نگاه گفتمانی گروههای سلفی به ویژه داعش والقاعده به پرونده فلسطین و موضوع آزاد سازی قدس، همواره نگاهی آرمانگرایانه بودهاست، به نحوی که همواره به فلسطین به عنوان یک قله ای که باید فتح گردد نگاه میکنند. اما به راستی چرا آنها در این پرونده موفق نبوده اند؟ این موضوع از به چنددلیل حائز اهمیت است:
1. نگاه منفیبزرگان سلفی فلسطینی به اولویت جهاد در فلسطین: به عنوان نمونه عبدالله عزام که ازبزرگان سلفی گری جهادی است و خود فلسطینی الاصل است در زمان حیات خود جهاد درافغانستان را نسبت به جهاد در فلسطین مقدم شمرد.
2. به علتوجود جامعه امنیتی شده صهیونیستی ونگاه ارزشی و پیشدستانه این رژیم به امنیت،هرگونه اقدام از طرف القاعده وداعش به سرعت شناسایی میشود.
3. همسونبودن با جنبشهای مقاومتی که در داخل فلسطین دارای قدرت هستند و همچنین نداشتنپایگاه مردمی در بین آحاد مردم فلسطین (گروههایی که تحت بیعت القاعده و داعش درونفلسطین است بسیار کم جمعیت می باشد).
4. با توجهبه شعارهای زیادی که توسط القاعده و داعش داده میشود اینگونه استنباط می گردد کهاین گروهها از آرمان فلسطین به جهت یک عنصر مشروعیت ساز برای خود استفاده می کنند.
5. اقداماتمحدودی که تاکنون از سمت این گروهها بر ضد رژیم صهیونیستی انجام شده است به علتجا نماندن آنان از روند مبارزه و وابستگی ملی اعضای فلسطینی این گروه ها به فلسطیناست.
در این میانرژیم صهیونیستی که در طول تاریخ با دستمایه کردن موضوع تهدید، منافع خود را تامینمیکند بعد از حوادث یازده سپتامبر در سال 2001 با تشبیه کردن مبارزان فلسطینی بهعوامل القاعده، حملات گسترده ای را علیه ساکنان کرانه باختری با عنوان«عملیات سپربازدارنده» انجام داد. بعد از عملیاتهای فلسطینیها در قدس شرقی و کرانهباختری موسوم به انقلاب چاقو، از سپتامبر 2015 با اینکه رژیم صهیونیستی به جوششیبودن و قابل کشف نبودن این عملیاتها اعتراف کرده بود اما سعی کرده است تا بابازگو کردن نظریه «گرگ تنها» که در مورد افراد القاعده که با الهام گرفتن ازیک سخنرانی یا یک نشریه عملیات می کردند و هسته مشخصی نداشتند به این حملات برچسبتروریستی زده و با اقناع افکار عمومی ،به شدت سرکوب آن بپردازد. و این همه ریشه درتفکر امنیتی این رژیم دارد. براین اساس چگونگی فعالیت داعش و القاعده در محیطامنیتی رژیم صهیونیستی به چند دسته تقسیم می شود:
1. نوارغزه: با توجه به فعال بودن حماس در نوار غزه و عدم مشروعیت حماس از نظر اینگروهها، و اهمیت این نکته که در نوار غزه فرآیند جهاد باید زیر نظر یک اتاقعملیات فرماندهی شود انجام عملیاتهای گروههای همپیمان با القاعده و داعش بدون هماهنگی حماس، باعث خواهد شد که رژیم صهیونیستی انتقام آن را از کل غزهبگیرد. عملکرد داعش و القاعده در غزه موجب بیشتر امنیتی شدن رژیم صهیونیستی می شودو در روند مبارزه خلل ایجاد می کند. تنها در صورتی که عملیات این گروهها هماهنگبا حماس باشد می تواند به رژیم صهیونیستی ضربه وارد کند.
البته اگر حماسبخواهد مشي پراگماتیکي را اتخاذ كند و نسبت به درخواست گروه هاي مبارز فلسطيني درمورد اقدام عليه رژيمصهيونيستي پاسخ مناسبي ندهد يا مانع از اقدامات آنها شودحماس به چیزی شبیه تشکیلات خودگردان تبدیل خواهد شد و اقدامات نا هماهنگ این گروهها به تضعيف كل جريان مقاومت و فرسايش نيروها منجر خواهد شد.
2. کرانه باختری: با توجه به روحیه سازش کاری تشکیلاتخودگردان اقدامات این گروهها موجب نزاع فلسطینی- فلسطینی می شود که در نهایت موجبتضعیف مقاومت فلسطینی می شود.
3. سینا:هر گونه اقدام از ناحیه سینا و ایجاد ناامنی برایرژیم صهیونیستی در این منطقه مشکلی برای مقاومت ایجاد نمی کند هر چند که تهدید اینگروه ها از ناحیه سینا برای رژیم صهیونیستی به اندازه تبلیغاتی که در رسانه هاانجام می دهد زیاد نیست و این نکته رویکرد امنیت پیش دستانه این رژیم را نشان میدهد که سبب توجیه برای داخل شدن به محدوده سینا می شود.
4. جولان: با توجه به نداشتن استعداد و لجستیک کافی جبهةالنصره شاخه القاعده در جولان در جهت ضربه زدن به رژیم صهیونیستی و واقف بودن اینرژیم بر این مسئله، اجرای سیاست امنیتی سازی نظامی یک پروپاگاندای رسانه ای است ودر راستای توجیه حملات تهاجمی به خاک سوریه است. البته هرگونه اقدام علیه رژیمصهیونیستی از این ناحیه، به نفع مقاومت فلسطینی خواهد بود.
5. لبنان: هر گونه اقدام از سوی گروههای فلسطینی سلفی ازلبنان علیه رژیم صهیونیستی با توجه به مدل نوار غزه موجب ضربه زدن به حزب الله میشود.
6. اردن: با توجه به امنیتی سازی که توسط رژیم صهیونیستیاز سالها پیش به علت روابط دوستانه اش با حاکمیت اردن انجام گرفته امکان اقدام ازاین ناحیه وجود ندارد و هرگونه تلاش برای ایجاد بستر عملیاتی با توجه به اینکهبستر عقیدتی وجود دارد به نفع مقاومت است.
7. سومالی: با توجه به این نکته که هر اندازه ازهسته بحران دور شویم از حساسیت امنیتی کاسته می شود هرگونه اقدام علیه منافعرژیم صهیونیستی در خارج از سرزمین های اشغالی، بهانه پروپاگاندا رسانه ای این رژیممی شود و تاثیر چندانی در روند مقاومت ندارد.
در پایان باتوجه به این مطلب که مبارزه در مقابل یک حاکمیت غاصب در صورت مردمی بودن و داشتنبدنه اجتماعی نتیجه می دهد اقدامات گروه های افراطی بیشتر سبب اختلاف درون جنبش میشود و با دادن بهانه تروریست به دشمن صهیونیستی، روند اصلی مقاومت را بهحاشیه می برند.
منبع: الوقت ، 31/01/1395