دکتر خلیل الحیه از رهبران برجسته جنبش مقاومت اسلامی فلسطین “حماس” تاکید کرد که مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم تشکیلات خودگردان با دشمن صهیونیستی دشنه خیانتی است که ابومازن بر پشت پروژه مقاومت فرود می آورد.
وی در ادامه گفتگوی مطبوعاتی خود با خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین، ضمن ابراز تعجب از پافشاری تشکیلات خودگردان به گزینه مذاکره با دشمن صهیونیستی، در واکنش به اظهارات تیم مذاکره کننده این تشکیلات مبنی بر عدم وجود تضمین های لازم در گفتگوهایی که با اشغالگران قدس جریان دارد گفت: “سوال اینجاست که چرا و بر سر چه چیزی مذاکره می کنید؟”
این چهره برجسته فلسطینی با اشاره به اقدام زشت و شنیع دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در تعقیب مستمر اعضای حماس و دیگر گروه های مبارز فلسطینی، تاکید کرد: “تشکیلات خودگردان به یک شریک تمام عیار برای رژیم صهیونیستی مبدل شده است و کاملا همسو با پروژه امنیتی این رژیم عمل می کند.”
وی در ادامه با محکومیت اقدام سرویس های امنیتی تحت فرمان ابومازن در حمله به نمایندگان مجلس، وزرا، نخبگان، اندیشمندان و افراد آزادیخواه، از جنبش فتح خواست تا به آغوش ملت باز گردد.
دکتر خلیل الحیه در پاسخ به پرسشی در خصوص موضوع آشتی ملی، با اشاره به اینکه هیچ پیشرفتی در این زمینه حاصل نشده است، رای وتوی آمریکا و نیز ناتوانی جنبش فتح در حل اختلافات داخلی و رهایی از تمایلات گروهی اش را در این زمینه موثر دانست و تاکید کرد: «هیچ خبر جدیدی در مورد موضوع آشتی ملی وجود ندارد که دلیل این امر را نیز باید در ناتوانی طرف های فلسطینی و دیگر طرف ها در مقابله با رای وتوی آمریکا جستجو کرد. این کشور با برقراری هر گونه آشتی مخالف است مگر آنکه حماس به شروط مطرح شده از سوی کاخ سفید و تل آویو تن در دهد. ضمنا اگر هر از چند گاهی خبری درباره آشتی ملی پخش و منتشر می شود، مربوط به تلاش هایی است که از سوی برخی چهره های مستقل، در این زمینه صورت می پذیرد. متاسفانه جنبش فتح توان آن را ندارد که خواست آمریکا را زیر پا بگذارد و به حل اختلافات داخلی خود بپردازد و از تمایلات گروهی اش صرف نظر نماید و اگر هم گهگاهی صحبتی از موضوع آشتی ملی می نماید، صرفا با هدف تامین خوراک تبلیغاتی رسانه ها است.»
این چهره مبارز با بیان این مطلب که حماس برای همیشه از مقاومت ملی فلسطین در برابر دشمن صهیونیستی دفاع خواهد کرد، گفت: “جنبش همچنان به نبرد با اشغالگران ادامه می دهد و تفنگ خود را بر زمین نگذاشته و از شعار مقاومت علیه دشمن دست بر نمی دارد.”
متن کامل مصاحبه خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین با دکتر خلیل الحیه از رهبران برجسته جنبش حماس ترجمه شده و از نظر خوانندگان عزیز فارسی زبان می گذرد:
س: در ابتدا حلول ماه مبارک رمضان را خدمت شما تبریک عرض می کنم. در این مناسبت میمون و خجسته، چه پیامی برای ملت فلسطین دارید؟
ج: خیلی از شما متشکرم. در آغاز، به جنابعالی و آحاد ملت فلسطین حلول ماه مبارک رمضان را تبریک عرض می کنم و از خداوند متعال می خواهم که رمضان را ماه خیر و رحمت و برکت برای ما قرار دهد و رهایی از آتش دوزخ را نصیب ما سازد. زیباترین سلام ها را خدمت هموطنان عزیزم در داخل و خارج فلسطین عرض نموده و گرم ترین درودها را پیشکش مجاهدان عزیز، اسرای قهرمان و جانبازان بزرگوار تقدیم می کنم و از ایزد منان موفقیت شان را مسئلت دارم.
س: ماجرای تلاش ها برای آشتی ملی به کجا رسید؟ آیا خبر جدیدی در این زمینه دارید؟
ج: هیچ خبر جدیدی در مورد موضوع آشتی ملی وجود ندارد که دلیل این امر را نیز باید در ناتوانی طرف های فلسطینی و دیگر طرف ها در مقابله با رای وتوی آمریکا جستجو کرد. این کشور با برقراری هر گونه آشتی مخالف است مگر آنکه حماس به شروط مطرح شده از سوی کاخ سفید و تل آویو تن در دهد. ضمنا اگر هر از چند گاهی خبری درباره آشتی ملی پخش و منتشر می شود، مربوط به تلاش هایی است که از سوی برخی چهره های مستقل، در این زمینه صورت می پذیرد. متاسفانه جنبش فتح توان آن را ندارد که خواست آمریکا را زیر پا بگذارد و به حل اختلافات داخلی خود بپردازد و از تمایلات گروهی اش صرف نظر نماید و اگر هم گهگاهی صحبتی از موضوع آشتی ملی می نماید، صرفا با هدف تامین خوراک تبلیغاتی رسانه ها است.
جنبش حماس به نوبه خود تاکید می کند که آشتی ملی یک ضرورت است و فلسطینیان نیازمند این آشتی هستند تا یک صدا و متحد در سنگر مقابله با چالش ها و تهدیدات مختلف بایستند و به رویارویی با گزینه سازشی بپردازند که امروز به بن بست رسیده است و متاسفانه صهیونیست ها از آن (سازش) به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف و طرح های خویش استفاده می کنند.
س: صحبت هایی درباره وجود پیشنهادهایی جالب جهت عبور از موانع پیش روی امضای طرح مصر برای آشتی میان گروه های فلسطینی مطرح شده است. برای ما بفرمایید که چه چیز مانع از اجرای این پیشنهادها گشته است؟
ج:هشت ماه است که ما همچنان در سر خانه اول هستیم. چندین طرح را از طریق میانجیگرانی که به نمایندگی از سوی دبیر کل اتحادیه عرب آمده بودند، تقدیم برادران مصری کردیم و پیشنهادهایی را برای خروج از بحرانی که مانع از امضای طرح مصر برای آشتی میان گروه های فلسطینی شده بود، ارائه کردیم که البته تمامی تلاش های ما با سدی به نام وتوی آمریکا رو به رو شد.
س: در پرتو وضعیت کنونی که میانجیگران مصری قادر به تحقق هیچ گونه پیشرفتی در پرونده آشتی و دیگر پرونده ها نیستند. آیا نباید فرصت را به گزینه های دیگر داد؟
ج: حقیقت این است که فتح و برخی از کشورهای منطقه حاضر به پذیرش مشارکت حماس در تصمیم گیری های ملی و مدیریت این جنبش بر مراکز تصمیم گیری فلسطینی به ویژه سازمان آزادیبخش نیستند. آنها می خواهند این مراکز در حیطه کنترل کسانی باشد که حاضر به پذیرش پروژه آمریکایی ـ صهیونیستی سازش هستند. جماعت مذکور می خواهند نهادهای مهم ملی سیاست هایی را اتخاذ کنند که همسو با دیدگاه مقامات کاخ سفید و در راستای تحقق منافع آمریکا و به تبع آن رژیم صهیونیستی باشد. با توجه به آنچه گذشت، متاسفانه باید گفت که اگر فتح و طرف های منطقه ای مشارکت حماس در امور سیاسی و دیگر مسائل می پذیرفتند، تحقق آشتی ملی بسیار ساده بود و فاصله میان دو طرف بسیار کمتر می شد یعنی می توانستیم با یکدیگر به توافق برسیم. بنده اعتقاد دارم که آشتی ـ آن هم در این شرایط و با این شروط مطرح شده ـ تنها یک نتیجه دارد و آن هم فراهم آوردن بستر مناسب برای پروژه امنیتی تشکیلات خودگردان و فریب شهروندان فلسطینی می باشد و عرصه خوبی را برای تحقق منافع صهیونیست ها ایجاد می کند. از همه بدتر پذیرش آشتی ـ آن هم با این شروط ـ باعث روی کار آمدن دولتی می شود که مشروعیت خود را از مجلس قانونگذاری دریافت نکرده و ریاست آن را فردی همچون سلام فیاض بر عهده دارد که با حمله به اخلاق اسلامی و پایبندی به اصول این مکتب اخلاقی، بشارت از آن چیزی می دهد که قلب امت اسلام را به درد می آورد.
امروز پروژه ای در فلسطین در حال اجرا شدن است که هدف آن دور کردن ملت فلسطین از ارزش هایی همچون میهن پرستی، اخلاق و تمدن اسلامی می باشد. پروژه مذکور کاملا با برنامه صهیونیست ها برای جدا کردن فلسطینیان از اصل شان همسو است. برای یافتن برون رفت لازم جهت رهایی از وضعیت موجود باید طرف های فلسطینی به ویژه فتح به این باور برسند که آشتی یک ضرورت است و باید از زیر لوای آمریکا خارج شد و از تن دادن به خواست و شروط کاخ سفید و تل آویو اجتناب ورزید. اگر واقعا فتح به اصل مشارکت سیاسی اعتقاد داشت، امروز شاهد این گونه اقدامات علیه حماس در کرانه باختری نبودیم. فتح و تشکیلات خودگردان تمامی خطوط قرمز را زیر پا گذارده اند. آنها از یک طرف هیچ گونه دستاورد ملی را محقق نساخته و در راه حفظ اصول و آرمان های ملی گامی بر نداشته اند و از طرف دیگر، با خصومت شان علیه مقاومت و محاصره همه جانبه آن، خویشتن را از جمع ملت جدا کرده اند.
س: در پرتو وضعیت کنونی که مصر ـ به گفته ناظران سیاسی ـ به جانبداری آشکار از فتح می پردازد، چرا این قدر بر میانجیگری این کشور در مسئله آشتی ملی پافشاری می ورزید؟
ج: ما به دنبال یک واسطه دیگر غیر از میانجیگران مصری نیستیم ؛ زیرا اصلا مسئله بر سر طرف واسطه نیست. موضوع این است که واسطه ها و میانجیگران فاقد توان لازم برای گذر از سد وتوی آمریکا هستند. سوال ما این است آیا واسطه ای هست که بتواند از این سد عبور کند؟ در شرایط کنونی، دیگر این ما (ملت فلسطین) هستیم که باید برای حمایت از مقدرات خویش و نیز اتصال رشته وحدت و همبستگی ملی گام برداریم. طرح های زیادی را برای آشتی ارائه کردیم که طرف فلسطینی حاضر به پذیرش هیچ کدام از آنها نشد. طرف مصری نیز هنوز بر امضای طرح پیشنهادی خود جهت آشتی ملی پافشاری می کند و حال آنکه دیگر دوره آن به پایان رسیده است. این نکته را قبول داریم که طرح مصر زاییده مذاکرات میان فلسطینیان می باشد ؛ ولی آیا بستر برای عملی کردن این طرح فراهم است؟! این اصلی ترین پرسشی می باشد که هنگام مواجهه با طرح مصر فرا روی خود می بینیم.
با توجه به آنچه گذشت تمامی طرف ها مسئول تلاش برای تحقق آشتی ملی هستند ؛ ولی بنده باز هم در اینجا تاکید می کنم دلیل اصلی عدم برقراری آشتی ملی، مخالفت آمریکا و ناتوانی جنبش فتح و میانجیگران برای ایستادگی در مقابل مخالفت های کاخ سفید با موضوع آشتی است.
س: روابط حماس با مصر در برهه کنونی چگونه است و دلیل اینکه قاهره مانع از آن می شود که رهبران حماس از طریق گذرگاه رفح به خارج سفر کنند، چیست؟
ج: روابط میان ما و برادران مصری چند ماهی است که حالتی از رخوت را تجربه می کند . ضمنا اگر رابطه ای وجود دارد تنها منحصر به گفتگو جهت حل مسائل و مشکلاتی می باشد که گهگاه مجال بروز می یابد. البته فراموش نکنید که حماس بر ایجاد روابط مثبت با تمامی کشورها و احزاب تاکید دارد. به هر حال، ما یک ملت تحت اشغال هستیم و نیازمند همبستگی هر چه بیشتر کشورهای مختلف می باشیم. جنبش حماس هرگز قصد برخورد یا بازی با مقدرات یک کشور را ندارد ؛ بلکه با دیده محبت و احترام به ملت مصر نگاه می کند. در مورد رابطه میان جنبش با دولت مصر نیز باید عرض کنم که مصری ها خود این گزینه (ضعف روابط) را انتخاب کردند. ما همیشه دست دوستی به سمت برادران مصری دراز می کنیم ؛ اما در نهایت این حکومت مصر است که درباره نوع روابط خود با دیگران تصمیم گیری می نماید.
س: تشکیلات خودگردان موافقت خویش را با شروع مذاکرات مستقیم که با حمایت عرب ها انجام می گیرد، اعلام نموده است. نظر حماس در خصوص این مذاکرات چیست؟
ج: مذاکرات از زمان آغازش در بیست سال گذشته، در حکم ابزاری برای سرپوش گذاردن بر سیاست های رژیم صهیونیستی بوده است یعنی همان سیاست هایی که به منظور ریشه کردن ملت فلسطین، تبدیل آرمان فلسطین به یک موضوع حاشیه ای، باز گذاردن دست صهیونیست ها برای احداث شهرک های جدید اشغالی و یهودی سازی قدس شریف و نیز دور کردن موضوع پناهندگان و بازگشت آنها از میز مذاکرات وضع شده اند. تنها نتیجه ای که مذاکره با رژیم صهیونیستی به دنبال داشته، بهبود وجهه این رژیم بوده است.
این انتفاضه بود که باعث شد تا چهره واقعی ملت مبارز فلسطین به همه معرفی شود و ماهیت درنده خوی دشمن صهیونیستی ـ به ویژه بعد از حمله وحشیانه به نوار غزه و تجاوز به کاروان آزادی ـ بر همگان آشکار شود و به این ترتیب، آرمان فلسطین اعتباری دوباره یابد. با توجه به آنچه گذشت می توان چنین نتیجه گرفت که مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم تشکیلات خودگردان با دشمن صهیونیستی دشنه خیانتی است که ابومازن بر پشت پروژه مقاومت و بر پهلوی آرمان فلسطین فرود می آورد. تیم مذاکره کننده تشکیلات خودگردان می گوید که در چندین دور مذاکره فاقد ضمانت لازم [برای اجرای توافقات ] بوده است. سوالی که از آنها داریم، این است که با توجه به این شرایط چرا به مذاکرات خود با صهیونیست ها ادامه می دهید؟
به نظر بنده، مذاکره با دشمن همان بهایی است که فتح و تشکیلات خودگردان به طرف های خارجی در مقابل اعطای کمک های مالی سیاسی می پردازند. حرف طرف های خارجی با تشکیلات مذکور این است که یا به مذاکره با صهیونیست ها رضایت دهید و یا آنکه خبری از پول و کمک های مالی نیست. حنان عشراوی از اعضای عرب کنست در این باره می گوید که دولت آمریکا به صراحت جنبش فتح و ابومازن را تهدید کرده بود که اگر مهر موافقت بر گزینه مذاکره مستقیم نزنند، باید منتظر تحمل انزوای بین المللی باشند و دیگر فکر اینکه حقوق کارکنان خود را از طریق منابع مالی خارجی تامین کنند و از کمک های مالی آنها بهره مند گردد، از سر بیرون برانند. در یک کلام باید گفت بهایی که تشکیلات خودگردان باید در مقابل کمک های مالی طرف های خارجی بپردازد، ادامه دادن روند مذاکرات پوچ و بی فایده ای می باشد که هیچ نفعی برای ما فلسطینی ها نداشته و دشمن صهیونیستی با استفاده از آن در جهت حذف آرمان فلسطین می کوشد. اگر به گذشته نگاهی بیاندازید، می بینید در طول بیست سالی که از عمر گزینه مذاکره می گذرد، تعداد شهرک های احداث شده صهیونیستی چقدر زیاد شده و روند یهودی سازی قدس، تبعید فلسطینیان ساکن این شهر و تخریب منازل آنها و اخراج عرب های 48 از خانه و کاشانه شان چه شدتی به خود گرفته است. آری! تمامی این جنایت ها با سرپوشی به نام “پروژه صلح” انجام می گیرد. اگر تشکیلات خودگردان به مذاکره با صهیونیست ها تن در نمی داد، آنها و همدستان شان دیگر هیچ توجیهی برای اقدامات خود نداشتند ؛ ولی تا زمانی که روند مذاکرات و دیدارها میان مقامات تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی ادامه دارد، دیگر جای امیدی برای تغییر وضعیت موجود باقی نمی گذارد و به همین خاطر، ما اقدامات تشکیلات مذکور را محکوم می کنیم ؛ زیرا نتیجه آن برای ملت ما چیزی به جز حذف آرمان فلسطین نبوده است. هر از چند گاهی می شنویم که طرف مذاکره کننده فلسطینی موضوع حذف آرمان فلسطین را پذیرفته و با چشم پوشی از مسئله بازگشت آوارگان موافقت کرده است که این موضع صرفا موضع جنبش فتح در خصوص بازگشت عزیزانی است که در سال 1948 از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده اند. تیم مذاکره کننده تشکیلات خودگردان با اعلام موافقت خویش در خصوص تبادل اراضی اشغالی 67 با برخی اراضی دیگر، حتی مصوبات سازمان ملل را نیز زیر پا گذارده است ؛ زیرا بر اساس تصمیم این نهاد بین المللی، اشغالگران قدس وظیفه دارند سرزمین های اشغال شده در سال 1967 را تخلیه کنند. در یک کلام باید گفت که تیم مذاکره کننده تشکیلات خودگردان حتی برای تامین منافع رژیم صهیونیستی، مصوبات بین المللی را نیز زیر پا می گذارد که به نظر من این یک فاجعه است و دشمن صهیونیستی با استفاده از همین مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم در جهت حذف آرمان فلسطین می کوشد.
متاسفانه گهگاه می بینیم که عرب ها نیز از زیر بار حمایت از آرمان فلسطین شانه خالی می کنند و فلسطینیان را در رویارویی با دشمن صهیونیستی تنها می گذارند و حتی تشکیلات خودگردان را برای اعطای سرپوش لازم (مذاکره) به اشغالگران برای تداوم جنایت های شان ترغیب می کنند. ما انتظار چنین حرکتی را از سوی عرب ها نداشتیم ؛ ولی ضعف اعراب و حرکت رو به عقب آنان در برابر سلطه جویی آمریکایی ها باعث شده است تا مواضع شان ضعیف و سست باشد.
س: اگر تشکیلات خودگردان به توافقاتی جدید با صهیونیست ها برسد. موضع و برخورد شما با این توافقات چیست؟
ج: تشکیلات خودگردان بدون بهره مندی از هیچ گونه تایید ملی برای مذاکره با دشمن پا پیش می گذارد. فلسطینی ها در مخالفت شان با مسئله مذاکره اجماع نظر دارند و از این رو، ما هرگز خود را در مورد نتایج این مذاکرات ملزم نمی دانیم. ملت فلسطین هرگز حاضر به چشم پوشی از حقوق و آرمان های خویش نیست.
س: وضعیت کنونی جنبش حماس در کرانه باختری را چگونه می بینید؟ تفسیر شما از حملات دستگاه های امنیتی علیه جنبش، نخبگان و اندیشمندان فلسطینی که گهگاه روند صعودی به خود می گیرد، چیست؟ آیا حماس برنامه ای برای حمایت از اعضای خویش دارد؟
ج: جنبش حماس و گروه های مبارز ملی در کرانه باختری به شدیدترین و زشت ترین وضع ممکن تحت فشار و تعقیب هستند. از برادران مان در جنبش جهاد اسلامی شنیدیم که تشکیلات خودگردان به آنها اعلام کرده است میان تحمل حبس در زندان های صهیونیستی و سپری کردن عمر در زندان های تشکیلات یکی را انتخاب کنند. این حرف تشکیلات خودگردان مفهوم بسیار خطرناکی دارد و نشان می دهد که این نهاد به یک شریک تمام عیار برای رژیم صهیونیستی مبدل شده است و کاملا همسو با پروژه امنیتی این رژیم عمل می کند. اصلا همکاری امنیتی با اشغالگران شعار نهاد مذکور است و به همین خاطر، حملات گسترده ای را علیه مقاومت آغاز کرده است و صد البته این پیش کشی است که تشکیلات خودگردان برای آغاز کردن مذاکرات مستقیم تقدیم صهیونیست ها می کند. حرفی که دشمنان ملت فلسطین با این تشکیلات دارند، آن است که باید زیر ساخت های مقاومت از بین برود تا اینکه دست مقاومت برای وارد آوردن ضربات جدیدتر کوتاه گردد. در حقیقت، هر وقت مرحله جدیدی از مذاکرات شروع می شود بیگانگان این انتظار را از تشکیلات خودگردان دارند تا ناخن هر کسی که به گزینه “مذاکره و سازش” نه بگوید، قطع نماید. نهاد مذکور با حمایت اشغالگران بر کرانه باختری سیطره یافته است و به همین خاطر، دست به هر کاری می زند و از زیر پا گذاشتن هیچ خط قرمزی ابا ندارد و اجازه هر گونه قانون شکنی، فساد و خصومت با اسلام را به افراد می دهد. سوال بنده این است که تشکیلات برآمده از جنبش فتح چه کاری را برای مقابله با آنچه امروز در قدس جریان دارد، به انجام می رساند؟!
باید خدمت تان عرض کنم که جنبش حماس امروز و به خاطر مواضعش بهای سنگینی را می پردازد ؛ ولی همچنان ثابت و پا بر جا ایستاده است. اعضای جنبش در کرانه باختری تمامی رنج ها، سختی ها، تعقیب و گریزهایی که با هدف تخریب زیر ساخت های مقاومت صورت می گیرد، را تحمل می کنند ولی حاضر به چشم پوشی از اصول و آرمان های ملی خود نیستند. مقامات تشکیلات خودگردان هر کاری بکنند، باز هم مقاومت امید ملت فلسطین می باشد و روزی فرا خواهد رسید که همین ملت آنها را بیرون خواهند راند و سرنوشتی مشابه آنتوان لحد در انتظار افراد مذکور است. مقامات تشکیلات باید از خواب غفلت بیدار شوند و ببیند که چه می کنند. آنها باید ببینند که هیچ کاری را برای ملت فلسطین انجام نداده اند.
س: صهیونیست ها با احداث صدها واحد شهرک نشینی دیگر و ادامه پروسه یهودی سازی، به برنامه های خود در شهر قدس اشغالی تشدید بخشیده اند. این موضوع را در چارچوبی باید تفسیر و تحلیل کرد؟
رژیم اشغالگر صهیونیستی از مذاکره به عنوان سرپوشی برای اجرای برنامه هایش استفاده می کند و در این میان سه هدف مهم را دنبال می کند:
1 ـ اشغالگران با شتاب برنامه های شان را در قدس اجرا می کنند و به دنبال آن هستند تا موضوع قدس را برای همیشه به نفع خود و به شکلی که می خواهند، به اتمام برسانند. از زمان صلح مادرید و انعقاد پیمان اسلو یعنی از سال 1993 به بعد رژیم صهیونیستی از هر گونه بحث درباره سرنوشت قدس شانه خالی می کند و در حالی که تیم مذاکره کننده فتح مثل یک تماشاچی ایستاده، رژیم مذکور مشغول تغییر هویت قدس و تعیین سرنوشت آن به نفع خویشتن است.
2 ـ پرونده شهرک سازی: دشمن صهیونیستی عطش عجیب و شدیدی به شهرک سازی دارد و از این طریق می خواهد تا آن مقدار باقی مانده از اراضی فلسطینی موجود در کرانه باختری را مصادره کند و متاسفانه محمود عباس و تیم مذاکره کننده فتح با دست و دل بازی تمام با مسئله برخورد می نمایند و با مسئله تبادل اراضی موافقت کرده اند. دشمن در حال حاضر در خصوص تعویض مناطق فلسطینی که در آنها شهرک های صهیونیست نشین احداث شده است، با تشکیلات خودگردان گفتگو می کند ؛ ولی اگر روند شهرک سازی به همین صورت ادامه یابد، دیگر در سال های آتی زمینی برای ملت فلسطین باقی نماند که تشکیلات خودگردان بر سر آن با صهیونیست ها مذاکره کند. تل آویو اندیشه تغییر چهره کرانه باختری را در سر دارد و تنها به دنبال آن است که برخی مناطق عربی بی ارتباط از هم را در کرانه باختری ایجاد کند که هر کدام حاکمیت مجزا داشته باشند.
3 ـ رژیم غاصب عبری می کوشد تا مهر ابطال بر پرونده بازگشت آوارگان بزند و متاسفانه موضع جنبش فتح در این موضوع کاملا همسو با خواست اشغالگران صهیونیستی است که به خوبی می توان بازنمود مواضع این جنبش را در تلاش های آن برای اسکان دائم آوارگان در کشورهای میزبان یافت. در حقیقت، فتح برای حذف حق بازگشت آوارگان، همسو با سیاست های رژیم اشغالگر قدس عمل می کند.
سوال اینجاست که اگر فلسطینی ها چشم خود را بر آن مقدار باقی مانده از خاک خویش ببندند، دیگر چه چیزی برای شان باقی می ماند. اقدامات تشکیلات خودگردان خطرات بزرگی با خود به دنبال دارد و در حکم بازی کردن با آرمان فلسطین می باشد. فتح بیشترین سهم را در این گناه بزرگ و واقعی یعنی حذف آرمان فلسطین دارد.
س: برداشت شما از تشدید حملات صهیونیست ها به نوار غزه که با بمباران بخش های مختلف این منطقه و به شهادت رسیدن برخی افراد از جمله یکی از فرماندهان گردان های شهید عزالدین القسام همراه بود، چیست؟
ج: دشمن صهیونیستی با بر پا کردن این سر و صداهای نظامی، به دنبال ایجاد هراس در وجود ملت ها است. به صراحت می گویم که ملت ما هرگز سر تسلیم در برابر دشمن فرود نمی آورد و جنبش حماس نیز هرگز به ذلت تن در نمی دهد و از حقوق ملت خویش دفاع می کند و هرگز حاضر نیست چشم بر روی اصول و آرمان های ملی ببندد. ما (اعضای حماس) سلاح خود در دست گرفته ایم تا از آرمان عدالت خواهی ملت فلسطین دفاع کنیم. تلاش ما پایان دادن به اشغالگری و نابودی پروژه صهیونیسم است. ما از هیچ تهدیدی نمی هراسیم. ضمنا اگر می بینیم که دشمن به صورت آزمایشی عملیاتی را در لبنان انجام می دهد، هدفش ایجاد وحشت و هراس در وجود فلسطینیان ساکن غزه است. در همین جا عرض می کنم که مقاومت هرگز اصول و آرمان های خویش را زیر پا نمی گذارد ؛ بلکه در جهت تقویت خویش می کوشد و در صورت بروز هر گونه تجاوزی، از ملت خویش دفاع می کند.
تلاش ما این است که با روحیه عالی ملی و نیز حس مسئولیت پذیری با این تجاوزات برخورد نموده و عزت ملت خویش را حفظ کنیم و اجازه ندهیم تا دشمن در برنامه خویش جهت در هم شکستن اراده ملت فلسطین پیروز شود و به محاصره مردم ما ادامه دهد. ما از ملت عزیزمان تا پایان یافتن روند محاصره و اشغالگری، دفاع خواهیم کرد.
س: برخی ها در تمسک و پایبندی حماس به گزینه مقاومت تردید دارند و مدعی هستند این جنبش به مقابله با کسانی می پردازد که اشغالگران را با موشک هدف قرار می دهند. پاسخ شما به این افراد چیست؟
ج: حماس در قلب جبهه مقاومت قرار دارد. این جنبش حامی مقاومت در فلسطین می باشد. حماس به خاطر همین تمسک به مقاومت، بهای سنگینی را در عرصه سیاسی می پردازد. اگر خلاف این باشد، پس چرا دشمنان این همه با ما سر خصومت و جنگ دارند؟ چرا با وجود آنکه حماس در کرانه باختری حتی یک موشک را به سمت دشمن شلیک نکرده است، این همه هدف دشمنی قرار می گیرد؟ جنگ اصلی تشکیلات خودگردان با پروژه مقاومت است. ضمنا تبلیغات مسمومی که امروز علیه حماس صورت می گیرد با هدف ناامید کردن مردم نسبت به مقاومت و مخدوش ساختن وجهه حماس انجام می شود. می خواهند چنین وانمود کنند در شرایطی که فتح از مقاومت دست شسته و به سراغ سازش رفته است، حماس نیز از مقاومت دست کشیده است. سوال بنده از تمامی کسانی که برای دفاع از ملت فلسطین انگشت بر روی ماشه دارند، این است که چه کسی در هنگام حمله صهیونیست ها به نوار غزه به مقابله با متجاوزان پرداخت؟ چه کسی عملیات اوهام بر باد رفته را علیه دشمن انجام داد؟ چه کسی عملیات خانیونس را چهار ماه قبل انجام داد؟
پس حماس در قلب جبهه مقاومت حضور دارد. ضمنا هر کس که گمان می کند مقاومت صرفا پرتاب موشک است، سخت در اشتباه می باشد. موشک یکی از مکانیزم های فراوان مقاومت به شمار می رود. حماس با توجه به شرایط ملت فلسطین، مکانیزم مناسب را انتخاب می کند و چالش موجود را به شکلی مدیریت می نماید که منافع مردم را در پی داشته باشد.
س: تلاش های صورت گرفته جهت مبادله اسرای فلسطینی با گلعاد شلیت، اسیر نظامی صهیونیست به کجا رسید؟
ج: هیچ خبر جدیدی در این رابطه وجود ندارد.
س: از زمانی که حماس وارد دولت شده است، برخی ها از شکست برنامه های حماس یا اشتباهات بزرگ این جنبش در حفظ منافع مردم و رفع محاصره سخن می گویند و معتقدند که جنبش مذکور در برخورد با قانون شکنی های دستگاه های امنیتی و همچنین در ارتباطش با دیگر گروه ها ناکام مانده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
ج: رابطه حماس با دیگر گروه ها مثبت است و ما در این ارتباط، منافع ملی را مد نظر قرار می دهیم. تجربه ورود به حاکمیت تجربه ای است که هیچ کس نمی تواند به خاطر آن حماس را محکوم کند. سوال اینجاست که جنبش در زمان بر عهده گرفتن مدیریت امور از چه ابزارهای حاکمیتی بهره مند بوده است؟ شما در صورتی می توانید یک انسان را به خاطر تجربه حاکمیتی و مدیریتی اش محکوم کنید که ابزارهای حاکمیت را در اختیارش بگذارید و سپس وی را به خاطر برنامه اش مورد سوال قرار دهید. ما در شرایطی اختیار امور را در دست گرفتیم که محاصره شدیدی در جریان بود و شرایطی دشوار حکمفرما. ضمنا در برهه مذکور برخی کارمندان و کارکنان وابسته به جریان های مختلف سیاسی نیز شروع به کارشکنی کردند. با وجود همه مشکلات، ما نهادها و مراکز مختلف موجود در نوار غزه را با توجه به امکانات محدود و اندکی که داشتیم، مدیریت کردیم و امروز کوله باری از تجربه با خود به همراه داریم . نباید فراموش کرد که حماس مدیریت یک ملت تحت محاصره را بر عهده داشت، ملتی که باید خدمات لازم را برای آنها ارائه می نمود و به تبع آن، باید می کوشید تا میان نیازهای مردم و نیز مقتضیات و شرایط لازم جهت ارائه خدمات به مردم، نوعی هماهنگی ایجاد کند که البته در تحقق این هدف گهگاه مشکلاتی پیش می آمد.
حرف ما این است که هیچ قانون شکنی از دیدگاه ما قابل قبول و پذیرش نیست و بر اساس قانون و به شکلی قاطعانه با تمامی افرادی که در عرصه مدیریتی و امنیتی مرتکب قانون شکنی شده اند، برخورد خواهد شد. به هر حال، یک سری قانون شکنی هایی انجام گرفته که باید بر اساس قانون، عاملان آن را مجازات کرد.
س: حقیقت رابطه و گفتگو با غرب چیست؟ حرکت در این مسیر به چه شیوه ای بوده است و آیا این گفتگو می تواند تاثیرات خود را بر وضعیت کنونی نوار غزه و پایان بخشیدن به محاصره این منطقه داشته باشد؟
ج: ما اگر با غرب گفتگو می کنیم به خاطر تبیین مسئله فلسطین و حقوق ملی مردم ما است که البته در راه تحقق این هدف، هیچ خجالتی نداریم. ما می خواهیم به غربی ها این نکته را ثابت کنیم که رژیم صهیونیستی، یک رژیم دروغین می باشد که هرگز فلسطینیان حاضر نیستند آن را به مشروعیت بشناسند. امروز در غرب و در میان نخبگان دولتی و غیر دولتی کسانی هستند که مواضع جنبش حماس و منطق این جنبش را به خوبی درک می کنند و قوبل دارند.
امروز دیوار محاصره حماس و عدم ارتباط با این جنبش در حال فرو ریختن است. طرف های خارجی فهمیده اند که محاصره حماس باعث نمی شود تا این جنبش سر تسلیم در برابر خواست آنها فرود آورد. امروز آنهایی که حماس و ملت فلسطین را محاصره کرده اند، هدف سرزنش قرار گرفته اند ؛ ولی هنوز هم بسیاری از طرف ها هراس آن را دارند که در صورت مذاکره با حماس خشم آمریکا برانگیخته شود و به همین خاطر می کوشند تا رضایت کاخ سفید را جلب کنند البته آنها نیز قلبا نمی خواهند حماس مواضعی را اتخاذ کند که نتیجه آن لطمه خوردن به اصول و آرمان های ملی فلسطینی باشد.
