دکتر “محسن صالح” مدیر کل مرکز مطالعات و رایزنی های “الزیتونه” در مورد وضعیت کنونی آرمان فلسطین و تاثیرات انقلاب های عربی بر روی آن و وضعیت رژیم صهیونیستی در سایه تحولات منطقه ای و بین المللی و دورنمای مساله فلسطین و نقش امت های عربی و اسلامی و وظایف آنها در قبال فلسطین صحبت می کند.
وضعیت کنونی آرمان فلسطین را در سایه تحولات منطقه ای و بین المللی چگونه ارزیابی می کنید؟
مساله فلسطین همچنان مساله نخست منطقه و بین الملل به شمار می رود و هر تحولاتی که در گوشه و جهان رخ بدهد، باز هم مساله فلسطین در کانون توجهات قرار دارد، زیرا مساله فلسطین و منازعه با دشمن صهیونیستی جوهره منازعه منطقه عربی و اسلامی ما به شمار می رود و پروسه صهیونیستی در واقع مانع اساسی بر سر بیداری امت و یکپارچگی آنها و احیای مجد و عظمت آنها می باشد.
انقلاب های عربی چه تاثیری بر آینده آرمان فلسطین می گذارد؟ آیا شرایط حاکم بر کشورهای حامی مساله فلسطین با شرایط گذشته این کشورها فرق کرده است؟
به طور کلی انقلاب ها و تحولات جاری در منطقه تاثیر مثبت بر مساله فلسطین می گذارد، زیرا این انقلاب ها در بطن خود حامل سه تحول است یکی در گسترده انسان است که دیوار ترس را ریخت و ملت های عربی برای احیای مجد و عظمت و عزت و کرامت خویش قیام کردند و به مصاف با خودکامگی رژیم های فاسد برخاستند، دومین تحول در سطح نظام های سیاسی صورت گرفت؛ به گونه ای که این نظام ها دیر یا زود به نفع امت های عربی و اسلامی تغییر می کند، سوم اینکه فضای راهبردی پیرامون فلسطین به یاری پروردگار به یک فضای حمایتی از مقاومت مبدل می شود و این فضا به یک پشتیبان قوی از مساله فلسطین تبدیل می شود. آنچه در مصر رخ می دهد، مصداق بارز این مساله است.
ما هم اکنون دوره انتقالی را تجربه می کنیم، انقلاب های عربی با چالش های عمده و جدی مواجه است، رژیم های فاسد و بازماندگان رژیم های خودکامه می کوشند همواره زمام امور را در دست داشته باشند. علاوه بر آن طرف های خارجی؛ به ویژه آمریکا و اسرائیل سعی دارند در این انقلاب ها مداخله کنند تا این انقلاب ها را بی محتوا سازد و آنها در مسیر خدمت به منافع گروه های غربی پیش ببرند و شاید منطقه را بر اساس معیارهای مذهبی و نژادی تجزیه و تقسیم کنند. از این رو ملت های انقلابی برای مقابله با توطئه های شوم باید تلاش زیادی انجام دهند.
نظر شما راجع به سفر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه خاورمیانه که پرونده کنفدرالی را در دست دارد و تاثیر آن بر مساله فلسطین، چیست؟
بحث کنفدرالی با تشکیل کشور واحد ارتباط دارد که شامل اردن و کرانه باختری و نوار غزه می شود و این مناطق تحت حاکمیت نظام سیاسی واحد اداره می شود، نظامی که اختیارات گسترده ای به طرفین می دهد، با این تفاوت که این مناطق تحت حاکمیت پادشاهی اردن در می آید.این طرح یک طرح قدیمی است و هر از گاهی یک بار این مساله داغ می شود هدف اسرائیلی ها و آمریکایی ها از آن ممانعت از تشکیل کشور مستقل فلسطین برای ملت فلسطین است و ممانعت از سیطره گروه های مبارز فلسطین؛ به ویژه جنبش مقاومت اسلامی “حماس” بر کشور فلسطین در صورت شکل گیری آن است، زیرا این امر به منزله تداوم مقاومت برای رها سازی بقیه اراضی اشغالی فلسطینی از چنگال صهیونیست های غاصب است.
به هر روی وحدت و یکپارچگی و انسجام و هم آوایی هدف و آرمان مشترک و اصلی و اساسی تمامی امت های عربی و اسلامی محسوب می شود، ولی نباید این مساله به لغو و ابطال حقی از حقوق مسلم و مشروع و قانونی و به حق ملت فلسطین منتج گردد، بلکه باید این وحدت به عاملی برای احقاق حقوق حقه فلسطینیان مبدل گردد.
شناسایی فلسطین به عنوان کشور ناظر در سازمان ملل چه نفعی برای آرمان و ملت فلسطین دارد؟ آیا این امر بر وضعیت کنونی و آینده کشور فلسطین تاثیر مثبت می گذارد؟
شناسایی کشور فلسطین تا حدی بر فعال شدن بحث شکل گیری کشور فلسطین در محافل بین المللی تاثیر مثبت می گذارد. باید توجه داشت که تشکیل کشور فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه هرگز به معنی چشم پوشی از فلسطین تاریخی و حق بازگشت آوارگان نیست.
با توجه به گذشت 56 سال از فاجعه اشغال فلسطین دورنمای آرمان فلسطین را چگونه می بینید؟
ما اطمینان داریم که به یاری خداوند متعال تمامی مناطق اشغالی فلسطین آزاد می گردد و این سرزمین مقدس به دست صاحبان اصلی اش بر می گردد، چرا که خداوند متعال وعده رهایی آن را داده است. رژیم غاصب صهیونیستی ماهیت خشونت آمیز و ظالمانه دارد و هم اکنون در سراشیبی زوال می غلطد.
این امر ماهیت و جوهره حرکت تاریخ است. صهیونیست ها تا ابد قوی نخواهند ماند و عرب ها و مسلمانان نیز تا ابد ضعیف خواهند ماند.
شکل گیری انقلاب های عربی و به قدرت رسیدن جریان های اسلامی و مقاومت قهرمانانه فلسطین که انتفاضه ها را راهبری می کند و در مقابل اشغالگران صهیونیست مقاومت می کند و به آن درس های فراموش نشدنی داده است، نشانگر این واقعیت است که این امت مجد و عظمت خود را احیا می کند.
نقش امت اسلام در حمایت از فلسطین و مسجد الاقصی و ابعاد آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
حمایت از فلسطین و قدس و مسجد الاقصی یک واجب عینی است، نه واجب کفایی. این حمایت با بهره گیری از تمامی شیوه های ممکن موجود صورت می گیرد. اگر شرایط جهاد مهیا نباشد حداقل باید حمایت های سیاسی و مالی و خیریه ای و قانونی و اطلاع رسانی از این مکان مقدس صورت بگیرد.هر کس به اندازه وسع و توانش نقش آفرینی کند. همگان باید در حد وسع و توان خود فعالیت و تلاش کند و باید این اقدامات به صورت مستمر باشد.