شنبه 10/می/2025

فعالیت گسترده گروه های صهیونیستی برای غارت ثروت قاره سیاه

سه‌شنبه 20-جولای-2010

  با گذشت روزها، همچنان جایگاه قاره سیاه در لیست اولویت های دستگاه سیاست خارجه رژیم صهیونیستی در عرصه های ژئو استراتژیک، ژئو اکونمیک و ژئو پولتیک بالاتر می رود. اشغالگران در راستای اهتمام زائد الوصف خویش به قاره سیاه، حضور خود در آفریقا را تقویت بخشیده و تاسیسات و مراکزی را در اقصی نقاط این قاهره به ویژه آن کشورها و مناطقی که از اهمیت بیشتری برخوردارند، راه اندازی کرده اند.

در بازنگری که اخیرا دستگاه دیپلماسی رژیم صهیونیستی با همکاری مقامات سیاسی، امنیتی و اقتصادی در سیاست های خود داشته، استراتژی این رژیم برای حضور گسترده تر و پر رنگ تر در مناطق مهم شرق و غرب قاره سیاه بوده است که این امر می طلبد تا صهیونیست ها از مکانیزم های متعدد برای حضور در مناطق مذکور و نیز محکم کردن جای پای خود در آنجا استفاده نمایند و از این طریق، نقش فعالی را در ترسیم نقشه سیاسی کشورهای مهم آفریقایی بازی کنند. صهیونیست ها برای تحقق برنامه های خود در آفریقا، یک مجموعه را تشکیل داده اند که وظیفه تثبیت حضور “اسرائیل” در این قاره را بر عهده دارند.

دکتر مروان حسین الزعبی از پژوهشگران موسسه مطالعاتی موسوم به “المرکز العربی للدراسات و التوثیق” می گوید: «تمامی شواهد و قرائن از فعالیت گسترده یک شبکه صهیونیستی در قاره سیاه حکایت دارد که البته زیر نظر دولت عبری کار می کند و توسط این نهاد مدیریت می شود. اگر مولفه های اصلی شکل گیری مجموعه های صهیونیستی فعال در آفریقا و نقش رژیم اشغالگر قدس در حمایت از فعالیت مجموعه های مذکور در حوزه های مختلف اقتصادی، امنیتی و نظامی را مورد بررسی قرار دهیم، به این حقیقت روشن و مبرهن می رسیم که این مجموعه ها توسط دولت عبری مدیریت می شوند. شبکه صهیونیستی مذکور امروز در بیش از 15 کشور آفریقایی و در عرصه های مختلف اقتصادی، امنیتی و سیاسی فعالیت دارند و اگر به نوع برنامه های مجموعه های صهیونیستی در این کشورها نگاهی بیاندازیم، می بینیم که اساس حضورشان در قاره سیاه را می توان در تلاش برای نفوذ در سه محور اقتصاد، سیاست و امنیت خلاصه کرد.»

مروان الزعبی در ادامه می افزاید: «مدیریت این مجموعه جهت نفوذ در سیستم اقتصادی قاره سیاه و کنترل این سیستم بر عهده یک بازرگان و میلیاردر صهیونیست به نام بینی اشتاینمتس است. مسئولیت مجموعه مذکور جهت نفوذ در سیستم امنیتی کشورهای آفریقایی نیز بر عهده دانی یاتوم، رئیس پیشین سازمان موساد می باشد و این مجموعه از کانال های مختلف برای رخنه کردن در نهادهای نظامی و امنیتی آفریقایی استفاده می کنند که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1 ـ تقدیم انواع سلاح ها به دولت های آفریقایی تا از آن برای تجهیز ارتش خود استفاده کنند. برخی از این تسلیحات ساخت رژیم صهیونیستی و برخی دیگر تولید غرب یا شرق است.

2 ـ آموزش نیروهایی که در ارتش کشورهای آفریقایی خدمت می کنند. مسئولیت این آموزش را گروهی از مستشاران نظامی صهیونیست بر عهده خواهند گرفت که ما نمونه این امر را در گینه شاهد بودیم. ضمنا کارشناسان صهیونیست مسئولیت بازسازی دستگاه های امنیتی کشورهای آفریقایی را بر عهده می گیرند.

یکی دیگر از محورهای نفوذ مجموعه های صهیونیستی در آفریقا سیاست است. وظیفه ای که این مجموعه ها در عرصه سیاسی مکلف به انجام آن هستند، جلب حمایت نظام های حاکم بر کشورهای آفریقایی و تلاش برای گسترش روابط میان تل آویو با این کشورها است ؛ به ویژه آنهایی که در غرب و شرق قاره سیاه قرار دارند. مسئولیت این بخش را “شلومو بن عامی” وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی، “زیپی لیونی” وزیر خارجه پیشین این رژیم و رهبر حزب کادیما و سیلوان شالوم، معاون نخست وزیر کنونی رژیم مذکور بر عهده دارند.

دکتر یهودیت رونین، کارشناس مسائل آفریقا در انستیتوی مطالعاتی و پژوهشی خاورمیانه و آفریقا “دایان” می گوید: «تیم های مختلف در سه محور اقتصاد، امنیت و سیاست فعالیت هایی همسو با یکدیگر دارند تا در جهت خدمت به اهداف راهبردی اسرائیل گام بردارند که اساس این اهداف بر حضور چند بعدی و چند جانبه در کشورهای آفریقایی بنیان نهاده شده است ؛ البته حضوری که با توجه به چند بعدی آن، کسی توان پایان بخشیدن به آن را نداشته باشد.»

“مریم زئیو” رئیس بخش آفریقای وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی معتقد است که فعالیت مجموعه های صهیونیستی در آفریقا با حمایت جدی و فراگیری نهادهای سیاسی و امنیتی این رژیم همراه است ؛ زیرا این مجموعه ها نقش مهمی را در خدمت به منافع عالی رژیم مذکور بازی می کنند.

پرفسور حزقیل درور از پژوهشگران برجسته صهیونیست در عرصه امور راهبردی و استراتژیک، فعالیت مجموعه های صهیونیست در آفریقا را به نوعی اشغالگری از پیش برنامه ریزی شده توصیف می کند که با تکیه بر سه اصل اقتصاد، مسائل نظامی و امور سیاسی انجام می گیرد و هدف نهایی از آن کنترل اقتصاد آفریقا است.

وی در ادامه خاطرنشان می سازد: “چیزی که باعث موفقیت گسترده مجموعه های اسرائیلی شود، این است که در چارچوب یک نقشه از پیش طراحی شده عمل می کنند و به سان حلقه های یک زنجیره به یکدیگر متصل هستند. در واقع این مجموعه ها حکم حلقه هایی را دارند که با یک ترتیب خاص به یکدیگر متصل شده اند. اسرائیل برای آنکه بتوانند در کشورهای مختلف آفریقایی نفوذ کند از بازرگانان، سرمایه گذاران، مهندسان و مستشاران اقتصادی و سیاسی مختلف استفاده می کند.”

اصلی ترین قاعده ای که مجموعه های صهیونیستی فعال در آفریقا بر آن اساس عمل می کنند، گسترش حجم سرمایه گذاری در آفریقا است تا از این رهگذر سود بیشتری عاید صهیونیست ها شود و بستر برای نفوذ در تمامی بخش های حیات و زندگی انسان ها در قاره سیاه فراهم آید.

شاید بتوان گفت اساسی ترین و بنیادی ترین هدفی که صهیونیست ها در اشغالگری سازمان یافته و از پیش برنامه ریزی شده خود به رهبری بینی اشتاینمتس، میلیاردر یهودی دنبال می کنند، کسب موفقیت های بی سابقه در ایجاد یک امپراتوری اقتصادی در جهان به ویژه آفریقا است.

کارشناسان معتقدند که بازتاب این موفقیت ها و دستاوردهای بی سابقه را می توان در مواردی چند مشاهده کرد که از آن جمله می توان به موضوعات ذیل اشاره کرد:

الف ـ دست گذاشتن بر روی معادن الماسی که در سیرالئون، لیبریا، کنگو برازاویل، گینه، آنگولا و دیگر کشورهای آفریقایی وجود دارد.  

ب ـ الماس از کشورهای مذکور استخراج و برای تراش به کارگاه های جواهرسازی در رامات گان (رژیم صهیونیستی) انتقال داده می شود و سپس در بازارهای ایالات متحده، اروپا، آفریقای جنوبی و هند به فروش می رسد.

ت ـ استفاده از ثروت های فلزی مانند آهن، بوکسید، کوبالت و مس که در کشورهای زامبیا، کامرون، ساحل عاج، روآندا، بروندی و گینه وجود دارد.

کرامر از مسئولان عالی رتبه نظام اقتصادی رژیم صهیونیستی می گوید که شرکت های وابسته به این رژیم بزرگ ترین معادن آهن در جهان را که در گینه قرار دارد، تحت اختیار خود گرفته اند ؛ البته این شرکت ها در حوزه انرژی مانند نفت، گاز و ایجاد پالایشگاه های نفتی نیز حضور فعال داشته اند که از جمله فعالیت های آنان می توان به ایجاد پالایشگاه نفتی در اسکندریه اشاره کرد که با همکاری تجار و بازرگانان مصری و اسرائیلی انجام گرفت.

در واقع، تلاش هایی که صهیونیست ها برای نفوذ در اقتصاد آفریقا صورت می دهند، چیز تازه ای نیست و از دهه شصت قرن بیست تا به امروز ادامه دارد و اشغالگران قدس برای تحقق منافع بیشتر از هر دری وارد می شوند و هر گزینه ای را آزمایش می کنند. حقیقت این است که تلاش در این زمینه (کسب سود بیشتر) یکی از اهداف اصلی به شمار می رود.

توجه وافر صهیونیست ها به منابع انرژی همچون نفت و گاز از گذشته به عنوان محرک اصلی شان برای نفوذ در مناطقی بوده است که از این نعمت برخوردارند ؛ البته رژیم صهیونیستی دو هدف را همزمان دنبال می کند که یکی از آنها تامین منابع جایگزین انرژی به جای وارد کردن آن از مکزیک یا مصر است ؛ زیرا امروز گزینه این رژیم برای تامین انرژی از طریق مصر در معرض تهدید می باشد.

به هر رو، دست یابی به منابع انرژی برای رژیم صهیونیستی و طرف های وابسته به این رژیم درآمد و سود کلانی را از نظر اقتصادی، سیاسی و راهبردی به دنبال دارد.

منبع: روزنامه القدس العربی ـ 22/6/2010

لینک کوتاه:

کپی شد