تصمیم نهایی آن شد کههم دولت اسرائیل و هم مخالفانش با این طرح و شرکت در کنفرانس ادعایی توسط فرانسهموافقت کنند.
گفتنی است کنفرانس یاد شده قرار بود در سیام ماه جاری برگزار شود ولیبا این بهانه که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به دلیل مشغلهکاری زیاد نمیتوانددر تاریخ یاد شده در کنفرانس حضور یابد به سوم ژوئن (14 خرداد) تغییر زمان داد.
همه میدانند که پرمشغله بودن جان کری ادعایی دروغ است و به تاخیرافتادن کنفرانس به دلیل مخالفت اسرائیل با برنامه تونی بلر و طرح عبدالفتاح السیسیاست.
بر همین اساس «اسحق هرتزوگ» رهبر حزب کارگر اسرائیل با هدف ورود بهدولت و شرکت در مذاکرات صلح، مذاکراتی با بنیامین نتانیاهو داشت ولی مذاکرات بهدلیل اختلاف دیدگاهها شکست خورد.
اکنون سوال اینست که چه عواملی موجب شدند تا بنیامین نتانیاهو هم بابرنامه تونی بلر و هم با طرح السیسی مخالفت کند؟
در این باره تحلیلهای متفاوتی ارائه شده است. به طور مثال «هرتزوگ»میگوید:«به این دلیل که نتانیاهو خواستار به تفاهمرسیدن در مورد شهرک سازیها و مذاکرات با فلسطینیها نبود، مذاکرات شکست خورد.منتهی محافل نزدیک به نتانیاهو گفتند از آنجا که نخستوزیر اسرائیل متوجه شد کههرتزوگ هرگز قادر نیست اهداف مورد نیاز اسرائیل را تامین کند، مذاکرات به شکستانجامید.
روزنامه «هاآرتص» مسئولیت شکستمذاکرات را متوجه نتانیاهو کرد زیرا که او هرگز مایل نیست در مورد مسائل اصلی حل وفصل سیاسی پیشرفتی حاصل شود. به عبارت دیگر نتانیاهو در مورد مرزها، شهرکسازیها،ترتیبات امنیتی، قدس و جولان حاضر به مذاکره نیست.
در مقابل، روزنامه «معاریو» نوشت که هرتزوگ، شخصی به نام «شیلییحیمویچ» را متهم ساخت که علیه او تهاجم سختی را آغاز کرده که نتیجه آن مخالفتنتانیاهو با ورود هرتزوگ به دولت بود و ادامه این مخالفت این نتیجه را داشت که باپیوستن «لیبرمن» به دولت موافقت شود.
نتانیاهو در گمراه سازی و فریبکاری بسیار زبردست است زیرا او میدا ندکه چه میخواهد و هرگز از خواستهها و برنامههایش کوتاه نمیآید. او ادامه شهرکسازیها و مخالفت با ایجاد کشور فلسطین در غرب رود اردن را از اصول ثابت خود میداندو عربها و تشکیلات خودگردان فلسطین در این زمینه تجربههای تلخی از او دارند ولیاشکال کار اینجاست که عربها و فلسطینیها از تجربههای گذشته پند نمیگیرند وآمادگی دارند که به جای یکبار، بارها نتانیاهو را بیازمایند. آنها باید به یادبیاورند که این نتانیاهو بود که توافق «الخلیل» را مطرح ساخت و خود او بود که آنرابا شکست مواجه ساخت و مدت 9 ماه جان کری را به منطقه کشاند.
نکته مهم این است که نتانیاهو مانورهای سیاسی میدهد زیرا میداند کهچه میخواهد و در عین حال میداند که چگونه از فشارهای عربی، منطقهای و بینالمللیجهت شرکت در کنفرانس مطرح شده از سوی فرانسویها، خلاص شود.
نتانیاهو تاکنون با شرکت در کنفرانس موافقت نکرده است و افزون بر آناز فرانسه باج خواهی هم میکند.
رئیس جمهور فرانسه در دیدار اخیرش با نتانیاهو به دلیل رای مثبتفرانسه در یونسکو در مورد قضیه مسجدالاقصی، از او معذرتخواهی کرد و اعلام نمود کههمه اشخاص فراخوان به تحریم اسرائیل را محاکمه خواهد کرد. رئیسجمهور فرانسه دوستقابل اعتمادی برای اسرائیل است و بدون موافقت اسرائیل و بدون در نظر گرفتن منافع وامنیتش هیچ کنفرانسی برگزار نخواهد شد.
نتانیاهو استعفای «موشه یعلون» را پذیرفت و رهبر تندرو بسیار افراطیحزب «اسرائیل خانه ماست» را به دولت اضافه کرد و «یهودا گلیک» فرمانده گارد تهاجمبه مسجدالاقصی را به جای «یعلون» به کنست معرفی کرد.
او این اقدامات پیشگیرانه را برای به شکست کشاندن برنامه تونی بلر وطرح عبدالفتاح السیسی و لغو برنامه فرانسه انجام داد تا اینکه همه عربها بدانندکه نتانیاهو میداند که چه میخواهد.
او با مطرح ساختن «لیبرمن» خواستار جلوگیری از اقدام فرانسه است.نتانیاهو آشکارا گفته است: «موافقت با طرح فرانسه سقوط دولت اسرائیل را در پیخواهد داشت.»
نتانیاهو برای به دست آوردن وقت اضافی، فریبکاری میکند زیرا میداندکه دولت آمریکا آخرین روزهای خود را طی میکند و ناتوانتر از آن است که اسرائیلرا برای قبول طرح فرانسه تحت فشار قرار دهد و بیشترین کاری که میتواند انجام دهداین است که بیانیهای صادر کند که از دید نتانیاهو حتی آن بیانیه ارزش خندیدن بهریش فلسطینیها را هم ندارد!
نتانیاهو به خوبی میداند که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و مصر و اردنبه شدت مایل به تحکیم روابط با اسرائیل هستند زیرا هم از قدرت ایران نگران هستند وهم اینکه برای آنها موضوع فلسطین دیگر قضیه اصلی محسوب نمیشود.
پس از انتخابات ایالات متحده آمریکا در نوامبر آینده (آبان) و پس ازتشکیل دولت جدید، نتانیاهو و لیبرمن گامهایی اساسی برای ائتلاف با کشورهای عربیبرخواهند داشت و در راس آن برنامهها، دخالت مستقیم نظامی در سوریه است که ابتدابتوانند ارتش آن کشور را تضعیف کرده و پس از آن به تجزیه سوریه اقدام نمایند.
برنامه دیگر، اشغال منطقه (C) در کرانه باختری است.این منطقه 60 درصد مساحت کرانه باختری را شامل میشود و دادن خودمختاری به فلسطینیهاتحت حکومت اشغالگر است.
به نظر میرسد برنامه اصلی پس از پیوستن لیبرمن به دولت این است کهلیبرمن و نتانیاهو برای اشغال شهرکهای «گوش عتصیون»، «معالیه ادومیم»، «اریل» و«کرنی شومرون» وارد عمل شوند و همان کاری را انجام دهند که در اکتبر 1980 (59 ش)در مورد جولان کردند.
منبع :جمهوری اسلامی ، 05/03/1395