یکشنبه 10/نوامبر/2024

محمد قیق از رمز و راز پیروزی در اتاق شماره 362 بیمارستان عفوله می گوید

پنج‌شنبه 26-می-2016

خبرنگار آزاده فلسطینی تاکید کرد که پویش گسترده همبستگی بامساله اعتصاب غذای بیش از 90 روزه او در زندان های صهیونیستی، کارآیی تحرکات اعلامهمبستگی و پویش های رسانه ای را نشان داد و ثابت کرد که شکستن اراده دشمن اشغالگرصهیونیستی غیر ممکن نیست.

محمد قیق در گفتگوی ویژه با مرکز اطلاع رسانی فلسطین اعلامکرد که وی در جریان تحقیقات و بازجویی ها در زندان های صهیونیستی دست به اعتصابغذا زد تا در مقابل زورگویی های بازجویان سازمان اطلاعات این رژیم”شاباک” در دالان های تنگ و تاریک استادگی کنم.

قیق تصریح کرد که استفاده از ابزارهای مختلف رسانه ای درکنار اعتراضات و همبستگی های مردمی و نیز صبر و ایستادگی خود باعث شد که به یاریخداوند زمینه توافق پیروزی بخش و رقم خوردن لحظات پیروزی فراهم شود.

وی افزود که با ایمان راسخ و عزم و اراده پولادین به پیروزیوارد اعتصاب غذا شده است و شعار وی “یا پیروزی و یا شهادت” بوده است وبعد از 79 روز به این نتیجه رسیده بود که مرحله جدیدی آغاز شده است و این مساله درکانون توجه افکار عمومی ملت فلسطین قرار گرفته است و دیگر راه برگشتی نیست. وی دراین مرحله در آستانه شهادت قرار گرفته بود!!

این خبرنگار آزاده فلسطینی اعلام کرد که رژیم صهیونیستی اورا به خاطر اظهاراتش بازداشت کرده بود و سعی داشت او را مجبور به اعتراف به تحریکعلیه خود کند. وی افزود که رسانه ها قدرت اول به شمار می روند و نه قدرت چهارم واصحاب رسانه عامل بروز خیلی از تغییر و تحولات در مسیر استقلال و آزادی خواهی هاهستند.

قیق با احساساتی خروشان درباره تحولات و حوادث اتاق 362بیمارستان عفوله یا همان اتاق اشک و غم و آه و حسرت در زمان اعتصاب غذا بود، سخنگفت و اعلام کرد که این اتاق، اتاق استراحت و آرامش و اتاق پیروزی بر افسران شاباکبود که وی را تهدید می کردند:« تا سه سال دیگر هرگز همسر و فرزندانت را نخواهی دیدو در زندان تنها خواهی ماند و اجازه هیچ تماسی به تو داده نخواهد شد.»

وی همچنین درباره جزئیات دقیق نبرد “شکستن استخوانها” میان خود و شاباک که از اشکال مختلف اعمال فشار علیه او استفاده کردهبود، سخن گفت و تشریح کرد که چطور از همان آغاز متوجه شده بود که رژیم صهیونیستیبا شیوه های مختلف سعی در خاموش کردن ندای آزاد رسانه ها و تحقق اهداف خود راداشت.

در زیر متن کامل این مصاحبه مرکز اطلاع رسانی فلسطین بامحمد قیق خبرنگار آزاد شده فلسطینی از نظر خوانندگان محترم می گذرد:

از تیم های نظامی تا تحریک

× دلیل بازداشت شما چه بود… و چرا مستقیما از شما بازجوییصورت گرفت؟

ـ از زمانی که ارتش صهیونیستی به منزل من در شهر رام اللهحمله کرد و ضمن تفتیش آن، خسارت هایی به اسباب و اثاثیه منزل وارد آورد و نظامیانصهیونیستی پس از ایجاد رعب و وحشت در میان اعضای خانواده من، مرا مستقیما برایبازجویی با خود بردند، فهمیدم که رژیم صهیونیستی سعی در رساندن پیامی دارد، اما میخواهد این پیام را با خشونت و ایجاد رعب و وحشت انتقال دهد.

بازجویی ها از من با پیش کشیدن مساله تشکیل تیم های عملیاتیگردان های قسام و تماس با طرف های خارجی در ترکیه و قصر و غزه آغاز شد، اما منمطمئن بودم که این مسائل مشکلی نیستند و من در هیچ بخشی از این اقدامات دست نداشتم،اما آنها به مرگ گرفته بودند تا به تب راضی شوم!!! و خلاصه آنچه که می خواستندمحقق سازند این بود که «من اعتراف کنم که از طریق رسانه ها دست به تحریک علیه رژیمصهیونیستی می زدم.»

× رژیم صهیونیستی در طول مدت بازداشت شما، از چه شیوه هاییاستفاده می کرد؟

ـ این رژیم از وسایل متعدی استفاده می کرد که جزء ابزارهایبازجویی نژادپرستانه ای بودند که این رژیم در داخل اتاق های بازجویی از آنهااستفاده می کند. از جمله این شیوه ها می توان به ضرب و شتم، اعمال فشار روانی،تهدید و هشدار، حبس انفرادی و محرومیت از خواب اشاره کرد.

اکثر این ابزارها طی دوره بازجویی بر روی من استفاده شد وعلاوه بر این، من از دیدار با وکیل شخصی ام؛ به ویژه در مراحل اولیه بازداشت محرومبودم و در کنار همه این ها، دست و پایم و چشم هایم هم در زمان خروج از سلولانفرادی یا انتقال به آن بسته می شد.

مقاومت در اتاق های بازجویی

× شما زمانی که در مرحله بازجویی بودید، اعلاماعتصاب غذا کردید و این اقدامی بی سابقه بود… چه اتفاقی افتاد؟

ـ بازداشت من هیچ توجیهی نداشت. من یک فعالرسانه ای و تحلیلگر سیاسی هستم و حق دارم که در این زمینه کار کنم و نظرم را دررسانه ها بیان کنم. از همین رو، با سوال های بازجویان شاباک به این نتیجه رسیدم کهآنها از افشای حقایق و واقعیت ها ترس و هراس دارند و نمی خواهند صدای من به گوشمردم برسد. لذا، فشارهای روحی و جسمی زیادی بر روی من اعمال می شد تا روحیه مقاومتمردم انقلابی فلسطین کشته شود و آنها از شنیدن واقعیت ها محروم شوند. در این لحظه،من تصمیم گرفتم با اعتصاب غذای نامحدود به مقابله با زورگویی ها و اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی برخیزم.

در آغاز، بازجویان صهیونیستی این کار مرا مسخرهمی کردند و می گفتند: افراد دیگری غیر از تو هم ما را امتحان کرده اند و ما هیبت ومقاومت تو را در هم می شکنیم. جناب فعال رسانه ای، تو نمی توانی با مردم روبروشوی!!! این تهدیدها و چالش طلبی های بازجویان صهیونیستی باعث شد که من عزمم رابرای مقابله با آنها از طریق اعتصاب غذا در داخل اتاق های تاریک بازجویی جزم کنم.

× شما دست به اعتصاب غذا زدید و در اقدامی بیسابقه حتی حاضر به مصرف قرص های ویتامین انرژی زا هم نبودید. آیا نمی ترسیدید کهجان تان را از دست بدهید؟

ـ وقتی این تصمیم را گرفتم، عملا می خواستم بهافتخار شهادت دست پیدا کنم… و هر وقت تصاویر خانواده، پدر، همسر و فرزندانم جلویچشمم ظاهر می شد، آنرا اقدامی شیطانی می دانستم و تلاش می کردم فراموش شان کنم. مندیگر به احساسات و عواطف و درد و غم فکر می کردم، بلکه مهمترین مساله برای من،پیروزی و یا شهادت بود! در روزهای آغاز اعتصاب غذا با خودم فکر کردم و تصمیم قطعیگرفتم… و آن اینکه تنها راه مقابله با این ظلم و ستمی که علیه من و دیگر اسرایدربند بازداشت اداری روا داشته می شود، اعتصاب غذای نامحدود است.

اطمینان از پیروزی

× آیا به پیروزی ات در این تصمیمی که گرفتهبودی، اطمینان داشتی… و مطمئن بودی که می توانی به حکم بازداشت اداری ات پایاندهی؟

ـ از همان نخستین لحظات، پیروزی را در افقصبحگاهی می دیدم و احساس می کردم که تمامی اقداماتی که اتخاذ کرده ام، موفقیت آمیزاست و مرا به سمت موفقیت هدایت می کند. من با وجود گرسنگی و تشنگی، از لحاظ روحی وروانی به آرامش رسیده بودم و این مساله به نوبه خود باعث می شد احساس کنم که یکعنایت الهی در این ماجرا وجود دارد. من با خودم نجوا می کردم که خدایا این اقداممرا بی پاسخ و بی نتیجه نگذار. همین مساله باعث شده بود که روزها را یکی پس ازدیگری سپری کنم و اصلا متوجه نبودم که روزها چطور می گذرد!!

× آیا در جریان حجم حمایت ها و همبستگی ها بامساله اعتصاب غذای خودت قرار داشتی؟

ـ مطمئنا نه… برخی اخبار جسته و گریخته را ازطریق وکلایم دریافت می کردم، اما آنها نمی توانستند جلوی افسران امنیتی و عناصرپلیس صهیونیستی مرا در جریان همه چیز قرار دهند.

× چه زمانی از حجم همبستگی ها در داخل فلسطین و جهانعرب و عرصه بین المللی با مساله اعتصاب غذای خودت اطلاع پیدا کردی؟



ـ پس از گذشت 79 روز از اعتصاب غذایم، شیخ رائدصلاح (رئیس جنبش اسلامی فلسطین اشغالی) در بیمارستان عفوله به ملاقات من آمد و خبرداد که این مساله به گوش همه جهانیان رسیده است و ائمه جماعات مسجد الاقصی بربالای منبرها بر لزوم آزادی من تاکید می کنند و حتی بچه ها در مدارس و در جریانتجمعات عکس های مرا به دست می گیرند.. این مساله اشک مرا در آورد!! فهمیدم کهمرحله جدیدی آغاز شده است و الان مساله دیگر شخصی نیست، بلکه یک مساله مردمیاست… و دیگر راهی برای بازگشت و عقب نشینی از این مسیر باقی نمانده است و منشهادتم بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده است!!

× اداره زندان ها و دادستانی کل رژیم صهیونیستیچه برخوردی با پافشاری شما بر روی اعتصاب غذای تان داشتند؟

ـ یک بار دو افسر امنیتی رژیم صهیونیستی درداخل بیمارستان عفوله و کنار من صحبت می کردند و فکر می کردند که من خوابیده ام.آنها به زبان عبری صحبت می کردند و می گفتند: این زندان زیاد در حبس نمی ماند و بهزودی آزاد می شود؛ چرا که فشار رسانه ای زیادی را متوجه اسرائیل کرده است و اینرژیم نمی تواند این فشار را تحمل کند. من همچنین احساس می کردم که افسران ادارهزندان ها و به ویژه افسران شاباک از کارم متحیر مانده اند و از همین رو، ادارهزندان ها و سازمان شاباک چاره ای نداشتند جز اینکه تدابیر امنیتی اعمال شده بر رویمن را بردارند و به همه اجازه ملاقات با من را بدهند تا به خیال خود، چنین وانمودکنند که خطری مرا تهدید نمی کند، اما خداوند راه ارتباط رسانه ای جدیدی را پس ازحبس انفرادی به روی من باز کرد و سیاستمداران، فعالان رسانه ای و رسانه ها و نیز وکلایمدافع در داخل فلسطین اشغالی و قدس با من ارتباط برقرار می کردند و درد و رنج مرابه گوش جهانیان می رساندند و این سیلی دیگری بر صورت رژیم اشغالگر قدس بود.

اسرار اتاق 362

× وقتی برای اولین بار پس از 90 روز اعتصاب غذابا پدر و همسر و فرزندانت صحبت می کردی، چه احساسی داشتی؟

ـ من بیشتر نگران صحبت کردنم با پدرم بودم کهواقعا او را مانند دوست خودم می دانم و بین من و او هیچ تعارفی و رودربایستی وجودندارد. او بیماری قلی دارد و یک بار زمانی که من اعتصاب غذا کرده بودم، عمل قلب وآنژیو انجام داده بود. از همین رو، من سعی کردم خودم را جمع و جور کنم و روحیه امرا بالا ببرم تا چنین وانمود کنم که در وضعیت سلامتی خوبی هستم.


اولین دیدار میان قیق و خانواده اش دربیمارستان عفوله

این ها لحظات غرور انگیزی بود و من اولین بارپس از اینکه خانواده ام از زنده دیدن من قطع امید کرده بودند، با پدر و همسر وفرزندانم در بیمارستان عفوله ملاقات کردم و آنها را در آغوش کشیدم… این عنایت ولطف خداوند بود… اتاق (362) بیمارستان عفوله اتاق تحولات بود… آنجا اتاق اشک وآه و حسرت بود… وقتی من شیخ رائد صلاح، محمد بره و حنین زعبی و صدها نفر از طرفدارانو حامیانم را آنجا دیدم، این اتاق به اتاق آرامش و اطمینان برای من مبدل گشت…این اتاق، اتاق پیروزی بر افسران شاباک بود که مرا تهدید می کردند و می گفتند: سهسال نمی توانی همسر و فرزندانت را ببینی و بدون هر گونه ارتباطی در زندان محبوسخواهی بود… اما این تهدیدات شاباک در آستانه همان اتاق پایداری و مقاومت به خاکسپرده شد… و من پس از 90 روز خانواده و همسر و فرزندام را دیدم!!

× پیام خبرنگار آزاده فلسطینی به اصحاب رسانهچیست؟

ـ من به همکارانم در کانون اول قدرت و نه کانونچهارم، می گویم که قلم ها و دوربین های شما واقعیت ها را ثبت می کنند… و با تلاشها و فداکاری های شما باعث نجات افراد بی گناه می شوند و تغییر و تحولات بزرگی رادر زمینه آزاد سازی و استقلال رقم می زنند.

تصاویر یک خبرنگار و پژوهشگر فلسطینی به نام”عماد ابو شمسیه” که صحنه تیراندازی نظامیان صهیونیستی و اعدام”عبد الفتاح شریف” جوان مجروح فلسطینی در شهر الخلیل را ثبت کرده بود،باعث رسوایی رژیم اشغالگر قدس شد و این عکس های گرفته شده توسط وی تاثیر گسترده ایدر فضای رسانه ای و سیاسی داشت و کمک زیادی به آرمان ملت فلسطین کرد.

لینک کوتاه:

کپی شد