از شصت سال پیش تاکنون فلسطینیانی که پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی حاضر به ترک اراضی اشغالی نشدند مانعی بر سر راه تحقق “یهودی بودن این رژیم” محسوب می شوند و این در حالی است که آنها را گاهی”عرب اسرائیل”، یک بار ” اسرائیلی های عرب” و گاهی نیز “فلسطین های خط سبز” لقب داده اند.
به طور کلی عرب های ساکن اراضی اشغالی 48 هرگز حاضر به پذیرش هویت اسرائیلی و ادغام در کشور عبری نیستند که این امر باعث شده است تا آنها به تهدید واقعی برای اسرائیل تبدیل شوند تا جایی که نخبگان سیاسی و فکری در بسیاری از کنفرانس ها و نشست ها به ویژه نشست دوره ای هرتزلیا که همه ساله برگزار می شود، وجود آنها را تهدید قلمداد کنند.
تبعیض دائمی و تجاوزات آشکار به حقوق انسانی عرب های 48
آخرین نظر سنجی که چند هفته پیش در اراضی اشغالی انجام گرفت نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق اسرائیلی ها تمایل شدید خود را در زمینه رها شدن از آنچه که آن را “تهدید عربی” نام گذاشته اند و مقصودشان نیز همان فلسطینی های ساکن سرزمین های اشغالی سال 48 می باشد، نشان داده اند. 75% از شرکت کنندگان در نظر سنجی ها خواستار اخراج فلسطینیان از اراضی اشغالی به عنوان “راه حل دائمی” شدند. بر اساس نظرسنجی که پژوهشکده “بانلس” برای “تلویزیون کنست” انجام داد، 25% از اسرائیلی ها گفتند که به شرطی با تشکیل کشور فلسطینی در آنجا موافقت می کنند که فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی 48 از آنجا کوچانده شوند و 29% موافقت خود را با اخراج همه آنها اعلام کردند و 28% از افراد نیز نظر بقا یا اخراج فلسطینیان را منوط به تعیین دوستی یا دشمنی آنها با رژیم صهیونیستی کردند یعنی دشمنان اسرائیل باید کوچانده شوند.
این نتایج و ارقام خطراتی که فلسطینیان را تهدید می کند به وضوح نشان می دهد و نیازی به توضیح بیشتر ندارد و بیانگر دیدگاه اسرائیلی ها نسبت به فلسطینیان ساکن سرزمین های اشغالی 1948 است که در نظر آنان یک تهدید امنیتی تلقی می شوند. از نظر اسرائیلی ها، شهروندان عرب ساکن اراضی اشغالی 48 “دشمنان” آنها هستند و تردیدهایی درباره دوستی آنها هم با اسرائیل وجود دارد. رژیم صهیونیستی نظارت زیادی بر رفتار آنها دارد تا موضع خصمانه آنها به خصومت تبدیل نگردد. “اسرائیل” از آنها انتظار ندارد که موضع خود را تغییر دهند و برای آن همین کفایت می کند که به دشمن اش یاری نرسانند.
خاطر نشان می شود که برخی از اسرائیلی بر این باورند که ستم بر عرب ها در اسرائیل تنها یک سیاست عمومی است که هدف از آن سرپوش گذاشتن بر ماهیت “نظامی گری” رژیم اشغالگر عبری می باشد و این در حالیست که علاوه بر تبعیض نژادی بر ضد عرب های ساکن اراضی اشغالی 48 و ظلم و ستم بر آنها، ویژگی دیگر جامعه صهیونیستی حاکمیت تفکر فاشیسم، نژادپرستی و نظامی گری بر آن است که این امر پدیده ای گذرا و موقتی نیست و مختص حزب حاکم بر اسرائیل یا احزاب مشخصی نیست ؛ بلکه با ماهیت نژادپرستانه ای که اسرائیل “مشروعیت” وجودی خود را از آن می گیرد، همگونی دارد. تبعیض و ظلم به عرب ها دو صفت اساسی، ریشه دار و دائمی رژیم صهیونیستی است.
مشارکت عرب های 48 در فعالیت های مقاومت
از سوی دیگر عرب های 48 پس از گذشت 60 سال از فاجعه ای که به آن دچار شدند، ثابت کرده اند که هنوز فلسطینی هستند. آنها در نامگذاری، هویت، وابستگی و رفتار به ویژه مشارکت در زمینه مقاومت، اصالت فلسطینی خود حفظ کرده اند و تنها به هدف والای خود می اندیشند. نتایج رویارویی فلسطینیان با ارتش اسرائیل نشان می دهد که جنبش های مقاومت فلسطینی موفق شده اند با دست زدن به عملیات های جدید دامنه مناطق عملیاتی خود را که شامل کل کرانه باختری و نوار غزه و قدس اشغالی به اضافه زمین های اشغالی 48 در صفد و الجلیل و بئر السبع می شود، گسترش دهند و در بین شمار زیادی از اسرائیلی ها رعب و وحشت ایجاد کنند.
منابع امنیتی اسرائیل تأکید کردند که مقاومت موفق شده است بخشی از فعالیت های سازمانی را توسعه بخشد و با بسیج کردن شماری از جوانان، دامنه مشارکت را به داخل سرزمین های اشغالی48 بکشاند. مشاهده شده است که عملیات های مسلحانه ای که عرب های 48 در آن شرکت کرده اند، افزایشی تدریجی و برنامه ریزی شده داشته است که این اقدامات در ابتدای دهه هفتاد آغاز گردید و با شکست توافق اسلو ادامه پیدا کرد و از ابتدای انتفاضه الاقصی شدت گرفت.
در سند امنیتی که در کنفرانس چهارم هرتزلیا تنظیم گشته به اشکال اصلی مشارکت عرب های 48 در فعالیت های مقاومت اشاره شده است که به ترتیب ذیل می باشد:
ـ کمک رسانی و مساعدت که به صورت پناه دادن و مخفی کردن مبارزان و انتقال افراد مسلح از غزه و کرانه باختری به داخل خط سبز انجام می گیرد.
ـ جمع آوری اطلاعات، قاچاق و خرید ابزار جنگی، ارائه خدمات لوجستیکی، جاسوسی و غیره.
ـ افزایش تعداد فلسطینیانی که فعالیت های مسلحانه انجام می دهند چه در زمینه طراحی و برنامه ریزی و چه در زمینه اجرا.
سازمان شاباک فاش ساخت که در خلال سال های انتفاضه بیش از صد تیم مسلح را در داخل خط سبز دستگیر کرده است که وابسته به گروه های مختلف مقاومت به ویژه دو جنبش فتح و حماس بودند. همچنین تحقیقات نشان می دهد که در بیشتر عملیات ها و حمله های مسلحانه ای که در قدس اشغالی رخ داده است عرب های ساکن قدس شرقی مشارکت داشته اند. اطلاعات موجود همچنین نشان می دهد که:
ـ در سال 2000 میلادی 9 تیم متشکل از 22 عضو کشف شد.
ـ در سال 2001 میلادی افراد 25 تیم متشکل از 56 عضو دستگیر شدند که با شرکت در 11 عملیات شهادت طلبانه 45 صهیونیست را به هلاکت رسانده و 300 تن را زخمی کرده بودند.
ـ در سال 2002 میلادی 35 تیم متشکل از 78 عضو کشف گردید که اعضای آن در 12 عملیات شرکت کرده بودند که در آن 45 اسرائیلی به هلاکت رسیده و 257 نفر دیگر زخمی شده بودند.
ـ در سال 2003 میلادی 25 تیم متشکل از 43 نفر کشف شد که در 4 عملیات شرکت کرده بودند که نتیجه این عملیات هلاکت 45 صهیونیست و زخمی شدن 227 نفر دیگر بود.
ـ در سال 2004 میلادی 17 تیم متشکل 31 عضو کشف گردید که قصد انجام عملیات های شهادت طلبانه داشتند.
ـ در سال 2005 میلادی 13 تیم کشف گردید که 25 نفر عضو داشت.
بر اساس این گزارش شاباک مشارکت فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی 48 در عملیات های مقاومت را با توجه به دو فاکتور اصلی دسته بندی می شود:
1ـ اجرا: در این راستا 8 تیم که اعضای آن از ساکنان اراضی اشغالی بوده اند، اجرای عملیات را بر عهده داشته اند یا آنکه اجرای بخشی از عملیات بر عهده آنان بوده است. آنها مسئول اجرای طرح هایی از قبیل ربودن سربازان، تیراندازی و حمله با چاقو به صهیونیست ها است. خاطر نشان می شود که اولین شهادت طلب از عرب های سرزمین های اشغالی 1948 به نام شاکر حبیشی پدر هفت فرزند می باشد که خودش را بر روی ریل ایستگاه قطار در شهر نتانیا منفجر کرد که طی آن، 3 صهیونیست به هلاکت رسیده و 46 تن دیگر زخمی شدند.
2ـ مساعدت: فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی 48 با جمع آوری اطلاعات از اهداف پیشنهادی عملیات ها، کمک در زمینه جستجو برای جذب نیروهای جدید، انتقال ابزار جنگی از خارج و از اسرائیل به گروه های فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه. ضمنا آنها در اجرای عملیات های جهادی، به مبارزان فلسطینی کمک می کنند.
رائد صلاح ..نمونه یک دشمن کامل برای رژیم صهیونیستی
آثار خصومت نسبت به عرب های 48 بیش از همه در تعامل با رهبران عربی در اسرائیل به ویژه نمایندگان فلسطینی در کنست و رهبران دینی فلسطینی بروز می کند ؛ زیرا آنها را تحریک کنندگان اصلی ضد رژیم عبری قلمداد می کنند.
آخرین موج خصومت و تحریک پس از عملیات نظامی ارتش اسرائیل در غزه تحت عنوان “زمستان داغ” صورت گرفت که “ایوی ایتام” رئیس حزب مفدال در کنیست خواستار تبعید و مهاجرت اجباری فلسطینیانی شد که در تظاهرات شهر ام الفحم به منظور محکوم کردن تجاوز به غزه شرکت کرده بودند. نماینده راست گرای دیگری به نام “دیوید روتم” خواستار عدم سکوت در قبال کسانی شد که وی آنها را “خیانتکاران و ستون پنجم کنست” می خواند و به طور مشخص مقصودش عزمی بشاره، احمد طیبی، جمال زحالقه، محمد برکة و عبد المالک دهامشه و دیگران بود.
مثال دیگر که به وضوح میزان خصومت بین اسرائیل و عرب های 48 را نشان می دهد، شخصیت رائد صلاح، رهبر جنبش اسلامی اراضی اشغالی است که پدر هفت فرزند و از خانواده هایی است که حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نشدند و گروهک های یهودی از آن زمان درست از شصت سال پیش از نوشتن این مقاله تا به امروز موفق نشدند که او را به مهاجرت اجباری مجبور کنند.
شیخ صلاح تحصیلات خود در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در ام الفحم به پایان رساند. سپس در رشته الهیات از دانشگاه الخلیل لیسانس خود را دریافت و بلافاصله فعالیت های اسلامی خود را آغاز کرد. وی از مؤسسان جنبش اسلامی اراضی اشغالی 48 در ابتدای دهه هفتاد بود و به رهبران برجسته این جنبش تبدیل شد.
شیخ رائد با نامزد کردن خود برای انتخابات شورای شهر ام الفحم از بزرگ ترین شهرهای عربی در داخل فلسطین اشغالی وارد فعالیت های سیاسی شد و سه بار موفق گردید تا ریاست آن را برعهده بگیرد. اولین بار در سال 1989 این سمت (ریاست شورای شهر) به او واگذار شد. از سال 1996 فعالیت های خود را در زمینه تعمیر مسجد الاقصی آغاز کرد و با ترغیب ده ها هزار عرب ساکن اراضی اشغالی 48 برای اقامه نماز در مسجدالاقصی و اجرای پروژه راهپیمایی بیرق ها، موفق شد تا طرح هایی را که برای پایان بخشیدن به حضور مسلمانان در این مکان مقدس صورت می گرفت، ناکام بگذارد. همچنین این جنبش به رهبری شیخ رائد سالانه گردهمایی جهانی را در شهر “ام الفحم” به اسم “مسجدالاقصی در خطر است” برگزار می کند که حدود 60 هزار فلسطینی در آن شرکت می کنند.
منابع وابسته به سازمان اطلاعات اسرائیل معتقدند که برگزاری این گردهمایی از اعتقاد راسخ رهبران جنبش اسلامی در زمینه صحت نظریه توطئه هدفمند صهیونیست ها برای آسیب رساندن به مسجد الاقصی و تخریب آن نشأت می گیرد.
صهیونیست ها از همان ابتدای تشکیل جبنش اسلامی شیخ رائد را هدف قرار دادند به طوری که منابع امنیتی او را از خطرناک ترین رهبران جنبش اسلامی برای امنیت اسرائیل، صاحب بیشترین محبوبیت در بین فلسطینیان داخل خط سبز و یکی از “افراطی ترین” رهبران عرب ها خواندند و این باور به نهادهای امنیتی نیز رسوخ پیدا کرد به طوری که او را به خاطر فعالیت هایش در زمینه حفظ مسجدالاقصی اولین شخصیت اسلامی در کل جهان خواند که علیه اسرائیل دست به اقدامات تحریک آمیز می زند و هر بار که اسرائیل تلاش کرد که نظرها را از مسجد الاقصی منحرف سازد وی موفق شده است که اذهان عمومی را هر چه بیشتر متوجه صیانت از این مکان مقدس کند. وی همیشه اهمیت قضیه قدس را به فلسطینیان، عرب ها و مسلمانان گوشزد می کند از این رو همیشه می کوشد به اقدامات خود علیه صهیونیست ها ادامه دهد.
مقامات اسرائیلی سال هاست که تلاش می کنند شیخ رائد صلاح را تحت فشار قرار دهند. در ابتدای اکتبر 2002 سازمان امنیت عمومی رژیم صهیونیستی ” شاباک” مصمم شد که وی و شماری از رهبران جنبش را محاکمه کند. وزرات “دادگستری” شکوائیه ای را در این زمینه دریافت کرد که وی در آن به برقراری ارتباط با گروه های مخالف اسرائیل در داخل و خارج متهم گردید. همچنین پلیس رژیم صهیونیستی او را در سال 2003 م به همراه 13 تن از رهبران این جنبش به اتهام پولشویی به نفع جنبش مقاومت اسلامی “حماس” دستگیر کرد.
گفتنی است که شیخ رائد صلاح در خلال درگیری های انتفاضه الاقصی از سوی نیروهای اشغالگر هدف ترور قرار گرفت و از ناحیه صورت مجروح گردید و اخیرا هم یک قرار قضایی صادر شده است که وی به بهانه اینکه راهپیمایی هایی را در اعتراض نسبت به عملیات حفر تونل در نزدیکی مسجدالاقصی برگزار می کند، حق ورود به شهر قدس را ندارد و نباید فاصله اش با بخش قدیم شهر قدس از 150 متر کمتر باشد.