پنج شنبه 01/می/2025

نقش عامل کُردی در هم‌گرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی

سه‌شنبه 24-می-2016

درخصوص چرایی هم‌گرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی، دلایل متعددی مطرح شده است؛ از بحثانرژی گرفته تا واهمه ترکیه از نزدیکی اعراب به این رژیم و دور ماندن از نظم جدیدمنطقه. اما به نظر می‌رسد مسأله کردی نیز در این میان قابل تأمل باشد.

مقدمه

واگرایی وتنش‌های عمدتاً سیاسی و رسانه‌ای که از سال 2010 و پس از ماجرای کشتی مرمره میانترکیه و رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود، حالا کم‌تر و کم‌تر شده است. ترکیه برایعادی‌سازی روابط سیاسی خود با این رژیم، شرط‌هایی مطرح کرده بود. پس از چندین بارتلاش ناکام از سوی ترکیه و رژیم صهیونیستی برای بازسازی روابط دیپلماتیک، حالا بهنظر می‌رسد این تلاش‌ها بیشتر از هر زمان دیگری به نتیجه نزدیک شده است. مقاماتسیاسی این دو  آشکارا از عادی‌سازی روابط سخن می‌گویند.

در خصوصچرایی هم‌گرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی، دلایل متعددی مطرح شده است؛ از بحث انرژیگرفته تا واهمه ترکیه از نزدیکی اعراب به این رژیم و دور ماندن او از نظم جدیدمنطقه و … اما به نظر می‌رسد مسأله کردی نیز در این میان قابل تأمل باشد. آن‌چهدر ادامه می‌آید، بررسی جایگاه کردها در هم‌گرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی است.

1. نگاه ترکیه به مسأله کردی

موازنهفراگیر که برخی از آن برای تحلیل رفتار قومیت‌ها بهره‌ برده‌اند،[1] احتمالاًبیشتر از کشورهای ایران، سوریه و عراق، از سوی ترکیه مورد استفاده قرار گرفته است.دولت‌های ترکیه به دلیل رویکرد سرکوب‌گرایانه‌ای که نسبت به قوم کرد در کشورشانداشته‌اند، عمدتاً هویت کردی را مورد خدشه قرار می‌دادند. نگاه «ترکی» به مسألهکردی در ترکیه تا آن‌جا پیش‌ رفت که برخی ترک‌ها، کردها را «ترک‌های کوهی»نامیدند. این مشی سرکوب‌گرایانه انسجام و الگوی رفتاری کردها را تحت تأثیر قرارداده است. از سوی دیگر دولت‌های ترکیه ناچار بودند تا نوعی موازنه خارجی معطوف بهکردها را هم در دستور کار قرار دهند چرا که عامل کردی در بیرون مرزها می‌توانست برمعادلات داخلی ترکیه اثرگذار باشد. از سوی دیگر زمانی یونان، سوریه و ارمنستانبرای مواجهه با ترکیه، به حمایت و تقویتPKK می‌پرداختند.اکنون نیز روسیه سعی دارد تا با بهرسمیت شناختن حزب اتحاد دموکراتیک خلق‌ها به رهبری دمیرتاش، اردوغان را تحت فشاربگذارد.

مسأله کردیبرای ترکیه همیشه پیوندی با امنیت ملی و تمامیت ارضی این کشور داشته است. ترکیهنسبت به استقلال‌طلبی کردها در هر کشوری، حساس است و آن را به‌مثابه دومینویی می‌پنداردکه می‌تواند به کردهای کشورش برسد. بر همین اساس با هرگونه تحرک سیاسی و نظامیکردهای سوریه که معطوف به خودمختاری و استقلال باشد به خصوص از جانب حزب اتحاددموکراتیک PYD مخالف است چرا که این استقلال را مقدمه‌ای برای تقویت خواستهاستقلال‌طلبی کردهای ترکیه و یا حضور جدی‌تر معارضان مسلح کرد ترکیه در پایگاهینزدیک به مرزهای این کشور می‌داند. اردوغان برخلاف آن‌چه نشان می‌دهد، حتی ازاستقلال کردهای عراق هم در نهایت حمایت نخواهد کرد. او در حال بازی‌ گرفتن ازبارزانی است اما هیچ‌گاه حاضر نخواهد شد تا استقلال اقلیم را به رسمیت بشناسد، بهخصوص که اکنون نیز، سیاست صلح با کردهای کشورش به شکست خونین انجامیده است. درادامه به صورت موردی روابط دولت ترکیه باPKK طی ماه‌های اخیر بررسی اجمالی می‌شود.

1-1. نگاهی به منازعات جدید دولت ترکیه و PKK

آغاز دوبارهدرگیری‌های مسلحانه ارتش ترکیه با PKK به صورت مشخص پس از انتخابات پارلمانی این کشور در خرداد 94آغاز شد. اردوغان که یکی از دلایل شکست حزبش در این مرحله از انتخاباترا حزب دموکراتیک خلق‌ها که به نوعی شاخه سیاسیPKK است، تلقی می‌کرد، خیلی زود علیهاعضای این حزب موضع گرفت. دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق‌ها این طراحی اردوغان رامتوجه شد و یک روز پس از آغاز عملیات ارتش ترکیه علیه پ.ک.ک گفت: «تمام حملاتجنگنده‌های نیروهای هوایی ترکیه، عملیات زمینی ارتش ترکیه و عملیاتی که در رسانه‌هاو خبرگزاری‌های نزدیک به حکومت آغاز شده است در واقع هدف مشترکی دنبال می‌کنند وآن حذف کردن حزب دموکراتیک خلق‌ها در انتخابات زودهنگامی‌ است که دولت ترکیه برایبرگزاری آن توافق کرده است.» اردوغان هم ساعاتی پس از این پیش‌بینی دمیرتاش، بامتهم کردن نماینده‌های حزب دموکراتیک خلق‌ها به ارتباط داشتن با گروه‌های تروریستی،خواستار لغو مصونیت قضایی آن‌ها شد.[2] در شرایط کنونی ارتش ترکیه نه‌تنها به PKK دربرخی استان‌های این کشور حمله می‌کند، بلکه مواضع این گروه در شمال عراق را هممورد هدف قرار می‌دهد. ترکیه نسبت به قدرت‌گیریPKK با توجه به قدرت‌گیری اقمار آن درسوریه، نگرانی‌های امنیتی ویژه‌ای دارد.

پ.ک.ک اعلامکرده که باید در مناطق کردنشین، شیوه جدیدی از نظام سیاسی، اجرایی و اداری به نامخودگردانی دموکراتیک ایجاد شود و اداره این مناطق در دست خود کردها باشد و دولتنیز چنین چیزی را به مثابه تجزیه کشور، تلقی کرده است.[3] در حال حاضر، مذاکراتصلح با پ.ک.ک، به خاطر اقدامات خشونت‌آمیز این گروه از یک سو و رفتار لجوجانه وخشونت‌بار اردوغان از دیگر سو، به طور کامل متوقف شده و امید چندانی برای استقرارامنیت در استان‌های کردنشین ترکیه وجود ندارد.

2. نگاه رژیم صهیونیستی به مسأله کردی

مسأله کردیبرای رژیم صهیونیستی، یک فرصت مهم محسوب می‌شود. در محیط امنیتی این رژیم، وجوددولت‌های قوم‌گرا، کوچک و همسو که نظم مستقر را تحت تأثیر قرار دهد، امری کاملاًمطلوب محسوب می‌شود. بر همین اساس کردها همواره مورد توجه مقامات صهیونیست‌ بوده‌اند.وجود یک دولت کردی در منطقه پرآشوب غرب آسیا، می‌تواند مزایای برجسته‌ امنیتی،اقتصادی و سیاسی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد. همین مزایا باعث شد تا نتانیاهونخست‌وزیر رژیم اشغال‌گر قدس یکی از معدود مقامات در سطح منطقه و جهان باشد که بارویی گشاده از ادعاهای استقلال‌طلبانه‌ی مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق درتابستان 93 استقبال کند. نتانیاهو قوم کرد را بزرگ‌ترین قومِ بدون سرزمین و دولتدر جهان معرفی کرد که باید هرچه زودتر به استقلال برسند.

تشکیل یککشور کردی می‌تواند منافع زیر را برای رژیم صهیونیستی در پی داشته باشد:

کسب پایگاه در نزدیکی کشورهای مخالف

ممانعت از تشکیل یک دولت قدرتمند و یکپارچه از نظر سیاسی ونظامی در عراق به عنوان کشوری در محور مقاومت

کنترل و نظارت اطلاعاتی بر کشورهای منطقه و افزایش امکانعملیات‌های امنیتی و خراب‌کارانه علیه آن‌ها

کسب مشروعیت در پی برقراری روابط رسمی با یک دولت جدیدالتأسیسکردی

عامل نفت و بهره‌ اقتصادی از تشکیل دولت کردی

تأمین منابع آبی جدید از شمال عراق به سرزمین‌های اشغالی ازطریق اردن

بازار جدید سرمایه‌گذاری[4]

1-2. روابط رژیم صهیونیستی و کردهای عراق

«اماکن استقرار عناصر سازمان تروریستی موساد در یک اقلیم هم‌مرزکشور و پادگان‌های آموزشی دشمن صهیونیستی در آن اقلیم شناسایی گردید.» این جملهبخشی از بیانیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در 8 تیر 1391 است که در خصوصدستگیری برخی اشخاص فعال در ترور دانشمندان هسته‌ای صادر شد. تنها «اقلیم هم‌مرزکشور»، اقلیم کردستان عراق است. حضور موساد در این اقلیم و برنامه‌ریزی برای تروربرخی از دانشمندان هسته‌ای ایران، اگرچه می‌تواند نشانه‌ای معنادار برای اثباتنفوذ صهیونیست‌ها در اقلیم کردستان عراق باشد، اما واقعیت این است که دلایل آشکارتریوجود دارد که همسویی رژیم صهیونیستی با برخی کردها و به خصوص حزب دموکرات کردستانعراق به رهبری مسعود بارزانی را ثابت می‌‌کند.

وقتی داعش درخرداد 93 موصل عراق را تصرف کرد، بارزانی «استقلال‌طلبی» را با صدایی بلند فریادزد. نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز چند روز بعدتر با حمایت از این خواسته‌یبارزانی گفت: «کردها ملت مبارزی هستند که پای‌بندی سیاسی و میانه‌روی خود راثابت کرده‌اند و مستحق استقلال سیاسی هستند

البتهنتانیاهو به خوبی می‌دانست که از چه کسی و از چه خواسته‌ای دارد حمایت می‌کند.مصطفی بارزانی سابقه دیرینه‌ای در ارتباط با صهیونیست‌ها داشته و پس از او، پسرشمسعود هم هیچ‌وقت به رژیم صهیونیستی نه نگفت. همین حالا، شبکه «روداو» که تحتحمایت نیچروان بارزانی نخست‌وزیر اقلیم کردستان عراق است، در تل‌آویو دفتر رسمیدارد و عجیب‌تر این‌که در مراسم افتتاحیه این دفتر که در ابتدای سال 94 برگزار شد،برخی از فرماندهان نظامی عالی‌رتبه رژیم صهیونیستی هم حضور داشتند. علاوه بر این‌ها،نفت هم مدتی است که وارد روابط بارزانی‌ها و صهیونیست‌ها شده است. در تیرماه 93اعلام نام یک مشتری نفتی اقلیم، سروصدای زیادی ایجاد کرد. وب‌سایت تحلیلی نظامی-امنیتی دبکا اعلام کرد دو میلیون بشکه نفت اقلیم کردستان عراق از طریق ترکیه بهسرزمین‌های اشغالی صادر شده که بیشتر آن وارد بندر عسقلان شده و از طریق خط لولهبه بندر ایلات در سرزمین‌های اشغالی منتقل می‌شود.خبرگزاری رویترز هم از پهلوگیری یککشتی نفت‌کش حامل نفت اقلیم کردستان در بندر عسقلان خبر داده بود.

اما روابطامنیتی میان اربیل و تل‌آویو احتمالاً مهم‌ترین وجه روابط بارزانی‌ها و صهیونیست‌هاباشد. «سیمور هرش» یکی از خبرنگاران برجسته و صاحب‌نام آمریکا که توانسته با برخیافشاگری‌ها از جمله فجایع زندان ابوغریب در عراق، شهرت بین‌المللی کسب کند، در 13اوت 2004 در نشریه نیویورکر مقاله‌ای نوشت که از جایگاه کردستان عراق در برنامه‌ریزی‌هایمنطقه‌ای رژیم صهیونیستی خبر می‌داد.[5] نام آن مقاله «طرح بود. اینمقاله بر اساس مصاحبه‌های متعدد او با مقامات سیاسی و امنیتی آمریکایی، عرب، ترک وصهیونیست نوشته شده بود. به نوشته هرش «از اواخر سال 2003اسرائیل به این نتیجه رسید که تشکیلاتآمریکا در ایجاد دموکراسی در عراق توفیق نخواهد یافت و اسرائیل باید به فکر چاره‌ایدیگر باشد. لذا شارون تصمیم گرفت که با توسعه مناسبات دیرینه‌اش با کردهای عراق وحضوری جدی در منطقه خودمختار کردستان، صدمات حاصل از جنگ را بر منافع استراتژیکاسرائیل کاهش دهد». بر اساس این برنامه که «طرحنام گرفته، عوامل اطلاعاتی و نظامیرژیم صهیونیستی ضمن تعلیم یک واحد ویژه کماندویی از میان پیشمرگه‌های کرد، بااستفاده از موقعیت خود در کردستان عراق، یک رشته شبکه‌های جاسوسی در ایران و سوریهنیز برپا داشته‌اند. این امر را یکی از کارشناسان عراقی نیز مطرح کرده است. خالدالسراج در پاسخ به این سؤال که چرا روابط کردستان عراق با رژیم اشغال‌گر قدس درشرایط کنونی علنی شده است، ضمن اشاره به این‌که اقلیم کردستان این رژیم را حامیخود در برابر دیگر طوایف می‌داند، می‌گوید: «رژیم صهیونیستی نیز مایل به آشکار شدناین رابطه است، چون از این رابطه بهره‌های بسیاری می‌برد که یکی از مهم‌ترین آن‌هاارائه اطلاعات از کشورهای دشمن رژیم صهیونیستی مانند ایران و عراق و سوریه و حتیترکیه است که اطلاع از امور و مسائل داخلی آن برای صهیونیست‌ها از اهمیت بسیاریبرخوردار است

3. جایگاه کردها در رویکرد هم‌گرایانه ترکیه با رژیم صهیونیستی

پس از حملهرژیم صهیونیستی به کشتی مرمره در آب‌های آزاد مدیترانه در ماه می سال 2010 و کشتهشدن 9 ترکیه‌ای، سطح روابط دیپلماسی میان رژیم صهیونیستی و ترکیه کاهش پیدا کرد.از سال 2010 همواره ترکیه سه شرط عذرخواهی، پرداخت غرامت به قربانیان و پایانمحاصره غزه از سوی رژیم صهیونیستی را برای بازگشت روابط به گذشته مطرح می‌کرد. درسال 93 پیش از آغاز جنگ 51روزه، نتانیاهو تلویحاً از ترکیه عذرخواهی نمود. هم‌چنینرسانه‌های ترکیه‌ای از آغاز گفتگوها با رژیم صهیونیستی خبر دادند اما با آغاز حملهبه غزه روابط بدون تغییر باقی ماند. اما در سال 94 باری دیگر رسانه‌ها و شخصیت‌هایترک و صهیونیست از توافق و نزدیکی این دو بازیگر منطقه‌ای سخن گفتند. اولیناظهارنظر در خصوص بهبود روابط از سوی اردوغان مطرح شد. به نظر می‌رسد عوامل محیطیبرای برقراری دوباره روابط رسمی میان این دو فراهم شده است. تکمیل ائتلاف راهبردیو خصمانه علیه جمهوری اسلامی و گروه‌های مقاومت یکی از پیامدهای این هم‌گراییاست.[6] ترکیه در شرایطی اصرار دارد به رژیم صهیونیستی نزدیک‌‌تر شود که این رژیمبه برخی دولت‌های عرب منطقه نزدیک‌تر شده است.

اما به نظرمی‌رسد با وجود دلایل سیاسی، امنیتی و اقتصادی که می‌توان برای نزدیکی ترکیه ورژیم صهیونیستی ذکر کرد، مسأله کردی هم در این میان قابل تأمل باشد. هرچقدر کهرژیم صهیونیستی منافع و امنیت خود را در استقلال کردها می‌بیند، ترکیه این استقلالرا در تضاد با امنیت ملی و تمامیت ارضی‌اش تلقی می‌کند، لذا طبیعی است که آنکاراسعی کند با نزدیکی بیشتر به رژیم صهیونیستی، سعی در کنترل این رفتار او را داشتهباشد. نکته قابل تأملی که می‌تواند این هم‌گرایی را ناشی از اراده و تلاش بیشتردولت ترکیه نشان دهد، اظهارات اردوغان است. تاکنون اصلی‌ترین اظهاراتی که بیان‌گرتعامل دو طرف برای عادی‌سازی روابط بوده، ابتدا از سوی مقامات ترک و البته با شعفبیان شده است. به‌عنوان مثال در اواخر آذرماه 94، پس از این‌که برخی منابع از دفتر نخست‌وزیرترکیه و هم‌چنین برخی رسانه‌های ترک از تعاملات ترکیه و رژیم صهیونیستی سخن گفتند،اردوغان اظهار داشت: «عادی‌سازی روابط ترکیه و اسرائیل برای منطقه مفید خواهدبود.» او قبل از آغاز جنگ 51روزه غزه نیز، با خوشحالی از این سخن گفته بود کهروابط دیپلماتیک کشورش و رژیم اشغال‌گر قدس طی هفته‌های آینده روال عادی پیداخواهد کرد.

اگرچه رژیمصهیونیستی و ترکیه بر اساس منافع مدنظر خود، هر دو سعی دارند تا به یک‌دیگر نزدیکشوند اما ترکیه شتاب بیشتری برای این امر دارد. او هم می‌خواهد در رقابت با دولت‌‌هایعربی، از هم‌گرایی با رژیم صهیونیستی- که بخش مهمی از نظم جدید منطقه را شکل می‌دهد-عقب نماند و هم از سوی دیگر سعی خواهد کرد تا با تعاملات بیشتر با تل‌آویو بهعنوان اصلی‌ترین حامی استقلال کردها در منطقه، رفتار او در قبال کردها را مبتنی برامنیت ملی خود سامان دهد.

جمع‌بندی

در خصوصچرایی هم‌گرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی، دلایلی متعددی مطرح شده است؛ از بحث انرژیگرفته تا واهمه ترکیه از نزدیکی اعراب به این رژیم و دور ماندن او از نظم جدیدمنطقه و…. اما به نظر می‌رسد مسأله کردی نیز در این میان قابل تأمل باشد. رژیمصهیونیستی استقلال کردها را بخشی از پازل مطلوب خود در منطقه می‌داند که بارهاضرورت آن را بیان کرده. از سوی دیگر اما ترکیه استقلال کردها در هر یک از کشورهایدرگیر با مسأله کردی را دومینویی می‌داند که به کردهای ترکیه نیز خواهد رسید و یااین‌که موجب مانور بیشتر آنان علیه دولت خواهد شد. بر همین اساس ترکیه می‌کوشد تادر کنار سایر عواملی که به زعم خود همگرایی با رژیم صهیونیستی را ضروری می‌سازد،مسأله کردی را هم در میانه‌ی این هم‌گرایی مورد توجه قرار داده و رفتار حامیانهصهیونیست‌ها از استقلال کردها را تحت تأثیر قرار دهد.

منبع: فارس ، سعید ساسانیان ، 01/03/1395

لینک کوتاه:

کپی شد