جمعه 02/می/2025

ایمن قفیشه: اسارت موجب شکوفایی استعدادهای نهفته می شود

دوشنبه 5-مارس-2012

“ایمن محمد حسن قفیشه” ملقب به “ابوعبیده” در 25 نوامبر سال 1970 در شهر الخلیل دیده به جهان گشود و در این شهر بزرگ شد و مقاطع ابتدایی و متوسطه و دبیرستان را در مدارس آن به پایان رساند، سپس به منظور ادامه تحصیل در رشته مهندسی برق وارد دانشگاه پلی تكنیك فلسطین شد، اما رژیم صهیونیستی با بازداشت وی مانع از اتمام تحصیلاتش شد.

وی ازدواج كرد و صاحب یک فرزند شد كه 2 ماه پس از بازداشت اخیرش به دنیا آمد.

این اسیر آزاده 4 مرتبه بازداشت شده است كه نخستین آن در سال 1987 و آخرین بار در سال 1997 بود، او به 35 سال زندان نیز محكوم شده و 15 سال آن را سپری كرده است.

وی پس از آزادی از زندان در سال 1988 به عضویت جنبش مقاومت اسلامی “حماس” در آمد و از سال 1995 به صف گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی این جنبش پیوست و در تیم عملیاتی “صوریف” شروع به فعالیت کرد. این تیم دست به چندین عملیات بزرگ علیه رژیم صهیونیستی زد. این اسیر در جریان قرارداد “وفاداری به آزادگان” آزاد شد و به نوار غزه تبعید گردید.
متن مصاحبه:
 
چگونه نویسندگی را شروع كردید و انگیزه شما از این کار چه بود؟
 

زندان برای من یک مکان رنج آور و در عین حال لطف الهی بود. زمانی كه در بازداشت بودم اوقات بیكاری خود را با مطالعه و تفكر و تامل در قرآن می گذراندم، در آغاز کار  به خاطره نویسی روی آوردم و افکارم را روی کاغذ پیاده نمودم، سپس نوشته هایم را به خانواده ام فرستادم که از میان آن ها “پژواك” و “حافظه تشنه” را به یاد دارم.

من دوران بازداشت در زمینه های فرهنگی فعالیت می کردم و شخصا به جمع آوری زندگی نامه برخی از شهدا و انتشار آنها در زندان تحت عنوان “یاد شهدا” مبادرت ورزیدم و زندگی نامه بیش از 80 شهید را به رشته تحریر درآوردم و به خاطر استقبال گسترده از این آثار و حس وفاداری كه به شهدا داشتم، آن ها را در كتابی گردآوری كردم كه هم اكنون این كتاب در كرانه باختری چاپ شده است و برادرنم در موسسه فرهنگی “قدس” به من خبر دادند كه می خواهند در ابتدای سال آینده آن را تجدید چاپ نمایند، به کار نویسندگی ادامه دادم و انگیزه اصلی من برای این كار مبارزه با زندانبانانی بود كه می خواستند زندان را به گورستانی برای زندگان تبدیل كنند و شخصیت و افكار و هویت ما را از بین ببرند و ما را به افرادی بی ارزش و ناتوان مبدل كنند.

بنده از ابتدای نویسندگی دنباله رو اندیشمندان و بزرگانی همچون ابن تیمیه و هضیبی و سید قطب و غیره بودم كه نفیس ترین كتاب های خود را در دوران اسارت نگاشته اند.

چگونه زندان انگیزه شما را برای نوشتن تقویت کرد، معمولا در چه زمینه هایی قلم می زنید؟

زندان استعدادها و پتانسیل های نهفته انسان را شکوفا می کند و روحیه مبارزه طلبی در مقابل زندانبانان را تقویت می بخشد؛ مساله ای که موجب تشدید این روحیه می گردد موضع گیری خصمانه زندانبانان صهیونیست علیه نوشته های اسرا است، هر چند که این نوشته ها ساده باشد و مستقیما به زندان یا جهان خارج ارتباط داشته باشد و همه ما در اسارت هر نوشتار یا خاطره یا شعر یا داستان را یک پیروزی بر زندانبانان صهیونیست و شکست شوکت و هیبت پوشالی آنان به شمار می آوریم.

دست نوشته هایم زاییده تاملاتم در کلام خداوند متعال است، بنده تمامی تفاسیر موجود در زندان ها نظیر الزحیلی، الصابونی، الظلال، الشعروای، ابن کثیر و غیره را مطالعه کردم و بخش دیگر از نوشته هایم ثمره مطالعات علمی و فرهنگی ام است، علاوه بر آن همنشینی من با برادران اسیرم تاثیر شگرفی در نگارش هایم دارد.

لطف بفرمایید در مورد آثاری که در داخل زندان تالیف کرده اید توضیحاتی را ارائه نمایید و بگویید که کدام یک از کارهایتان حرف دل شما است؟

نخستین کتابی که به رشته تحریر درآوردم “حافظه گواهی” نام دارد، در این اثر سیره شمار زیادی از شهدا را جمع آوری کردم، پس از آن کتاب “ام سلیم دخت ملحان گرانقدرترین زن از لحاظ مهریه” را نگاشتم؛ به گونه ای که در آن سیره این زن عظیم الشان و ام حرام خواهرش و فرزندانش و ابی طلحه شوهر مبارزش را گردآوری کردم، این اقدام پس از آن صورت گرفت که در مورد آیه شریفه سوره احزاب (آنگاه که به کسی که خداوند متعال به او نعمت ارزانی کرده بود و تو نیز به آن نعمت ارزانی کردی می گفتی که همسرت را پیش خودت نگه دار) تامل کردیم و در کتاب های تفسیر و سیره و مراجع جهت فهم راز توصیف زیاد بن حارثه به این شکل کنکاش کردم که در پی آن رازهای فراوانی در مورد زندگی این صحابه جلیل القدر و نوع پیوند آن با حضرت محمد (ص) بر من روشن گردید و آنها را در کتاب زید بن حارثه که خداوند متعال به وی و فرستاده اش نعمت فراوانی ارزانی کرد، جمع آوری نمودم.

به موازات تلاوت کلام الله مقایسه هایی را میان دو سوره یوسف و قصص به عمل می آوردم و از وجوه شباهت میان آنها شگفت زده می شدم و طی 3 سال تدبیر و بحث و پژوهش کتاب چهارم خود تحت عنوان “تربیت رهبری میان سوره های یوسف و قصص” را نوشتم که دوست داشتنی ترین کتابم می باشم، بنیاد فرهنگی فلسطین کتاب گران قیمت ترین زن از لحاظ مهریه و تربیت رهبری را به چاپ رساند. پس از اینکه به یاری خداوند موفق به حفظ قرآن شدیم یک سند تلاوت مربوط به حضرت پیامبر اکرم (ص) را از طریق شیخ دکتر عید دحادحه در زندان رامون به دست آوردم، ایشان زمانی که این کتاب را به من دادند یک حرفی گفتند:« ای ایمن این سند آغاز کار نه پایان آن.» و به همین خاطر شروع به پژوهش کردم و مطالعات خویش در حوزه تجوید و تلاوت و روایت و مطابقت را بسط دادم و آخرین کتاب خود در زمینه علم تجوید تحت عنوان “همنشینی با نخبگان علم تجوید” را نوشتم که از خداوند متعال مسئلت می دارم تا به من توفیق چاپ و انتشار هر چه زودتر آن را عنایت فرماید. دوست دارم در اینجا به دور از هرگونه تعارفی به یك حقیقت اشاره كنم و آن اینكه بعد از لطف و عنایتی كه خداوند در نوشتن تالیفاتم به من داشت، همسرم “سوزان حاتم شرباتی” نقش بسزایی در تشویق و ترغیب من داشت و همواره در نوشتن و كار آماده سازی و تدوین و چاپ آن به من كمك می كرد و در این زمینه با متخصصان و كارشناسان مشورت می كرد.

كارها و آثار شما چگونه به دست مردم در بیرون از زندان می رسید؟

موضع خصمانه مدیریت زندان در قبال آثار ادبی اسرا بر كسی پوشیده نیست و من همواره 2 نسخه از تمامی نوشته هایم را نزد خود نگه می داشتم و یكی از آنها را نزد خود مخفی می كردم و دیگری را به یكی از برادران مورد اعتمادم كه از من دور بود، می دادم، وقتی كه نسخه اولی منتشر می شد، دومی نزد خودم باقی می ماند و پس از پایان كار تالیف كتاب به شیوه مبتكرانه آن را به خارج از زندان انتقال می دادیم و خیلی وقت ها زندانبانان كتاب را پیش از چاپ ضبط و مصادره می كردند.

یكی از كتاب هایم در حین خارج ساختن قاچاقی آن از زندان 3 مرتبه به شیوه های مختلف ضبط شد، بنابراین به ناچار برای خارج کردن این كتاب از زندان، آن را بر روی یک کاست ضبط كرده، سپس این نوار روی کاغذ پیاده کرده و به چاپ رساندم.

به هنگام نوشتن با چه مشکلاتی مواجه بودید و چه ابزارهایی در اختیار داشتید؟

مهمترین موانع پیش روی شخص اسیر برای نوشتن، نبود استاد راهنما و ناظر در داخل زندان است، همین مشکل در بیرون از زندان نیز وجود دارد و بزرگ ترین شانس ما ملاقات با یک برادر تحصیل کرده بود كه ما را در امر نوشتن راهنمایی می كرد.

دومین مانع نبود مراجع و كتاب های كافی است، زیرا اداره زندان از وارد كردن کتاب به داخل زندان ممانعت می كند و تنها با وارد کردن کتاب های تكراری و بی فایده موافقت می کرد و سومین مانع این بود همین كه كتابی را پیدا می كنی و شروع به نوشتن می نمایی، می بینی که ماموران زندان هر روز تو را از زندانی به زندان دیگر منتقل می کنند و مورد بازجویی قرار می دهند و در جریان آن تمامی نوشته هایت را مصادره می نمایند.

هنگامی كه كار نوشتن یك كتاب به پایان می رسید، كار قاچاق این كتاب به خارج از زندان آغاز می شد كه گاهی چندین سال به طول می انجامید و پس از پایان تمامی این مراحل، ماموریت سخت تر آغاز می شد و آن یافتن طرفی برای چاپ و نشر این كتاب بود.

ما در اینجا نهایت سپاس و قدردانی را از موسسه فرهنگی فلسطین كه مسئولیت چاپ و انتشار آثار برخی اسرا را بر عهده دارد و در راستا از هیچ تلاشی فروگذاری نكرده است، به عمل می آوریم و برای آن آرزوی تداوم فعالیت و پایبندی و ثابت قدمی در این عرصه مهم را داریم كه یكی از مهمترین عرصه های مبارزه با دشمن است، زیرا احساسی كه از چاپ اثر به اسیر دست می دهد، كمتر از شادی پدر در لحظه به دنیا آمدن فرزندش نیست.

آیا در نوشته های خود به تشریح رنج و محنت دوری از خانواده پرداخته اید؟

نخستین واژگانی را که اسیر به محض ورود به زندان می نویسد، حکایت از احساس شوق به دوستان و دلتنگی برای خاطرات گذشته و ناراحتی به خاطر دوری و فراق دارد، من نوشتن را در قالب نامه آغاز كردم كه بیانگر شوق و اشتیاق و وابستگی من به همسر، دختر‌، پسر و مادرم بود و خانواده ام همواره نامه هایی را كه طی این 15 سال برای آنها فرستاده ام نزد خود نگه داشته اند و حتی برخی نامه های من به سالیان قبل از بازداشت مربوط می شود كه حدود 20 سال از آن گذشته است، بدینگونه درد دوری و وابستگی و دلتنگی برای دوستانم سرآغاز مسیر هزاران مایلی زندگی ادبی اسارت پشت میله های زندان بود.

استقبال هم سلولی هایت از آثار شما چگونه بود، آیا این آثار بازتاب معینی در بین آنان داشت؟

اسرای فلسطینی در تمامی آفرینش های ادبی همرزمان خود و شادی هایشان شریکند، زیرا بر این باورند كه این اثر ادبی به آرمان آنان به عنوان یك اسیر خدمت می کند، هنگامی كه یك اسیر مدرك پایان دوره آموزش قرآن را دریافت یا قرآن را حفظ می كند، برای وی مراسمی بر پا می شود و دوستانش با خواندن سرود از وی استقبال می كنند و كمیته فرهنگی مدرك افتخاری و هدیه ای نمادین را به وی عطا می كند.

هم سلولی هایم از کتاب داستان “حافظه شهادت” استقبال گسترده به عمل آوردند،حتی یکی از آنان به من خبر داد كه به محض شنیدن خبر داستان مرحوم “عبدالصمد حریزات” گریسته است و زمانی كه كتاب “گران قیمت ترین زنان” را به وی عرضه كردم با استقبال و ترغیب وی رو به رو شدم و دلیل چاپ این كتاب، ترغیب های شیخ “ابو همام محمد جمال نتشه” عضو مجلس قانونگذاری فلسطین بود كه تمامی این كتاب را در طول یك شب خوانده بود و در تقدیر از این كتاب برای من چنین نوشته بود: « بدون هیچ تردیدی به چاپ این كتاب اقدام كن.»

“گران قیمت ترین زن” كتابی است پیرامون بانوان مسلمان، جایگاه زنان را در جامعه فلسطین چگونه ارزیایی می کنید؟

در آغاز بر این باور بودم كه زن باید از جامعه دور باشد و كسی او را نبیند و صدایش را نشنود و رفته رفته دریافتم كه باید زن در جامعه نقش آفرینی کند و در زمینه های علمی و فقهی و جهادی و سیاسی و حتی بازرگانی در کنار مردان حضور داشته باشد، همانگونه كه مادر مومنان “خدیجه” با مال و دارایی اش بازرگانی می كرد و “عائشه” (رض) شخصا فقه را به یاران پیامبر می آموخت و “ام حرام” نیز برای جهاد در راه خدا دریاها را می پیمود و زنان صحابه نیز دوشادوش مردان در جلسات علمی مساجد مشاركت داشتند و در زمینه های سیاسی نظر می دادند، همانگونه كه “اسما” دختر “ابوبكر” در مقابل حجاج می ایستاد، این همان شیر زنی است كه از سیاست عمر فاروق‌ (رض) در رابطه با تعیین مهریه خرده می گرفت.

همچنین من از كتاب های شیخ قرضاوی پیرامون زن و نقش آن در جامعه بسیار متاثر شدم و یقین پیدا كردم كه برنامه بیدار سازی ما جز با مشاركت حقیقی زنان در تمامی عرصه ها با حفظ اصول و ارزش های دینی و اخلاقی محقق نخواهد شد، ولی اوضاع كنونی فلسطین بسیار بهتر از دیگر جوامع عربی و اسلامی است. در جامعه فلسطین می بینیم كه برخی زنان در پارلمان و جهاد مشاركت دارند و اقدام به تفسیر قرآن و نوشتن شعر می نمایند، اما تمامی این ها كفایت نمی كند، بنده بر ضرورت وجود فعالیت های منظم و مستقل بانوان تاكید دارم كه زنان در آن رهبر خویش را انتخاب كنند و شخصا برنامه های مورد نظر خود را ارائه دهند و اولویت هایی حائز اهمیت خود در جامعه را تعیین كنند، چرا ما باید اولویت ها و مسائل مورد علاقه زنان را تعیین كنیم، چرا نباید در جامعه یک زن فقیه وجود داشته باشد و در مورد مسائل زنان فتوا بدهد، همانگونه كه زنان پیامبر اکرم (ص) این كار را انجام می دادند.

زن از نیازهای خود آگاه است و بنده می بینم كه نوعی قیمومیت و خودخواهی بر فعالیت های زنان حاكم است، این ما هستیم كه برای زنان تعیین تکلیف می کنیم.

پس از آزادی از زندان، آینده فعالیت های فرهنگی شما چگونه خواهد بود؟

مسلما آزادی یكی از والاترین ارزش های هر انسان به شمار می رود و سلب آزادی از وی به معنای سلب انسانیت است و لحظه آزادی ام به منزله تولدی جدید برای من بود، اما این آزادی همچنان ناقص و ناتمام است و همانطوری كه اطلاع دارید رژیم صهیونیستی آزادی ما را مشروط به تبعید به نوار غزه كرده است، البته من حضور در غزه را تبعید نمی دانم، زیرا غزه بخشی از خاك فلسطین است و ساكنان آن همچون خانواده من هستند، آنان به گرمی از ما استقبال کردند و بهترین دختران خود را به عقد آنانی كه در پی ازدواج بودند درآوردند و آنچه را كه در مورد استقبال انصار از مهاجرین در زمان پیامبر (ص) شنیده بودم در اینجا به عینه دیدم و به همین خاطر رژیم اشغالگر قدس به تبعید ما به نوار غزه اكتفا نكرده است، بلكه از آمدن همسرم به غزه ممانعت به عمل می آورد و 15 سال دوری از همسرم را تحمل کردم و اکنون به رغم آزادی ام از زندان، دشمن صهیونیستی مرا از ملاقات با وی محروم کرده است، صهیونیست ها حتی از سفر مادر هفتاد ساله ام به نوار غزه ممانعت کردند و او را به همراه خاله ام به كرانه باختری بازگرداندند و به آنان گفتند:«از این پس فرزندان خود را نخواهید دید.»

همچنین دختر كوچكم “سارا” كه 2 ماه پس از بازداشت من به دنیا آمد و اكنون لباس عروسی بر تن كرده است، میان تحمل غم و دوری مادرش در كرانه باختری و تحمل دوری پدرش در نوار غزه مخیر شده است و در چنین شرایط ناپایدار و نامشخصی نتوانسته ام حتی یك فعالیت فرهنگی منظمی داشته باشم، اما به محض بازگشت زندگی ام به روال عادی خود و آغاز بخش دوم زندگی ام و دیدن دختر عزیزم فعالیت های فرهنگی خود را آغاز خواهم كرد.

آیا در آینده نزدیك شاهد چاپ آثار شما خواهیم بود؟

امیدوارم طی سال آینده كتاب اخیر خود تحت عنوان “همنشینی با نخبگان علم تجوید “را به مرحله چاپ برسانم.

در پایان نهایت تشكر و قدردانی را از برادرانم در موسسه فرهنگی فلسطین و تمامی كسانی كه در زمینه خدمت رسانی به اسرا فعالیت دارند و از مساله اسرا حمایت می كنند، به عمل می آورم و از خداوند بلند مرتبه مسئلت می دارم که شادی واقعی را با آزادی تمامی فلسطینیان بازداشت شده بر ما ارزانی کند.

لینک کوتاه:

کپی شد