جمعه 09/می/2025

گرفتاری های پی در پی

یکشنبه 14-سپتامبر-2008

 10 سال پیش نور امید از دل تاریکی های رنج و محنت ها پرتو افشانی کرد، اما روزگار سنگدل به این نور نورس رحم نکرد و امروز خورشیدش در مقابل چشمان دوخته شده به مشرق زمین غروب کرد؛ به امید این که نور امید تازه ای بتابد و بساط رنج و محنت را برچیند و تا ابد به داستان تلخ و غم بار آن پایان بخشد.

محمد کمال ابراهیم آواره فلسطینی ظهر روز چهارشنبه مورخه 10/9/ وارد اردوگاه آوارگان الیرموک در جنوب دمشق ـ پایتخت سوریه ـ شد که در پی سانحه رانندگی جان باخت و در این اردوگاه به خاک سپرده شد.

محمد ابراهیم در عراق دیده به جهان گشود و خانواده وی پس از حمله نظامی آمریکا به خاک عراق و تهدیدات علیه آن مجبور شد این کشور را ترک کند و این خانواده چاره ای جزء این نداشت که به اردوگاه آوارگان فلسطینی التنف پناهنده شود.

محمد و خانواده اش بیش از دو سال از عمرشان را در این اردوگاه مرزی سپری کردند، اردوگاهی که سوز سرمایش و حدت گرمایش و جانوران درنده اش برای همگان امری شناخته شده است، به همین خاطر خانواده وی به خیل خانواده هایی که دولت سوئد با پذیرش آنها در سرزمینش موافقت کرده است، پیوست و محمد خود را برای سفر قریب الوقوع آماده کرد.

وی عصر روز سه شنبه مورخه 9/9 برای خرید مایحتاج خودش از خانه بیرون رفت که ناگهان یک دستگاه کامیون او را در جاده دمشق ـ بغداد زیر گرفت که در پی این حادثه دلخراش پائین تنه اش له شد و آوارگان ساکن این اردوگاه تلاش کردند تا او را نجات دهند و به همین خاطر او را به مرکز درمانی انتقال دادند، ولی هیچ از این تلاش ها به ثمر ننشست، سپس او را جهت درمان به مرزهای سوریه انتقال دادند، اما طولی نکشید که مرگ او را به کام خود کشید.

پس از رنج و محنت هایی که زبانش را بند آورده بود، کمال ابراهیم بغضش را خالی و تجدید قوا کرد برای خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین اظهاراتی را عنوان کرد که به شرح زیر است: کودکان جهان با کامپیوتو بازی می کنند، ولی کودکان ما در میان مارها و عقرب ها بازی می کنند ای امت اسلام آیا این عادلانه است. وی افزود: ما در سال 2006 از بیم مرگ و تهدیدات از عراق پا به فرار گذاشتیم؛ مرگی که سایه به سایه ما را می پائید، من برای حمایت خانواده ام از مرگ این کشور را ترک کردم، ولی مشیت خداوند بر آن رفت تا فرزندم در اینجا در زیر چرخ های کامیون له شود و به دیدار معبود بشتابد.

پس از انتقال محمد به خاک سوریه و اقامه نماز میت بر وی خانواده اش و شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه اش او را به مزار شهدا انتقال دادند تا او را در آنجا دفن کنند، آنجا بود که محمد بار دیگر رنج جان کاه ساکنان اردوگاه النتف را بازگو کرد. شرکت کنندگان در این مراسم معنوی محمد را در مجاورت سعاد محمد عبدالمحمود از آوارگان النتف به خاک سپردند. این زن دو ماه پیش فوت کرده بود. کمی جلوتر قبر یک آواره دیگر به نام محمد لطفی الشیخ خلیل قرار داشت.

گفتنی است که احمد اکرم از جمله آوارگانی است که در جریان تصادف فوت کرد و محمد محمود عبد موسی نیز یکی دیگر از این آوارگانی است که در جریان یک سانجه رانندگی به دیدار حق شتافت.

محمد کمال ابراهیم متولد سال 1998 زمانی که دانش آموز مقطع ابتدایی بود خاک عراق را ترک کرد و در یکی از چادرهای اردوگاه النتف به تحصیلاتش ادامه دارد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود. وی به انواع بیماری ها مبتلا بود و مشقت های زیادی را به خاطر این بیمارهای تحمل کرد و پس از 10 سال از عمرش اکنون جنازه اش در اردوگاه الیرموک تشییع می شود و در کنار بستگانش به خاک سپرده می شود.

 

لینک کوتاه:

کپی شد