در آگوست (سال 2015م) سند ارتش صهیونیستی که دربر دارنده راهبرد علنی آن بود، به تیتر یک روزنامه های جهان تبدیل شد و این درحالی بود که ارتش این رژیم در گذشته چنین مواضعی اتخاذ نمی کرد که راهبرد خودش رابه صورت علنی اعلام کرده و سند راهبردی آن در معرض دید عموم قرار بگیرد. ارتشصهیونیستی یک صفحه از این سند را منتشر کرده بود و یک نسخه محرمانه از متن کاملسند را نزد مراجع تصمیم گیری این رژیم نگه داشته بود. این سند راهبردی “گادیایزنکوت” رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
افزایش توانایی نیروی زمینی:
بر اساس آنچه که در این سند آمده بود، شرایطپیرامونی رژیم صهیونیستی و به تبع آن برخی نیازها و مواضع راهبردی این رژیم و ارتشآن تغییر کرده است و در حالی که برخی خطرها از بین رفته و یا از شدت آن کاهش یافتهاست، برخی تهدیدات جدید علیه آن شکل گرفته است. لذا، این مساله نیازمند ایجاد برخیتغییرات در ساختار ارتش صهیونیستی به منظور سازگاری آن با تحولات جدید است. ازجمله این تغییرات مورد نیاز می توان به تقویت نیروی پیاده نظام ارتش صهیونیستی وتغییر آموزش های مربوط به آن است. در همین حال، باید برتری قابل توجه ارتشصهیونیستی در زمینه اطلاعاتی و نیز برتری نیروهای هوایی و دریایی این رژیم حفظ شودو از همین رو، برخی تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل سعی در جبران اشتباهات جنگغزه و نیز جنگ سال 2006 لبنان را دارند.
این سند همچنین خواستار بهره مندی ارتش صهیونیستیاز تمامی تولیدات و فناوری های جدید صنایع نظامی در سراسر جهان شده است؛ به ویژه کهبرخی تسلیحاتی که در گذشته به صورت انحصاری در اختیار اسرائیل در منطقه قرار داشت،اکنون برخی طرف ها به آنها دسترسی پیدا کرده اند. سند مذکور به برخی مشکلات درزمینه عدم وجود زبان ارتباطی مشترک قوی میان نهادهای مختلف ارتش صهیونیستی (نیرویدریایی، زمینی، هوایی و سایبری) اشاره کرده و خواستار ایجاد زبان مشترک میان اینارگان ها به منظور ارائه پاسخ ها و طرح های نظامی یکپارچه و یکسان در قبال حوادث وجنگ ها شده است.
2 – منابع تهدید: ایران و سوریه جزء تهدیداتدرجه یک نیستند:
مساله جالب توجه در این سند این است که بر خلافگفتمان سیاسی و رسانه ای رایج در رژیم صهیونیستی، ایران (و برنامه های هسته ای آن)نخستین خطر موجودیتی متوجه این رژیم معرفی نشده است، بلکه بیشتر بر روی سازمانهایی تاکید شده است که این گزارش از آنها به عنوان “سازمان های شبهکشور” یاد کرده است و منظور سازمان هایی کمتر از حجم یک کشور و مشخصا حزبالله و حماس است. در این گزارش تنها به این مساله اشاره شده است که این سازمان ها ازسوی ایران حمایت مالی می شوند و همان طوری که قبلا هم گفتیم از ایران به عنواندشمن اصلی اسرائیل یاد نشده است.
تحولات منطقه ای که برای ارتش صهیونیستی رویداده و مستلزم اتخاذ رویکرد متفاوت در قبال مسائل شده است، همان تحولات ناشی از”بهار عربی” است و در این سند آمده است که “دشمنان ما” اقدامبه تشکیل “نظام های حکومتی اسلامی” در تعدادی از کشورهای منطقه (منظورکشورهای شاهد بهار عربی) کرده اند. با تحولاتی که در کشوری مانند سوریه که این سنداز آن به عنوان “کشور شکست خورده” یاد کرده است که “در مسیر تجزیهو نابودی” قرار گرفته است و تحولاتی که روابط ایران و غرب و یا در مصر و لیبیصورت گرفته است، ارتش های رسمی کشورها از دایره اهداف اساسی ارتش صهیونیستی خارجشده و گروه های مسلح وارد این دایره شده اند. سند مذکور همچنین به سازمان های بهاصطلاح “جهادی” جهانی و داعش هم اشاره شده و از ایران به عنوان یکی از”دشمنان دور دست اسرائیل” و از لبنان به عنوان “دشمن نزدیکاسرائیل” یاد شده است.
3 – اسرائیل قصد ورود به جنگ جدید را ندارد،اما در صورت آغاز جنگ، باید پیروز شود:
این سند خاطر نشان کرده است که اسرائیل قصدورود به عرصه جنگ جدید را ندارد، اما در صورتی که چنین جنگی به آن تحمیل شود، واردآن می شود. سند مذکور همچنین از احتمال دست زدن ارتش صهیونیستی به “عملیاتنظامی بازدارنده” علیه دشمنان خود خبر داده است و انجام عملیات نظامی درشرایط طبیعی و دست زدن به عملیات بازدارنده در خارج از مرزها را هم بعید ندانستهاست؛ چرا که هدف اصلی این رژیم ـ بر اساس گزارش مذکور ـ “دفاع و پیروزی”است و لذا، ارتش صهیونیستی دست به چنین عملیات هایی خواهد زد. در این سند همچنینتاکید شده است که اسرائیل باید از چنین جنگی با پیروزی قاطع و با تعیین شروط نهاییجنگ خارج شود. سند مذکور همچنین به یکی از مشکلات اسرائیل در جریان جنگ ها اشارهشده است که همان حمله سازمان ها یا طرف های دیگر به جبهه داخلی این رژیم و حملاتموشکی به شهرک های صهیونیست نشین و مراکز حساس است و این سند بر لزوم حل مشکل ایناهداف مدنی هدف قرار گرفته در جریان جنگ ها تاکید کرده است.
4 – جنگ های اضطراری و عملیات های محدود:
این سند همچنین به درگیری هایی اشاره کرده استکه ارتش صهیونیستی مجبور می شود در زمان های اضطراری و جنگ وارد آنها شود. در اینسند آمده است که احتمال می رود چنین جنگ ها و درگیری های اضطراری از طرف سازمانهای مسلح کمتر از حجم یک کشور مانند حزب الله و حماس به این رژیم تحمیل شود. سندمذکور همچنین به آمادگی های ارتش صهیونیستی در وضعیت های “جنگ با سازمانها” و “جنگ با ارتش ها” اشاره کرده است که باید یکسان باشد. بخشسیاسی و به عبارت دیگر وضعیت دولت نیز در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته و آمدهاست که دولت در زمان جنگ های اضطراری باید به وظایف خود عمل کند. این سند بار دیگرتاکید کرده است که حتی در چنین جنگ هایی هم باید به پیروزی رسید و جنگ تنها باپذیرش شروط اسرائیل از سوی طرف های مقابل به پایان برسد.
در بخش دیگری از این سند به وضعیت هایی اشارهشده است که ارتش صهیونیستی باید برای تحقق اهداف و نیات سیاسی خود وارد جنگ هایکوتاه مدت و جزئی شود.
5 – ساز و کار جنگ ها
بر اساس رویکرد مطرح شده در این سند، احتمالوقوع جنگ های جدید میان اسرائیل و برخی کشورهای دارای مرزهای مشترک با فلسطیناشغالی یا کشورهای دیگر و حتی گروه های مسلح وجود دارد و این سند تاکید کرده استکه ارتش صهیونیستی به نیاز خود برای ایجاد هماهنگی میان تشکل های نظامی به منظورعدم وقوع اشتباهات جنگ های قبلی نیاز دارد و از همین رو، این سند در چند بند بهتلاش های ارتش در دوران جنگ اشاره کرده است که در زیر به آنها اشاره می شود:
ـ آماده سازی واکنش های دفاعی در تمامی جبهه هاو میادین جنگ به صورت همزمان.
ـ آماده سازی امکانات هجومی به منظور نشان دادنواکنش همزمان به دشمن در چندین جبهه.
این اهداف باید از طریق عملیات های زیر محققشود:
الف: عملیات زمینی فوری.
ب: استفاده از قدرت نظامی شدید و کوبنده بااستفاده از اصل غافلگیری.
ج: حملات متمرکز و گسترده در عمق خاک دشمن واجرای عملیات های ویژه.
ـ آموزش و آماده سازی دستگاه های اطلاعاتی برایتسهیل ماموریت ارتش.
ـ کاهش حداکثری تهدیدات متوجه جبهه داخلی دشمن؛از جمله اختلال سیر عادی زندگی روزمره و ارائه هشدار و استفاده گسترده از نیرویهوایی.
ـ تمرین شیوه جنگ همزمان در چندین جبهه؛ بهطوری که تمامی دستگاه های ارتش در آمادگی کامل برای ورود به هر گونه جنگی در آیندهقرار داشته باشند.
ـ حمایت لوجستیکی و اقتصادی از تمامی ارگان هاینظامی ارتش.
ـ انجام تحقیقات و گرفتن درس عبرت با تشکیلکمیته های تحقیق و بازجویی مختلف پس از هر عملیات نظامی به منظور استفاده از آنهابرای جنگ های اتی. (در گذشته کمیته وینوگراد برای تحقیق درباره دلایل شکست ارتشصهیونیستی در جنگ سال 2006 لبنان تشکیل شد و نتایج تحقیقات خود را به صورت علنیارائه کرد که برای نظامیان، افسران و حتی افکار عمومی جامعه صهیونیستی شوکه آوربود. ارتش صهیونیستی بعدا تصمیم به برگزاری دیدارهای محرمانه و به دور از چشمرسانه ها گرفت تا این مساله بر روی روحیه سربازان ارتش تاثیر منفی نگذارد.)
ـ راه اندازی پویش های تبلیغاتی رسانه ای وحقوقی قبل از جنگ ها و در جریان آنها به منظور کسب مشروعیت بین المللی بیشتر برایجنگ های این رژیم.
ارتش صهیونیستی در راستای همین رویکرد، در سالهای اخیر اقدام به تشکیل فرماندهی جبهه داخلی یا عمق خاک این رژیم گرفت که چندینماموریت دارد:
ـ برنامه ریزی و اجرای عملیات های ویژه در عمقخاک دشمن در زمان جنگ یا در شرایط طبیعی و فرقی نمی کند که این عملیات ها در یکجبهه صورت گیرد یا همزمان در چند جبهه انجام شود.
ـ تهیه بانک اهداف در میادین جنگ احتمالی بهمنظور آماده سازی اهداف برای حملات به محض درخواست از سوی فرمانده ستاد مشترک ارتشصهیونیستی.
ـ تاکید بر اهمیت ورود ارتش صهیونیستی به اراضیدشمن برای انجام عملیات محرمانه بدون نیاز به اعلام آنها که در سال های گذشته همنمونه هایی از این اقدامات مشاهده شد.
6 – تلاش های بازدارنده در جنگ ها:
با آغاز جنگ ها که این سند مدعی شده است ارتشصهیونیستی تصمیمی برای ورود خودخواسته به این عرصه ندارد، ارتش باید در اولینواکنش خود، پاسخی مستقیم به هر گونه حمله از سوی دشمنان نشان دهد و ضمن ضربه زدنبه آنها، اراضی شان را هم تحت اشغال خود درآورد.
تخریب زیر ساخت ها و موسسات مورد استفاده دشمنو اجرای ماموریت های محدود توسط یگان های ویژه در کنار تامین امکانات اقتصادی ومالی برای اعطای آزادی کامل به ارتش صهیونیستی و حمایت از آن برای ورود به درگیری های نظامی بدون هر گونه ترس و هراس نسبتبه حساب و کتاب های اقتصادی. هدف ارتش صهیونیستی از انجام تمامی این اقدامات تثبیتتوان بازدارندگی در برابر طرف های مخالف خود است تا به آنها نشان دهد که در صورتورود به عرصه جنگ با این رژیم، شکست خواهند خورد. البته مفهوم بازدارندگی برایرژیم صهیونیستی در برابر هر دشمنی فرق می کند؛ چرا که حجم و قدرت و توانمندی هاینظامی، هویت و ایدئولوژی آنها در تعیین حجم توان بازدارندگی تاثیر می گذارد.
7 – اهمیت نیروی سایبری:
این سند اهمیت زیادی برای عرصه سایبری در نظرگرفته است؛ چرا که این جنگ ها (امنیت سایبری) به یک جبهه جنگ جدید برای ارتشصهیونیستی و سرویس های امنیتی تبدیل شده است و وقتی به ارگان های سه گانه ارتش(نیروهای زمینی، دریایی و هوایی) اشاره می شود، نیروی سایبری هم به آنها اضافه میشود. رژیم صهیونیستی پس از اینکه در معرض حملات سایبری طرف های مخالف خود قرارگرفت، بودجه زیادی را صرف مقابله با این حملات می کند و گادی ایزنکوت رئیس ستاد مشترکارتش صهیونیستی قصد تشکیل فرماندهی جدید برای نیروهای جدید و مستقل با عنوان”فرماندهی سایبری” را دارد.
