به دنبال ترور محمود مبحوح يكی از بنيانگذاران گردان های شهيد عزالدين قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی “حماس”، مائير داگان رئيس سرويس های اطلاعات برون مرزی رژيم صهيونيستی به جمع خون آشام ترين سران صهيونيست پيوست و محبوبيت عظيمی در تاريخ دولت عبری به دست آورد.
به رغم عدم اعتراف رسمی اسرائيل به ترور مبحوح، ولی وزيران رژيم صهيونيستی از تز خون آشامانه داگان و تلاش وی در راستای حذف تمامی مخالفان دولت عبری تمجيد كردند.
رسانه های صهيونيستی برای توجيه ترور مبحوح بهانه هایی برای مبحوح تراشيدند؛ به گونه ای كه روزنامه عبری زبان “يديعوت آهارانوت” نوشت كه مبحوح يكی از پايه گذاران شاخه نظامی حماس در دوره انتفاضه نخست بود.
در بخش ديگر روزنامه آمده است كه مبحوح يكی از عوامل عمده در طراحی و اجرای عمليات ربودن “آوی سسبورتاس” و “ايلان سعدون” از نظاميان صهيونيست در سال 1989 به هنگام عزيمت شان به خانه های خود به شمار می رود.
اين روزنامه يادآور شد كه ارتش اسرائيل و سرويس های اطلاعات آن از زمانی كه متوجه شدند مبحوح در اين عمليات دست داشت او را تحت تعقيب قرار دادند و خانه اش را در غزه ويران كردند و نزديك بود كه در يكی از فرودگاه ها او را بازداشت كنند كه به صحرای سيناء مصر گريخت و از آنجا به ليبی و از ليبی به سودان رفت و سپس در دمشق ـ پايتخت سوريه ـ مستقر شد.
داگان از زمان تصدی رياست موساد در سال 2002 موفق شد اقدامات تروريستی را در خارج پس از سال ها توقف اين اقدامات در پی ترور نافرجام خالد مشعل رئيس دفتر سياسی حماس در امان ـ پايتخت اردن ـ از سر بگيرد.
شايد اين موفقيت خونين داگان يكی از علل تمديد مدت رياست وی به مدت دو سال و سپس به مدت يك سال باشد.
سلسله ناكامی های موساد كه در سال 1951 تاسيس شد
در ژوئيه سال 1973 عناصر موساد يك اشتباه بزرگ را مرتكب شدند و آن اينكه در گردشگاه “ليليهامر” نروژ يك كارسون مراكشی را ترور كردند و اين عناصر گمان می كردند كه وی ابوحسن سلامه از مسئولان فلسطينی در سازمان “ايلول سياه” است و پس از اين اقدام مسئولان نروژی تعدادی از اين مزدوران را دستگير و به 3 سال زندان محكوم كردند.
در اوت سال 1973 ارائه اطلاعات نادرست از سوی موساد باعث شد كه يك جنگنده صهيونيستی جلوی يك هواپيمای مسافربری ليبيايی را بگيرد و آن را مجبور به فرود در تل آويو كند. بر پايه اين اطلاعات نادرست جرج حبش رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطين در اين هواپيما حضور داشت كه بعدها مشخص شد كه در ميان مسافران اين هواپيما هيچ يك از مسئولان مقاومت فلسطين حضور ندارد كه اين مسئله يك جنجال عظيم را در اسرائيل به بار آورد.
در نوامبر سال 1985 مسئولان آمريكايی “جانثان بولارد” يهودی آمريكايی را به اتهام جاسوسی برای اسرائيل بازداشت كردند. وی به حكم مهندس بودنش در نيروی دريايی آمريكا اسناد و مدارك محرمانه را در اختيار سرويس های اطلاعات اسرائيل قرار میداد و به همين خاطر دادگاه آمريكايی در سال 1987 بولارد را به حبس ابد محكوم كرد و در نيمه دهه نود اسرائيل به اين متهم تابعيت اسرائيلی داد تا از اين طريق مسئولان آمريكايی را به منظور آزادیش تحت فشار قرار دهد.
در آوريل سال 1991 پليس قبرص 4 عامل موساد را به هنگام كار گذاشتن دستگاه شنود در سفارت ايران در نيكوسيا دستگير كردند و پس از دو هفته مقامات قبرصی آنان را به قيد وثيقه و در چارچوب توافق با تل آويو آزاد كردند.
در ژانويه سال 1997 مسئولان صهيونيستی “يهودا جيل” جاسوس برجسته موساد را به اتهام ارائه گزارش های نادرست و ساختگی مبنی بر تصميم سوريه برای حمله به اسرائيل بازداشت كردند. اين گزارش های نادرست اسرائيل و سوريه را در اوايل دهه نود دوبار تا آستانه جنگ پيش برد كه يكی در تابستان سال 1996 بود. اين مسئله يك رسوايی عظيم برای موساد به بار آورد.
در بيست و پنجم ماه سپتامبر سال 1997 يكی از برجسته ترين ناكامی موساد در امان ـ پايتخت اردن ـ صورت گرفت. دو تن از جاسوسان موساد يك ماده سمی را به خالد مشعل رئيس دفتر سياسی حماس تزريق كردند؛ به گونه ای كه وی به كما رفت، ولی اين اقدام تروريستی لو رفت و اين دو جاسوس دستگير شدند كه اين يك مسئله خشم ملك حسين بن طلال را برانگخيت و پس از معذرت خواهی اسرائيل از اردن اين دو مزدور در قبال آزادی شيخ احمد ياسين رهبر روحانی حماس و ارائه پادزهر آزاد شدند.
آخرين ناكامی موساد در تاريخ 7 فوريه سال 1998 بود كه يك گروه از مزدوران موساد در جريان اجرای عمليات جاسوسی ويژه در شهر بيرن در جريان كار گذاشتن دستگاه شنودی در آپارتمان يك شهروند لبنانی تبار كه به ارتباط و همكاری با حزب الله لبنان متهم شده بود، لو رفتند و مسئولان سوئيسی اين مزدوران را دستگير كردند.