جمعه 08/نوامبر/2024

واکاوی حملات اخیر اسرائیل به غزه (تحلیل)

یکشنبه 25-سپتامبر-2016

برایروشن شدن اهداف و انگیزه های حملات اخیر اسرائیل باید اوضاع جاری را از سهمنظر داخل سرزمین های اشغالی ،منطقه و تحولات بین المللی به تفکیک بررسیکرد.
“علیرضاعرب”عضو کمسیون سیاسی و امور بین الملل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در یادداشتیدرخصوص اهداف و دلایل حملات اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه نوشت: جنگندههای دشمن صهیونیستی با شلیک 56 موشک مناطق مختلفی از نوار غزه را بمبارانکردند و توپخانه اسرائیل  نیز نوار مرزی غزه را هدف قرار داده است. رژیمصهیونیستی مدعی است که در این حملات، تونل های مقاومت و پایگاه های نظامیهدف قرار گرفته اند.

وی در این یادداشت نوشت که برای روشن شدن اهداف و انگیزه های حملات اخیراسرائیل باید اوضاع جاری را از سه منظر داخل سرزمین های اشغالی ،منطقه وتحولات بین المللی به تفکیک  بررسی کرد.

واکاوی حملات اخیر به غزه از منظر تحولات داخلی رژیم صهیونیستی

۱- مدیریت منازعات سیاسی اسرائیل:
دولت ائتلافی و راستگرای نتانیاهو اخیرا با یارگیری از حزب یسرائیلبیتنا(اسرائیل خانه ما) و انتصاب آویگدور لیبرمن سیاستمدار نژاد پرست وبسیار افراطی و راستگرا و رهبر این حزب توانست در کوتاه مدت از فروپاشیرهایی یابد و به نوعی موقتا ترمیم شود.

واشنگتن پست معتقد است، آویگدور لیبرمن وزیر جنگ جدید رژیم اشغالگر قدس یکفرد متعصب و تندرو و بدنام در عرصه بین الملل است که هرگز از حجم فشارهایبین المللی علیه اسرائیل نخواهد کاست.

آویگدور لیبرمن خود شهرک نشین محسوب می گردد و دارای مواضعی بسیار منفی وافراطی در خصوص مواجهه با فلسطینیان است .او هیچگونه سابقه درخور اعتناییدرخصوص امور نظامی در کارنامه خود ندارد و تنها بر اساس مصلحت ها و ملاحظاتسیاسی توسط نتانیاهو به منصب وزارت جنگ رژیم صهیونیستی منصوب شده است و باانتصاب او دولت نتانیاهو بیش از گذشته به سمت افراط و راستگرایی گرایشپیدا کرد.

در اعتراض به انتصاب وی حتی تعدادی از سران رژیم صهیونیستی از جمله “آوی گبای” وزیر محیط زیست رژیم صهیونیستی استعفا کردند.
 
“ایهود باراک” وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی تاکید دارد که رژیم صهیونیستیدیر یا زود بهای سنگینی به خاطر انتصاب “آویگدور لیبرمن” به عنوان وزیرجنگ پرداخت خواهد کرد.

لیبرمن رئیس تندروی حزب راستگرای “اسرائیل خانه ما” قبل از قبول پست وزارتجنگ اعلام کرده بودکه در صورت تصدی سمت وزارت جنگ در کابینه  بنیامیننتانیاهو، حکومت حماس در نوار غزه را سرنگون کرده و محدودیت های زیادی علیهمقامات تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری اعمال خواهد کرد.

لیبرمن قبل از به عهده گرفتن سمت وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودکه ” اگر من عهده دار وزارت جنگ شوم، اسماعیل هنیه (نایب رئیس دفتر سیاسیحماس)، یحیی سنوار (از رهبران آزاده این جنبش) و مروان عیسی (از فرماندهانگردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس) باید از همین الان قبرشان رابکنند”

لیبرمن همچنین تهدید کرده بود در صورت انتصاب به عنوان وزیر جنگ در عرض 48ساعت رهبران حماس را ترور خواهد کرد و خواستار از سرگیری ترور رهبرانمقاومت فلسطین بویژه اسماعیل هنیه شده بود. ترور اسماعیل هنیه و دیگررهبران حماس، اشغال نوار غزه، محاصره مناطق فلسطینی نشین و تخریب منازلخانواده های مجریان عملیات های مقاومتی و تبعید آنان از جمله شعارهای دیگرلیبرمن بود.

از مصادیق تندروی لیبرمن همین قدر کافی است که بدانیم پیش شرط پیوستن اوبه کابینه افراطی نتانیاهو در سمت وزیر جنگ ، توافق نتانیاهو با او بر سرحمایت از پیش نویس قانون” اعدام اسرای فلسطینی” بود!!!

اخیرا، “ایال بن روبین” عضو کنست رژیم صهیونیستی صریحا اعلام کرد: “بایدبا حماس مقابله کنیم و در فکر بازپس گیری نوار غزه از این جنبش باشیم”.

بنابراین بنیامین نتانیاهو در واقع بوسیله ائتلاف با احزاب بسیار تندرو وافراطی مانند یئسرائیل بیتنا به رهبری آویگدور لیبرمن (وزیر جنگ فعلیاسرائیل)و تن دادن به ملاحظات ،حساسیت ها و پیش شرط های آنها که عمدتامتوجه برخورد سخت و خشن با فلسطینیان بویژه جنبش های مقاومت مثل حماس وجهاد اسلامی است اقدام به نوعی مدیریت منازعات داخلی کرده است.

مساله منازعات داخلی در اسرائیل بحدی جدی است که اخیرا تامیر پاردو رئیسپیشین سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی، “موساد”، در کنفرانس مطبوعاتی خود درروستای “دالیة الکرمل” اعلام کرده است، که احتمال وقوع جنگ داخلی دراسرائیل به خاطر اختلافات و جناح بندی های داخلی بعید نیست.

او ادامه داده است: “ما باید بیش از آنکه نگران تهدیدات خارجی باشیم بایدنگران تهدیدات داخلی باشیم چراکه وقتی جامعه ای درگیر اختلافات داخلی باشد وآن اختلافات از حد معین بگذرد، در آن صورت می توان جنگ داخلی را احتمالداد.”
پاردو با نگرانی هشدار داده است که متاسفانه فاصله اسرائیل با جنگ داخلیهرلحظه کمتر می شود و بسوی پیش رفتن به سمت جنگ داخلی است و برخی طرف ها درجامعه صهیونیستی به اختلافات دامن می زنند.

رئیس سابق موساد در ادامه اعلام کرد که برخی طرف ها سعی در تحمیل دیدگاه خود بر طرف های دیگر را دارند،و این یعنی بن بست .
لازم به ذکر است که دو جناح قدرتمند رقیب در اسرائیل بشرح ذیل هستند:
یکی جناح راست با جلوداری نتانیاهو و حزب لیکود که در منصب دولت قراردارد ودیگری جناح معتدل و حتی متمایل به چپ به محوریت اتحاد صهیونیستی به رهبری”اسحاق هرتزوگ” که در مقام اپوزوسیون دولت ظاهر شده است .

لذا نتانیاهو به منظور مدیریت منازعات داخلی و حداقل در جهت مستحکم کردندولت راستگرای خود ،دست به ائتلاف با حزب بسیار افراطی و راستگرای “اسرائیلبیتنا” زد تا از این رهگذر حداقل انسجامی موقت بین جناح راستگرا ایجاد کندو امتداد منطقی این ائتلاف، برخورد قهری با انتفاضه قدس،نیروهای مقاومتاسلامی و حمله به نوار غزه قابل پیش بینی است.

۲- تاثیر بر انتخابات پیش رو شهرداری ها و شوراهای محله فلسطین در راستایتضعیف نیروهای مقاومت اسلامی مثل حماس و جهاد اسلامی و تقویت جناح سازشکار وتشکیلات خودگردان فلسطین را نیز می توان یکی از انگیزه های حمله اخیر رژیمصهیونیستی به نوار غزه دانست.
اخیرا وزیر جنگ اسرائیل و رهبر حزب بسیار افراطی و راستگرا “اسرائیلبیتنا” یعنی “آویگدور لیبرمن” بر راهبرد و سیاست جدید خود با عنوان “طرحچماق و هویج” علیه فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی سال 1967 فلسطین تاکید کردهاست.
لیبرمن در مصاحبه با خبرنگاران در دفتر خود اعلام کرده است ، که هدف ازاین طرح تغییر اوضاع سیاسی و امنیتی در کرانه باختری است و پایه و اساس اینطرح مبتنی بر این است که هر کس آمادگی همزیستی با اسرائیل را داشته باشد،برنده خواهد بود و هر کس از مقاومت حمایت کند، بازنده خواهد بود.
در واقع او می خواهد در حافظه جمعی فلسطینیان، رجوع و گرایش به جنبش هایمقاومت مثل حماس و جهاد اسلامی را مترادف با جنگ و عدم آرامش (چماق) وگرایش و انتخاب نیروهای سازشکار به محوریت شخص ابومازن و تشکیلات خودگردانفلسطین را معادل آرامش و امنیت (هویج) تداعی کند.

۳- در نهایت باید عنوان کرد ، احیاء روحیه جامعه صهیونیستی در چهارچوبروانشناسی سیاسی آن و ارضا ء تمایلات افراطی هواداران راستگرا در راستایتاثیر بر انتخابات پیش رو رژیم صهیونیستی نیز یکی از مهمترین دلایل حملاتوحشیانه اخیر دولت راستگرا نتانیاهو به نوار غزه ارزیابی می شود.

بررسی حملات اخیر اسرائیل از منظر تحولات بین المللی:

اتحادیه اروپا بعلت خروج انگلیس از آن تضعیف شده است. سیاست خارجی آمریکانیز بعلت انتخابات ریاست جمهوری آن کشور در نوعی انفعال به سر می برد.اسرائیل بعلت نقض مکرر و پیوسته قوانین بین المللی و هنجارها و نیز بدلیلخشونت و تبعیض پایدار و سیستماتیک علیه فلسطینیان بویژه در سرزمین هایاشغالی ۱۹۶۷م دچار انزوایی پیش رونده و فرساینده شده است. جنبش تحریمکالاهای اسرائیلی BDS هرروز اسرائیل را با ابعاد نوین و گسترده تحریم هایمتنوع و چند وجهی مواجه کرده و بر کمیت و کیفیت حرکت خود می افزاید.
اروپا شدیدا درگیر بحران مهاجرت و تروریسم تکفیری مرتبط با آن است و طرحصلح فرانسه که اخیرا توسط فرانسه پیشنهاد شده است ، یک چالش دپیلماتیک مهمبرای دولت راستگرا و افراطی نتانیاهو تلقی شده و فشاری مضاعف برای آن محسوبمی گردد.
متفکرین و سیاستمداران اروپایی، اسرائیل و راستگرایی و افراط سردمداران آنرا یکی از مهمترین عوامل بحران در خاورمیانه می دانند.  لذا اسرائیل دچارانزوایی منحصربفرد را در سطح بین الملل شده است و این برای جامعه صهیونیستیو سردمداران آن قابل تحمل نیست.

روانشناسی سیاسی خاص جامعه صهیونیستی همواره جویای اقتدار و تفوقاقتصادی،سیاسی،نظامی و فرهنگی در تمامی سطوح و مواقع است و غیر از آن رانشانگر شکست و ضعف مزمن ملازم با تاریخ قوم یهود تلقی می کند.
در ذهنیت جمعی و فردی اسرائیلی عدم تجاوزگری تداعی گر ضعف تاریخی است لذاباید مقتدر و متجاوز بود تا احساس آرامش قومی(البته کاذب)داشت!!!
لذا حملات اخیر به غزه را می توان از این منظر و در راستای روحیه بخشی به جامعه صهیونیستی ارزیابی کرد.

بررسی حملات اخیر اسرائیل در عرصه منطقه ای:
در عرصه منطقه ای گستره ، عمق و اقتدار ائتلاف روسیه ،ایران ،سوریه و جبههمقاومت در حال افزایش است . به نظر می رسد، بعد از کودتای ناکام ۱۵ جولایترکیه و شواهدی در خصوص نقش غرب و بویژه آمریکا و جبهه دولت های عرب مرتجعبویژه سعودی و مصر در آن کودتا، دولت ترکیه و شخص اردوغان متوجه اشتباهاتراهبردی خود در سطح منطقه غرب آسیا و به ویژه بحران سوریه شده  و درصدداصلاح سیاست خارجی منزقه ای خود برآمده و متمایل به ائتلاف روسیه و ایران وجبهه مقاومت شده است .
ترکیه بعد از کودتا اقدام به مدیریت مسائل و مشکلات خود با روسیه کرده  وبویژه در ارتباط با سوریه به نوعی هماهنگی با روس ها دست یافته است. ترکیهبه مرور در حال باز کردن چشم خود را بر روی واقعیت های عینی و تعیین کنندهمنطقه است. ترکیه طی قراردادی، روابط خود با اسرائیل را به حالت عادیدرآورده است اما کمافی السابق در خصوص مسائل فلسطین و غزه حساسیت های خاصخودش را دارد و همین امر مانع نزدیکی کامل ترکیه به اسرائیل است.

البته اخیرا گروهک ارتش آزاد مورد حمایت ترکیه  به جرابلس در شمال حلبسوریه حمله کرده و داعش نیز به سرعت آن را تخلیه کرده و به تسخیر ارتشترکیه و تروریست های ارتش آزاد درآمد. و ترکیه این عملیات را تحت عنوان«سپر فرات»، با هدف بیرون کردن داعش از شهر جرابلس در شمال سوریه اعلامکرده است.

متعاقبا جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا نیز که به ترکیه رفت، در دیداربا «بینالی ایلدیریم» نخست‌وزیر ترکیه اعلام کرد که طی توافق با آنکارقرار شده است کردهای مسلح از حد کرانه غربی رود فرات فراتر نروند. وبلافاصله پس از اعلام این خبر، بازوی نظامی نیروهای «حزب دموکرات سوریه»،موسوم به YPG یا «یگان‌های مدافع خلق» اعلام کرد در حال خارج کردن نیروهایشاز کرانه غربی رود فرات است.

اینجا احتمالی دورتر از حدس ابتدایی مطرح می گردد: “ترکیه در اشغال جرابلسبه دنبال ایجاد منطقه پرواز ممنوع و یا منطقه حائل و در هماهنگی و همافزایی کامل با آمریکا و ناتو است”. اگر ترکیه جرابلس سوریه را تخلیه کند وبه خاک خودش بازگردد تعهد خودش را نسبت به گرایش و هماهنگی با ائتلافروسیه ، ایران و جبهه مقاومت را نشان خواهد داد و ادعای اصلاح سیاست خارجیخاورمیانه ترکیه قابل  پذیرش است.

و اما تکفیری ها در عراق و سوریه شکست های دامنه دار و تعیین کننده ای رامتحمل شده اند و دامنه متصرفات ارضی آنها روز به روز در حال محدود شدن است.سعودی در یمن به واقع از ابعاد مختلف نظامی ،اقتصادی و دیپلماتیک و حقوقیزمینگیر و به شدت آسیب پذیر شده است. در امتداد منطقی روندها و فرایندهایعینی سیاسی و نظامی خاورمیانه اکثر شواهد نشانگر تغییر توازن قدرت و ایجادمعادلات ژئوپلتیک نوین و برتری ژئوپلتیک به نفع ائتلاف روسیه و ایران وجبهه مقاومت در منطقه است.

همسویی شکننده و آسیب پذیر اسرائیل و اعراب مرتجع منطقه اعم از سعودی، مصرو شیوخ خلیج فارس نیز در عین اثر گذاری ، توان تغییر این واقعیات جدیدمنطقه که معطوف به برتری ژئوپلتیک جبهه مقاومت است ، را نخواهد داشت . فلذااسرائیل در بعد منطقه ای هم احساس تزلزل و آسیب پذیری شدیدی را تجربه میکند.

لازم به ذکر است با افزایش توان جبهه مقاومت و برتری ژئوپلتیک آن درمنطقه  و ان شاء الله آزادسازی حلب در سوریه جبهه جدید التاسیس مقاومت درجولان سوریه به میزان گسترده ای تقویت خواهد شد . البته روابط رژیمصهیونیستی با روسیه ریشه دار و قدیمی است و بواسطه حضور تعداد بالایی ازیهودیان روس تبار در اسرائیل محکم شده است اما برتری ژئوپلتیک ائتلاف روسیهو ایران و تضعیف پیوسته گروه های تکفیری سبب قدرت گیری روزافزون جبههجولان در مرزهای سوریه با رژیم صهیونیستی می شود.

جبهه جدید جولان در مبارزات ضد اسرائیلی ملت های منطقه، محصول مدیریت صحیحبحران و تبدیل تهدید نزاع های قومی و مذهبی ناشی از ظهور نیروهای تکفیریبه فرصت اتحاد کشورهای اسلامی علیه دشمن صهیونیستی توسط جبهه مقاومت اسلامیاست. واقعیات جدید ژئوپلتیک در منطقه و برتری ژئوپلتیک جبهه مقاومت وهمینطور گذشت زمان به ضرر رژیم صهیونیستی است.
گروه های تکفیری‌ تاکنون تهدید مستقیمی علیه رژیم صهیونیستی نبوده اند وهمه حملات شان متوجه جهان اسلام بوده است. اسرائیل دشمن اصلی جهان اسلاماست  و گروه‌های تکفیری در جهت اهداف و منافع رژیم صهیونیستی و اعراب مرتجعو سازشکار و همپیمان و همسو با اسرائیل  بویژه سعودی اقدام می کنند.

رژیم صهیونیستی همواره  ازحامیان اساسی تروریسم و گروه های تکفیری بوده  وبر اختلافات و  نزاع های قومی و مذهبی در منطقه دامن زده و تشدید می کردهاست.اما راهبرد رسمی و اعلامی اسرائیل در خصوص مواجهه با نزاع های مذهبی وقومی و پیدایش تروریسم تکفیری در منطقه عدم دخالت بود. ولی اکنون اسرائیلاحساس زیان مطلق می کند .

به نظر می رسد اسرائیل از طرفی  راهبرد مداخله جویانه ای در راستای تقویت وحمایت آشکار از تروریسم تکفیری در سطح منطقه  در پیش گیرد تا بتواند سهمخود را در نظم نوین منطقه ای برداشت کرده وبه نوعی بر واقعیات ژئوپلتیکمنطقه به نفع خود تاثیر بگذارد و از طرفی دیگر حملات شدیدی را در راستایتغییر اساسی معادلات در داخل اراضی اشغالی اعم از کرانه باختری و نوارغزه وبیت المقدس و حتی مناطق اشغالی ۱۹۴۸م را در مواجهه با فلسطینیان و بویژهنیروهای مقاومت اتخاذ کند تا از تحولات سریع و دامنه دار منطقه عقب نماند وبتواند موضع خود را در داخل اراضی اشغالی مستحکم سازد و آسیب پذیری خود راحتی المقدور در بعد داخلی به حداقل برساند.

 بنابراین اهداف اسرائیل از حملات شدید اخیر  به نوار غزه را حداقل بایددر مهار بیش از پیش مقاومت در غزه و حداکثر اشغال نوار غزه و از بین بردنکامل جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ،حماس ،ارزیابی کرد. و اما پیش بینی می شودکه راهبرد اسراییل در کرانه باختری در آستانه انتخابات شهرداری ها وشوراهای محله فلسطین نیز تضعیف اساسی نیروهای مقاومت و بویژه جنبش حماس وتقویت تاکتیکی تشکیلات خودگردان برای پیروزی در انتخابات پیش رو است.

منبع: خبرگزاری قدس

لینک کوتاه:

کپی شد