دکتر “یوسف رزقه” خاطر نشان ساخت که جنبش فتح درصدد بیرون راندن جنبش مقاومت اسلامی حماس از عرصه سیاست است.
وی در گفت و گوی ویژه با مرکز اطلاع رسانی فلسطین خاطر نشان ساخت که عمده ترین موانع فرا روی برقراری آشتی ملی عدم جدیت جنبش فتح؛ به ویژه محمود عباس رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان فلسطین و مداخله جویی های بیگانگان است که خواستار انجام گفت و گوی ملی بر اساس معیارها و خواسته های آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.
در همین راستا، رزقه ضمن رد ادعای مربوط به وجود بازداشت شدگان سیاسی در زندان های دولت هنیه در غزه تاکید کرد که این ادعاها باطل است و تمامی زندانیان به خاطر پیشینه امنیتی و ارتکاب جرم بازداشت شده اند.
وی ضمن مثبت خواندن مناسبات دولت فلسطین با جهان عرب و بین المللی گفت که برخی از کشورهای عربی به حماس و دولت فلسطین نگاه مثبت دارند و راستی و جوان گرایی و برنامه آزادسازی و مقاومت و پایداری و استقامت و حقمدار بودن آن در انتخابات را می بینند و بر این باورند که دشمنان داخلی و خارجی با تحمیل محاصره و شروط کمیته چهارجانبه و تجاوز به آنها ظلم و جور می کنند و برای باورند که این دولت و حماس هرگز در قبال شکاف و بحران داخلی مسئولیتی ندارند.
مشاور سیاسی هنیه تاکید کرد که جهان غرب اینک به جائرانه بودن شروط کمیته چهارجانبه یقین پیدا کرده است و این شروط یک نوع حماقت سیاسی قلمداد می شود و بر این باور است که پاره ای از سیاست های راستگرایانه و تجاوزگرانه بوش فقط در راستای تامین منافع آمریکا و غرب تنظیم شده است.
اکنون متن مصاحبه از نگاه خوانندگان عزیز می گذرد:
آیا می توانید برای ما وضعیت کنونی مناسبات دولت هنیه و جهان خارج را در سطوح عربی و منطقه ای ارزیابی کنید؟
مناسبات میان دولت هنیه و حماس و جهان عرب و کشورهای بین المللی روند رو به رشدی دارد، ولی این روند به کندی صورت می گیرد.
مناسبات جهان عرب با دولت و حماس در یک سطح و مقیاس نیست، بلکه سطوح مختلفی را می توان برای آن متصور شد و برخی از کشورهای عربی به حماس و دولت فلسطین نگاه مثبت دارند، چرا که راست گفتاری و نیک کرداری و روحیه جوان گرایی و حمایتش از برنامه آزادسازی و مقاومت و پایداری و استقامت و حقانیت صاحبانش در انتخابات را به وضوح مشاهده می کنند و بر این باورند که دشمنان داخلی و خارجی با تحمیل محاصره و شروط کمیته چهارجانبه و تجاوز به آنها ظلم و جور می کنند و برای باورند که این دولت و حماس هرگز در قبال شکاف و بحران داخلی مسئولیتی ندارند.
گروهی دیگر از کشورهای عربی نگاهی تردید آمیز نسبت به برنامه اسلامی دولت منتخب و مردمی فلسطین و جنبش حماس دارند و نگرانند که برخی از کشورهای همسایه تحت تاثیر پیروزی این برنامه قرار بگیرند، ولی آنها قائلند که حماس یک جریان مردمی است و مورد احترام رای دهنده فلسطینی است و دولتش طی 4 سال با کیاست و ذکاوت و فراست خاصی مناقشه را مدیریت کرده و این واقعیت را به اثبات رسانده است که دلتمردانش یارا و لیاقت نمایندگی ملت فلسطین را دارند، ولی با این وجود این کشورها به مناسبات نابرابر خود با آمریکا و غرب پایبندند و مذاکرات و سازش را مشی خود قرار داده اند و از مشی و برنامه حماس نگران هستند و با این وجود اسراییل لجاجت ورزی می کند و این لجاجت ورزی و شروط جائرانه اش به ائتلاف این گروه ضربه می زند و نقش گروه نخست را پر رنگ تر می کند و با این وجود حماس با هر دو گروه مناسبات خوبی دارد و در امور کشورهای عربی مداخله منفی نمی کند، حتی اگر با آنها اختلاف داشته باشد.
جهان غرب به نیکی می داند که شروط کمیته چهارجانبه جائرانه و ناعادلانه است و این شروط نوع یک حماقت سیاسی قلمداد می شود و این شروط بخشی از سیاست های راستگرایانه و تجاوزگرانه بوش است که به ضرر منافع آمریکا و غرب تمام می شود و بایستی در این شروط و سیاست محاصره که طی 4 سال بی ثمر ماند، تجدید نظر شود، زیرا این محاصره و شروط نه تنها در شوراندن فلسطینیان ساکن نوار غزه علیه حماس ناکام ماند، بلکه موجب حمایت هر چه بیشتر آنان از حماس و دولت فلسطین شد و دولت و حماس توانست توطئه محاصره را خنثی ساختند و ثابت کردند که از منظر آنان اولویت با آزادی سازی است نه با زندگی مادی و در این زمینه نیز موفقیت های نظر گیری رقم زدند، به گونه ای که در جریان نبرد اخیر فرقان جوانمردانه ایستادگی کردند و پیروز و سرافراز از آن بیرون آمدند و سیاست بین المللی ظالمانه را نمایان ساختند و اسراییل به عنوان عامل نگرانی در جهان معرفی شد، به گونه ای که دادگاه ها و نهادهای حقوق بشر و وجدان های بشری رژیم غاصب صهیونیستی را تحت پیگیرد قرار داده اند.
به همین خاطر محافل غربی تصمیم به تعامل با دولت مردمی فلسطین و حماس گرفتند و در همین راستا هیات های پارلمانی و مردمی و هیات هایی از جامعه مدنی وارد نوار غزه شدند، به نحوی که کارتر بارها به منطقه سفر کرد و با رهبران حماس و مقامات دولت مردمی فلسطین دیدار و گفت و گو کرد و با آنان در مورد وضعیت سیاسی و شروط کمیته چهارجانبه به بحث و تبادل نظر پرداخت. کشورهای اروپایی نیز از مقامات دولت مردمی فلسطین و حماس دعوت به عمل آوردند و برای نخستین بار رسانه فلسطین بر رسانه اسراییل در عرصه نمایش مظلومیت مردم نوار غزه در جریان جنگ فرقان پیروز گشت.
تماس ها و ارتباط حماس و دولت مردمی فلسطین با کشورهای غربی تاثیر گذار از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان در سطح رسمی نیست، ولی با این وجود کشورهای مذکور درک عمیقی از سیاست حماس دارند؛ همان طوری که اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس اعوام انگلیس این مسئله را عنوان کردند.
تقویت مناسبات با غرب یک راه پر پیچ و خمی است و باید دولت و حماس این راه را با بیداری و درایت و هوشیاری هر چه تمامتر بپیماید، چرا که محاصره سیاسی ملت فلسطین از تحریم اقتصادی این ملت دشوارتر است و سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” به وظیفه ملی خود در زمینه نمایندگی سیاسی ملت فلسطین عمل نمی کند و از مناسبات خارجی ملتش حمایت نمی کند و محمود عباس نماینده یک حزب و یک گروه است، نه نماینده ملت فلسطین در خارج و داخل.
نباید به اسراییل مجال تاخت و تاز در عرصه بین الملل را داد و مسئله فلسطین از ظرفیت های زیاد و بسیار قوی در جهت نفوذ به عرصه برخوردار است، ولی فلسطینیان طی چند دهه اخیر نمایندگان واقعی خود را از دست داده اند و بر مبنای یک برنامه ویژه در جهت محو هویت “اسراییل” و تثبیت موجودیت خود حرکت می کنند.
منطقه شاهد یک خلاء سیاسی است و دولت و حماس احساس می کنند که شایستگی پرکردن این شکاف را دارند.
برخی ها مدعی وجود بازداشت شدگان سیاسی در زندان های دولت فلسطین هستند و پاسخ شما به این ادعا چیست؟
این ادعا یک ادعای باطل است و هیچ اثری از بازداشت شدگان سیاسی در زندان های دولت فلسطین به چشم نمی خورد و تمامی زندانیان یا پیشینه امنیتی دارند یا پیشینه جنایی و گروه های وابسته به سازمان آزادی بخش فلسطین از جمله جنبش فتح آزادانه فعالیت های سیاسی خود را انجام می دهند و نمایندگان آن همواره بین کرانه باختری و نوار غزه در رفت و آمدند و به شیوه های مختلفی با مقامات تشکیلات خودگردان در تماسند.
آنچه که دولت مردمی فلسطین و حماس آن را بر نمی تابد و اجازه آن را نمی دهد فعالیت گروهک های خرابکار امنیتی است که با امرای سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان در تماس و ارتباطند و ایجاد نابسامانی امنیتی در جبهه داخلی و زمینه سازی برای از سرگیری نابسامانی امنیتی مردود است و اعضای این گروهک در بازداشتگاه و اسارتگاه ها به سر می برند.
اعضای این گروهک ها به صراحت به جرمشان اعتراف کرده اند و اسناد و مدارک مستدلی از آنها کشف و ضبط شد که جرمشان را به اثبات می رساند و تصمیم دستگاه قضایی در این زمینه فصل الخطاب است و شایان ذکر است که دولت منتخب و مردمی فلسطین به مناسبات ماه مبارک رمضان 45 تن از این مجرمان را به خاطر نبود ادله کافی در زمینه جرمشان آزاد کرد.
در خصوص گفت و گوی ملی که با نظارت قاهره صورت می گیرد، عمده موانع فرا روی گفت و گو کنندگان که مانع از برقراری آشتی ملی فراگیر می شود، چیست؟ آیا به نظر شما فتح در گفت و گوی ملی جدی است؟
عمده ترین موانع به شرح زیر است:
1ـ عدم جدیت جنبش فتح؛ به ویژه شخص محمود عباس که اصلاح تمایلی به برقراری آشتی ملی ندارد.
2 ـ مداخله جویی های بیگانگان که می خواهند گفت و گوی ملی بر مبنای معیارهای آمریکا و اسراییل انجام بگیرد.
3 ـ تلاش توطئه آمیز عباس و اسراییل و آمریکا در خارج کردن حماس از صحنه سیاست و از رده حکومت داری.
4 ـ غیر مستقلانه بودن تصمیمات سران تشکیلات خودگردان و تداوم بازداشت های سیاسی.
5 ـ تمایل فتح به خودکامگی در عرصه تصمیم گیری و مخالفت با مشارکت سیاسی و همچنین نتایج انتخابات.
اگر عباس برای گفت و گوی ملی عزمی جدی و به مشارکت سیاسی ایمان واقعی داشته باشد و دست از خودکامگی و یکه تازی در عرصه تصمیم گیری بردارد و اگر فتح از قید و بند مداخله جویی های برهد در آن صورت امکان به ثمر نشستن گفت و گوی ملی وجود دارد.
در پرتو تداوم بازداشت های سیاسی در کرانه باختری آیا امکان ادامه گفت و گوی ملی فلسطینی وجود دارد یا نه؟
قدر مسلم این که بازداشت های سیاسی و تداوم بستن نهادهای حماس و هماهنگی امنیتی و بازداشت های مجاهدان گفت و گوی ملی را تهدید می کند و مانع از دستیابی به نتایج مثبت می شود و عاقلانه نیست که جنبش حماس به گفت و گوی ملی با فتح و تشکیلات خودگردان که درصدد حذف و سرکوب آن هستند، ادامه دهد.
افکار عمومی فلسطین و رهبران گروه های مختلف فلسطینی خواستار توقف بازداشت های سیاسی هستند، ولی اتخاذ چنین تصمیمی تنها به دست عباس نیست، زیرا حرف اول و آخر را در زمینه بازداشت های سیاسی و آزادی بازداشت شدگان “دایتون” و “اسراییل” می زنند و مصر برای متوقف کردن بازداشت های سیاسی هیچ گونه فشار واقعی بر فتح و تشکیلات خودگردان وارد نمی کند.
حماس طرح های متعددی در این زمینه ارائه کرده است، ولی سران رام الله همواره مانور می دهند و مدعی هستند که هیچ بازداشت شده سیاسی وجود ندارد، ولی افکار عمومی چنین مسئله را بر نمی تابد و ساکنان کرانه باختری دورغین بودن این ادعای را به نیکی می دانند.
سران رام الله با تمامی میانجیگری های محلی مخالفت کردند و مانع از اجرای تمامی تصمیمات کمیته مستقل فعال در این زمینه شدند و رهبران ملی گرا این مخالفت ها را محکوم و اعلام کردند که این مخالفت ها غیر منطقی است و محمود عباس از بازداشت شدگان به عنوان یک برگ برنده و اهرم فشار استفاده می کند و نهادهای حقوقی بشر دوست و بین المللی بازداشت های سیاسی را محکوم کرده اند و خواستار ارائه راه حل و توضیحات در این زمینه شده اند و سرویس های امنیتی عباس در کرانه باختری بادرخواست های مربوط به آزادی بازداشت شدگان مخالفت می کنند و هیچ جوابی در این زمینه نمی دهند.
موضع گروه های فلسطینی در قبال مسائل داخلی؛ به ویژه مسائل مربوط به گفت و گو و بازداشت های سیاسی را چگونه ارزیابی می کنید؟
گروه های فلسطینی برای میانجیگری بین فتح و حماس به منظور پایان بخشیدن به بازداشت های سیاسی تلاش های گسترده و ستودنی به انجام رساندند و با وجود مخالفت گروه های فلسطینی با بازداشت های سیاسی و مصادره سلاح مقاومت ولی محمود عباس و جنبش فتح را برای متوقف کردن این بازداشت ها تحت فشار قرار نمی دهند و بعضی اوقات برخی از این گروه ها سکوت اختیار می کنند.
برخی از اعضای فتح رفتارهای ددمنشانه سرویس های امنیتی را رد و این رفتارها را یک خطر برای آینده فتح و جامعه فلسطین قلمداد می کنند، ولی تعداد این افراد بسیار اندک است و برگ برنده و اهرم فشار کافی ندارند و از رهبران گروه های فلسطینی وابسته به سازمان آزادی بخش فلسطین خواسته می شود تا در این زمینه دست به تلاش های گسترده ای بزنند و فریاد برآورند و محمود عباس را نصحیت کنند.
جنبش فتح ششمین کنگره خود را در شهر بیت لحم برگزار کرد، برپایی این کنگره در این شهر از منظر شما چه پیامی داشت؟
نخست اینکه این کنگره یک مسئله داخلی است و پس از گذشت 20 سال برگزار شد و برگزاری آن با موافقت مقامات محلی و بین المللی صورت گرفت و اسراییل با برپایی این کنفرانس در شهر بیت لحم موافقت کرد و به شماری از اعضای این جنبش که در خارج به سر می برند مجوز حضور در این کنفرانس را داد، ولی از طرفی دیگر شماری از اعضای موثر و پایه گذار فتح با برپایی این کنفرانس در بیت لحم و دریافت مجوز حضور در این کنگره مخالفت کردند و آن را یک عیب دانستند و اعلام کردند که این کنگره اساسا با اهداف و برنامه های جنبش رهایی بخش که عنوان فتح به آن اطلاق می شود، تضاد دارد.
این کنفرانس در حالی برگزار شد که شاهد یک سری اختلافات داخلی بودیم و برخی شخصیت های وزین و تاثیر گذار فتح پیرامون تحریف خواسته ها و ساخت و پاخت ها و تخلفات سنگین سخن بر زبان جاری ساختند.
احمد قریع نتایج انتخابات را نپذیرفت و به طور کلی انتخابات را زیر سوال برد و طیب عبدالرحیم موفق به بازشماری آراء شد. تحلیلگران بر این باورند که ابومازن و لیست او در این انتخابات پیروز شد و رقبایشان شکست خوردند و اکنون ابومازن افسار قدرت فتح را به دست گرفته است و برخی ها می گویند که راه تداوم مذاکره با اسراییل به روی ابومازن باز است.
آنچه برای ملت فلسطین حائز اهمیت است برنامه ها و سیاست های جنبش فتح است اینکه تا کی می خواهیم به مذاکرات بیهوده با اسراییل ادامه دهیم؟ تا کی می خواهیم تحت سلطه و حاکمیت دایتون باشیم؟ تا کی این شکاف و بحران داخلی ادامه پیدا می کند؟ و چگونه قدس را از چنگال صهیونیست ها رهایی می بخشیم و به مقاومت خود با دشمن صهیونیستی ادامه می دهیم؟
حماس برای به ثمر نشستن گفت و گوی ملی عزمی راسخ دارد و برای گفت و گو با اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح آمادگی دارد و سد راه هیچ کس نمی شود و مهم این است که اعضای جدید این کمیته نیز در این زمینه عزمی راسخ داشته باشند و نسبت به محمود عباس پیشدستی کنند، چرا که عباس فاقد اراده گفت و گوی ملی موفقیت آمیز است، بلکه خواهان یک گفت و گوی بیهوده در جهت تحقق اهدافش از جمله سلطه جویی بر فتح از طریق تهدید حماس است.
حماس نماینده نیمی از ملت فلسطین است و هیچ کس یارای نادیده انگاشتن این جنبش را ندارد و دور بعدی گفت و گوی ملی به زودی انجام می گیرد و هدف عمده به ثمر نشستن گفت و گوی ملی است و بحران و شکاف داخلی زائیده حاکمیت حماس بر غزه نیست، بلکه مولود اسلو و لجاجت ورزی فتح با مشارکت سیاسی و کودتا علیه مشروعیت است.