جمعه 02/می/2025

راهبرد ترامپ در مذاکرات سازش بی نتیجه و یک طرفه به ضرر فلسطین است

پنج‌شنبه 24-نوامبر-2016

کارشناس فلسطین تاکید کردکه مذاکرات مدنظر ترامپ هر گونه قرارداد احتمالی در صورت انعقاد بسیارضعیف تر از قرارداد اسلو در زمینه احقاق حقوق فلسطینیان خواهد بود و توجیهینخواهد داشت.

به گزار مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از خبرگزاری مهر، علیرغم اظهارنظرهای به ظاهر گوناگون «هیلاری کلینتون» و «دونالد ترامپ»نامزدهای حزب دموکرات و جمهوری خواه در انتخابات هشتم نوامبر ریاست جمهوریآمریکا، هر دو بر محور واحد حمایت از رژیم صهیونیستی البته از راه هایمختلف تاکید دارند؛ در همین راستا با هدف بررسی ابعاد مختلف این موضوعگفتگویی را با دکتر «علیرضا عرب» کارشناس حوزه فلسطین و صهیونیسم شناسیداشته ایم که شرح آن در ذیل آمده است.

*در رابطه با ساختار و نظام سیاسی حاکم بر آمریکا و اجزای تشکیل دهنده این نظام توضیح دهید.

ساختار سیاسی و سازمان تشکیلات سیاسی خارجی و داخلی و مکانیزمهای تصمیم سازی و تصمیم گیری در ایالات متحده آمریکا پیچیدگی های خاص خودرا دارد؛ رئیس جمهور و تیم همراهش در کاخ سفید، کابینه و وزیران، کنگره کهشامل مجلس سنا و مجلس نمایندگان است، لابی های مختلف، اتاق های فکر،پژوهشکده ها و دانشگاه ها، نهادها و گروه های غیر دولتی و ان جی او ها وهمینطور نخبگان، اجزا مختلف و متنوع نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری را درآمریکا شامل می شوند.

علاوه بر اینکه بطور کل وعده های انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری نمی تواند مبنای صحیحی برای قضاوت و پبش بینی در خصوص عملکرد آینده وبرنامه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رئیس جمهور منتخب قرار گیرد و بعضااین وعده ها کار ویژه جذب آرای حداکثری را در برهه تبلیغات و مبارزاتانتخاباتی ایفا می کنند.

*تحلیل شما از قدرت و نفوذ صهیونیست ها در روند تصمیم گیری و تصمیم سازی در دولت آمریکا چیست؟

لابی صهیونیستی در فرایند تصمیمسازی و تصمیم گیری آمریکا، بویژه در خصوص حمایت از اسرائیل، امنیت پایداررژیم صهیونیستی و کمک مالی، نظامی و سیاسی به آن و مسائل خاورمیانه بسیارقدرتمند استلابی اسرائیل و صهیونیستی در فرایند تصمیم سازی و تصمیمگیری آمریکا، بویژه در خصوص حمایت از اسرائیل، امنیت پایدار رژیم صهیونیستیو کمک مالی، نظامی و سیاسی به آن و مسائل خاورمیانه بسیار قدرتمند است ونقش محوری ایفا می کند و علی رغم جمعیت یهودیان آمریکا که تنها ۲ الی ۳درصد جمعیت امریکا را تشکیل می دهند اما نقش محوری و حداکثری لابیصهیونیستی را در این کشور و قاعدتا به نفع رژیم صهیونیستی و به ضرر جهاناسلام و فلسطین شاهد هستیم.

علت این قدرت پایدار و همه جانبه لابی صهیونیستی در زندگیسیاسی آمریکا نفوذ صهیونیست های متنفذ و میلیاردر در تمامی سطوح سیاسی،اقتصادی، فرهنگی، رسانه ای و نظامی آمریکا است؛ به نحوی که آنها نفوذپایدار در وال استریت، کارتل ها و بنگاه های  اقتصادی، رسانه ها، هالیوود،کنگره، اتاق های فکر و پژوهشکده هایی چون موسسه «آمریکن اینترپرایز» وموسسه یهودی «امور امنیت ملی» و سایر ارکان را دارند.

*مواضع و اظهارات ترامپدر دوران تبلیغات انتخاباتی وی به ویژه آن بخش که مربوط به رژیم صهیونیستی وفلسطین است را چگونه ارزیابی می کنید؟

تا تحویل قدرت توسط ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ میلادی و سپس تعیینتیم همراه و کابینه او، نمی توان بصورت شفاف و قاطع در خصوص اقدامات ومواضع اعلامی و اعمالی آینده ترامپ نظر داد. بنابراین هرآنچه که براساسپیشینه، مواضع انتخاباتی و مصاحبه های مشاورین ترامپ گفته می شود قطعینبوده و نوعی گمانه زنی محسوب می گردد.

در ایام مبارزات انتخاباتی مسائل اسرائیل حجم بالایی از مواضعو دغدغه های ترامپ را به خود اختصاص داده بود اما در مقابل صحبت از فلسطینبسیار کم و حداقلی بود؛ همین مقایسه نیز از  گرایش کلی ترامپ به حمایت همهجانبه از اسرائیل و نادیده گرفتن فلسطین حکایت دارد.

همچنین حامیان مالی صهیونیست ها در این انتخابات بیش از ۹۰میلیون دلار را به کلینتون و ترامپ کمک کرده اند. ۵ حامی مالی بزرگصهیونیست، کمپین کلینتون و ۲ حامی مالی بزرگ صهیونیست نیز کمپین ترامپ راحمایت کردند.

جمهوری خواهان تعهد سیاسی و ایدئولوژیکی بیشتری نسبت به حزبدموکرات در خصوص حمایت از اسرائیل دارند؛ نامزدهای جمهوریخواه و دموکراتانتخابات آمریکا بر اساس سنتی پایدار، حمایت همه جانبه از اسرائیل را درمواضع خود اعلام داشته اند اما در مقام اجرای این مواضع تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشته اند.

در همین راستا نیز ترامپ جمهوریخواه وعدههایبیشتری در حمایت از اسرائیل ارائه کرده است؛ مهمترین موضع ترامپ را میتوان وعده او در خصوص پیگیری مذاکرات مستقیم و بدون واسطه به اصطلاح صلحخاورمیانه میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی دانست. او قول حمایت از «مذاکراتصلح بدون واسطه را توام با موضع بی طرفانه آمریکا» داده است. ترامپ ضمنااز دوستی و عشق عمیق خودش نسبت به اسرائیل یادکرده است. او اسرائیل را تنهادولت دمکراتیک و مدافع حقوق بشر در سرتاسر خاورمیانه دانسته است!

ترامپ همچنین به اسرائیل جهت ادامه فرایند شهرک سازی در کرانهباختری و قدس چراغ سبز نشان داده است. از نظر ترامپ، اسرائیل بهترین متحدامریکا است. مشاور ترامپ در امور اسرائیل، شهرک سازی را مانع صلح ندانستهاست البته «برکات» شهردار قدس اشغالی هم  سریعا پس از اعلام خبر پیروزیترامپ، از آغاز روند صدور مجوز و ساخت ۷۱۰۰ واحد صهیونیست نشین جدید در قدسخبر داده است.

وعده دیگر ترامپ انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس بودهاست؛ او از پایبندی کامل خود به این انتقال صحبت کرده است، هرچند که اینانتقال به هیچ وجه مورد توافق هیچکدام از گروه های فلسطینی نیست و نیز نقضآشکار قوانین سازمان ملل و قطعنامه شماره ۱۸۱ مجمع عمومی این سازمان محسوبمی شود. ترامپ اعلام کرده بود در صورت پیروزیدر انتخابات، جزیره پورتوریکو، واقع در جزایر کارائیب را به پناهندگانفلسطینی داده می شود تا جبران چشم پوشی آنها از فلسطین باشد

او همچنین  قول داده است به عنوان رئیس جمهور، کمک های نظامیآمریکا برای اسرائیل را افزایش دهد و نیز معتقد است که اوباما با اسرائیلدرست رفتار نکرده است؛ هرچند  اوباما در زمره آخرین اقدامات خود در کاخسفید قرارداد اولیه جدید امنیتی با اسرائیل را امضا کرد که بر اساس آن درطول ۱۰ سال ۳۸ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل داده خواهد شد.

البته بسیار حائز اهمیت است که بدانیم، دیدگاه اسرائیلیها به ویژه جریانهایراستگرا نسبت به ترامپ با دیدگاه یهودیان آمریکایی نسبت به وی بسیارمتفاوت است؛ عموم یهودیان آمریکایی بطور سنتی متمایل به حزب دمکرات هستند؛آنها اکثرا به کلینتون دمکرات رای دادند و به ترامپ بدبین هستند و او رانامتعادل و مبهم می دانند. یهودیان آمریکایی از دیدگاه نژادپرستانه ترامپبه شدت نگران هستند و ترجیح می دهند فردی رئیس جمهور  آمریکا شود که فضایلیبرالیستی را تائید و تقویت کند؛ این تفاوت دیدگاه میان یهودیان آمریکایی واسرائیلیهای راستگرا حاکم بر رژیم صهیونیستی، چالشی جدی برای رژیم صهیونیستی محسوب می گردد.

همچنین ترامپ، در هنگام ارائه برنامه های انتخاباتی اش،پیشنهادی عجیب را برای حل مسئله فلسطین ارائه کرده است که بیانگر دیدگاهخام او در قبال مسائل جهان اسلام، خاورمیانه، فلسطین و نمادی بر ابتذالزندگی سیاسی آمریکا است؛ ترامپ اعلام می دارد در صورت پیروزی در انتخابات،جزیره پورتوریکو، واقع در جزایر کارائیب را به پناهندگان فلسطینی داده میشود تا جبران چشم پوشی آنها از فلسطین باشد!!

البته ترامپ راه حل دو دولتی را نفی نمی کند و در این موردتفاوتی با دمکرات ها ندارد اما تاکید او بر مذاکرات دوجانبه بدون میانجیعملا مذاکرات را به بن بست خواهد کشید و عایدی هرچند حداقلی برای فلسطینیاننخواهد داشت.

*در خصوص مواضع و دیدگاه های کلینتون در قبال مساله فلسطین را توضیح دهید.

اوباما بیشترین حمایتها را از اسرائیل داشت و کمکهاینظامی به این رژیم را تا ۳۸ میلیارد دلار طی ده سال آینده در نظر گرفتالبته اوباما اختلافاتی دامنه دار با دولت راستگرای افراطی نتانیاهو طیدوره ریاست جمهورش اش داشت که اوج آن را می توان در خصوص مساله هسته ایایران و انعقاد توافق نامه هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵ دانست.

هیلاری کلینتون به تبع سوابق دیپلماتیکش، حمایت های همه جانبهبیشتری از رژیم صهیونیستی کرده است؛ او قول افزایش و تداوم کمک های امنیتیبیشتری به اسرائیل را داده است؛ کلینتون معتقد است که رژیم صهیونیستی بایدقدرت بازدارنده کافی داشته و از نظر نظامی، اقتصادی و سیاسی جایگاه برتردر منطقه غرب آسیا را داشته باشد.

*ارزیابی شما از مواضع ترامپ در خصوص مذاکرات سازش خاورمیانه چیست؟

شاید بتوان جدی ترین موضع ترامپ را موضع او در خصوص نحوهمذاکرات آینده به اصطلاح صلح دانست که در اینجا ما آن را به بحث و بررسی میگذاریم؛ ترامپ معتقد است که مذاکرات مستقیم و بدون واسطه به اصطلاح صلحخاورمیانه میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی باید احیا شده و شکل بگیرد؛قرارداد اسلو در ۱۹۹۳ میلادی بین طرف فلسطینی و اسرائیلی با میانجیگری بیلکلینتون رئیس جمهور وقت امریکا منعقد شد. این در حالی است که اسلو قراردادیمیان دو طرف غیر متوازن است؛ یعنی دوطرف قرارداد، دارای قدرت نابرابرهستند؛ فلذا طی ۲۳ سال اخیر که از انعقادش می گذرد برای طرف ضعیف که همانطرف فلسطینی است ناکارآمد بوده و البته طبعا برای طرف اسرائیلی بسیار مفید وموثر بوده است.

 موضع مشخص ترامپ در خصوص فرایند به اصطلاح صلح خاورمیانه ومساله نزاع فلسطینی و اسرائیلی تاکید بر مذاکرات مستقیم و بی واسطه میاندوطرف دارد. از طرفی در فرایند مذاکرات مستقیم مذکور نقشی کاملا بی طرفانهبرای آمریکا قائل است. یعنی مذاکرات آینده از نظر ترامپ دو وجه متمایز بامذاکرات اسلو دارد: ۱) مستقیم است و بدون واسطه انجام خواهد شد. ۲) آمریکاموضعی کاملا بی طرفانه اتخاذ خواهد کرد.

معاهده اسلو بعلت عدم توازن قوا میان دو طرف قرارداد تاکنوندر خصوص احقاق حق فلسطینیان در چارچوب قرارداد که همانا تشکیل کشور مستقلفلسطین است ناکام بوده اما طرف اسرائیلی از آن نهایت انتفاع را برده است.طرف فلسطینی مشروعیت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مبارزه مسلحانه علیهاسرائیل را کنار گذاشته است و تنها حق مبارزه غیر مسلحانه را برای خودمحفوظ نگاه داشته است. شاخه نظامی فتح منحل شده و تبدیل به نیروهای امنیتیتشکیلات خودگردان شده است.مذاکرات مستقیمبدون واسطه علاوه بر ضعف طرف فلسطینی فاقد هرگونه ابزار فشار موثر بهاسرائیل جهت رعایت حقوق فلسطینیان و اعطاء امتیاز است

طرف فلسطینی ملزم به تلاش در جهت حفظ امنیت اسرائیل و هماهنگیامنیتی با این رژیم  شده است؛ هماهنگی امنیتی دارای ابعاد بسیار گستردهاست اما ما هنوز شاهد تشکیل کشور مستقل فلسطینی در اراضی اشغالی ۱۹۶۷میلادینیستیم؛ یعنی بخاطر عدم توازن در معاهده اسلو، اجرای این معاهده طی ۲۳ سالاز عمر آن صرفا یک طرفه و به نفع طرف اسرائیلی بوده است.

حال با توجه به مشخصات مذاکرات مد نظر ترامپ هر گونه قرارداداحتمالی در صورت انعقاد بسیار ضعیف تر از قرارداد اسلو در زمینه احقاق حقوقفلسطینیان خواهد بود و توجیهی نخواهد داشت. تشکیلات خودگردان فلسطینی وشخص ابومازن هم از هرگونه مذاکره مستقیم و بدون واسطه پرهیز خواهد کرد وبارها بر این موضع پای فشرده است.

مذاکرات مستقیم بدون واسطه علاوه بر ضعف طرف فلسطینی فاقدهرگونه ابزار فشار موثر به اسرائیل جهت رعایت حقوق فلسطینیان و اعطا امتیازاست. ورود طرف سوم قدرتمندی چون امریکا و یا اتحادیه اروپا یا روسیهبعنوان میانجی در مذاکرات اهرمی مناسب جهت ایجاد مقداری هرچند اندک فشار بهطرف اسرائیلی محسوب می گردد.

مشخصه دیگر مذاکرات آتی از دیدگاه ترامپ لااقتضابودن و بیطرفی کامل طرف آمریکایی در فرایند مذاکرات است که عملا تاکیدی دوباره برعدم وجود هرگونه فشار به طرف قدرتمند اسرائیلی جهت دادن حداقل امتیاز بهمنظور گرایش به سمت توازنی هرچند اندک و حداقلی به روند مذاکرات و قرارداداحتمالی است؛ به عبارتی دیگر طرف اسرائیلی که بسیار قدرتمند تر از طرففلسطینی است به مذاکرات مستقیم و بی واسطه با تشکیلات خودگردان ورود می کندو هیچ دلیلی نخواهد داشت که کوچکترین امتیازی در راستای احقاق حقوق پایمالشده ملت فلسطین در چارچوب مذاکرات بدهد و ضمنا می تواند فرایند مذاکرات رابدون اجباری در زمانبندی هدفمند جهت نیل به توافق به هرمیزان که بخواهدطول دهد و آنچه که راهبرد «مذاکره برای مذاکره» می خوانند عملا رخ خواهدداد.

رژیم صهیونیستی حداکثر دامنه امتیازات خود را وسیع تر خواهدکرد و حداقل مشروعیت بین المللی کسب خواهد کرد و زمان خواهد خرید و در حینمذاکرات هم فرایند شهرک سازی، مصادره زمین ها، انهدام خانه ها، کشتار وبازداشت و شکنجه فلسطینیان، یهودی سازی فلسطین بویژه قدس و مسجد الاقصی ومحاصره غزه ادامه خواهد یافت و اسرائیل در سایه حضورش در مذاکرات از نوعیمشروعیت بین المللی هم برخوردار خواهد شد اما طرف فلسطینی هیچ بدست نخواهدآورد .

منبع: خبرگزاری مهر

لینک کوتاه:

کپی شد