دوشنبه 05/می/2025

مشاجرات لفظی میان رهبران جنبش فتح از دستور عباس برای نابودی حماس پرده برداشت

دوشنبه 4-فوریه-2008

 

بروز اختلافات در داخل جنبش فتح، مشاجرات لفظی رهبران این جنبش و نسبت دادن اتهامات و عبارات زشت به یکدیگر نشان می دهد که “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین صریحا دستور نابودی جنبش حماس به شیوه نظامی را صادر کرده بود، اما گروه های مجری این برنامه در مهمترین ماموریت خود پس از حوادث 14 ژوئن سال گذشته شکست خوردند و صریحا به این شکست خود نیز اعتراف می کنند.

صدور دستور از سوی عباس … و شکست جریان دحلان

“حکم بلعاوی” عضو کمیته مرکزی جنبش فتح در دفاع از “محمود عباس” در برابر اتهامات وارده به وی از سوی یک رهبر دیگر جنبش فتح مبنی بر شکست و ناتوانی وی اظهار داشت که عباس به جریان وابسته به “محمد دحلان” سرکرده جریان کودتاگر در داخل جنبش فتح دستور نابودی جنبش حماس در نوار غزه از طریق درگیری های نظامی را داده بود و حتی هر گونه حمایت مادی و معنوی را نیز از این جریان انجام داد، ولی دحلان و جریان وابسته به وی باعث سرافکندگی جنبش فتح شدند. از همین رو باید گفت که جنبش فتح در اعتماد به دحلان و واگذاری این ماموریت مهم به وی اشتباه کرد؛ چرا که چنین ماموریت های مهمی باید به افرادی واگذار شود که بتوانند پیروزی را برای جنبش خود به ارمغان بیاورند نه اینکه ادعای قدرت و افتخار داشته باشند، ولی در عمل نتوانند هیچ کاری از پیش ببرند.

اتهامات پرده اسرار این جنبش را کنار زد

بلعاوی که از اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح و سخنگوی “محمود عباس” است، این اظهارات خود را که در تاریخ (2/2/2008) از طریق رسانه های وابسته به جنبش فتح منتشر شد، در پاسخ به اظهارات “عبد العزیز شاهین” ملقب به “ابو علی” از اعضای شورای انقلابی جنبش فتح بیان کرد که عباس را “رهبر شکست خورده” خوانده و ادعا کرده بود که عباس دستور نابودی جنبش حماس از طریق نظامی را در زمان مناسبی صادر نکرد.

 
صدور دستور و فراهم کردن امکانات از سوی عباس

بلعاوی در پاسخ به اتهامات “ابو علی” به مقامات تشکیلات خودگردان و رهبران جنبش فتح مبنی بر عدم حضور فعال در صحنه تصریح کرد:« در این زمینه ذکر همین مساله کافی است که ابومازن به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان و جنبش فتح، دستور نابودی حماس را صادر کرد و حمایت های مادی و معنوی لازم را نیز از اجرای این طرح به عمل آورد و حتی خود ابو علی نیز با این مساله موافق بود، اما جریان وابسته به دحلان در نهایت باعث شکست جنبش فتح در این زمینه شد.»

وی در ادامه اظهار داشت که ابومازن بنا به دستور دولت آمریکا، همزمان با تشکیل دولت وحدت ملی فلسطین، زمام امور جنبش فتح و سرویس های امنیتی و نیز اداره جنگ علیه جنبش حماس را به “محمد دحلان” که برخی محافل فلسطینی وی را قدرتمندترین شخصیت نوار غزه می دانستند، واگذار کرد، ولی عملکرد ضعیف وی در این زمینه، باعث ناکامی جنبش فتح در نابودی جنبش حماس شد.

به اعتقاد ناظران، اظهارات بلعاوی تاییدی بر ادعاهای جنبش حماس مبنی بر صدور دستور نابودی این جنبش از سوی مقامات بلند پایه در داخل جنبش فتح بود و این در حالی است که جنبش فتح بارها این ادعاهای حماس را تکذیب کرده است.    

این دومین باری است که یکی از رهبران جنبش فتح به طور خودخواسته اظهاراتی در این زمینه ایراد می کند که موید ادعاهای جنبش حماس است.

چند هفته پیش نیز، “توفیق ابو خوصه” یکی از رهبران جریان کودتاگر در داخل جنبش فتح، با اشاره به کشته شدن “حسام ابو قینص” در جریان حوادث ماه ژوئن سال گذشته، اعتراف کرده بود که جنبش فتح افراد زیادی را به دلیل گرایشات سیاسی آنها و نیز داشتن ریش به قتل رسانده است.

آغاز مشاجرات لفظی در رسانه ها

مشاجرات لفظی بی سابقه رهبران جنبش فتح در رسانه ها زمانی آغاز شد که ابو علی طی گفتگویی با پایگاه اینترنتی “العربیه نت”، عباس را به عدم صدور دستور نابودی جنبش حماس در زمان مناسب محکوم کرده و وی را “رهبر شکست خورده” خواند.

مطرح شدن این اتهام از سوی ابو علی که خود به عنوان یک شخصیت ضد حماسی و مخالف پروژه اسلامی این جنبش معروف است، نشانگر میزان اختلافات در داخل جنبش فتح و رقابت رهبران این جنبش در ربودن گوی سبقت در زمینه اثبات سرسپردگی خود به آمریکا و رژیم صهیونیستی به منظور دستیابی به مناصب با نفوذ در داخل این جنبش بود و این در حالی است که جنبش فتح خود را برای برگزاری کنگره ملی که برای سالیان متمادی به تعویق افتاده است، آماده می کند.

انقضای تاریخ مصرف کمیته مرکزی

ابوعلی در ادامه نسبت به این مساله ابراز تعجب کرد که رهبران سیاسی تشکیلات خودگردان و جنبش فتح میدان را خالی کرده و نیروی نظامی خود را به جنگ جنبش حماس می فرستند. وی با اشاره به سخن معروف “ناپلئون بناپارت” پادشاه امپراتوری فرانسه مبنی بر اینکه «هیچگاه سرباز شکست نمی خورد، بلکه این افسر و فرمانده وی است که عامل شکست می شود» مساله شکست جنبش فتح در جنگ علیه جنبش حماس را نیز ناشی از “وجود رهبر شکست خورده” در راس این جنبش دانست.

ابو علی همچنین ضمن حمله ای شدید علیه اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح، آنها را مسئول وضعیت اسفبار کنونی این جنبش معرفی می کند و با حالت تمسخر آمیز می گوید:« نمی خواهیم بگوییم که تاریخ مصرف این افراد تمام شده است، اما از این گروه می خواهیم که صحنه را ترک کنند.»

به احتمال زیاد ابو علی این اظهارات خود را به تبعیت از دحلان ایراد کرده است؛ چرا که وی همیشه با حمله به اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح، آنها را تعدادی “پیر و پاتال” می خواند. علاوه بر این ابوعلی طی اظهارات خود از “طراحی توطئه و دسیسه” در داخل جنبش فتح و تشکیلات خودگردان خبر داد که عاملان این توطئه ها همان اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح هستند.

پاسخ بلعاوی به اظهارات ابوعلی

بلعاوی در پاسخ به این اظهارات ابو علی، ضمن اشاره به حضور وی در داخل جریان کودتاگر وابسته به دحلان، می گوید: ابوعلی اخیرا عادت کرده است که به منظور ارضای حس ششم خود که همان حس برتری جویی و ضعیف جلوه دادن افراد دیگر و کتمان حقیقت است، جنجال زیادی به پا می کند و این شیوه، مساله ای کاملا شناخته شده در عرصه سیاسی است که افراد از طریق آن سعی در شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت خود دارند. ابوعلی نیز با چنین تفکری، ابومازن را رهبر شکست خورده می خواند و با خیالبافی های خود درباره دیگران، اتهاماتی ناروا به آنها نسبت می دهد.»

اختلافات نقاب از چهره واقعیت ها برمی دارد

بلعاوی با اشاره به حوادث قبل از 14 ژوئن سال گذشته که به سیطره جنبش حماس بر نوار غزه انجامید، اتهامات ابوعلی به عباس مبنی بر عدم صدور دستور حمله به جنبش حماس در زمان مناسب و خودداری رهبران کمیته مرکزی جنبش فتح از رفتن به نوار غزه و تنها گذاشتن سربازان در میدان جنگ علیه جنبش حماس را تکذیب کرده و می گوید:« این ادعاهای وی بی پایه و اساس است و پاسخ دادن به آنها باعث برملا شدن برخی واقعیت ها می شود. از همین رو من به گفتن این مساله اکتفا می کنم که ابو مازن وظیفه خود را در این زمینه به خوبی انجام داد و این جریان کودتاگر به سرکردگی دحلان بود که امیدهای این جنبش را به یاس تبدیل کرد.»

حمله به جریان وابسته به دحلان

بلعاوی در ادامه خاطر نشان کرد که جریان دحلان از مدت ها پیش اتهامات بی اهمیت و بی پایه و اساسی را علیه رهبری مشروع جنبش فتح مطرح می کردند و به منظور دلخوشی خود بیانیه هایی دروغین صادر می کردند، اما رهبری مشروع این جنبش نیز که سابقه طولانی در این زمینه ها دارد از کذب و بی اساس بودن اتهامات این گروه اطلاع داشت.

وی افزود:«مساله قابل توجه درباره جریان وابسته به دحلان، وارد کردن اتهام توطئه علیه جنبش حماس به جنبش فتح بود و دلیل این اقدام جریان مذکور این بود که این جریان، یک جریان بسته است که اقدام به صدور بیانیه های دروغین و وارد کردن اتهامات بی پایه و اساس علیه رهبری مشروع می کند و به اظهارات رئیس این جنبش درباره کمیته مرکزی و موضع آشکار آن در محکوم کردن سیطره جبنش حماس بر نوار غزه توجهی نمی کند.»

شکست عباس و کوتاهی مشاوران وی

ابوعلی با حمله به عباس و مشاوران وی می گوید:« علاوه بر اینکه عباس دستور حمله به جنبش حماس را در زمان مناسبی صادر نکرد، مشاوران وی نیز نقش خود را به خوبی ایفا نکردند.»

درخواست تغییر رهبران

ابوعلی در بخش دیگری از اظهارات خود خواستار تغییر مقامات فلسطینی شده و خاطر نشان کرد:«کسی که نمی تواند حوادث آینده را پیش بینی کند و سوابق مبارزاتی جنبش فتح و فداکاری های آن از زمان تاسیس خود در سال 1965 را نادیده می گیرد، شایسته رهبری این جنبش نیست؛ چرا که حضور چنین افرادی در راس هرم رهبری این جنبش از حد خنثی و بی تاثیر بودن هم گذشته و در بسیاری از موارد به ضرر آن تمام می شود.

کمیته های اداره جنگ علیه جنبش حماس

وی در ادامه این سوال را مطرح کرد که در زمان حوادث نوار غزه رهبران سیاسی و نظامی جنبش فتح چرا در میدان حضور نداشتند؟ ابوعلی افزود:«در زمان حوادث ماه ژوئن نوار غزه، شرایط موجود مستلزم این بود که کمیته مرکزی این جنبش نشست هایی را برگزار کند؛ به ویژه اینکه شورای انقلابی جنبش فتح قبلا ابومازن را به عنوان رهبر کل جنبش فتح و سرلشکر “نصر یوسف” را به عنوان معاون وی در امور نظامی تعیین کرده بود.»

وی در ادامه خاطر نشان کرد که کمیته مرکزی این جنبش، معاون ابومازن در امور نظامی را به همراه ام جهاد، طیب عبد الرحیم، عبدالله افرنجی، دکتر نبیل شعث و “حمدان عاشور” دبیر کل شورای انقلابی، برای فرماندهی جنگ علیه جنبش حماس و اتخاذ مواضع جنبش فتح برای مقابله با کودتای نظامی جنبش حماس که به تدریج چهره می نمایاند، تعیین کرده بود.

طرح تعیین شده

ابوعلی در ادامه تاکید کرد که « با این وجود، از میان این افراد که برای فرماندهی جنگ علیه جنبش حماس منصوب شده بودند، تنها “ام جهاد” به نوار غزه رفت. در این میان، سرلشکر “نصر یوسف” خواستار تعیین اختیارات وی و نقش محول شده به وی در قالب صدور حکمی کتبی برای وی شد و از این مساله غافل بود که اختیارات وی در میدان جنگ و با توجه به شرایط به وجود آمده در آن تعیین می شود و این شرایط هر گونه تاخیر و کوتاهی در انجام اختیارات را از هر کسی سلب می کند.» ابوعلی با حمله علیه کمیته مرکزی جنبش فتح می گوید:«کمیته مرکزی مناصب را میان اعضای جنبش فتح توزیع کرده بود و در این میان سمت وزارت کشور را برای یکی از اعضای خود کنار گذاشته بود.»

با توجه به اظهارات ابوعلی و بلعاوی که پرده از راز دست داشتن مقامات بلند پایه تشکیلات خودگردان در صدور دستور حمله به جنبش حماس انجامید، حال شک و تردیدها درباره اظهارات جنبش حماس درباره جنایت های جنبش فتح که در برخی موارد به سر حد دشمنی با پروژه ملی و اسلامی فلسطین می رسد، مطرح می شود که باید منتظر آشکار شدن واقعیت ها درباره آنها ماند.

لینک کوتاه:

کپی شد