شنبه 10/می/2025

عروج ملكوتی‌ علامه شريف پس از 70 سال مجاهدت و تبليغ

دوشنبه 8-مارس-2010

دكتر علی شريف ملقب به “ابوعلا” يكی‌ از دانشمندان پرآوازه فلسطين‌ و رهبران جماعت اخوان المسلمين بامداد روز شنبه 13/2/2010 پس از عمری مجاهدت و تبليغ و علم آموزی و رشادت آفرينی در اثر يك بيماری جان به جان آفرين تسليم كرد؛ مجاهد فرزانه ای‌ كه همواره آرزو می‌كرد بسان پدر و فرزندش شربت شهادت را بنوشد.

شركت كنندگان در مراسم تشييع پيكر پاك اين اسوه مبارزه كه اسماعيل هنيه نخست وزير مردمی‌ فلسطين در آن نيز شرف حضور داشت زبان به وصف نيك سيرتی و مواضع شجاعانه اين رهبر فقيد گشوده بودند.

مصطفی‌ صواف از نويسندگان و چهره های رسانه ای‌ فلسطين می‌گويد:«اين دانشمند والا مقام دارای ديدگاه هایی بود كه به مذاق بسياری‌ از افراد خوش نمی‌آمد، ولی صاحب يك نگرش درست بود و همواره مواضع اصيلی‌ را بيان می‌نمود و از عزم و اراده پولادينی برخوردار بود و در دفاع از حق با كسی‌ تسامح نمی‌كرد.»

اين رهبر فلسطينی در طول دوران مبارزاتش از گزند ناجوانمردی‌ های‌ جنبش فتح در امان نماند و اين جنبش بارها او را به خاطر موضع گيری‌ های‌ حقمدارانه اش و فتواهایش در خصوص مسائل مختلف بازداشت كردند؛ فتواهايی كه بايد گفت حكم احكام دينی‌ را داشت، حتی يك بار نيز گروهی‌ از عناصر غوغا سالار فتح او را ربودند.

خبرنگار مركز اطلاع‌رسانی‌ فلسطين به خانه اين مرحوم رفت، به گونه ای كه خانواده اش در فراق اين چهره مبارز عزا و ماتم گرفته بود. اين مرحوم يگانه فرزند پدر مرحومش شيخ عمر الشريف بود كه در رويارويی‌ با شهرك نشينان صهيونيست به شهادت رسيد. وی‌ همچنين تنها فرزندش علاء را نيز در راه حق و نيل به اقتدار و آزادی‌ تقديم كرد و اين حادثه زمانی‌ رخ داد كه جنگنده های‌ صهيونيستی احمد جعبری‌ از فرماندهان گردان های‌ شهيد عزالدين قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی‌ “حماس” را در سال 2003 ميلادی‌ هدف حملات موشكی‌ خود قرار دادند. 

گروهك های‌ مسلح وابسته به جنبش فتح قبل از رخدادهای ژوئن سال 2007 او را ربودند. يك بار نيز از اقدام تروريستی جان سالم به در برد و آن زمانی‌ بود كه اين گروهك ها يك بمب را در مقابل خانه اش در محله الصبره منفجر كردند.

ام علاء همسر اين عالم فقيد می‌گويد كه مرحوم از چشمه پر فيض علم و معرفت بهره برد و همواره به چندين كشور عربی رفت و آمد می‌‌كرد تا اين كه در ليبی‌ رحل اقامت انداخت و در آنجا صاحب يگانه فرزندش علاء شد كه در جريان بمباران شهر غزه به شهادت رسيد و دكتر شريف به نوار غزه بازگشت و در سال 1984 در دانشگاه اسلامی‌ غزه مشغول تدريس شد.

وی‌ زمانی‌ كه در خارج از فلسطين به سر می‌برد در چندين دانشگاه عربستان و اردن به تدريس مشغول بود و صاحب چندين مقاله و كتاب است كه اين مقالات در مجلات و روزنامه های‌ عربی‌ منتشر شده است.

مواضع جهادی‌

به گفته منابع مختلف، علامه شريف يكی‌ از رهبران جماعت اخوان المسلمين و اعضای‌ نخستين جنبش مقاومت اسلامی “حماس” و از مخالفان سر سخت توافقنامه اسلو بود و همواره خيانت پيشگی‌ را به باد انتقاد و محكوميت می‌گرفت كه در پی همين انتقادات بازداشت شد كه آخرين بار پس از اجرای طرح ضربتی امنيتی به دست يگ گروه از سوداگران مرگ كه جنبش فتح آنها را در خيابان های‌ غزه مستقر كرده بود، بازداشت شد.

حمل اسلحه

از جمله مواضع جاودان اين رادمرد اين كه با آغاز انتفاضه نخست فلسطين در حالی‌ كه بحران اسلحه بود ناگهان تعدادی‌ از جوانان مبارز ديدند كه اين شيخ سپيد موی‌ اسلحه بر دوش در مرزها نگهبانی‌ می‌دهد،‌اين شيخ جلوی‌ اين جوانان مبارز را گرفت و گفت كه خون شما از خون من رنگين تر نيست. همواره عبارت “پروردگارا به ما اخلاص و شهادت عنايت فرما” ورد زبانش بود.

با آغاز انتفاضه دوم سرويس های‌ امنيتی‌ تشكيلات خودگردان فلسطين كه از نوار غزه فرار كرده بودند درصد ربودن دكتر شريف برآمدند، ولی وی‌ در مقابل آنان ايستادگی‌ كرد و جوانان مسجد السلام يكپارچه به مقابله با اين متجاوزان برخاستند.

شيخ در آغاز دهه نود قرن گذشته در اردن به اتهام تشكيل يك سازمان مسلح تحت عنوان “سپاه محمد” جهت رويارويی‌ با دشمن صهيونيستی‌ بازداشت شد.

موضع گيری‌ ها و سخنان حكمت آموز

موضع گيری‌ های‌ زيبا و باشكوهش كه در شرايط كنونی نيز كاربرد دارد از مشخصه های ابوعلاء به شمار می‌رود. وی‌ نسبت به برپايی جلسات قرآن پس از نماز صبح در مسجد السلام اهتمام ويژه ای‌ داشت.

همسرش می‌گويد: مرحوم سعی‌ داشت حتی‌المقدور به سنت نبی‌ مكرم اسلام (ص)‌ پايبند باشد. وی‌ انسانی‌ آرام و خوش خلق و خوی بود و همواره مرا به تقوی‌ الهی‌ و اخلاص در كار سفارش می‌كرد.

وی‌ افزود كه آن مرحوم همواره حلال و حرام را در خوردن و آشاميدنش و خانواده مد نظر قرار می‌داد و اگر تصميم می‌گرفت كه به ديدار كسی‌ برود و نسبت به مال آن فرد شك می‌كرد با دهن روزه می‌ رفت و اگر كسی‌ هديه ای‌ را برايش می‌آورد و احساس می‌ كرد در آن شبهه ای‌ وجود دارد هرگز نمی‌گذاشت آن هديه در خانه باقی‌ بماند و همواره ترجيج می‌ داد كه از مال شخصی‌ خودش عيش و نوش كند.

وی‌ در خصوص واكنش شوهر فرزانه اش به محاصره می‌گويد:«محاصره بيش از بيماری‌ او را رنج می‌داد و همواره ستمگران را نفرين می‌كرد و می‌گفت كه اين محاصره حرام است و ما اكنون مثل اصحاب اخدود هستيم، ولی اكنون بر روی‌ زمين كشته می‌شويم،‌چرا كه به خداوند متعال ايمان داريم در مسير جهاد و مقاومت حركت می‌كنيم.»

 وی‌ در مورد آشتی‌ ملی‌ می‌گفت :«اگر از فرامين خداوند پيروی‌ كنند بهترين آشتی‌ خواهد بود و اگر از اصول عدول كنند هيچ آشتی‌ در كار نخواهد بود.»

فقط با مسلمانان خوش اخلاق نبود، بلكه با هر آشنا و غريبه ای‌ خوش اخلاق بود، وی‌ حتی‌ يك همسايه مسيحی‌ داشت كه به نحو احسن با او خوش رفتاری‌ می‌كرد، به نحوی‌ كه دخترش فاطمه الزهراء می‌گويد:« همسايه شان يك مرد سالخورده بود و به تنهایی‌ زندگی‌ می‌كرد و زمانی‌ كه بچه ها او را اذيت می‌كردند و برای‌ او مزاحمت ايجاد می‌كردند به آنان می‌گفت كه الان ابوعلاء را صدا می كنم و به محض اين كه بچه ها نام او را می‌شنيدند دست از آزار و اذيت اين پيرمرد بر می‌داشتند.»

عروج ملكوتی‌ مبلغ خداجو

دكتر علی‌ شريف به يك بيماری‌ مزمن مبتلا شد، به گونه ای‌ در اثر آن بسيار لاغر شد و مدت بيماری اش چندان طول نكشيد تا اين كه بامداد روز شنبه 13/2/2010 در سن 70 سالگی‌ ندای‌ حق را لبيك گفت و يك گنجينه ارزشمندی‌ از علم و دانش و مواضعی را از خود به يادگار گذاشت؛ مواضعی‌ كه نزديكان و آشنايانش هرگز آنها را فراموش نخواهند كرد.

لینک کوتاه:

کپی شد