گلدمان رییس اسبق سازمان صهیونیسم جهانی نیست که در سال 1980 جزوه ای تحت عنوان “اسراییل به کجا می رود؟”نوشت و آخرینشان نیز نوشته های ابراهام بورگ رییس اسبق رژیم صهیونیستی درباره سرانجام حتمی این رژیم نخواهد بود .
استمرار مقاومت فلسطینیان که به راستی دستاورد های بسیاری داشته ؛ اکنون توانسته است در میان فلسطیینان ریشه دواند و این رژیم را به سوی سرنوشت محتوم سوق دهد. به همین دلیل توطئه های زیادی علیه مقاومت شکل گرفته و شدت یافته است . من معتقدم که سناریوی گفت و گوها و طرح های سازش با اشغالگران صهیونیست که زیرنظر آمریکا صورت می گیرد؛ یکی از مهم ترین این توطئه هاست که مقاومت فلسطینیان و قضیه ملی آنان را هدف قرار داده است و من یقین دارم که ملت ما به حقوق ملی ثابت خود پایبند است و می تواند از مقاومت به عنوان پایه و اساس عملیات آزادسازی و دست یابی به حقوق خود حمایت کند.