شنبه 21/سپتامبر/2024

گفتگوی مرکز اطلاع رسانی فلسطین با مروان برغوثی از رهبران اسیر فتح

سه‌شنبه 26-آوریل-2016

«مروان برغوثی» عضو پارلمان و اسیر مبارز فلسطینی که از رهبران جنبش فتح به شمار می آید در گفتگو با مرکز اطلاع رسانی فلسطین به طرح نکات و اصولی پرداخت که می تواند بنیان تنظیم یک سند «مشارکت سیاسی و ملی» باشد، سندی که از راهگذار آن می توان روابطی راهبردی را میان فتح و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» ـ آن هم بر اساس اصل وحدت و همبستگی ملی ـ شکل داد.

پیش نویس سند «مشارکت سیاسی و ملی» که مروان برغوثی به آن پرداخت، بخشی از گفتگوی اختصاصی و جامعی است که مرکز اطلاع رسانی فلسطین در داخل زندان های رژیم اشغالگر قدس با این اسیر مبارز ترتیب داد، مصاحبه ای که در آن، برغوثی به بیان مواضع خود در قبال بسیاری از مسائل اساسی پرداخت.

وی ده نکته اصلی را در ترسیم روابط راهبردی جنبش فتح با جنبش حماس و نیز پایان بخشیدن به شکاف داخلی ـ با تمسک به اصل تقویت مشارکت سیاسی ـ مطرح نمود.

برداشت برغوثی از انتفاضه قدس که شش ماه از عمر خود را پشت سر گذرانده است، حکایت از آن دارد که وی شرط تبدیل شدن انتفاضه کنونی به یک انتفاضه فراگیر را مشروط به تامین عقبه حمایتی ـ در عرصه سیاسی، ملی، رسانه ای و مالی ـ می داند.

این اسیر مبارز فلسطینی به شدت پایبندی و پافشاری تشکیلات خودگردان به همکاری امنیتی با دشمن صهیونیستی را مورد انتقاد قرار داد و ابراز داشت که مقاومت در برابر اشغالگران در سایه همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی میسر نمی گردد و این قابل قبول نیست که از یک طرف، در برابر اشغالگران مقاومت کنیم و از طرف دیگر، مشغول همکاری امنیتی با آنان باشیم.

وی درباره احتمال نامزدی اش برای دور جدید انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان، گفت که او این اعتماد ملت فلسطین را ارج و تقدیر نهاده، به آن افتخار می کند.»

به منظور آگاهی خوانندگان عزیز فارسی زبان، متن کامل این مصاحبه توسط مرکز اطلاع رسانی فلسطین ترجمه و از نظر می گذرد:

 

انتفاضه قدس

1 ـ نظر شما درباره انتفاضه که ششمین ماه از عمر خود را پشت سر می گذراند، چیست؟ ملت ما با این انتفاضه به دنبال ارسال چه پیامی است؟

این خیزش ملی صراحتا بیانگر مخالفت ملت فلسطین ـ به ویژه نسل جوان ـ با اشغالگری، یهودی سازی، تجاوزگری، محاصره، گرسنه نگه داشتن، تبعیض و ظلم است. این خیزش ـ آن هم در این زمان مشخص ـ نشانگر مخالفت نسل جوان با کاهلی، ناتوانی و شکاف فاجعه باری است که نظام سیاسی در فلسطین با آن دست و پنجه نرم می کند. این انتفاضه تاکیدی بر پافشاری و اصرار ملت بر تداوم مسیر مقاومت در برابر اشغالگران است و نشان می دهد که مردم ما یک روحیه مبارزاتی پایان نیافتنی دارند و هر چقدر رنج ها و مشکلات زیاد شود، باز هم نمی تواند اراده شان را در هم شکند و باعث چشم پوشی آنان از حق مقدسی گردد که در برخورداری از آزادی، بازگشت به میهن و استقلال دارند. این حرکت مردمی، پیام درخواست ملت فلسطین برای تصحیح مسیر کنونی و معطوف کردن توجه ها به سمت قدس بود. این خیزش مردمی، فرصتی طلایی برای خروج از بحرانی است که برنامه ملی، جریان ملی گرایی و همچنین نظام سیاسی با تمام احزاب و گروه هایش گرفتار آن شده است.

 

2 ـ چه گزینه هایی را برای تبدیل شدن انتفاضه کنونی به یک انتفاضه فراگیر ضروری می دانید؟ چه انتظاری از آحاد افراد ـ در زمینه حمایت از انتفاضه ـ وجود دارد؟

شرط تبدیل شدن این خیزش ملی به یک انتفاضه فراگیر تامین عقبه حمایتی ـ در عرصه های سیاسی، ملی، رسانه ای و مالی ـ است. ضمن آنکه تحقق این هدف، نیازمند پایان بخشیدن به شکاف داخلی، تحقق آشتی ملی و حرکت کردن به سمت وحدت و همبستگی میهنی است ؛ چرا که این وحدت و آشتی به مثابه آب و اکسیژن لازم برای حیات یک ملت تحت استعمار به شمار می رود و از طرف دیگر، عنصری ضروری برای مرحله آزادسازی ملی است. ضمنا برای تبدیل این حرکت ملی به یک خیزش فراگیر نیازمند اعتبار بخشی مجدد و احیای گفتمان آزادیبخش ملی هستیم. باید شرایط و اصول لازم برای مرحله آزادسازی میهن از چنگال پروژه استعماری صهیونیست ها فراهم گردد. باید همه نوع حمایت سیاسی، ملی، مالی و اقتصادی لازم از این خیزش مردمی صورت گیرد و مهم تر از همه مشارکت در صفوف حاضران در این خیزش برای تبدیل کردن آن به یک انتفاضه فراگیر ملی است.

 

همکاری و هماهنگی امنیتی

3 ـ بحث های بسیاری در مورد موضع تشکیلات خودگردان در برابر انتفاضه وجود دارد به ویژه آنجا که موضوع به جلوگیری تشکیلات خودگردان از وقوع عملیات علیه رژیم صهیونیستی و اقدام این نهاد در بازداشت شماری از جوانان فلسطینی می رسد که قصد اجرای عملیات علیه دشمن را داشتند. نظر شما در این رابطه چیست؟ چه وظیفه ای به عهده تشکیلات خودگردان برای حمایت از انتفاضه وجود دارد؟

مقاومت در برابر اشغالگران در سایه همکاری امنیتی با آنها امکان پذیر نیست. این خلاف عقل است که کسی از یک طرف در برابر اشغالگری مقاومت کند و از طرف دیگر با اشغالگران همکاری و هماهنگی امنیتی داشته باشد. به همین خاطر، باید این وضعیت اصلاح گردد. باید در وظایف تشکیلات خودگردان تجدید نظر گردد و نقش امنیتی اش (در حمایت از اشغالگران) پایان یابد ؛ زیرا ملت ما تشکیلاتی را می خواهد که پل دست یابی اش به استقلال باشند نه عاملی برای حمایت از اشغالگران و شهرک سازی های آنان. پر واضح است که تشکیلات خودگردان توان آن را ندارد که نقش پشتوانه و حامی را برای جریان مقاومت در برابر اشغالگران و نیز خیزش های ملی و انتفاضه بازی کند.

 

4 ـ در سایه خودسری های رژیم صهیونیستی، شورای مرکزی ساف مصوبه ای را در خصوص توافق نامه های به امضا رسیده با اشغالگران صادر کرد ؛ ولی به نظر می رسد که اجرای این مصوبات به ویژه بخش هایی که مربوط به توقف همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی است، شکل عملی به خود نگرفت. نظر خود را در این باره می فرمایید؟

به نظر من، نظام سیاسی در فلسطین گرفتار ناتوانی، پوسیدگی (از درون)، ناکارآمدی و فشل می باشد و دیگر به بن بست رسیده است. تصحیح مسیر ـ همان طور که پیش از این عرض کردم ـ نیازمند اعتبار بخشی مجدد به گفتمان آزادیبخش ملی و تامین فاکتورهای ضروری برای این امر است که شامل تحقق وحدت و همبستگی ملی، استفاده از تمامی پتانسیل ها و امکانات برای مقابله با اشغالگران، تقویت پایداری ملی، توزیع مسئولیت ها، تحقق حداقل های برقراری عدالت، کاستن از رفتارهای مصرف گرایانه، حمایت از اقتصاد ملی به ویژه در بخش های کشاورزی و صنعت، حمایت و تقویت تولیدات داخلی و تحریم کالاهای «اسرائیلی» است.

ضمنا تمامی موسسات و نهادهای وابسته به جنبش ملی گرای فلسطینی نیازمند بازسازی ـ آن هم در چارچوب یک راهبرد جدید و یک نگرش متفاوت به مناقشه موجود ـ هستند. اساس این بازنگری باید بر این اصل استوار باشد که ملت فلسطین هدف پاکسازی نژادی قرار گرفته و توسط استعمارگران صهیونیستی هدف اخراج جمعی واقع گردیده است و این ملت با هر قیمتی که شده، در برابر این استعمارگران می ایستد. ضمنا این قابل قبول نیست که رهبران و نهادهایی ضعیف و سست که مدت ها مشروعیت خود را از دست داده اند، به مردم فلسطین تحمیل شوند آن هم به خاطر آنکه گزینه دموکراسی (انتخابات) ـ در سطوح و نهادهای مختلف ـ به تعطیلی کشیده شده است. با توجه به شرایط موجود، نظام سیاسی در فلسطین و همچنین جنبش آزادیبخش ملی از پیری و رخوت فکری، مبارزاتی و سیاسی رنج می برد. ضمنا این قابل قبول نیست که جریان آزادیبخش ملی به این شکل با مردم خود در دو بخش از میهن فلسطینی (کرانه باختری و غزه) برخورد کند و ضمن نقض آزادی ها، حمله به نهادهای مدنی، تعرض به روزنامه نگاران، تلاش برای بستن دهان افراد، دموکراسی را به تعطیلی بکشانند.

در خصوص موضوع مصوبات شورای مرکزی ساف و عدم اجرای آن ـ با وجود گذشت زمانی یک ساله از تصویبش ـ باید عرض کنم این اولین بار نیست که چنین اتفاقی می افتد. این وضعیت نتیجه نداشتن یک طرح یا دیدگاه راهبردی و نیز دست به گریبان بودن با سردرگمی، هرج و مرج و توهم پروری است.

 

مذاکرات و روند سازش

5 ـ هر از چند گاهی تلاش هایی برای احیای روند مذاکرات صورت می گیرد. ارزیابی و دیدگاه شما در این زمینه چیست؟

بنده معتقدم که تجربه بیست و پنج ساله مذاکرات مهر اثبات ناکارآمدی این گزینه بود ؛ البته اثبات این امر به مدت ها پیش ـ و به طور مشخص به آغاز انتفاضه دوم ـ باز می گردد. انتفاضه دوم نیز با هدف تصحیح مسیر برپا شد و یک فرصت تاریخی برای رهایی از بارها و تعهدات تحمیل شده و اجباری به فلسطینیان بود ؛ ولی متاسفانه اوضاع به شرایط قبل باز گشت. هنوز هم افرادی هستند که در توهم مذاکره و امکان تحقق صلح سیر می کنند و این در حالی است که تحولات ثابت کرد شکست و بی نتیجه ماندن مذاکرات تنها به نبود اراده در میان صهیونیست ها برای پایان دادن به اشغالگری شان باز نمی گردد، بلکه ریشه در گرایش گسترده و بی سابقه جامعه صهیونیستی به تفکر افراط گرایانه مذهبی قومی باز می گردد، تفکری که برقراری صلح را ضرورتی برای خود نمی داند. در این تفکر، وجود ملت فلسطین و حقش در تعیین سرنوشت نادیده گرفته می شود و هیچ باوری نسبت به برقراری سازش مسالمت آمیز سیاسی ندارد و صد البته که تداوم روند شهرک سازی، افزایش موج یهودی سازی قدس و بازداشت و محاصره دلیلی بر همین نوع تفکر است. ما در مورد ضرورت ایجاد یک راهبرد جدید فلسطینی و نیز دست برداشتن از تکیه بر عصای موریانه خورده مذاکرات تاکید کرده ایم.

 

6 ـ هر از چند گاهی صحبت هایی درباره جایگزین هایی که برای محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان وجود دارد، مطرح می شود و در مورد تعیین جانشین برای او بحث هایی صورت می گیرد. نظر برغوثی، رهبر فلسطینی در این باره چیست؟

هر کسی ـ با هر جایگاه و موقعیتی که باشد ـ نمی تواند اراده ملت فلسطین را دور بزند یا ضمن نادیده گرفتن آن، جانشینی برای خود انتخاب نمایند. تنها این ملت فلسطین است که با اراده آزاد خود و البته از طریق صندوق های رای رئیس جدید تشکیلات خودگردان را انتخاب می کند ؛ البته این امر، از طریق انتخاباتی آزاد، سالم و دموکراتیک انجام می گیرد. هر روش یا مکتبی که ملت فلسطین آن را از طریق انتخابات نپذیرد، باطل و در حکم تزویر رای و خواسته اش به شمار می رود. ما مطمئن هستیم که ملت ما و گروه های فعال آن به حق ملت فلسطین در انتخاب ریاست تشکیلات خودگردان و رهبران خویش متمسک هستند.

 

سند مشارکت سیاسی

7 ـ به موضوع انتخابات بپردازیم. تصمیم شما برای نامزدی در انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان چیست و با توجه به تداوم وضعیت اسارت تان که البته ما آرزوی پایان هر چه سریع تر آن را داریم، چگونه با این مسئله برخورد خواهید کرد؟

در ابتدا باید عرض کنم که بنده به این وفاداری و این اعتماد ملت فلسطین، به خود می بالم و آن را ارج می نهم. آن چیزی که امروز به آن نیاز داریم، داشتن یک دیدگاه و برنامه جدید برای مقابله با بحرانی است که برنامه ملی ما گرفتار آن شده است. به همین خاطر، ما نیازمند یک انتخابات جدید، فعال سازی پتانسیل ها و استفاده از ابزارها و برنامه های جدید هستیم. احتیاج ما به بازسازی ساف و پیوستن تمامی گروه ها ـ به ویژه جهاد و حماس ـ به آن است. باید برای تعیین اعضای شورای جدید ملی انتخابات برگزار گردد. این قابل قبول نیست که به اراده ملتی که خواستار تغییر است، پشت کرد. درباره نامزدی خودم در انتخابات باید بگویم که این موضوع بعد از تعیین موعد قطعی برگزاری انتخابات مشخص خواهد گردید.

 

8 ـ به موضوع روابط داخلی در فلسطین و بروز شکاف بپردازیم. دیدگاه برغوثی، این رهبر فلسطینی در خصوص روابط با جنبش حماس چیست و چه دیدگاهی در خصوص پایان دادن به شکاف داخلی و وحدت فلسطینیان دارد؟

ایمان بنده به محوری و اساسی بودن موضوع وحدت ملی، همیشه بنده را بر آن داشته است تا در مسیر تحقق آن بکوشم ؛ چرا که آن را یک اولویت جدی و مهم می دانم. بنده معتقدم که هیچ موفقیت و هیچ دستاورد حقیقی ملی ـ بدون وحدت ـ محقق نمی گردد. از آنجایی که بنده معتقدم وحدت ملی، قانون پیروزی جنبش های آزادیبخش ملی و ملت های تحت ستم است، اولین کسی بودم که اصل و شعار «ما هم در جانفشانی و هم در تصمیم گیری های ملی با همدیگر مشارکت داریم » را در آغاز انتفاضه دوم سر دادم. در طول انتفاضه نیز با رهبران گروه های مختلف در تماس بودم تا میان مواضع سیاسی آنها ـ در عرصه های ملی و میدانی ـ هماهنگی ایجاد کنم. به باور بنده، انتفاضه یک روح در پیکرهای متفاوت بود. بعد از اسارت نیز تلاش های خود در جهت آرام سازی اوضاع در سال 2003 را ادامه دادم تا به این ترتیب، فضا برای گفتگو، توافق و کاستن از شدت تجاوزات دشمن فراهم گردد. در سال 2006 یعنی ده سال پیش، بنده به همراه برادرانم، رهبران اسیر گروه های فلسطینی در زندان های رژیم صهیونیستی مبادرت به تدوین «سند وفاق ملی اسرای فلسطینی» کردیم تا به این ترتیب، از تجربه دموکراتیکی که بعد از انتخابات سال 2006 حاصل گردیده بود، دفاع کنیم ؛ زیرا ایمان داشتیم که باید به نتایج این انتخابات احترام گذارده شود. ضمنا با وجود حوادث ناشی از بروز شکاف داخلی و همچنین تصمیم حماس برای کنترل بر نوار غزه، باز هم تلاش های ما متوقف نشد و با شیوه ها و ابزارهای مختلف کار خود را ادامه دادیم و دست از فراخوان ها برای تحقق آشتی و برقراری وحدت نکشیدم و در جهت نیل به آن تلاش و کوشش نمودیم. ما تاکید کردیم که باید از زخم های ناشی از اختلافات چشم پوشید ؛ زیرا زخم بزرگی که بر پیکره ملت فلسطین وجود دارد، استعمارگری صهیونیست ها در سرزمین ما است. تماس ها و ارتباطات ما برای تحقق وحدت ملی در گذشته بوده و همچنان نیز ادامه دارد. ضمنا با بسیاری از برادران دیدار و ملاقات داشتیم و پیشنهاداتی را مطرح کردیم که می توان در این نکات آنها را خلاصه کرد:

1 ـ آغاز یک گفتگوی راهبردی صریح، صادقانه و خالصانه میان شورای مرکزی جنبش فتح و دفتر سیاسی جنبش حماس. سقف زمانی این گفتگو باید بین چند هفته تا سه ماه باشد و در مورد اصول و قواعد مشارکت و همکاری کامل و راهبردی بین فتح و حماس بحث و تبادل نظر صورت گیرد، مشارکتی که در عرصه سازمان آزادیبخش، تشکیلات خودگردان، دولت، شورای ملی و قانونگذاری، نهادهای مدنی و امنیتی و نیز وضع پیش نویس سند مشارکت صورت گیرد.

2 ـ تکمیل گفتگوها باید از راهگذار برگزاری یک کنگره ملی با هدف گفتگوی فراگیر انجام می گیرد. در این کنگره باید تمامی گروه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فکری و دانشگاهی و نیز نمایندگانی از طرف اقشار جوان، زنان، اسرای آزاد شده و نمایندگانی از فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی و مقیم خارج فلسطین حضور داشته باشند تا در آن، موضوع وضع یک راهبرد جدید فلسطینی جهت تصویب «سند تعهد و مشارکت» مورد هدف قرار گیرد، سندی که اساس آن منشور ملی، سند استقلال و سندی برای تحقق آشتی ملی باشد.

3 ـ ساف تصمیم گیری ها در عرصه های مربوط به سیاست، دیپلماسی، مذاکرات، مقاومت، تشکیلات خودگردان، دولت، مدیریت امور خدمات در کرانه باختری، نوار غزه و قدس را عهده دار می شود و در امور امنیتی دخالت نمی کند.

4 ـ باید انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان، قانونگذاری، شورای ملی و مجلس موسسان برگزار شود.

5 ـ همگان در تمامی سازمان ها و نهادهای حکومتی حضور خواهند یافت ؛ البته این مشارکت و حضور به شکلی خواهد بود که نتایج انتخابات آن را نشان دهد. ضمنا باید حداقل مشارکت برای همگان تضمین گردد که البته تحقق این هدف باید در چارچوب توافق باشد.

6 ـ باید تاکید شود که ما مرحله آزادسازی را پشت سر می گذرانیم و این موضوع اقتضا می کند که بر اساس قواعد و شروط مربوط به این وضعیت رفتار شود و گفتمان آزادیبخش ملی پیش گرفته شود.

7 ـ باید به اصل تکثرگرایی سیاسی و حزبی، آزادی اندیشه و بیان، آزادی مطبوعات، آزادی های فردی و عمومی، استقلال دستگاه قضایی و اتحادیه ها و اصناف، تقویت نقش موسسات مدنی و غیر دولتی، مخالفت با تمامی اشکال شکنجه و بازداشت، تقویت حاکمیت قانون و مشارکت کامل زنان و حمایت از حقوق و دستاوردهای آنان پایبند بود.

8 ـ باید بر اصل تمسک به گزینه مقاومت فراگیر تصریح شود مشروط به آنکه در هر مرحله، شیوه و شکل مناسب آن انتخاب شود تا بهترین دستاوردها را به دنبال داشته باشد.

9 ـ باید از جنبش بین المللی بایکوت رژیم صهیونیستی BDSحمایت صورت گیرد و هم در سطح دولتی و هم در سطح مردمی از آن پشتیبانی گردد. باید دایره مشارکت و فعالیت در آن افزایش یابد ؛ زیرا مبارزه ملت فلسطین بخشی جدایی ناپذیر از مبارزه گروه های دموکراتیک، عدالت خواه و آزادی خواه در جهان است.

10 ـ دولت وحدت ملی باید تشکیل شود، دولتی که ماموریتش بسترسازی برای انتخابات مجلس قانونگذاری، ریاست تشکیلات خودگردان و شورای ملی باشد و در راستای بازسازی نوار غزه بکوشد و مقاومت عزیزان مان در قدس را تقویت کند تا اینکه بعد از انتخابات، دولت جدید تشکیل شود.

 

9 ـ پیامی که قصد دارید از طریق مرکز اطلاع رسانی فلسطین ابلاغ بفرمایید چیست؟

بنده به ملت بزرگ فلسطین در هر جای فلسطین یا خارج فلسطین که باشند، درود می فرستم و دست آنان را به گرمی می فشارم و همه را به همبستگی، وحدت، پایداری، ثبات، تقویت مقاومت، حمایت از انتفاضه، پافشاری بر تحقق آشتی و پایان یافتن شکاف داخلی، جامه پوشاندن به وحدت ملی، پافشاری بر تصحیح مسیر، فراهم کردن بستر برای شکوفایی توانمندی های جوانان و باز کردن درهای مشارکت در سازمان ها و نهادهای حکومتی به روی آنان دعوت می کنم. بنده عرض می کنم تا زمانی که ما خود را نسبت حقوق ثابت و مقدس ملی و تاریخی مان در مورد فلسطین متمسک می دانیم، پیروزی ما حتمی است. پیروزی همپیمان کسی است که به صبر انقلابی اعتقاد دارد. ملت ما در طول صد سال مبارزه و فداکاری ثابت کرد که الگوی عظیم پایداری و قهرمانی است و دیر یا زود به آزادی دست می یابد.

لینک کوتاه:

کپی شد