یکشنبه 10/نوامبر/2024

مسئله فلسطین در برنامه های دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا

شنبه 30-جولای-2016

به نظر می رسد کهبیشتر شواهد و قرائن از بالا بودن شانس کلینتون برای پیروزی در انتخابات و غلبه برترامپ حکایت دارد. بی تردید، اقدامات رئیس جمهور آمریکا در چارچوب محدودیت هایقانون اساسی، موازنه قدرت سیاسی و تحولات بین المللی انجام می پذیرد ؛ ولیرویکردهای فردی روسای جمهور نیز می تواند در این امر تاثیر گذار باشد. از سویدیگر، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشان داده است که مواضع سیاسی نامزدها درجریان تبلیغات انتخاباتی ضرورتا و لزوما مشابه موضعی نیست که بعد از پیروزی پیش میگیرند.

اظهارات و سخنرانیهای دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا ـ به ویژه در جمع گروه های فشار یهودی ـ از موضعکاملا جانبدارانه آنها از رژیم صهیونیستی حکایت دارد ؛ ولی چارچوب فکری هر کدام ازآنها متفاوت از دیگری است. به نظر می رسید که ترامپ تمایل بیشتری به یک رویکردانزوا طلبانه نسبی دارد، موضعی که مخالف سنت های حزب جمهوری به شمار می رود. این درحالی است که خانم کلینتون تمایل بیشتری برای دخالت در عرصه بین المللی از خود نشانمی دهد.

در خصوص موضع ترامپو کلینتون نسبت به مسئله فلسطین که البته تحت تاثیر برنامه های بین المللی آنها میباشد، باید گفت که هر دو نامزد، طرف فلسطینی را تا حدی تحت فشار قرار خواهند داد وگروه های مقاومت به ویژه جنبش های حماس و جهاد اسلامی در مرکز فشارهای آمریکا قرارمی گیرند. این دو جنبش باید در تعامل با فضای خاورمیانه به شدت جانب احتیاط رارعایت کنند و در شرایط کنونی، باید از هر گونه اظهار نظر سیاسی و رسانه ای دربارهامور داخلی کشورهای عربی اجتناب ورزند.

مقدمه

سه پرسش مهم وجوددارد که مسئله فلسطین را با انتخاب چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا گره می زند:

1 ـ چه کسی در اینانتخابات پیروز می شود: هیلاری کلینتون، نامزد دموکرت ها یا دونالد ترامپ، نامزدجمهوری خواهان؟

2 ـ موضع هر کداماز نامزدها در قبال مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی چیست؟

3 ـ بازتاب نتایجانتخابات آمریکا بر آینده مسئله فلسطین به چه شکل خواهد بود؟

1 ـ چه کسی پیروزانتخابات خواهد بود؟

مجموعه ای ازشواهد و قرائن وجود دارد که نشان از بالا بودن شانس موفقیت هیلاری کلینتون ـ درمقایسه با ترامپ ـ است ؛ زیرا:

1 ـ اکثر نظرسنجیها و گزارش های موسسات مالی همچون وال استریت نشان از برتری کلینتون در مقایسه باترامپ دارد.

2 ـ مراکزتاثیرگذار و فعال یهودی بیشتر تمایل به نامزد دموکرات ها دارند.

3 ـ مقایسه هزینهصرف شده برای تبلیغات انتخاباتی نامزدها، نشان می دهد از سال 2000 تا کنون، کسی کهبیشتر هزینه کرده، پیروز انتخابات بوده است. هزینه تبلیغات انتخاباتی کلینتون 187میلیون دلار و هزینه تبلیغات انتخاباتی ترامپ تنها 49 میلیون دلار می باشد.

4 ـ جامعه آمریکاتمایل دارد تا بعد از انتخاب اولین رئیس جمهور سیاه پوست، این بار اولین رئیسجمهور زن را نیز تجربه کند.

5 ـ در ترازویتجربه سیاسی، کفه ها به نفع کلینتون سنگینی می کند. او عضو کنگره آمریکا و وزیرخارجه این کشور بوده است و حال آنکه ترامپ فاقد هر گونه تجربه دیپلماتیک می باشد.

6 ـ در میانجمهوریخواهان، مخالفت هایی با انتخاب ترامپ به عنوان نامزد ریاست جمهوری آمریکاوجود دارد که این موضوع را می توان در نامه 121 کارشناس سیاست خارجی حزبجمهوریخواه در مخالفت با تعیین ترامپ به عنوان نامزد انتخاباتی این حزب مشاهدهکرد.

7 ـ یک پژوهشآکادمیک که مبتنی بر یکی از مدل های تحقیقاتی آینده نگر می باشد و توسط یک استاددانشگاه به نام آلن ابراموویچ از دانشگاه ایموری آمریکا انجام گرفته است، نشان میدهد که برخی شواهد و قرائن اقتصادی خبر از پیروزی کلینتون می دهد. گفتنی است که ازانتخابات سال 1992 تا به امروز، این مدل در پیش بینی نتایج انتخابات موفق بودهاست.

2 ـ موضع دو نامزدریاست جمهوری آمریکا در قبال مسئله فلسطین

در دوره رقابت هایریاست جمهوری در تمام جهان به ویژه در ایالات متحده باید احتیاط لازم را در بررسیاظهارات نامزدها در خصوص هر موضوع داخلی و خارجی به خرج داد ؛ زیرا تبلیغات سیاسیبرای جلب هوادار، متفاوت از موضع مشخص یک نامزد بعد از پیروزی در انتخابات، تصدیمنصب ریاست جمهوری و مقابله با واقعیت ها است. این موضوع می طلبد که صبغه کلیرویکردهای سیاسی هر کدام از نامزدها را در قبال مسائل خارجی را مد نظر قرار داد ودر هنگام بررسی رویکرد آنها در قبال مسئله فلسطین، نباید آن را جدا از صبغه کلیدیدگاه های شان در قبال دیگر مسائل بین المللی دانست.

در مقایسه باکلینتون، ترامپ تجربه کمتری در امور بین المللی دارد ؛ ولی صبغه کلی سیاست هایخارجی او بیشتر متمایل به اتخاذ سیاست انزوا و عدم دخالت در امور دیگر کشورها است.او از کشورهای همپیمان ایالات متحده ـ خواه در ناتو و ژاپن و خواه در کشورهای خلیجـ می خواهد که در عرصه روابط بین الملل مسئولیت های مالی بیشتری را بپذیرند وهزینه بیشتری را در این عرصه بپردازند. او به شدت از سازمان ملل انتقاد دارد ومعتقد است که ایالات متحده بار سنگین تامین هزینه های آن را بر عهده گرفته بدونآنها نتیجه ملموسی از این امر ببرد. او خواستار جلوگیری از ورود مسلمان به ایالاتمتحده است و ملاحظات خاص خود را در مورد روابط عربستان با آمریکا دارد.

ترامپ به شدت باتوافق هسته ای به امضا رسیده میان ایران و آمریکا مخالفت و تاکید می کند که تمامتوان خود را برای مانع تراشی در مسیر اجرای توافق هسته ای به کار خواهد بست بهویژه آن بخش از توافق که مربوط به تعهدات مالی آمریکا در قبال ایران است. وی دولتآمریکا را متهم می کند که در دام ایران افتاده است. ترامپ در سخنرانی مارس 2016خود در جمع اعضای لابی یهودی در آمریکا (ایپک) گفت که توافق نامه فاجعه بار بهامضا رسیده میان ایران و آمریکا را نابود خواهد کرد. این نامزد جمهوری خواه ایرانرا متهم به تامین هزینه حماس، جهاد اسلامی و حزب الله کرد و ابراز داشت که درراستای نابودی شبکه تروریستی ایران خواهد کوشید.

بر خلاف ترامپ،کلینتون در عرصه سیاست های خارجی، بیشتر به اتخاذ سیاست های مداخله جویانه تمایلدارد. وی با وجود ابراز تاسف نسبت به حمایتی که از اشغال عراق (در هنگام عضویت درمجلس سنا) کرده است، موافق افزایش حملات آمریکا به سوریه و عراق ـ جهت مقابله باداعش ـ می باشد. او خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه است و مستمرامی گوید که ایالات متحده با وجود هزینه های اقتصادی و انسانی، باید به ایفای نقشخود در سطح بین المللی بپردازد.

دیدگاه های دونامزد ریاست جمهوری آمریکا در مسئله فلسطین نشان می دهد که فاصله زیادی میان دونفر وجود ندارد. ترامپ در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه برای تعیین نامزد حزباظهار داشت که موضعی بی طرفانه را در قبال مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی اتخاذخواهد کرد که این امر باعث برخی نگرانی ها برای صهیونیست ها گردید. این موضعگیریترامپ اما در جلسه کلینتون با ایپک مورد مخالفت قرار گرفت. او ابراز داشت: «نمیتوانیم بی طرف باشیم. ما خود را در موضوع اسرائیل حاضر می بینیم.»

روزنامه آمریکاییلوس آنجلس تایمز در سرمقاله خود و برای تاویل و تفسیر موضع بی طرفانه ترامپ چنیننوشت: «هدف او از به کارگیری کلمه بیطرفی، ترغیب فلسطینیان برای ورود دوباره بهعرصه مذاکره با اسرائیل است.»

روابط رژیمصهیونیستی با هیلاری کلینتون به ویژه در بین سال های 2009 تا 2013 که او منصبوزارت خارجه آمریکا را بر عهده داشت، شاهد برخی اختلافات بود به ویژه آنجا کهمربوط به موضع انتقاد آمیز آمریکا نسبت به تداوم روند شهرک سازی در کرانه باختریمی شد.

هر دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا خواهان آن هستند که مذاکرات میان طرف فلسطینی و صهیونیستی اساس وبنیان تعیین شکل سازش باشد. در واقع آن دو نمی خواهند که سازمان ملل یا جامعه بینالملل هیچ نقشی را در این موضوع بازی کند یعنی اینکه حل و فصل موضوعاتی همچون قدس،پناهندگان و ترسیم مرزها میان دو طرف از طریق مذاکره میان تشکیلات خودگردان و رژیمصهیونیستی انجام پذیرد و تابع موازنه قدرت میان دو طرف باشد. این به معنای تامینفضای مناسب برای طرف صهیونیستی جهت اعمال تمامی انواع فشار به طرف فلسطینی جهت دستیابی به بیشترین دستاوردها است.

ترامپ معتقد استکه نقش آمریکا در مذاکرات میان طرف فلسطینی و صهیونیستی باید صرفا نقش تسهیل کنندهباشد. او در این راستا، از ضعف و عدم کفایت سازمان ملل متحد انتقاد کرده و با هرگونه اقدام سازمان ملل متحد برای تحمیل راه حل به دو طرف مخالفت نموده است. او میگوید: «راه حل این مسئله باید از طریق مذاکرات طرف های مناقشه حاصل آید. من هرگونه راه حلی را که شورای امنیت سازمان ملل برای این موضوع ارائه کند، وتو میکنم.»

کلینتون نیز موضعیمشابه ترامپ اتخاذ کرد و در برابر اعضای ایپک تاکید کرد که برتری نظامی «اسرائیل»،تجهیز این رژیم به موشک و فناوری های کشف تونل های زیر زمینی و قاچاق سلاح وهمچنین جلوگیری از حملات تروریستی (مقاومت) علیه این رژیم را تضمین می کند. ویهمچنین گفت که در مقابل هر گونه راه حلی که از سوی سازمان ملل و شورای امنیت ارائهگردد، می ایستد. کلینتون با اشاره به رشد گرایش های «آنتی سمتیستی» در اروپا گفتکه در سال 2015، نامه ای را به انجمن روسای سازمان های یهودی نوشته و در آن برمخالفت کامل خود با جنبش «بایکوت، لغو سرمایه گذاری و تحمیل مجازات های اقتصادیعلیه اسرائیل» BoycottDivestment and Sanctions (BDS) campaign  اعلام داشته است.

در مورد موضعنامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در قبال مقاومت فلسطین باید گفت که هر دو نامزد مخالفتفکر مقاومت مسلحانه هستند ؛ ولی ترامپ تنفر بیشتری نسبت به مقاومت دارد از یک طرفبه خاطر مسلحانه بودن آن و از طرف دیگر به خاطر اسلامی بودنش. او به طور مشخص جنبشهای حماس و جهاد اسلامی را متهم می کند که کودکان فلسطینی را با «خشونت و تنفرنسبت به یهود» پرورش می دهند. او هر گونه تعامل با فلسطینیان را منوط به پذیرش«اسرائیل به عنوان کشور یهودی» از سوی صاحبان اصلی این سرزمین می داند. وی ضمنتشکیک نسبت به گرایش طرف فلسطینی به ایجاد صلح، می گوید که تمایل صهیونیست ها بهصلح واضح تر است.

با وجود آنکه همترامپ و هم کلینتون تداوم روند شهرک سازی در اراضی اشغالی 67 را مردود می دانند والبته کلینتون نیز در سخنرانی خود در جمع اعضای آیپک نیز به این نکته اشاره داشت ؛ولی در سخنرانی 3301 کلمه ای کلینتون تنها از پانزده کلمه آن، بوی انتقاد نسبت بهسیاست نتانیاهو استشمام می شد. این نامزد زن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نشستایپک صرفا به ابراز این مطلب بسنده کرد که «هر کدام از طرفین باید از انجاماقداماتی که مانع بر سر راه صلح به شمار می رود، اجتناب کنند که از جمله ایناقدامات، شهرک سازی است.»

ترامپ نیز موضعیمشابه کلینتون در قبال مسئله شهرک سازی دارد ؛ ولی هیچ کدام از آنها یک برنامهعملی برای جلوگیری از تداوم این وضعیت ارائه نمی کنند. این دو با وجود مخالفت درزمینه توسعه شهرک های صهیونیست نشین موجود، به شهرک های احداث شده و اینکه سرنوشتآنها چه خواهد شد، اشاره ای نمی کنند. آنها همچنین نمی گویند که سرنوشت قدس ـ باآن تعریفی که صهیونیست ها از آن ارائه می دهند ـ در چارچوب بحث شهرک سازی قرار میگیرد یا نه، به ویژه آنکه ترامپ در جمع اعضای ایپک وعده داده است که سفارت آمریکارا به «پایتخت تاریخی اسرائیل» انتقال خواهد داد، وعده ای که روسای جمهور پیشینایالات متحده هیچ وقت جامه عمل به آن نپوشاندند.

هر دو نامزدانتخابات ریاست جمهوری آمریکا موافقت خود را با راهکار تشکیل دو کشور اعلام داشتهاند ؛ ولی جزئیات اجرای این راه حل و بنیان های آن همچنان نامشخص است که این موضوعنشان از تمایل ترامپ و کلینتون برای واگذاری تعیین جزئیات تحقق این راه حل از طریقمذاکره میان دو طرف دارد. ذکر این نکته کافی است که کلینتون در سال 2005 و درهنگام عضویت در مجلس سنای آمریکا احداث دیوار حائل را تایید کرد و در سال 2006 ودر جریان جنگی که میان رژیم صهیونیستی و حزب الله روی داد، به مصوبه کنگره در خصوصممنوعیت ارسال بمب های خوشه ای به کشورهایی (همچون رژیم صهیونیستی) که از آنهاعلیه غیر نظامیان استفاده می کنند، رای منفی داد. او همچنین محاصره نوار غزه توسطرژیم مذکور را قابل قبول و درک خواند.

در برخی سایت هابه پیشنهادی اشاره شده است که ترامپ در کنفرانسی مطبوعات سال 2014 خود در منهتنآمریکا اعلام داشته و خواستار انتقال فلسطینیان به پورتوریکو و تامین مسکن و کاربرای آنها شده است. سایت ها می گویند که او در این کنفرانس مطبوعاتی ابراز داشتهاست که مساحت پورتوریکو بیش از مساحت هزار مایل مربعی کرانه باختری و نوار غزه میباشد. با وجود اینکه سایت ها چنین خبری را اعلام کرده اند ؛ ولی دقت در ایناظهارات ابهامات فراوانی را در مورد صحت این حرف ها بر می انگیزد که مهم ترین شان،این است که فکر انتقال فلسطینیان به پورتوریکو برگرفته از کاریکاتورهایی می باشد کهدرباره شخصیت ترامپ کشیده شده است.

3 ـ آینده مسئلهفلسطین در سایه حضور رئیس جمهور جدید

توجه به اینکهنظام سیاسی در آمریکا اختیارات گسترده ای را به رئیس جمهور می دهد، موضوعی مهم است؛ ولی معنایش این نیست که هیچ گونه محدودیت قانونی (به ویژه قانون اساسی) یامحدودیت شرایطی (به ویژه وجود گروه های صاحب منافع، رسانه ها و رویکردهای افکارعمومی) در برابر او وجود ندارد. بماند که سیاست خارجی در میان توده مردم از اهمیتکمتری در مقایسه با سیاست های داخلی همچون بیکاری، بیمه و نرخ مالیات برخورداراست.

با توجه به آنچهگذشت، می توان گفت که انتقال کرسی قدرت به هر کدام از نامزدهای انتخاباتی شایدپیام های زیر را با خود به دنبال داشته باشد:

1 ـ تفاوت سیاستهای نامزدها در قبال مسئله فلسطین بسیار اندک است و شاید بیشترین تفاوت در مسئلهشهرک سازی نمایان شود.

2 ـ با توجه بهساختار سیاست آمریکا و برنامه های انتخاباتی هر کدام از نامزدها، بعید است کهنامزدها اقدامی را برای اعمال فشار به رژیم صهیونیستی جهت توقف شهرک سازی، جلوگیریاز الحاق قدس به سرزمین های تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی، تعیین مرزها و نیز تعاملمستقیم با جنبش های مقاومت انجام دهند.

3 ـ شاید کلینتونبرای فعال سازی طرح صلح اعراب اقدام کند ؛ ولی او نیز خواهد کوشید تا برخی ازبندهای طرح مذکور را به شکلی تغییر دهد که بیشتر مورد پذیرش صهیونیست ها قرارگیرد. این احتمال نیز وجود دارد که هیلاری کلینتون برای اعمال فشار بیشتر به برخیکشورهای عربی ـ به ویژه کشورهای عضو سازمان همکاری های خلیج فارس ـ جهت عادی سازیگسترده تر روابط با تل آویو وارد عمل شود.

4 ـ شاید ترامپ درصورت پیروزی، فاکتورهای مالی سنگین تری را پیش روی کشورهای حاشیه خلیج فارس ـ برایپرداخت ـ بگذارد و شاید هم آنها را به سمت کم کردن از میزان کمک های داده شده بهتشکیلات خودگردان سوق دهد تا به این ترتیب، نهاد فلسطینی مذکور به سمت دادنامتیازات بیشتر به طرف صهیونیستی حرکت کند. او همچنین در صورت موفقیت بر تدابیرمربوط به اعمال فشارهای مالی بر جنبش های مقاومت در نوار غزه خواهد افزود.

5 ـ در صورتپیروزی هر کدام از دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا، شورای امنیت هیچ تاثیر شایانتوجهی در پروژه های سازش نخواهد داشت که این به معنای تنها گذاشتن طرف فلسطینی درجبهه نبرد با موازنه قدرت موجود است، موازنه ای که کاملا به نفع اشغالگران قدساست.

6 ـ پیامد نابسامانیاوضاع جهان عرب که مورد توجه هر کدام از نامزدهای پیروز خواهد بود، متوجه مسئلهفلسطین خواهد بود.

4 ـ نتایج و توصیهها

آرمان فلسطینشرایط بسیار دشواری را تجربه می کند که دلیل آن نیز کاهش توجه کشورهای عربی وجامعه بین الملل به مسئله فلسطین، فروپاشی به اصطلاح نظام منطقه ای عرب ها، مشکلاتفرا روی جنبش های مقاومت در رابطه با ایران (به عنوان عامل حامی این جنبش ها)،فشارهای مستمر بر گروه های اسلام سیاسی در جهان عرب و همچنین کاهش قیمت نفت وبازتاب آن بر احتمال حمایت های مادی اعراب از فلسطین می باشد. جنبش های مقاومت دراین شرایط باید خود را برای مقابله با دشوارترین و پیچیده ترین اوضاع در تاریخمعاصر فلسطین آماده کنند.

در سایه شرایطکنونی، شاید توجه به نکات زیر سودمند باشد:

1 ـ تداوم شکافداخلی یک نقیصه بزرگ است ؛ ولی احتمال پر شدن این شکاف نیز بسیار ضعیف به نظر میرسد که البته دلیل آن نیز تفاوت دیدگاه سیاسی دو طرف (فتح و حماس) است.

2 ـ شاید برایجنبش های مقاومت بهتر آن باشد که در عرصه رسانه ای و سیاسی، از اتخاذ هر گونه موضعدر خصوص مسائل داخلی کشورهای عربی در شرایط کنونی اجتناب ورزد و باید این امر، دررسانه های وابسته به این جنبش ها نیز مورد توجه قرار گیرد. جنبش های مقاومت بایدبه طور مشخص از به کارگیری برخی مفاهیم و بیان اظهارات تلویحی که نشانگر جانبداریاز یک طرف خاص در کشورهای عربی و به طور خاص در مصر و سوریه است، دوری نمایند.

3 ـ بازگرداندن موضوعفلسطین به صدر مسائل سیاسی تنها از راهگذار عملیات های مقاومت امکان پذیر است وعلی رغم سختی شرایط موجود، تشدید انتفاضه یکی از بارزترین ابزارهای این عرصه باشد.

4 ـ آمادگی برایرویارویی با فشارهای مالی بیشتر از سوی کشورهای عربی و نیز فشارهای سیاسی افزون تربرای قطع کردن هر گونه ارتباط میان جنبش های مبارز و گروه های عربی، اسلامی و بینالمللی حامی این جنبش ها: این فشارها در مراحل آتی ـ چه با پیروزی کلینتون و چه باموفقیت ترامپ ـ بیشتر خواهد شد.

5 ـ شاید ایالاتمتحده و رژیم صهیونیستی در مرحله آتی گروه های مقاومت را در لیست سازمان هایتروریستی قرار دهند و موضوع را دوباره در شورای امنیت مطرح کنند. این مسئله بایدمورد توجه قرار گیرد و از طریق هماهنگی با روسیه و چین و همکاری با قدرت های عربی،اسلامی و بین المللی جلوی این امر گرفته شود.

6 ـ باید به فکرترسیم یک پروژه برای توقف مهاجرت فلسطینیان ساکن کرانه باختری از روستاها به شهربود. باید به چگونگی تشویق مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها اندیشید. این پدیده(مهاجرت از روستا به شهر) شرایط را برای شهرک سازی در روستاهای فلسطینی فراهم میکند. 

لینک کوتاه:

کپی شد