– تضمین امنیت اسرائیل در مقابل ارتش کشورهای عربی، هموارهدغدغه اصلی آمریکا و اسرائیل محسوب شده، و در همین راستا نیز حمایت های نظامیگسترده ای در دوران ریاست جمهوری های مختلف آمریکا از اسرائیل صورت گرفته است.همچنانکه تنها در دولت اوباما، آمریکا نزدیک به 24 میلیارد دلار به اسرائیل کمکدفاعی کرد.
با این وجود،امروز دیگر چالش اصلی امنیت اسرائیل صرفا بازدارندگی در مقابل ارتش کشورهای عربینیست، چرا که از نگاه مقامات این رژیم نامشروع، تهدیدات فراروی اسرائیل سطحیگسترده تر اعم از قدرت نفوذ ایران، گسترش ناآرامی و ظهور فعالان منطقه ایغیر-دولتی و تروریستی و همچنین رشد جمعیت عرب ناراضی در مرزهای اسرائیل را شامل میشود. برهمین اساس نیز مقامات تل آویو، خواستار گسترده تر شدن چتر حمایتی آمریکا ازاین رژیم در مواجهه با بحران های منطقه ای بوده اند. این درخواست در دوران کلینتونو بوش به بهترین نحو ممکن پاسخ داده شد و حتی باعث شد تا آمریکا در راستای منافعاسرائیل در بحران هایی وارد شود که هیچ منفعتی برای این کشور نداشت.
اما با رویکار آمدن اوباما در سال 2008، اوضاع تا حدودی دچار تغییر شد، به نحوی که طرفین درخصوص برخی از موضوعات با یکدیگر دچار اختلاف شدند. این اختلافات اگرچه ساختارینبودند و عمدتا به تفاوت دیدگاه های اوباما و نتانیاهو در خصوص چگونگی مواجهه بامسائل منطقه ای مربوط می شدند اما بعضا باعث بحث و جدل های کلامی بینطرفین می شد. با وجود این اختلافات، اوباما نیز همچون روسای جمهور سابق آمریکا، درراستای منافع اسرائیل اقدامات گسترده ای شامل حمایت های مالی و نظامی را به عملآورد و به نحوی از سیاست های نامشروع این کشور در فلسطین حمایت کرد. ضمن آنکهآمریکای اوباما نیز همواره بر سیاست همیشگی آمریکا در وتوی قطعنامه هایی که در سازمانهای بین المللی علیه اسرائیل صادر می شد، پایبند بود.
با همه ایناحوال، همانطور که اشاره شد در طی این دوره شاید اختلاف نظرهایی نیز وجود داشت کهاصلی ترین آنها را می توان در 3 محور خلاصه کرد.
– اگرچهواشنگتن و تل آویو در مورد جلوگیری از توسعه برنامه هسته ای ایران باهم کاملااتفاق نظر دارند اما در مورد چگونگی دست یابی به این هدف نیز کاملا اختلاف نظردارند. از نظر اوباما، دست یابی به این هدف از طریق مذاکره و حصول بهترین توافقدیپلماتیک است، چیزی که برنامه هسته ای ایران را محدود سازد. اما از طرف دیگر، ازنظر نتانیاهو برای جلوگیری از ایران هسته ای باید هر کاری انجام داد تا جلویمشروعیت برنامه غنی سازی ایران گرفته شود چراکه ممکن است راه را در نهایت برایسلاح هسته ای هموار سازد.
– رویکرددولت اوباما در قبال مصر نیز برای رژیم صهیونیستی خوشایند نیست. رهبران و استراتژیستهای اسرائیلی معتقدند که فشار بر دولت های عرب بخاطر تمهیدات سیاسی داخلی و قوانینحقوق بشر در این زمان آشوب خاورمیانه، نتیجه معکوس خواهد داشت. از همین رو مقاماتصهیونیستی، واشنگتن را تحت فشار گذاشته است که به ثبات مصر اهمیت دهد و کمک هاینظامی آمریکا به مصر تداوم یابد.
– سرانجام،مساله فلسطین آخرین موضوع، و شاید مهمترین موضوع، مورد اختلاف فزاینده بین آمریکاو اسرائیل بشمار می رود. اگرچه از دید دو طرف موانع بر سر راه دست یابی به راه حلدو-دولت، واضح و روشن است، اما بسیاری از آمریکائیان معتقدند که سیاست اسرائیل،بویژه در موارد مربوط به شهرک سازی در کرانه باختری، باید طوری باشد که این چشمانداز نهایی را زنده نگه دارد. اما بسیاری از اسرائیلی ها از راه حل دو- دولت دستکشیده اند. بر طبق نظرسنجی دانشگاه عبری، حمایت اسرائیلی ها از راه حل دو-دولت ازاوج خود از 79 درصد در سال 2008 به 51 درصد در سال 2015 سقوط کردهاست. این اختلاف نظر درباره شهرک سازی نیز صدق می کند، در حالی کهاحساس دولت های متوالی آمریکا چنین بوده است که شهرک سازی اسرائیل به منافع آمریکاو اسرائیل آسیب می زند.
وجود ایناختلافات در طی دوره ریاست جمهوری اوباما، اگرچه قابل انکار نیستند اما نبایدفراموش کرد که تنش های اخیر در روابط میان آمریکا و رژیم صهیونیستی تازگی ندارد وهمواره تفاوت دیدگاه به موضوعات مختلف در بین رهبران دو طرف وجود داشته است.برهمین اساس نیز به نظر نمی رسد که شکاف جدی در روابط دو کشور ایجاد شده باشد،چراکه اسرائیل همواره نزدیک ترین شریک راهبردی آمریکا در بی ثبات ترین منطقه جهانبشمار می رفته است و آنها در موارد مختلف روابط حسنه ای با واشنگتن داشته اند.بنابراین ترسیم وضعیتی که در آن روابط دو کشور را بحرانی نشان دهد دور از منطق است،چرا که درهم تنیدگی منافع دو کشور بیش از آن است به روابط آن ها را تحت هرشرایطیتحت اشعاع قرار دهد.
منبع : الوقت ، 04/09/1395