خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین “حماس” با تاکید بر اینکه آشتی ملی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، خاطرنشان ساخت که کمیته چهارجانبه مانع اصلی در مسیر تحقق آشتی ملی به شمار می رود.
متن کامل گفتگوی خالد مشعل با خبرنگار روزنامه الوطن، چاپ عربستان سعودی برای اطلاع خوانندگان عزیز فارسی زبان ترجمه شده و از نظر می گذرد:
س: آقای مشعل به عنوان اولین سوال بفرمایید که کار آشتی ملی میان حماس و تشکیلات خودگردان در کرانه باختری به کجا رسید؟
ج: متاسفانه باید عرض کنم که موضوع آشتی ملی امروز با سدی به نام دخالت بیگانگان و وتوی آمریکا رو به رو است. میشل، فرستاده ویژه آمریکا به دوستان مصری و برادران مان در تشکیلات خودگردان اعلام کرده است که انجام آشتی در گرو موافقت حماس با شروط کمیته چهارجانبه می باشد و گروه های فلسطینی حق دخالت در این خصوص را ندارند و این آمریکا است که در این باره تصمیم می گیرد. البته حقیقتی را که بنده خدمت تان بیان کردم، هرگز برگرفته از یک تحلیل نیست ؛ بلکه اطلاعاتی در دست است که صد در صد این موضوع را تایید می کند.
س: آیا نمی توان سد وتوی آمریکا را با تفاهم داخلی در فلسطین و نیز حمایت طرف های عربی شکست؟
ج: حتما همین طور است. آشتی یک ضرورت و شکاف موجود یک حالت استثنائی و غیر عادی می باشد که البته نباید رخ می داد ؛ ولی برخی ها با زیر پا گذاشتن توافقات مکه که حماس خالصانه در جهت اجرای آن می کوشید، باعث این وضعیت شدند. به هر حال، توافق نامه مکه ـ در آن برهه ـ به مذاق آمریکایی ها و دیگر طرف های منطقه ای خوش نیامد و به دنبال آن، شکاف داخلی سال 2007 پیش آمد که نتیجه مستقیم زیر پا گذاشتن توافقات مکه از سوی طرف مقابل بود. ما از اختلاف داخلی موجود و نیز پیامدهای آن رنج برده و می بریم. تاکید می کنم که آشتی ملی یک ضرورت است و طرف های عربی می توانند با پشتیبانی خود از آشتی میان گروه های فلسطینی، راه را بر روی هر گونه دخالت خارجی ببند.
در سال گذشته، گفتگوهایی با حضور حماس و فتح در قاهره انجام گرفت که نتایج مهمی را به دنبال داشت و در مرز امضای توافق نامه آشتی قرار داشتیم ؛ ولی در لحظات واپسین، مصر طرح پیشنهادی خود را تغییر داد به گونه ای که هیچ همخوانی میان توافقات انجام گرفته با بندهای مختلف و البته مهم این طرح در خصوص بازسازی دستگاه های امنیتی، انتخابات و نیز اصلاح ساختار سازمان آزادیبخش وجود نداشت که این امر باعث توقف روند آشتی ملی شد و از آن زمان به این نکته پی بردیم که دلیل اصلی تداوم وضعیت موجود، دخالت های آمریکا است.
ما معتقدیم که اولویت اصلی آمریکایی ها از سرگیری مذاکرات میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی است و هرگز نمی خواهند رئیس این تشکیلات خود را در مورد آشتی با حماس یا دیگر گروه های فلسطینی مقید بداند. آنها در پی آن هستند که مذاکرات مذکور با کمترین شروط ممکن انجام گیرد.
س: برخی ها بر خلاف آنچه شما می فرمایید، مدعی هستند که حماس توافق نامه مکه را به دستور ایران و تحت فشار این کشور زیر پا گذاشته است ؛ زیرا این کشور در پی جلوگیری از نقش آفرینی عرب ها و عربستان در قضیه فلسطین می باشد. نظر خود را در این خصوص بفرمایید.
ج: این حرف به چندین دلیل مختلف رد شده است. اول اینکه ایران هرگز گامی را بر علیه آشتی ملی بر نمی دارد ؛ بلکه در پی تحقق این امر می باشد. دوم اینکه حماس به هیچ طرفی در این کره خاکی اجازه نمی دهد که در موضوع آشتی ملی دخالت نماید. حماس به هیچ وجه امر و نهی را از کسی نمی پذیرد ؛ بلکه در تصمیم گیری های خود کاملا مستقل عمل می کند و مسائل ملی را در نظر دارد. جنبش نمی گذارد طرف دیگری به جایش تصمیم گیری کند. سوم اینکه بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های غربی، این ژنرال کیت دایتون آمریکایی بود که با همکاری طرف های معلوم الحال فلسطینی در جهت نابودی توافق نامه مکه و اضمحلال آن تلاش کرد ؛ زیرا توافق نامه مذکور هرگز به مذاق دولت آمریکا خوش نیامد و دلیلش نیز آن بود که ملک عبدالله بن عبدالعزیز هیچ مشورتی با کاخ سفید در این خصوص نکرده بود. ضمنا طرف هایی در منطقه هستند که هرگز نمی خواهند توافقی میان گروه های فلسطینی ـ آن هم با نظارت عربستان ـ محقق شود و به همین خاطر کودتاگران به فرماندهی ژنرال کیت دایتون آمریکایی به زیر پا گذاشتن توافق نامه مذکور دست زدند. بنده به مسئولان عربستانی گفتم که چطور یک فرد (منظور حماس) می تواند علیه خودش کودتا کند؟! توافق نامه مکه علاوه بر آنکه مانع از خونریزی و کشتار داخلی در فلسطین می شد، به تشکیل دولت وحدتی می انجامید که ریاست آن را حماس به عهده داشت. سوال اینجاست که چگونه حماس ـ همان طور که برخی ها مدعی هستند ـ علیه خودش دست به کودتا بزند؟!
س: برخی ها بر این باورند که حماس به خاطر عشق به قدرت، در مسیر تحقق آشتی ملی سنگ اندازی می کند؟
ج: چنین اتهامی (عشق به قدرت) را تنها به گروهی می توان نسبت داد که با استفاده از شیوه های دیکتاتورمنشانه، پرداخت بهای سنگین سیاسی به طرف های خارجی و تلاش برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به آمریکا قدرت را کسب می کند و بر اساس اصل “هدف وسیله را توجیه می کند” عمل می نماید. این در حالی است که حماس هرگز مصداق این موضوع نیست ؛ بلکه از طریق صندوق های رای و انتخاباتی دموکراتیک قدرت را به دست گرفته و این جامعه جهانی است که حاضر به پذیرش نتایج این انتخابات نیست و به همین خاطر، هرگز کسی نمی تواند چنین اتهامی را به حماس نسبت دهد.
موضع حماس هیچ ارتباطی با عشق به قدرت ندارد ؛ بلکه جنبش خود را در مورد رسالت ها و وظایف خویش متعهد می داند. حماس در حالی قدرت را در دست گرفت که همچنان به عنوان یک گروه مبارز فعالیت داشت و در جهت اصلاحات می کوشید. در واقع، حماس در قبل و بعد از پیروزی در انتخابات، هرگز از اصول و آرمان های ملی از جمله آزادسازی اراضی فلسطینی، حق بازگشت، قدس و مقاومت دست نکشیده است.
س: اجازه بدهید تا دوباره به موضوع آشتی ملی باز گردیم. پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای عربی در لیبی، تلاش هایی در این جهت صورت گرفت و حرف و حدیث هایی نیز در خصوص طرح پیشنهادی قطر جهت آشتی ملی مطرح بود تا جایی که گفته می شد این طرح با تایید عربستان و نیز موافقت حماس نیز همراه شده و قرار است که برای الحاق به طرح پیشنهادی قاهره، تقدیم مصری ها شود. برای ما بفرمایید که نتیجه این تلاش ها در نهایت به کجا رسید؟
ج: اندکی پیش از برگزاری نشست سران کشورهای عربی در شهر سرت، تحرکاتی از سوی جهان عرب به ویژه قطر و سوریه و نیز برادران لیبیایی ـ به این اعتبار که میزبان این نشست هستند ـ صورت گرفت که البته با تلاش های دوستان عربستانی، ترک، عمانی و نیز دیگر کشورهای عربی که با آنها در ارتباط بودیم، همراه شد. پیشنهادی که در این میان از سوی جهان عرب مطرح شد، این بود که حماس ملاحظات خود را در مورد طرح پیشنهادی مصر مطرح نماید و این ملاحظات به طرح مذکور ملحق شود و به عنوان جزئی جداناپذیر از آن اعلام گردد و بعد از آن نیز حماس، فتح و تمامی گروه ها و شخصیت های فلسطینی نیز این طرح را به امضا برسانند تا برون رفت لازم برای مانع پیش روی تحقق آشتی ملی فراهم گردد. ما از این پیشنهاد استقبال کردیم ؛ ولی متاسفانه تلاش های شایان تقدیر کشورهای عربی با یک مانع جدی رو به رو و اعلام شد که پذیرش این ملاحظات تنها در صورتی امکان پذیر است که حماس به برخی شروط سیاسی خاص تن در دهد. این شروط همسوی با شروط کمیته چهارجانبه و در راس آن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است که البته ما این موضوع را رد کردیم.
س: برای ما از محتوای این شروط بگویید؟
ج: شروطی که نتیجه اجرای آن از نظر سیاسی چیزی جز به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس نبود. شروط مطرح شده ـ همان طور که عرض کردم ـ در راستای شروط کمیته چهارجانبه بود که البته ما با این امر مخالفت کردیم و این دلیل اصلی توقف روند آشتی ملی است.
س: بعد از اجلاس لیبی، آیا باز هم تلاش ها برای تحقق آشتی ملی ادامه دارد ؛ به ویژه بعد از دیدار اخیری که جنابعالی با عمر موسی، دبیر کل اتحادیه عرب داشتید؟
ج: در دیداری که با آقای عمر موسی داشتیم، به بحث و تبادل نظر در خصوص مسئله آشتی ملی پرداختیم و اعلام کردیم از هر گونه تلاشی که از سوی کشورهای عربی در راستای تحقق آشتی و نیز رفع موانع پیش روی این موضوع صورت بگیرد، استقبال می کنیم.
س: در دیداری که با آقای عمر موسی داشتید، ایشان چه پیشنهادی به شما دادند؟
ج: سفارش وی این بود که برای از بین بردن موانع فرا روی تحقق آشتی ملی بکوشیم و از برخی قضایا که مانع از موافقت با امضای طرح پیشنهادی مصر می شود، چشم بپوشیم. این در حالی است که ما از همان آغاز در پی گذار از موانع بودیم ؛ ولی مسئله تنها یک خط یا چند کلمه از طرح پیشنهادی مصر نیست و این دخالت های خارجی می باشد که باعث وضعیت کنونی شده است.
از سوی دیگر، ملاحظات مطرح شده از سوی حماس صرفا شکایت از برخی عبارت ها و جملات نیست ؛ بلکه مسائلی محوری و بنیادی در این میان مطرح است. اجازه بدهید که برای روشن تر شدن موضوع چند مثال خدمت تان عرض کنم. در موضوع انتخابات که موضوعی محوری به شمار می رود، کاملا طبیعی است که تمامی گروه ها در نظارت بر انتخابات مشارکت و توافق داشته باشند. در موضوع اصلاح سازمان آزادیبخش و نیز تعیین کادر رهبری موقت آن، قرار شد که این امر بر اساس توافقات 2005 قاهره باشد ؛ ولی تغییر و تعدیلی که در طرح مصر انجام شد، تاثیر منفی بر مشارکت و توافق میان گروه های مختلف فلسطینی داشت و حتی در موضوع اصلاح سازمان آزادیبخش، اصل بر آن بود که در مرحله انتقالی که مسئولیت سازمان بر عهده یک کادر رهبری موقت می باشد، باید در تصمیم گیری های سیاسی تمامی گروه ها حضور داشته باشند که دلیل آن نیز اهمیت و حساسیت این برهه می باشد ؛ اما وقتی که ساف مورد بازسازی قرار گرفت، دیگر به عنوان مرجعی مشترک برای تمامی گروه ها به شمار می رود.
در خصوص موضوع امنیت و بازسازی دستگاه های مسئول این امر باید گفت که بر اساس توافق، باید هر گونه تصمیم گیری در این خصوص با مشارکت گروه های مختلف و از طریق کمیته عالی امنیت صورت گیرد. این کمیته وظیفه دارد سیاست های امنیتی کرانه باختری و نوار غزه را تعیین کند. ضمنا این کار باید بر اساس توافق صورت گیرد، تا تمامی گروه ها اجازه ابراز نظر و مشارکت در امور را داشته باشند.
پس اگر ما اعمال برخی ملاحظات را در مورد طرح پیشنهادی مصر را مطرح می کنیم، به خاطر آن است که این تعدیلات تضمین کننده مشارکت تمامی گروه ها در تصمیم گیری های سیاسی، موضوع امنیت، مسئله انتخابات و نظارت بر آن می باشد.
س: پیش از دیدار با آقای عمر موسی، سفری به دوحه داشتید. آیا این سفر نیز در چارچوب تلاش برای تحقق آشتی ملی بوده است؟
ج: سفر ما به دوحه بعد از اجلاس لیبی و در چارچوب پیگیری تلاش های عربی صورت گرفته در عرصه های مختلف بود. اولین مورد تحقق آشتی ملی، دومین مورد رفع محاصره غزه و بازگشایی گذرگاه ها جهت بازسازی ویرانه های جنگ غزه، سومین مورد قدس و خطرات ناشی از اقدامات جنایتکارانه صهیونیست ها در این شهر و چهارمین مورد نیز موضع سیاسی فلسطینی ها و عرب ها در پرتو خودسری های بنیامین نتانیاهو بود و همان طور که می دانید دولت راستگرای نتانیاهو هیچ اعتقادی به صلح ندارد و تنها به درگیری و جنگ می اندیشد و این امر می طلبد که عرب ها در گزینه های سیاسی خودشان در قبال این رژیم تجدید نظر کنند ؛ زیرا اقدامات امروز اشغالگران قدس می تواند منطقه را به سمت یک جنگ تمام عیار بکشاند که البته مسئولیت آن نیز به عهده صهیونیست ها می باشد.
س: برخی ها مدعی هستند که شما از قطر تقاضای کمک مالی به نوار غزه و نیز تداوم روند حمایت این کشور از دولت حماس شده اید. در این باره توضیح دهید.
ج: این یک موضوع کاملا متفاوت است که البته گفتگو درباره آن میان دولت و برادران قطری جریان دارد. چیزی که ما می گوییم، این است که یک و نیم میلیون انسان امروز در نوار غزه محاصره شده اند و هرگز نباید اجازه داد تا این اوضاع دشوار انسانی در این منطقه ادامه یابد. این وظیفه جهان عرب و اسلام است که برای شکستن سد محاصره نوار غزه بکوشد. ما به این نکته ایمان داریم که عرب ها توان پایان بخشیدن به محاصره کنونی را دارند و هیچ نیازی به دریافت چراغ سبز از بیگانگان ندارند. به نظر بنده، عبارتی که امیر قطر جناب آقای شیخ حمد بن خلیفه در اجلاس لیبی درباره موضوع محاصره بیان داشتند، حائز اهمیتی بسیار است. ایشان ابراز داشتند: “چه کسی باور می کند که ما عرب ها توان رفع محاصره نوار غزه را نداریم و حال آنکه این حق برادران مان در غزه است که از امت عربی تقاضای رفع محاصره، باز کردن گذرگاه ها و پشتیبانی را داشته باشند. دولت جناب آقای اسماعیل هنیه امروز وظیفه حمایت از سی هزار خانواده که سرپرست های آن کارمند این دولت هستند، را بر عهده دارد. به نظر بنده، پرداختن حقوق آنان صرفا وظیفه دولت ایشان نیست ؛ بلکه ما عرب ها نیز در این زمینه مسئولیت داریم.
س: پیش از سفرتان به دوحه و پیش از برگزاری اجلاس سران عرب در سرت، دیداری غیر علنی از عربستان داشتید و طی آن با سعود فیصل، وزیر امور خارجه این کشور ملاقات کردید. برای ما از اهداف این سفر بگویید.
ج: بله! بنده سفری به ریاض داشتم و با آقای سعود فیصل نیز دیدار کردم. این سفر نیز در چارچوب همان سفرهایی بود که پیش از این، به تفصیل در مورد اهداف آن سخن گفتم. یکی از این اهداف ترغیب جهان عرب برای تلاش هر چه بیشتر جهت تحقق آشتی ملی بود. عربستان به همراه دیگر کشورها در این زمینه (آشتی گروه های فلسطینی) تلاش می کند. امید ما این بود که این تلاش ها پیش از اجلاس و یا در حین آن به نتیجه برسد که متاسفانه این موفقیت حاصل نشد.
س: سوالی که برای بنده پیش آمده است، درباره سفر پیشین شما به عربستان است که در آن با شماری از چهره های دینی سلفی دیدار کردید که از آن جمله می توان به شیخ ناصر العمر اشاره کرد. هدف از این دیدار چه بود؟
ج: ما به هر کشوری که می رویم، با مسئولان آن دیدار می کنیم و از ملاقات با چهره ها و شخصیت های مختلف ـ با هر گرایش مذهبی و سیاسی ـ که از ما دعوت به عمل می آورند، استقبال می کنیم و به همین خاطر با گروه های مختلف اسلامی، ملی گرا، ناسیونالیست و نیز اصحاب رسانه دیدار می نماییم که البته همه اینها با هدف تشریح ابعاد مختلف قضیه فلسطین، آخرین تحولات مربوط به آن و نیز رنج ها و محنت های ملت ستمدیده مان صورت می گیرد.
س: برخی ها معتقدند که دیدار شما با این چهره مذهبی عربستانی، به نوعی اطمینان دادن به جریان سلفی است در مورد اینکه حماس در روابط خود با ایران مرزهایی را قائل است که هرگز آن فراتر نمی رود.
ج: متاسفانه باید عرض کنم مغلطه های بسیاری در این باره صورت می گیرد که البته طرح آنها نیز هیچ توجیه عقلانی ندارد. به هر حال، برخی ها دوست دارند که همیشه در آتش مسائلی از این قبیل بدمند تا شکاف موجود در جهان اسلام همچنان باقی بماند و تثبیت شود. موضع ما کاملا شفاف و روشن است و ما در دیدارهای خود با تمامی طرف ها آن را اعلام و تاکید کردیم که هدف مان وحدت امت عربی و اسلامی است و تفاوتی نمی کند که شیعه یا سنی، عرب یا غیر عرب باشند. با وجود آنکه کاملا تفاوت ها و اختلافات مذهبی، قومی و نژادی موجود را درک می کنیم ؛ ولی مهم برای ما وحدت امت اسلامی و عربی است. ضمنا بیان اینکه ما این اختلافات و تفاوت ها را درک می کنیم، به این معنا نیست که در جهت تعمیق این اختلافات بکوشیم.
موضوع بعدی این است که حل اختلافات تنها با گفتگو، همزیستی و تاکید بر مشترکات جهت مقابله با دشمنان دیرین امت اسلامی امکان پذیر است. درخواست بنده از مسلمانان این نیست که تفاوت ها را از بین ببرند ؛ چرا که این تفاوت ها یک واقعیت هستند. تقاضای ما این است که هر کدام از طرف ها به منافع و باورهای دیگری احترام بگذارد. موضوع بعدی این است که حماس به همگان اعلام داشته که وابسته به هیچ کشوری نیست و هرگز در جبهه های مختلف منطقه ای عضویت نداشته است. حماس یک جنبش فلسطینی می باشد که آرمانی برای خود دارد و از تمام عرب ها و مسلمانان می خواهد تا برای حمایت از این آرمان و نیز پشتیبانی از ملت فلسطین وارد عمل شوند.
س: حرف و حدیث هایی در مورد نفوذ گروه های رادیکال و وابسته به القاعده مطرح است. واقعیت امر چیست؟
ج: صحبت از حضور گروه های وابسته به القاعده در نوار غزه گزافه است ؛ ولی وجود برخی مجموعه های سلفی در این منطقه حقیقت دارد زیرا فلسطین نیز همچون دیگر کشورهای عربی و اسلامی از عرصه فکری کاملا بازی برخوردار است و هیچ کس اجازه ندارد تا افراد را در مورد باورهای شان تحت فشار بگذارد. به هر حال، آزادی اندیشه ایجاب می کند که هر انسانی حق انتخاب افکار و باورهای مخصوص به خود را داشته باشد ؛ البته مادامی که فرد در راستای باورهای خویش به اقدامی خلاف قانون دست نزند و از ابزار نظامی فقط برای مقابله با اشغالگران استفاده نماید. علاوه بر آنکه، ما در جنبش حماس به این اعتبار که یک تفکر میانه روی اسلامی را پیش گرفته ایم، برای گسترش میانه روی و اعتدال تلاش می کنیم ؛ زیرا معتقدیم که این امر با روح اسلام سازگاری دارد و شیوه نبی مکرم اسلام (صلوات الله علیه) است که البته این موضوع نیز از راهگذار گفتگو، رفتار شایسته و مناسب و نیز استفاده از راهکارهای مسالمت آمیز امکان پذیر می باشد.
س: در صحبت های خود اظهار داشتید که این سلاح ها و ادوات نظامی باید به سمت رژیم صهیونیستی نشانه رود و حال آنکه دولت حماس در نوار غزه چندی پیش به یکی از تیم های نظامی وابسته به گروهان های قدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی اجازه انجام عملیات را نداد و حال آنکه هدف شان به هلاکت رساندن شماری از نظامیان صهیونیست بود. چه پاسخی در این رابطه دارید؟
ج: اول اینکه دولت، حماس و حتی برادران مان در جنبش جهاد اسلامی توضیحات لازم را در این خصوص داده اند ؛ اما برای روشن تر شدن مسئله باید خدمت تان عرض کنم که تا زمان حضور اشغالگران در فلسطین، مقاومت حق مشروع ملت ما به شمار می رود ؛ ولی این حق برادران مان در دولت و گروه های مختلف فلسطینی است که در خصوص شیوه مدیریت مبارزه با اشغالگران تصمیم بگیرند.
وضعیت غزه امروز متفاوت از کرانه باختری است. صهیونیست ها امروز در داخل نوار غزه حضور ندارند ؛ بلکه حضورشان در مناطق اطراف آن است که البته این امر نیز حق اهالی این منطقه را در مبارزه با اشغالگران ساقط نمی کند ؛ زیرا مناطق حضور نظامیان رژیم غاصب عبری جزئی از مناطق تحت اشغال به شمار می رود ولی با این وجود، انسان باید با توجه به شرایط از این حق استفاده کند. متاسفانه باید عرض کنم که برخی ها تنها یک هدف را دنبال می نمایند و آن هم ایجاد هرج و مرج و ناامنی در مدیریت مبارزه است. برخی دیگر از افراد نیز با حمله موشکی خود به مناطق اشغالی تنها می خواهند این بهانه را به رژیم اشغالگر قدس بدهند تا به نوار غزه حمله کند. این دسته دوم به دنبال براندازی دولت حماس هستند و به همین خاطر، این حق ما است که از گزینه مبارزه به گونه ای استفاده کنیم که اهداف ملی مان را محقق سازد نه آنکه نتیجه عکس به دنبال داشته باشد.
س: حرف های شما باعث طرح این سوال در ذهن بنده می شود که آیا آتش بسی غیر علنی با رژیم صهیونیستی برقرار شده است و آیا گروه های مختلف فلسطینی در خصوص توقف روند حملات موشکی به توافق رسیده اند؟
ج: هیچ آتش بسی ـ اعم از علنی یا غیر علنی ـ در کار نیست و وضعیت موجود تصمیمی است که با توجه به شرایط کنونی اتخاذ شده است. اگر دشمن صهیونیستی دست به حمله بزند، پاسخش را خواهیم داد. در مورد حملات موشکی نیز باید خدمت تان عرض کنم اهالی نوار غزه ـ به ویژه بعد از جنگ اخیر غزه ـ دیگر این نکته را کاملا درک می کنند که استفاده از گزینه حمله موشکی در یک چارچوب خاصی انجام می گیرد که البته این موضوع طبیعی است.
س: موضع شما در جنبش حماس در قبال حملات موشکی چیست؟
ج: ما موافق مبارزه در تمامی اشکال آن از جمله حملات موشکی به اراضی اشغالی هستیم ؛ ولی هر کدام از اشکال مبارزه را باید در سیکل زمانی خاصی استفاده کرد. به هر حال خیلی فرق است میان آن طرفی که می گوید مقاومت باید با یک برنامه خاصی صورت گیرد و جلو رود، با آن طرفی که می گوید باید مقاومت خلع سلاح شده و از هر گونه فعالیت باز داشته شود و به عنوان یک جرم معرفی گردد یعنی همان اتفاقی که امروز در کرانه باختری در حال رخ دادن است و دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در آنجا با نظامیان صهیونیست برای بازداشت اعضای حماس، فتح، جهاد اسلامی و دیگر گروه های مبارز همکاری می کنند.
س: چندی پیش از امکان به اسارت گرفتن تعداد جدیدی از سربازان صهیونیست به منظور آزادی اسرای فلسطینی سخن گفتید. آیا عملا حماس از چنین توانایی برخوردار است؟
ج: گروهی که در به اسارت گرفتن گلعاد شالیت موفق عمل کرده است، دلیلی ندارد که در به اسارت گرفتن شماری دیگر از نظامیان صهیونیست ناکام بماند. گلعاد اولین اسیر نظامی ما نبوده و نخواهد بود. به اسارت گرفتن سربازان ارتش عبری ـ با وجود مشکلات و موانع بسیار ـ عملا امری ممکن می باشد. سوالی که در اینجا پیش می آید، آن است که مقاومت چرا دست به چنین کاری می زند؟ پاسخ کاملا روشن است. این رفتار صهیونیست ها است که گروه های مبارز را به سمت این کار سوق می دهد.
باید بدانید که آزادی بازداشت شدگان و اسرای فلسطینی در راس برنامه ها و اهداف ملت ما است. برخی اوقات تعداد اسرا به مرز یازده هزار نفر می رسد ؛ ولی تعدادشان در برهه کنونی هشت هزار نفر است. گروه های مختلفی از افراد بازداشت و سپس آزاد می شوند. به دیگر سخن، زندان های رژیم صهیونیستی در طول دهه های گذشته شاهد محبوس شدن صدها هزار فلسطینی بوده است یعنی تمامی خانواده ها از این امر لطمه خورده اند. در میان اسرا، شماری کودک، زن، سالمند و بیمار نیز دیده می شوند. برخی از افراد 33 سال از عمر خود را در زندان های صهیونیستی سر کرده اند که از آن جمله می توان به نائل برغوثی اشاره کرد. با توجه به تمامی آنچه گذشت، ملت فلسطین لحظه ای از تفکر درباره شیوه های آزادی این عزیزان نمی ایستد. ببینید که چگونه ملت ما از تمامی وسایل ـ چه از طریق مذاکره یا اعتراضات مسالمت آمیز و چه از راهگذار تظاهرات و طرح مسئله در رسانه ها و تاکید بر مفاد کنوانسیون چهارم ژنو ـ برای آزادی اسرا استفاده می کند ؛ ولی این اشغالگران قدس هستند که تمامی قوانین و درخواست ها برای رهایی اسرا را زیر پا می گذارد و با توجه به این موضوع، دیگر یک راهکار برای ما باقی می ماند که آن هم به اسارت گرفتن تعداد بیشتری از نظامیان صهیونیست می باشد.
در مورد گلعاد شلیت باید عرض کنم که نتانیاهو در انجام مبادله کارشکنی کرد. دولت آمریکا نیز از نتانیاهو خواسته بود تا با اجرای شروط مبادله مخالفت ورزد تا مبادا انجام مبادله باعث تقویت قدرت حماس و نیز تضعیف محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان شود که این موضوع را نائوم شالیت، پدر گلعاد در گفتگوهای خود بیان داشت و روزنامه های آلمانی نیز بر آن صحه گذاردند ؛ زیرا میانجیگران آلمانی مدیریت مرحله واپسین مذاکرات غیر مستقیم جهت مبادله اسرا را بر عهده داشتند.
س: این به معنای آن است که دیگر در زمینه مبادله اسرا با صهیونیست ها به بن بست رسیده اید؟
ج: تا این لحظه که خبر جدیدی نیست و روند کار متوقف می باشد.
س: آیا مذاکرات غیر مستقیم با حضور میانجیگران آلمانی کاملا متوقف شده است و ادامه ندارد؟
ج: تا این لحظه هیچ خبر جدیدی نیست.
س: روند یهودی سازی قدس شریف همچنان ادامه دارد و رژیم اشغالگر صهیونیستی تصمیم دارد که حدود هفتاد هزار فلسطینی را از کرانه باختری اخراج نماید. راهکار سیاسی شما برای مقابله با این اقدامات چیست؟
ج: سوال شما در بر گیرنده چندین موضوع است. در موضوع قدس باید عرض کنم که با توجه به تداوم روند یهودی سازی، تخریب محله های عربی، تغییر بافت جمعیتی، کوچاندن ده ها هزار تن از ساکنان عرب، عدم صدور مجوز ساخت برای آنان و اجبارشان به ترک منازل و خانه ها وضعیت این شهر وخیم و بحرانی است. صهیونیست ها تمامی این کارها را در چارچوب تحکیم سیطره خود بر قدس و خارج کردن آن از لیست موضوعات مورد مذاکره با طرف فلسطینی است. اشغالگران می خواهند طرف مذاکره کننده فلسطینی را در خصوص مسائلی همچون قدس، شهرک سازی، مرزهای 1967 و حق بازگشت در کار انجام شده قرار دهند و ضمن خلق واقعیت های جدید در این زمینه ها، آن را به طرف مقابل تحمیل نمایند. صهیونیست ها می خواهند تکلیف مسائل را پیش از آنکه در پشت میز مذاکره تعیین شود، در جهان واقع به نتیجه برساند. ضمنا چیزی که صهیونیست ها را به ادامه این روند ترغیب می کند ضعف طرف مذاکره کننده فلسطینی، عدم بهره مندی اش از برگه های قدرت و نیز خدمات مجانی است که تشکیلات خودگردان در چارچوب طرح نقشه راه و از طریق همکاری امنیتی خویش با نظامیان صهیونیست تقدیم تل آویو می نماید. از دیگر عوامل موثر در ترغیب اشغالگران می توان به ضعف موضع عرب ها و نیز عدم وجود فشارهای واقعی علیه صهیونیست ها اشاره کرد حتی آمریکا نیز از فشارهایی که به اشغالگران برای توقف روند شهرک سازی در قدس وارد آورده بود، عقب نشینی کرد که این امر باعث شد تا غاصبان قدس جرات لازم را برای بیان این مطلب به خود بدهند که وطن حقیقی فلسطینیان باید در اردن تشکیل شود. ابراز چنین نظری از سوی اشغالگران بسیار خطرناک است و به همین خاطر بود که بنده تاکید کردیم باید عرب ها در گزینه های خود تجدید نظر نمایند زیرا این طرف ضعیف نیست که می تواند صلح را بسازد ؛ بلکه این طرف های قدرتمند هستند که صلح را می سازند.
در خصوص تصمیم اشغالگران برای بیرون راندن هفتاد هزار فلسطینی یا بیشتر از کرانه باختری باید بگویم که این اقدام در راستای چندین هدف انجام می گیرد. اول در چارچوب موضع سنتی صهیونیست ها که می خواهند فلسطین را از وجود ساکنان اصلی اش خالی سازند.
دوم اینکه تل آویو می خواهد بگوید که حرف اول و آخر را خود در فلسطین می زند و تشکیلات خودگردان با وجود تمامی خدماتی که تقدیم آنها می کند، نمی تواند هیچ حرفی را در این زمینه بزند و جایی در تعیین سرنوشت مسئله فلسطین ندارد. امروز این صهیونیست ها هستند که در خصوص مسائل امنیتی در کرانه باختری تصمیم گیری می کنند.
سوم اینکه، اشغالگران با این اقدام خود در اندیشه تثبیت انفصال و شکاف موجود میان کرانه باختری و نوار غزه است گویی اینکه غزه هرگز جزئی از فلسطین نبوده و نیست و گویی اینجا دو رژیم جداگانه در کار هستند. پاسخی که می توان در این زمینه به صهیونیست ها داد، اتحاد و برقراری وحدت ملی است. باید در هنگام تحقق آشتی ملی، راه را برای شروط بیگانگان بست و به روند همکاری های امنیتی با دشمن خاتمه داد ؛ ضمن آنکه وظیفه داریم در گزینه های سیاسی خود تجدید نظر کنیم و از تمامی گزینه های قدرت استفاده نماییم. با وجود آنکه می دانم روزی تل آویو جنگ را به عرب ها تحمیل می کند، عرب ها را دعوت به اعلام جنگ با صهیونیست ها نمی کنم.
س: برخی مخالفان شما می گویند که حماس از حمایت مالی ایران برخوردار است و به همین خاطر، خود را در اجرای برنامه ها و اهداف این کشور وادار می بیند. توضیح خود را در این باره بفرمایید.
ج: برخی ها می خواهند حماس را به چیزی متهم کنند که خود تا خرخره گرفتار آن هستند. بله! ایران از ما حمایت می کند. بنده در رسانه ها و در دیدارهای خود با مسئولان عرب به این موضوع اشاره کردم ؛ ولی این حمایت مشروط نیست. ما هیچ گونه حمایت مشروط را از هیچ کشور یا طرفی در این کره خاکی نمی پذیریم. این حق ما به عنوان یک ملت تحت اشغال و نیز یک گروه مبارز آن است که از حمایت کشورهای عربی و اسلامی استفاده کنیم و هر کس که از ما حمایت می کند، تشکر نماییم و کسانی را که از این امر (حمایت و پشتیبانی از ملت فلسطین) امتناع می ورزند، سرزنش نماییم. برخی کشورهای عربی از ما حمایت می کنند و از آنها تشکر می کنیم. پرسش اینجاست که اگر حماس از حمایت طرف های مختلف بهره مند باشد، در مقابل برنامه های کدام طرف سر تسلیم فرود می آورد؟ بنده در همین جا تاکید می کنم که حماس جنبشی مستقل است.
س: برخی ها معتقدند حماس، حزب الله و جهاد اسلامی سرنیزه جبهه دمشق ـ تهران هستند. نظر شما در این باره چیست؟
ج: ما هرگز در هیچ جبهه منطقه ای عضویت نداشتیم. ما به دنبال مقابله با اشغالگران صهیونیستی هستیم و به هیچ وجه تن به شروط بیگانگان نمی دهیم و هیچ گونه چانه زنی را در خصوص حقوق ملی مان نمی پذیریم. این برای ما یک اصل است. ضمنا هر طرفی که قصد حمایت از ما را داشته باشد، از آن استقبال می کنیم.
س: در پرتو اختلاف موجود میان برخی کشورهای عربی و ایران، حماس در صف کدام یک می ایستد؟
ج: امروز وقتی که حماس حمایتی را از کشوری دریافت می دارد، می گویند که این جنبش وابسته و تابع آن کشور می باشد. سوال اینجاست: ما توافق نامه قاهره را در سال 2005 به امضا رسانیدیم. پس چرا کسی نگفت که حماس تن به خواست مصر داده و تابع قاهره می باشد؟ وقتی ما توافق نامه مکه را در سال 2007 به امضا رسانیدیم، چرا هیچ کسی نگفت که حماس تابع عربستان است؟ به نظر بنده، این حرف ها بی اساس می باشد و حتی ارزش بحث کردن را نیز ندارد. ما از همه امت عربی و اسلامی حمایت می کنیم. در خصوص پرسشی که مطرح فرموید، باید عرض کنم به اعتقاد بنده، اختلاف ـ به آن شکلی که شما صحبت می کنید ـ میان دو طرف وجود ندارد. شما به گونه ای حرف می زنید گویی جبهه ای وجود دارد که در یک طرف کشورهای عربی و در مقابل، ایران قرار دارد. به هر حال، اختلافات، حساسیت ها و نیز مسائل مورد اختلاف میان دو طرف وجود دارد که به نظر ما، می توان آنها را با تکیه بر گفتگو، ارتباط و نیز تاکید بر مشترکات حل کرد.
ما همچنین معتقدیم که همه باید به منافع یکدیگر احترام بگذارند و کشورهای منطقه نیز نباید فکر انجام اقدامی علیه ایران را به ذهن خود راه دهند. ما همه کشورهای مسلمان و همسایه هستیم. تاکید بر ما بر ضرورت ایجاد یک تصویر متوازن میان تمامی طرف های منطقه ای می باشد.
باور ما این است که باید مسائل را به دور از دخالت های خارجی حل کرد. نباید اجازه داد تا طرف های خارجی علیه ایران دست به حمله بزنند. هدف ما ایجاد توازن در روابط میان ایران و کشورهای همسایه می باشد و راهکار این مسئله آن است که عرب ها بپا خیزند و خود را به قدرت هایی در منطقه تبدیل کنند، قدرت هایی که به نفع ملت های خویش تلاش می کنند بدون آنکه راه خصومت با دیگر طرف های منطقه ای را در پیش گیرند. باید هدف همه نابودی دشمن اصلی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی باشد که در اندیشه نابودی ایران، سوریه، عربستان، مصر و تمامی کشورهای عربی است.
منبع: روزنامه الوطن، چاپ عربستان 28/4/2010