نشریه عبری “سیکور مموقاد” متخصص در امور سیاسی و راهبردی اخیراٌ پژوهشی را که توسط دو پژوهشگر به نام های الون لیوین و یوال بستان تهیه شده بود، منتشر کرد که در آن طرح ايجاد جنگی بین دولت های مسلمان آفریقا و دولت های مسیحی در منطقه شاخ آفریقا ترسیم شده است.
این دو پژوهشگر کوشیده اند که تئوری درگیری متأثر از جنبه های دینی و تسری و نفوذ از دیگر کشورها را مطرح سازند، اما جالب توجه اینکه هدف آنها از طرح این تئوری ترویج اندیشه “گسترش تروریسم” در دولت های مثل سودان و سومالی و استفاده از برخی از سازمان های اصول گرا در تعدادی از این کشورها به عنوان مرجعی برای پژوهش در زمینه عملیات های تروریستی بوده است.
در اين طرح آمده است كه سودان و سومالی سالهاست زمينه مستعدی برای صدور تروریسم به کشورهای دیگر در شرق آفریقا و نقاط مختلف قاره آفریقا هستند که دولت های مسیحی به ویژه اتیوپی، کنیا و اوگاندا و تا حدی رواندا و بروندی قربانیان این تروریسم محسوب می شوند. این رژیم قصد دارد که تغییراتی را در وضع کنونی ایجاد و به درگیری ها فیصله دهد، سپس آرزوی تشکیل دولت جدیدی در جنوب سودان را محقق سازد . آفریقا در آستانه شروع درگیری های جدیدی بین ائتلاف دولت های مسیحی طرفدار غرب و دولت های حمایت کننده تروریسم ( بر اساس این پژوهش) یعنی همان کشورهای اسلامی قرار دارند.
بنابر عقیده این دو کارشناس اسرائیلی ضرورت دارد که دولت های وابسته به ائتلاف مسیحی بر تلاش ها و توان خود به منظور مقابله با نفوذ سودان و شبه نظامیان اسلامی در سومالی بیفزایند.
نکات برجسته این پژوهش اسرائیلی
سودان کشوری است که با خطر آغاز جنگ بین شمال عربی و مسلمان و جنوب مسیحی روبروست، بدیهی است که ائتلاف مسیحیان خواهد کوشيد که از جنوب سودان حمایت کند تا از شمال این کشور جدا شود که در این درگیری منافع سیاسی نیز مد نظر است.
نیمی از جمعیت اریتره را مسیحیان تشکیل می دهند و از سوی دیگر، نخبگان سیاسی هم از شبه نظامیان اسلامی درسومالی که اختلافات دیرینه ای با اتیوپی دارند، حمایت می کنند.
جیبوتی با وجودی که کشوری اسلامی است، روابط مستحکمی با دولت های مسیحی طرفدار غرب دارد و ارتباط آن با کشورهای آمریکا و فرانسه نیز بسیار قوی است.
ادامه جنگ داخلی در سومالی و سودان مشکلات سیاسی زیادی را برای اوگاندا، کنیا و دولت های دیگر ایجاد کرده است و علاوه بر شکل گیری اردوگاه های بزرگ برای آوارگان شماری از اعضای سازمان های تروریستی به داخل این کشورها نفوذ می کنند و جنگ های گروهک ها امنیت و استقرار این دولت ها را با خطر مواجه ساخته است.
حمله
کنیا نیروهای خود را در مرز با اوگاندا، سودان و اتیوپی به منظور حمله برای مصادره سلاح های غیر قانونی در داخل کشور افزایش می دهد.
این حمله چهار هفته به طول می انجامد که واکنش هایی را در دولت های همسایه ایجاد می کند ( مناطق مرزی مراتعی هستند که چوپان های کشورهای همسایه از آن استفاده می کنند و در صورت بسته بودن بر مشکلات این چوپان ها که عادت به مناطق آزاد دارند، می افزاید).
این حمله با همکاری اوگاندا که مشکلی همانند مشکل کنیا در زمینه سلاح غیر قانونی دارد و از طریق کشورهای مختلف به دست گروه های مخالف و سازمان های تروریستی این کشورها می رسد و استقرار و امنیت و زندگی شهروندان را با خطر مواجه می سازد، صورت می گیرد، از این رو هدف از حمله مشترک این دو کشور پاکسازی منطقه از عملیات های قاچاق اسلحه و اجرای پروژه بهبود وضعیت اقتصادی در مرزهای مشترک است که بخشی از تحکیم روابط بین کنیا و اوگاندا را تشکیل می دهد.
صدور تروریسم
در زمانی که اوگاندا و کشورهای دیگر با حملات چریکی و تروریسم که از داخل هدایت می شود، روبرو هستند، دولت های زیاد دیگری در شرق آفریقا هستند که از تروریسمی رنج می برند که منبع آن کشورهای دیگر است.
“سودان، ایران، لیبی و دولت های دیگر از صادرکنندگان تروریسم هستند که این امر مستلزم آن است که کشورهای قربانی این تروریسم روابط فیما بین خود را به منظور رویارویی با این مشکل تحکیم ببخشند، در نیمه سال اخیر حکومت سومالی هزاران جوان را به جیبوتی، اوگاندا و کنیا فرستادند تا در زمینه حمله به نیروهای جوان مسلمان آموزش ببینند و وضعیت کنونی در دولت را که از سال 1991 در حال تجزیه است، تغییر دهد. در این درگیری نزدیک به هفت هزار سرباز اوگاندایی و بروندیی حکومت سومالی را پشتیبانی و هر ازچند گاهی نیروهایی از ارتش اتیوپی در حملات نظامی مشارکت می کنند.
سال هاست که دولت آمریکا، پشت پرده از دولت سومالی به منظور استرداد نظام و استقرار دولت حمایت می کند. گفتنی است که دولت سومالی دولتی لائیک است.
سومالی در دهه اخیر به پناهگاهی برای افراد القاعده تبدیل شده است، در سال های اخیر و پس از سیطره بر پایگاه دائمی سازمان القاعده در یمن که در طرف دیگر دریای سرخ قرار داشت، تهدید تروریسم بر خطوط اصلی تجاری به واقعیتی ملموس تبدیل گشته است.
یک مسئول بلندپایه سومالی انتقال خرابکارها از یمن به سومالی و بالعکس را طرح تبادل سازمان القاعده قلمداد کرد.
اما دولت های مسیحی اجازه نمی دهند که در این نبرد شکست بخورند؛ زیرا ادامه وضعیت نابسامان در سومالی و تمرکز نیروهای القاعده امنیت آنها را با خطر روبرو می سازد.
جنگ اتیوپی علیه شبه نظامیان اسلامی در سال 2007 در سومالی تا حد زیادی تأثیر گذار و همچنین موفقیت آمیز بود؛ زیرا به نابودی سازمان هایی که بر سومالی سیطره یافته و نظام سلطه تشکیل داده بودند و سازمان های جدیدی وارد آن نظام شده بودند، انجامید. اتیوپی پس از دو سال با توجه به انگیزه های متفاوتی بدون ایجاد تغییر واقعی در وضعیت این کشور مجبور به ترک آن شد.
تا زمانی که دخالت های کشورها و سازمان های تروریستی بین المللی در امور سومالی ادامه یابد عملا برای هر دولتی در وضعیت امنیتی این چنینی برقراری امنیت و آرامش دشوار خواهد بود.
دو کارشناس مذکور پس از آنکه در پژوهش خود سناریوهای برخورد را در سایه وضعیت سیاسی و ایدئولوژیکی ساختگی مورد بررسی قرار دادند، کوشیدند که تخم فتنه را تحت عنوان “خطر دولت های اسلامی بر ضد گروه ها و دولت های مسیحی در منطقه” بکارند و این تلقی را ایجاد کنند که اوضاع کنونی در سودان را علی رغم پیروزی عمر حسن البشیر در انتخابات ریاست جمهوری به درگیری حتمی بین شمال مسلمان و جنوب مسیحی منجر می شود که در صورت بروز این اتفاق حکومت مرکزی زیان خواهد دید؛ زیرا از دست دادن جنوب به معنای انحصار درآمدهای دولت و از دست دادن ذخایر نفتی به ویژه که بیشترین چاه های نفت در جنوب واقع شده است.
آغاز جنگ بین شمال و جنوب این بار بیش از هر وقت دیگری به سبب دخالت دادن منافع اقتصادی و مصالح دولت های بزرگ و سلاح های پیشرفته تا حد زیادی خشونت بارتر خواهد بود.
برای ائتلاف دولت های مسیحی این امر نبردی واقعی است؛ زیرا جدا شدن منطقه جنوب مسیحی نشین با شمال مسلمان نشین سبب تضعیف حکومت خارطوم به ویژه از نظر اقتصادی خواهد شد.
ائتلاف مسیحی همچنین به این می اندیشد که از هم پیمانی بهره بگیرد تا منابع طبیعی زیادی داشته باشد و ممکن است که به ثروت بزرگی تبدیل گردد. درست است که جنوب سودان به دریا راه ندارد و سودانی های جنوب در صورت جدایی از شمال مجبور خواهند شد که توافقی اقتصادی و زیربنایی با کنیا یا جیبوتی به منظور صدور نفت برقرار سازند که این توافق به طور حتم فواید اقتصادی و سیاسی برای دو دولت مذکور خواهد داشت.
خلال سال های گذشته دولت های ائتلاف کشورهای مسیحی تلاش کرده اند که از جنوب حمایت کنند تا آمادگی آغاز جنگ را داشته باشد، به طور مثال تجارت بین جنوب سودان و اوگاندا خلال سال های اخیر بسیار شکوفا شده است و علاوه بر آن سلاح های سنگین و ادوات جنگی زیادی به دست مخالفان رسیده است.
جنگ سرد دوم در آفریقا
دولت های مسیحی در شرق آفریقا سال هاست که از سوی تروریسم خارجی که از سوی آمریکا و اسرائیل و دولت های غربی دیگر حمایت می شوند، با تهدید دست و پنجه نرم می کند. هدف قدرت های بزرگ غربی از حمایت از تروریسم ایجاد تغییرات راهبردی در منطقه از طریق تفکیک شمال سودان و اتحاد با سومالی که دولتی لائیک طرفدار غرب آن را اداره می کند و بستن مرزها و افزایش همکاری های اقتصادی و اطلاعاتی بین دولت های مختلف مسیحی است که ائتلاف مسیحی نیز این اهداف را دنبال می کند .
ایجاد ائتلاف مسیحیان در شرق آفریقا فرصت های زیادی را برای اسرائیل ایجاد می کند از جمله :
“جنگ علیه آنچه تروريسم ناميده میشود” و بسته شدن مرزها در آینده مشکلاتی را برای قاچاق سلاح از آفریقا به نوار غزه فراهم می سازد، علاوه بر آن دولت سودان “به بهانه دولت حامی تروریسم” تضعیف می گردد و به موقعیت ایران که در سال های گذشته تقویت شده است، زیان می رساند.
تشکیل دولت جدید مسیحی دارای ذخایر نفتی در گذشته به اسرائیل کمک کرده است و در آینده نیز کمک خواهد کرد و منفذی به سمت دریای سرخ خواهد بود که مشکل کمبود انرژی را برای اسرائیل حل خواهد کرد.
علاوه بر اینها اسرائیل هم همانند چین و ایالت متحده آمریکا وارد کشمکش بین المللی برای نفوذ در آفریقا خواهد شد.
منبع: الشروق چاپ تونس