تحلیل گران نظامی و کارشناسان مسایل راهبردی صهیونیست ها عملیات قهرمانانه “آوردگاه مرگ” در روز چهارشنبه را که توسط نیروهای قسام به اجرا درآمد؛ بسیار مورد توجه و نقد و بررسی قرار دادند . در این عملیات سه نظامی صهیونیست عضو نیروهای آموزش دیده و ورزیده این رژیم به هلاکت رسیدند . دلیل توجه بی سابقه این تحلیل گران به حمله مذکور در این مسئله نهفته است که این عملیات نشانگر تحولات بی نظیری در شیوه حملات شاخه نظامی حماس و گروه های مقاومت است و در مقابل ناکامی های رو به گسترش ارتش اشغالگران و ناتوانی آنان در مواجهه با نیروهای مقاومت را به نمایش می گذارد به ویژه این که این عملیات فقط پس از گذشت یک هفته از عملیات موفقیت آمیز دژ مستحکم ناحال عوز اشغالگران به وقوع پیوست .
در مورد کمیت زیان های وارده به اشغالگران روزنامه عبری معاریو می نویسد که این عملیات تعداد کشته های ارتش صهیونیست ها در نوار غزه را در طول سه ماه و نیمی که سال جدید میلادی می گذرد به 8 تن رسانیده و آمار مجروحان نیز بسیار افزایش یافته است.
افزایش آمار کشته های نیروهای اشغالگر
عمیر ربابورت تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو در مورد آمار تلفات ارتش در سال گذشته و امسال مقایسه ای را به عمل آورده است که قابل تامل است. وی می گوید ؛ با توجه به آمار و روند تلفات ارتش در سال جاری احتمال می رود تا پایان امسال این آمار به 25 تن برسد در حالی که در سال گذشته تنها سه نظامی صهیونیست ها به هلاکت رسیده اند . وی می گوید این مقایسه سوالات بی شماری را فرا روی ارتش قرار می دهد و بیانگر این واقعیت است که توانایی های نظامی جنگجویان فلسطینی چه از نظر سلاح و ادوات و چه از نظر فنی و تاکتیک نظامی بسیار افزایش و بهبود یافته است .
عنیت کوهین تحلیل گر دیگر این روزنامه در همین رابطه مقایسه از نوع دیگری را به عمل آورده است و عملیات نظامی علیه اشغالگران در مناطق مرزی لبنان و فلسطین اشغالی با عملیات ساکنان نوارغزه علیه این رژیم را با هم مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که تحولات و تاکتیک های مبارزان فلسطینی در نوار غزه بسیار شبیه به شیوه جنگیدن حزب الله لبنان است و حملات به سرعت در حال گسترش و با توجه به حجم عملیات در نوار غزه کنترل و مهار آن بسیار دشوار است . اکنون حجم این عملیات از آن چه که در جنوب لبنان و کمربند امنیتی این منطقه می گذرد؛ بسیار بیشتر و فراگیر تر است.
کوهین از این مقایسه و بررسی نتیجه گیری می کند که مقاومت فلسطین این توانایی را دارد تا شیوه کاری و نظامی ارتش اشغالگران را بیاموزد و از هر عملیات درس تازه ای بگیرد و و برای رویارویی با اشغالگران از آمادگی کافی و لازم برخوردار باشد .
تاکتیک های متنوع و گوناگون مقاومت
به موازات این موضوع تحلیلگران روزنامه های عبری به این نتیجه رسیده اند که در طول سه ماه گذشته شیوه های مبارزه مقاومت در امتداد دیوار حایل از تنوع بیشتری برخوردار بوده است که از جمله می توان به حملات تک تیراندازان ، عملیات شهادت طلبانه ، درگیری های مستقیم و رو در رو ، بمب گذاری و نصب کمین اشاره کرد.
بنا بر اظهارات منابع عبری درگیری در شرق البریج بسیار دشوار بود و نظامیان صهیونیست اعتراف کردند که جنگجویان حماس بسیار خبره و استوار بودند و کمین گردان های قسام و شیوه کشته شدن نظامیان صهیونیست ترس و وحشت زیادی در میان سربازان به وجود آورد و روحیه آنان را تضعیف کرد و شدیدا به آنان آسیب رساند و ارتش کاری جز حمله به غیرنظامیان نتوانست انجام دهد . ارتش پس از این حمله 18 فلسطینی را در همان ساعات اولیه به شهادت رساند که فیلمبردار خبرگزاری رویتر و عده ای از کودکان در میان شهدا به چشم می خوردند.
از دفاع تا حمله
از نظر تاکتیکی ناظران بر این باورند که تحول اخیر در شیوه مقاومت در قالب حمله و هجوم متهورانه به اشغالگران تبلور یافته است و این بار به جای این که منتظر یورش دشمن باشند خودشان به دشمن یورش بردند و ضربه دردناکی را به آنان وارد آوردند و این اقدام یعنی انتقال شیوه مقاومت از حالت دفاعی به حالت هجومی است که نتایج سودمندی را برای مقاومت در پِی خواهد داشت. اکنون این مقاومت است که زمان و مکان مناسب حمله و رویارویی با دشمن را تعیین می کند و این امر موجب می شود که دشمن غافلگیر شود و صدمات زیادی به آن وارد آید زیرا این حملات معمولا در داخل پادگان های نظامی صهیونیست ها و در نزدیکی آن ها صورت می گیرد.
آن گونه که تاکنون معروف و شناخته شده است دیدگاه ها و شیوه های نظامی صهیونیست ها بر اصل غافلگیری و حمله به دشمن در عمق خاکش استوار است و همین امر موجب شده است که این ارتش بتوانند آسیب های فراوانی به دشمنانش وارد آورد اما در جنگ تجاوزکارانه این رژیم علیه لبنان در سال 2006 هنگامی که میدان نبرد از جنوب لبنان به عمق این رژیم منتقل شد؛ ارکان این حکومت پوشالی به لرزه درآمد و موشک های مقاومت معادلات این ارتش را برهم زدند و آن چه را که این رژیم جبهه داخلی می نامد؛ به یکباره آسیب پذیر و متزلزل شد. امروز همین شیوه و حملات بی نظیر در نوار غزه دنبال می شود و مراکز اشغالگران و مسئولان و سربازانش در قلب شهرها و شهرک های اشغالی و پایگاه های بسیار حفاظت شده امنیتی مورد هجوم واقع می شود . نمونه بارز آن تلاش مکرر مبارزان فلسطینی است که برای به هلاکت رساندن آوی دیختر وزیر امنیت داخلی صورت گرفته است.
تاثیرات راهبردی
عملیات بی نظیر گردان های قسام و سایر گروه های مقاومت فلسطین علیه اشغالگران در مناطق مرزی نوار غزه در حال گسترش و اوج گیری است و دارای ابعاد سیاسی و راهبردی گوناگونی است . رون بن شای تحلیل گر نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت در پایگاه اینترنتی این روزنامه برخی از پیامدها و آثار این عملیات را این گونه برشمرده است:
ـ این عملیات موجب می شود که تصمیم گیرندگان دولت اشغالگران آتش بس را بپذیرند ؛ آتش بسی که حماس تلاش می کند با استفاده از فرصت پیش آمده شرایط خود را بر اشغالگران تحمیل کند . وی معتقد است که کشتار سربازان صهیونیست موجب تحریک افکار عمومی در داخل رژیم صهیونیستی می شود.
ـ رهبران حماس بر این باورند که حملات پیاپی به صهیونیست ها در نوار مرزی موجب می شود که اشغالگران از تصمیم حمله گسترده به نوار غزه منصرف شوند زیرا این حمله موجب تلفات جانی بسیاری خواهد شد . این عملیات توانمندی های حماس را به نمایش می گذارد و اکنون این سوال مطرح می شود که زیان های مادی و انسانی صهیونیست ها در چنین میدان های نبرد وسیع و کاملا نمایان به این حد غیر قابل باوری رسیده است حال اگر این میدان نبرد به داخل شهرها و مناطق حساس و خیابان ها کشانیده شود چه نتیجه ای خواهد داشت و آیا روحیات سربازان اشغالگر را به شدت تضعیف نخواهد کرد.
ـ ممکن است عملیات های شهادت طلبانه و پرتاب موشک از نظر افکار عمومی تاثیر منفی بر روی حماس بگذارد ولی این عملیات های نظامی هیچگونه تاثیر منفی نخواهد داشت .
ـ این عملیات موجب می شود که مقاومت فلسطین از روحیات بالا و حمایت معنوی بسیاری برخوردار شود و شهامت و اعتماد به نفس بیشتری در مورد نابودی و تضعیف اسطوره شکست ناپذیری ارتش اشغالگران به دست آورد . بن یشای می گوید که فلسطینیان با حمله به کاروان و همراهان آوی دیختر وزیر امنیت داخلی صهیونیست ها و کشتن یک سرباز در ابتدای ماه مارس گذشته و اجرای چندین عملیات موفقیت آمیز از روحیه بالایی برخوردار شده اند.
کنترل اوضاع
بن یشای می نویسد که حماس و نیروهای مقاومت فلسطین با وجود محاصره شدید نوار غزه و حملات گسترده صهیونیست ها علیه این منطقه مانند عملیات زمستان گرم که هوکاست نامیده شد؛ ثابت کرده اند که در مواجهه با اشغالگران کنترل اوضاع را در اختیار دارند و اقدامات صهیونیست ها تاثیری بر آنان نداشته است و در اوج تجاوزات اشغالگران موشکباران شهرک های صهیونیست ها بی وقفه ادامه داشت و سپس عملیات بی نظیر دیگری علیه اشغالگران شکل گرفت .
ناظران بر این باورند که با توجه به اوضاع کنونی، دولت اشغالگران به طور حقیقی دچار مشکل شده و در آستانه پرتگاه خطرناکی قرار دارد و بر سر دو راهی حمله گسترده به نوارغزه و تحمل زیان ها و عواقب ناگوار آن و یا پذیرش آتش بس که کم هزینه تر است قرار دارد . حمله وسیع به نوار غزه با توجه به عملیات بی نظیر اخیر و تهدیدات روزافزون مقاومت ریسک بسیار خطرناکی خواهد بود و از سوی دیگر پذیرش آتش بس آن هم در شرایط کنونی نیز برای صهیونیست ها بسیار دشوار است زیرا اگر چنین آتش بسی منعقد شود؛ پیروزی حماس به شمار خواهد رفت و موجب تحکیم بیشتر این جنبش می شود.
