اوجگیری انتفاضه و اضافه شدنرویکرد مسلحانه موجب شد باری دیگر عملیاتها افزایش یابد و شاهد به شهادترسیدن حدود 60 فلسطینی دیگر از اردیبهشت ماه تا سال روز انتفاضه در هفتهنخست مهرماه باشیم.
از 10 مهر سال گذشته پس ازانجام عملیات شهادت طلبانه از سوی مهند حلبی نوجوان فلسطینی در قدس،معادلات فلسطین دچار تغییراتی شد. تغییراتی که ابتدا یک خیزش یا خشم نفرتنامیده میشد اما با گذشت زمان از مخالفت «انتفاضه» نامیدن این تحولاتکاسته شد. با گذشت یک سال از انتفاضه فلسطینیان، حدود 250 فلسطینی بهشهادت رسیدهاند و در مقابل 40 صهیونیست نیز به هلاکت رسیده اند. یعنی براساس آمار موجود بین کشتههای دو طرف نسبت 6 به 1 برقرار است. این نسبت درانتفاضه نخست 4 به 1 و در انتفاضه دوم نیز 6 به 1 بوده است[1].
یکی از استدلالهای مخالفینانتفاضه نامیدن تحولات اخیر، مقایسه جمعیت درگیر با انتفاضه در مقابل دوانتفاضه پیشین فلسطین است. پروفسور بوعاز گانورکارشناس صهیونیستی کانون«هرتزلیا» پژوهشی تحلیلی را در مورد اوضاع کنونی تحت عنوان «کارنامهانتفاضه افراد» تهیه کرده است. وی ضمن انتفاضه نامیدن تحولات میگوید:« اسرائیل هماکنون با موجی از عملیاتهای خطرناک مقاومتی مواجه است کهکاملاً با انتفاضههای گذشته تفاوت دارد، زیرا در انتفاضه کنونی فلسطینیاناز سلاحهای سرد و خودرو و اخیراً نیز از سلاحهای گرم (عملیات تیراندازی)استفاده میکنند، کما اینکه شمار شرکت کنندگان در انتفاضه کنونی در مقایسهبا انتفاضههای قبلی کمتر است، زیرا در انتفاضه کنونی کمتر از 300 شخص درعملیاتهای مقاومتی شرکت دارند و به هیچوجه سخن از هزاران و یا دهها هزارنفر نیست اما با این حال نباید عملیاتهای مقاومتی فلسطینیان و چالشهایپیش روی سازمانهای امنیتی و جامعه صهیونیستی در نتیجه این عملیاتها رابیاهمیت دانست.»[2]
همچنین روزنامه صهیونیستی«یدیعونت آحارونت» در گزارشی که به اهمیت انتفاضه پرداخت، نوشته است که طبقنظرسنجی موسسهی اسمیت، پس از گذشت شش ماه از انتفاضه، 51 درصد ازصهیونیستها انتفاضه سوم را بدتر از انتفاضه دوم میدانند و این نشان دهندهاهمیت تحولات همسطح دانستن آن با انتفاضههای پیشین است.[3]
انتفاضه سوم ، یک اتفاق غیرقابلپیشبینی نبود و پس از جنگ 51روزه، جرقههای آن دیده میشد که هشداربسیاری از کارشناسان صهیونیستی را مبنی بر آغاز قریبالوقوع انتفاضهایجدید به دنبال داشت. پس از جنگ 51روزه، عاموس هرئیل تحلیلگر صهیونیستی درروزنامه هاآرتص نوشت: «به نظر میرسد راه فراری از انتفاضهای که ازتابستان (2014) در قدس آغاز شده است، وجود ندارد. از زمان پایان جنگ 51روزهغزه، آرامش، همهی مناطق را فراگرفته است اما خشونت تا این لحظه در قدسادامه دارد.» همچنین نداو شرغای تحلیلگر روزنامه «اسرائیل امروز» در مطلبیتحت عنوان «چشمها باید باز شود: انتفاضه در راه است».[4]
انتفاضه سوم به این دلیل بهانتفاضه قدس مشهور شد که جرقه این تحولات پس از ورود وزیر صهیونیستی بهمسجدالاقصی و مطرح شدن تقسیم زمانی- مکانی این مکان با ارزش برای مسلمانانرقم خورد. طرحی که از سوی صهیونیستها تدوین شده است بسیار به طرح تقسیممسجد ابراهیمی شبیه است. [5]
1- روند یک ساله انتفاضه
1-1- مرحله نخست: عملیات شهادت طلبانه با سلاح سرد
انتفاضه طی یک سال گذشته رامیتوان در سه مرحله ساده سازی نمود. مرحله نخست آن طی سه ماه اول است کهضمن پویایی آن شاهد انجام عملیاتهای شهادت طلبانه با چاقو و سلاحهای سردبودیم. استفاده از سلاحهای سرد موجب شد برخی رسانههای عربی در ابتدا ازاین تحولات«انتفاضه السکین» به معنی انتفاضه چاقو یاد کنند. در سهماههنخست ما شاهد شهادت 150 فلسطینی و هلاکت 27 صهیونیست بودیم. ارقامی کهبهخوبی نشان دهده پویایی این تحولات است.
2-1- مرحله دوم: رکود و کنترل انتفاضه
مرحله دوم را میتوان از پایانمرحله نخست تا ماه هفتم انتفاضه در نظر گرفت. در مرحله دوم کاهشعملیاتهای شهادت طلبانه با سلاح سرد و جایگزین شدن عملیات با خودرو وزیرگیری در عملیاتهاست. مهمترین مولفه مرحله دوم را میتوان افزایشهمکاریهای امنیتی میان نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستیدانست. اتفاقی که موجب کنترل بسیاری از عملیاتهای شهادتطلبانه گردید وانتفاضه در یک رکود نسبی قرار گرفت. بهگونهای که تنها یک صهیونیست طیمرحله دوم به هلاکت رسید اما موج دستگیریها بهطور فزایندهای افزایشیافت. «رونی نوما» فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم صهیونیستی، در سخنانی درششمین ماه انتفاضه اعلام نمود: «سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان درماههای گذشته(اولیه انتفاضه) از وقوع 15 درصد از عملیات فلسطینیهاجلوگیری میکردند اما اخیراً توانستهاند 40 درصد عملیاتها را مانع شوند»همچنین پایگاه فرانسوی «Intelligence Online» در همان زمان در گزارشی ضمناعلام تشدید همکاری تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی اعلام نمود کهنیروهای امنیتی محمود عباس طی هفتههای اخیر از وقوع 85 عملیات استشهادیعلیه صهیونیستها جلوگیری نمودهاند.[6]
3-1- مرحله سوم: اوجگیری و مسلحانه شدن مبارزات
پس از رکود نسبی انتفاضه، انجامعملیات شهادت طلبانه مسلحانه از سوی سه جوان فلسطینی در تلآویو دربهمنماه 94 جرقه مسلحانه شدن انتفاضه زده شد. در این عملیات یک پلیسصهیونیست کشته شد. روزنامه «جروزالم پست» پس از این عملیات در گزارشی بهنقل از سخنگوی پلیس رژیم صهیونیستی نوشت: «اسلحهای که «هادار کوهن» (پلیسصهیونیست) را کشت، از طریق تونلهای زیرزمینی و یا از ایستگاه بازرسیبهطور مخفیانه به دست فلسطینیان نرسیده بود. این اسلحهای دستساز بود کهاحتمالاً در زیرزمین و یا آشپزخانهای در کرانه باختری ساخته شده بود. مادر مورد تسلیحات با درجه نظامی صحبت نمیکنیم. اینها تسلیحاتی بودهاند کهبهصورت دستساز ساختهشدهاند. با این حال این سلاحها در حال رسیدن بهسطوح تسلیحات نظامی هستند. این تسلیحات همانند مسلسلهای AK47 یا M-16 شلیکمیکنند.»[7]
شاید بتوان انفجار اتوبوسی درقدس اشغالی در ابتدای اردیبهشت ماه 95 را آغاز مرحله سوم نامید. پس از ایناتفاق بسیاری از صهیونیستها از خطر مسلحانه شدن انتفاضه خبر دادند.
اوجگیری انتفاضه و اضافه شدنرویکرد مسلحانه موجب شد باری دیگر عملیاتها افزایش یابد و شاهد به شهادترسیدن حدود 60 فلسطینی دیگر از اردیبهشت ماه تا سال روز انتفاضه در هفتهنخست مهرماه باشیم. تعداد شهدای انتفاضه تاکنون به 250 تن رسیده است.انتفاضه با نزدیک شدن به سالگرد خود بار دیگر اوج گرفت و ما شاهد شهادت 4فلسطینی و زخمی شدن 12 صهیونیست در هفته پیش بودیم.
2- انتفاضه و پیامدها
1-2- فلسطین
• خروج حماس و جهاد اسلامی از انزوا: اینانتفاضه فرصتی برای گروههای مقاومت غزه ایجاد نمود تا ضمن خروج از انزوا،به حمایت از این تحولات بپردازند. این دو گروه برخی عملیاتهای انتفاضه رارسماً بر عهده گرفتند تا خروج از انزوای خود را عمومی نمایند. شاید بتوانمهمترین عملیاتی که حماس آن را بر عهده گرفت ،انفجار اتوبوس در قدس اشغالیدانست. هم چنین جهاد اسلامی نخستین عملیات شهادت طلبانه که از سوی مهندحلبی اجرا شد را برعهده گرفته بود.
• افزایش نارضایتی از محمود عباس و تعلیقانتخابات شهرداریها: یکی دیگر از پیامدهای انتفاضه را میتوان کاهشمشروعیت و محبوبیت محمود عباس دانست. دستگیریهای فراوان نیروهای فلسطینیاز سوی پلیس تشکیلات و اظهارات علنی محمود عباس علیه اقدامات شهادت طلبانهدو عامل مهم است که موجب شده است محمود عباس دچار کاهش محبوبیت و مشروعیتطی یک سال گذشته شود. نمونه عینی کاهش محبوبیت وی، لغو انتخابات شهرداریهااز سوی تشکیلات خودگردان بود. محمود عباس و حامیان وی به این نتیجه رسیدندکه اگر انتخابات در روز اعلام شده یعنی 20 مهر برگزار شود، رأی حامیانحماس و مقاومت بیش از آرای لیست تشکیلات خودگردان خواهد بود.
• اعتصاب اسرا و پیروزی ارادهها: یکی ازموضوعاتی که در یک سال گذشته بسیار مورد توجه بود و توام با انتفاضه، موجبروحیهبخشی به مقاومت گشت، اعتصاب غذا از سوی اسرای در بند رژیم و تسلیمشدن رژیم صهیونیستی در مقابل آنان بود .مشهورترین آنان در این موضوع محمدالقیق بود که پس از 94 روز اعتصاب رژیم صهیونیستی مجبور به آزادی وی شد.
• ظهور نسل پسا اسلو: یکی از ویژگیهایبارز این انتفاضه پایین بودن متوسط سن مجریان عملیات و دستگیریهاست.بهطور مثال تنها از ابتدای سال 2016 تاکنون رژیم صهیونیستی حدود 1000کودکزیر سن قانونی(18 سال) را دستگیر نموده است. این رقم در مقایسه با سالگذشته بیش از 80 درصد افزایش داشته است.[8] این امر نشان دهنده حضور پررنگجوانان و نوجوانان در انتفاضه است.
جوانانی که به فلسطینیان پس ازاسلو مشهور شدهاند. جوانانی که پس از سازش اسلو در سال 1993 به دنیاآمدهاند و امروزه نتایج اسلو را خفتبار و شکست کامل میدانند. ظهور چنیننسلی در کرانه باختری موجب شده است بسیاری سازش اسلو را از هم پاشیده شدهبنامند و این درحالی است که مشروعیت تشکیلات خودگردان و مذاکرات، مستقیما به اسلو وابسته است.
2-2- رژیم صهیونیستی
• اختلاف در شیوه کنترل انتفاضه و مقاومتغزه: یکی از پیامدهای انتفاضه، عیانتر شدن اختلاف در شیوه مبارزه بافلسطینیان میان سران صهیونیستی بود. در ابتدای انتفاضه موشه یعلون وزیر وقتجنگ و نتانیاهو بر این باور بودند که راه حل کنترل انتفاضه، افزایش همکاریامنیتی با نیروهای تشکیلات و درگیری سخت با نیروهای انتفاضه با مسلح کردنتشکیلات و پلیس فلسطینی است. این روش بارها مورد انتقاد دیگر سیاسیون ونظامیان رژیم صهیونیستی قرار گرفت و آن را ناکارآمد میدانستند.
با تغییر وزیر جنگ و به قدرترسیدن لیبرمن و پیوستن حزب افراطی وی به کابینه، روش برخورد سخت در مقابلانتفاضه تشدید شد. برگزاری همایشها و رزمایشهای نظامی در نزدیکی غزه وحتی مرزهای لبنان و حملات جنگندههای تلآویو به مناطقی از غزه طی دو ماهاخیر موجب شده است بسیاری دولت کنونی نتانیاهو را به اتخاذ رویکرد نظامی وجنگ برای کنترل امنیت متهم نمایند.
• ناکارآمدی دولت نتانیاهو و افزایشرقیبان وی: با گذشت یک سال از انتفاضه انتقادات به نتانیاهو به اوج خودرسیده است. پس از خروج یعلون از کابینه و اظهارات آتشین وی علیه نتانیاهوبالاخص در موضوع امنیت، سناریو فروپاشی کابینه بیش از پیش مطرح شده است. بهنظر میرسد نتانیاهو حتی اگر بتواند دولت کنونی را تا پایان مهلت قانونیخویش حفظ نماید، چالشها و مخالفان جدیای پیش روی خود خواهد داشت.[9]اکنون جدیترین رقیبان نتانیاهو، راستگرایانِ جداشده از کابینه وی یا حزبلیکود هستند. افرادی چون موشه یعلون، لیبرمن، لاپید و کحلون از این دستهرقیباناند که با یک ائتلاف، توانایی دردسرسازی برای نتانیاهو را دارند.کحلون رهبر حزب «همه ما» با داشتن ده صندلی از کنست بهعنوان بزرگترین حزبحاضر در ائتلاف پس از لیکود، بیشترین قدرت عمل را برای ساقط کردن کابینهنتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در اختیار دارد.
نتیجهگیری
انتفاضه سوم در حالی به اولینسالگرد خود رسید که سه دوره برای آن می توان متصور شد. مرحله نخست آن طی سهماه اول است که ضمن پویایی آن شاهد انجام عملیاتهای شهادت طلبانه با چاقوو سلاحهای سرد بودیم. در این مرحله 150 فلسطینی شهید و 33 صهیونیست کشتهشدند. مرحله دوم را میتوان از پایان مرحله نخست تا ماه هفتم انتفاضه درنظر گرفت.در مرحله دوم کاهش عملیاتهای شهادت طلبانه با سلاح سرد و جایگزینشدن عملیات با خودرو و زیرگیری در عملیاتها را شاهدیم. مهمترین مولفهمرحله دوم را میتوان افزایش همکاریهای امنیتی میان نیروهای امنیتیتشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی دانست. شاید بتوان انفجار اتوبوسی درقدس اشغالی در ابتدای اردیبهشت ماه 95 را آغاز مرحله سوم نامید. پس از ایناتفاق بسیاری از صهیونیستها از خطر مسلحانه شدن انتفاضه خبر دادند. ازآغاز مرحله سوم تا کنون نزدیک به 60 فلسطینی به شهادت رسیدهاند.
انتفاضه طی یکسال گذشتهپیامدهایی با خود به همراه داشته است. خروج حماس و جهاد اسلامی از انزوا،افزایش نارضایتی از محمود عباس و تعلیق انتخابات شهرداریها، اعتصاب اسرا وپیروزی ارادههای آنان بر صهیونیستها و ظهور نسل پسا اسلو در میان جوانانفلسطینی از مهم ترین تبعات انتفاضه بر روی فلسطینی هاست.