رمضان عبدالله شلح، دبیر کلجنبش جهاد اسلامی در همایشی که بهمنظور بیست و نهمین سالگرد تأسیس اینجنبش و همچنین سالگرد ترور شهید فتحی شقاقی، رهبر فقید و مؤسس جهاد اسلامیبرگزار شد، طرحی دهبندی برای عبور از وضعیت کنونی فلسطین مطرح نمود.میتوان این طرح را نخستین ورود جهاد اسلامی به عرصه سیاسی نامید.
رمضان عبدالله شلح، دبیر کلجنبش جهاد اسلامی در همایشی که بهمنظور بیست و نهمین سالگرد تأسیس اینجنبش و همچنین سالگرد ترور شهید فتحی شقاقی، رهبر فقید و مؤسس جهاد اسلامیبرگزار شد، طرحی 10بندی برای عبور از وضعیت کنونی فلسطین مطرح نمود. دریادداشت پیش رو به بندهای دهگانه این طرح و پیامدهای آن پرداخته خواهد شد.
1-طرح دهگانه برای ساماندهی اوضاع فلسطین[1]
1-1-عبور از اسلو
بند نخست و آغازین طرح، خواستار اعلام لغو توافقنامه اسلو ازسوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و توقف اجرای آن است. درخواستی که درنخستین گام، نشاندهندهی حفظ یکی از اصول اساسی جهاد اسلامی مبنی بر عدمبه رسمیت شناختن سازش اسلو و پیامدهای آن همانند تشکیل دولت فلسطینی درکرانه باختری است. جهاد اسلامی همواره به دلیل عدم به رسمیت شناختن اسلو،بسیاری از دولتهای وحدت ملی را با توجه به حضور تشکیلات خودگردان و ساف(سازمان آزادیبخش فلسطین)، تحریم مینمود.
2-1. پس گرفتن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ساف
بند دوم طرح، خواستار عقبنشینی سازمان آزادیبخش فلسطین ازبه رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است. ساف بهعنوان یکی از مهمترینسازمانهای فلسطینی، پس از سالها مقاومت و مبارزه با اشغالگری، رژیمصهیونیستی را بر اساس سازش اسلو در سال 1993 به رسمیت شناخت.
یاسر عرفات بهعنوان رئیس ساف با ارسال نامهای به اسحاقرابین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تاریخ 9 سپتامبر 1993، رسماً اعلامکرده بود: «سازمان آزادیبخش فلسطین حق وجود اسرائیل در صلح و امنیت را بهرسمیت میشناسد.» در مقابل این اعتراف رسمی ساف، تلآویو نیز که زمانیهرگونه شناسایی این سازمان را مردود میدانست، برای به رسمیت شناختن سازمانآزادیبخش فلسطین اقدام نمود و اسحاق رابین نخستوزیر آن، در پاسخ به نامهعرفات اعلام کرد که رژیم صهیونیستی شناسایی سازمان آزادیبخش فلسطینبهعنوان نماینده مردم فلسطین و آغاز مذاکره با ساف را در چهارچوب فرایندصلح در غرب آسیا تصویب کرد.[2]
این بند از بیانیه جهاد اسلامی، به معنی پایان دادن به تنهاتوافقی است که موجب به رسمیت شناختن دوسویه شده است (ساف بهعنوان نمایندهفلسطینیها و رژیم صهیونیستی). در صورتی که این بند عملیاتی گردد، تشکیلاتخودگردان و دولت مستقر در رام الله از سوی رژیم صهیونیستی فاقد مشروعیتخواهند شد و معادلات فلسطین وارد فاز جدیدی همانند پیش از اسلو خواهد شد.
3-1. اصلاح ساختار ساف
سران عرب نيز در اکتبر ۱۹۷۴، تنها «ساف» را بهعنوان نمايندهقانونی و مشروع مردم فلسطين به رسميت شناختند و امور تأسیس حاکميت فلسطينرا به او واگذار کردند؛ مسئلهای که پس از سالها مذاکره هنوز محقق نشده ورسمیت نیافته است.
با توجه به نفوذ بالای جنبش فتح از بدو تأسیس ساف، تاکنونرهبر فتح رهبر این سازمان هم بوده است. رهبر نخست ساف یاسر عرفات بود و پساز مرگ مشکوک وی، محمود عباس بر کرسی ریاست ساف نشست. اکنون این سازمان از13 گروه مطرح و مختلف فلسطینی (به جز 4 جنبش حماس، جهاد اسلامی، شاخهفرماندهی کل از جبههی آزادی مردم فلسطین و صابرین) تشکیلشده است.
یکی از وظایف این سازمان تشکیل دولت فلسطینی و مجلس ملی است،اما از سال 2006 که حماس توانست با پیروزی بر انتخابات مجلس رسماً دولتقانونی تشکیل دهد، ساف با کارشکنی، دولت حماس را دچار چالش نمود. تشکیلمجلس ملی هم که از دیگر وظایف ساف هست، نزدیک به یک دهه است که برگزار نشدهاست. به نظر میرسد مقصود این بند از اصلاح ساختار، تغییر شیوه تشکیل دولتو مجلس، برای تشکیل دولت وحدت ملیِ مقتدر، با حضور تمام گروههای فلسطینیاست.
4-1. مرحله آزادیخواهی ملی
در بند چهارم خواسته شده که مرحله کنونی بهعنوان مرحلهآزادیخواهی ملی و اولویتبخشی به مقاومت در برابر اشغالگران اعلام شود کهاین مسئله، نیازمند اعتباربخشی مجدد به مقاومت و فراگیر شدن انتفاضه سومبهمنظور مبارزه با اشغالگران است. این بند بر رویه مقاومت و بهطور خاصبهرهگیری از فرصت انتفاضه کنونی بهمنظور تحقق بندهای پیشین تاکید دارد.
5-1. تدوین برنامه جدید یکپارچه
پایان دادن به شکاف داخلی، تحقق وحدت ملی و تدوین برنامه جدیدیکپارچه و راهبردی بر اساس رهایی از بند اسلو و پایان دادن به شیوه دودولت (غزه و رام الله) از مواردی است که در بند پنجم طرح رمضان عبدالله شلحبه آنان اشاره شده است.
در این بند تأکید شده است که تغییر ساختار ساف، پس گرفتن بهرسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و همچنین عبور از اسلو، همگی باید در قالب یکطرح جامع و یکپارچه با تائید تمام گروههای فلسطینی باشد. تأکید جداگانهبر پایان دادن به شیوه دو دولتی در میان فلسطینیها (جدا بودن حاکمیت درنوار غزه و کرانه باختری) نشاندهنده تلاش جهاد اسلامی برای همراه نمودنفتح و دیگر گروههای فلسطینی در مبارزه با دشمن اصلی و کنار گذاشتناختلافات داخلی است.
6-1. تقویت پایداری و موجودیت ملت فلسطین
در بند ششم آمده است که باید به دنبال تدوین برنامه ملیبهمنظور تقویت پایداری و موجودیت ملت فلسطین در سرزمین خود بود. رمضانعبدالله شلح در این بند در خصوص عدم همبستگی میان فلسطینیان هشدار داده ومعتقد است نزاع درون فلسطینی موجب فراهم شدن موقعیتی برای اشغالگرانمیگردد که آنان با بیرون کردن فلسطینیان زیادی از بخشی از کرانه باختری،دولت خالص یهودی را پایهگذاری نمایند.
7-1. یکپارچگی سرزمین و ملت فلسطین
این بند بر تلاش برای برونرفت از وضعیت محصور شده سرزمین وملت فلسطین در دو قسمت مجزای از هم در کرانه باختری و نوار غزه تاکیددارد. بند هفتم یادآور میشود که یکپارچگی ملت فلسطین شامل همه فلسطینیانساکن اراضی اشغالی سالهای ۴۸ و ۶۷ و فلسطینیان مقیم اردوگاههای خارج ازفلسطین است. حق بازگشت آوارگان، از اصول مهم گروههای فلسطینی و جهاداسلامی است که در این بند بهصورت جداگانه بر آن تاکید شده است.
8-1. همکاری با کشورهای عربی و اسلامی و پس گرفتن طرح سازش عربی
در بند هشتم طرح، جهاد اسلامی خواستار ارتباط و همکاری بادیگر طرفهای عربی و اسلامی بهمنظور تحقق آزادی فلسطین شده است. رمضانعبدالله شلح ضمن انتقاد از کشورهای عربی به دلیل تلاش برای عادیسازی روابطخویش با رژیم صهیونیستی، انتقاد اصلی خود را متوجه مصر مینماید.
دبیر کل جهاد اسلامی رفتار کنونی مصر در محاصره نمودن نوارغزه و عدم اجازه تردد محمولههای حیاتی مردم فلسطین از گذرگاه رفح راغیرقابل قبول میداند. او با استناد به مملو بودن تاریخ مصر از افرادی چونجمال حمدان، رفتار کنونی مصر را باورناپذیر میداند.
جمال حمدان یکی از جغرافیدانان مصری است که در سال 1993 درحادثهای مشکوک بر اثر آتشسوزی خانهاش درگذشت. او کتابهای گوناگونی علیهیهودیان و ادعاهای تاریخی صهیونیستها در خصوص شهر قدس به نگارش درآوردهاست. جمال حمدان از طرفداران ناصر و انوار سادات بود که پس از سازش کمپدیوید به یکی از منتقدان جدی سادات تبدیل شد. حمدان وعده داده بود دایرهالمعارفی برای باطل کردن ادعای صهیونیستها در فلسطین منتشر خواهد کرد کهمرگ مشکوکش به او اجازه این امر را نداد.[3]
این بند خواهان آن است که باری دیگر، توجه امتهای اسلامی وعربی به مسئله فلسطین و مسئولیت تاریخی آنان در مقابل مسجدالاقصی و سرزمیناشغالشده جلب شود. همچنین بر جایگاه مصر در این امر، تاکید شده است.
9-1. تحولات منطقه، فرصتی برای رها شدن از اراده آمریکا و رژیم صهیونیستی
رمضان عبدالله شلح وضعیت کنونی منطقه را در آستانه یک تغییرکمنظیری میبیند و معتقد است اکنون، فرصتی است که باید با طرحی مشخص، بهدنبال آزادی از اِراده و سلطه آمریکا بود و در کنار این طرح، رهبری سافباید به دنبال پیگیری قانونی محاکمه رژیم صهیونیستی و مقامات آن در دادگاهکیفری بینالمللی بهعنوان جنایتکاران جنگی باشد.
در پایان بند نهم بر پیگیری و تلاش برای تحریم رژیم صهیونیستیدر سراسر جهان تأکید شده است. تأکید بر تحریم میتواند تحت تأثیرفعالیتهای BDS باشد که تاکنون دستاوردهای قابلتوجهی در ضربه زدن بهمشروعیت سیاسی و توان اقتصادی رژیم صهیونیستی داشته است.
10-1. آغاز گفتگوهای فراگیر ملی
در بند پایانی ایجاد یک مجمع گفتگوی ملی با حضور تمامنمایندگان جریانها و مردم فلسطین بهمنظور رسیدن به اهداف مدنظر گفته شدهدر بندهای پیشین، خواسته شده است.
2-واکنش شخصیتها و جریانها به طرح دهگانه
این طرح از ساعات ابتدایی با واکنشهای گوناگونی مواجه شد کهبهخوبی نشاندهنده نارضایتی از وضعیت عرصه سیاسی فلسطین و رکود حاکم بر آناست.
1-2. جنبش حماس: جنبشمقاومت فلسطین در پیامی، رسماً با حمایت از طرح دکتر رمضان عبدالله شلح،این ابتکار عمل را یک طرح جامع برای وضعیت کنونی و نشاندهنده پایبندی جهاداسلامی به مسیر مقاومت و آزادی فلسطین دانست.
2-2. محمد دحلان: واکنش رقیب سرسخت محمودعباس به این طرح، تعجب بر انگیزترین عکسالعمل در قبال طرح دهگانه بود.وی در خصوص طرح گفت: «صدای عقل و بصیرت را از دکتر شلح شنیدهام، اوخواستار تشدید تماس و همکاری میان مصر و مردم فلسطین شده است.»[4]
محمد دحلان از سیاستمداران بسیار نزدیک به مصر است که درسازش اسلو نقش مهمی ایفا نمود و پس از آن به ریاست سرویس امنیتی دولتفلسطینی در نوار غزه منصوب شد. در حقیقت او نقش پلیس حکومت خودگردان را طبقصلح با رژیم صهیونیستی برای کنترل گروههای مقاومت در نوار غزه بر عهدهداشته و در طی دوران مسئولیتش همکاریهای بسیاری با سازمانهای امنیتی رژیمصهیونیستی داشته است. بر اساس اسنادی که یکی از مجلههای آمریکایی در سال۲۰۰۸ منتشر نمود، محمد دحلان از سوی آمریکا مأموریتی برای سرنگونی حماس درغزه بر عهده داشته است که البته ناکام ماند و از آن زمان محمد دحلان درتشکیلات و سیاست افول نمود.
این افول تا جایی پیش رفت که در سال ۲۰۱۱ محمود عباس این رقیبدیرینه خود را به اتهام کودتا علیه خودش، با حکم کمیته مرکزی جنبش فتح ازتشکیلات اخراج نمود. محمد دحلان از جنگ ۵۱ روزه به اینسو بسیار تلاش نمودهاست به فعالیتهای سیاسی بازگردد. سفر به مصر و امارت نشاندهندهتلاشهایش برای بازگشت به قدرت است.[5] از سوی رسانهها دحلان بهعنوانگزینه برخی کشورهای عربی برای تصاحب کرسی محمود عباس نام برده میشود.
3-2. یوسف قرضاوی: رئیس نهاد «اتحادیه علمایاسلام» با ارسال پیامی حمایت خود را از طرح دهگانه اعلام نمود. قرضاوی درپیام خود تأکید کرده است: «امت اسلام از شما و موضعتان حمایت میکند وچیزی در نزد علما و ملت اسلامی بالاتر از مسئله فلسطین وجود ندارد… فریادبزنید به امید آنکه به خواب رفتگان بیدار شوند، نشستهها برخیزند، کسانیکه فقط حرف میزنند به عمل رویآورند، ناامیدان به امید رویآورند و کسانیکه اختلاف دارند، اختلافات خود را کنار بگذارند و متحد شوند.»[6]
3- طرح دهگانه؛ نخستین ورود جهاد اسلامی به عرصه سیاسی
جهاد اسلامی از معدود جنبشهای مطرح فلسطینی است که طی 29 سالحیات خویش، هیچگاه وارد معادلات سیاسی و دولتهای ملی نشده است. طرحرمضان عبدالله شلح، نشان از تغییر رویه جهاد اسلامی از راهبرد 29 ساله خویشدارد.
این جنبش مقاومتی، حتی از حضور در انتخابات شهرداریهای نوارغزه هم امتناع کرده و معتقد بود نمیتوان دو سلاح مقاومت و سیاست را با همدر دست گرفت و از میان آنها، یکی را باید انتخاب نمود. بندهای گوناگون طرحدهگانه نشاندهنده آن است که این طرح کاملاً یک پیشنهاد سیاسی و تلاشبرای رسیدن به فرآیندی برای ایجاد دولت وحدت ملی است. ارائه طرح از سویجنبشی که تاکنون عملکرد سیاسی نداشته است، حائز اهمیت است. آنچه باید بهآن دقت نمود، تأثیر ورود به عرصه سیاسی بر آینده این جنبش و رویکرد مسلحانهآن است.
برخی تحلیلگران معتقدند جنبشهای انقلابی (ضد ساختار موجود)پس از ورود به عرصه سیاسی و دولت، بهمرور استحاله میگردند. والرشتاینیکی از نظریهپردازانی است که به این موضوع پرداخته است. یکی از اصلیترینبازیگرانی که والرشتاین به آنها اشاره میکند، جنبشهای ضد نظام است. ویمعتقد است نظام جهانی سرمایهداری برای سرکوب جنبشهای ضد نظام، آنان رانهتنها از نظام و ساختار خارج نمیکند بلکه به دنبال هضم آنان در نظامبینالملل است.
به باور والرشتاین، نظام بینالملل سعی میکند با دادن قدرتبه این جنبشهای ضد نظام، آنان مسیری سلسلهوار را بهصورت جبری طی نمایند.این مسیر، تبدیل جنبش به حزب، سپس گروه سیاسی و در پایان تبدیلشدن بهدولت- ملت است. نظام بینالملل ضمن کنترل این مسیر، جنبش ضد نظام را باتبدیل به یک بازیگر دولتی در درون نظام جهانی هضم و محدود میکند. شروع اینروند با حضور جنبشها در انتخابات برای کسب قدرت اتفاق می افتد.[7] اینفرآیند تغییر ماهیت را در جنبش انقلابی فتح که اکنون به یک بازیگر رسمی وسازشگر و حامی نظم موجود تقلیل یافته، میتوان مشاهده نمود.
اما در مقابل، برخی تحلیلگران معتقدند هرچند حماس در موقعیتیقرار گرفت که مجبور به ورود به عرصه سیاسی و دولت شد، اما ورود به اینعرصه نه تنها مانع ادامه مبارزه نشد، بلکه تکمیل کننده مقاومت هم شده است.لذا ورود جهاد اسلامی به این عرصه، امر اجتناب ناپذیری است که اگر باهوشمندی و ابتکار عمل همراه باشد، نه تنها به سرنوشت فتح دچار نخواهد شدبلکه قدرتش را دوچندان مینماید.
4-جمعبندی
طرح دهگانه مطرح شده از سوی رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبشجهاد اسلامی، ابتکار عملی است که حاوی نکات، پیامدها و واکنشهایی بودهاست. برخی از آنان موارد عبارتاند از:
– میتوان این طرح را نخستین ورود جهاد اسلامی به عرصه سیاسی نامید.
– یکی از اصول جهاد اسلامی یعنی عدم پذیرش مشروعیت پیمان اسلو، در آن بسیار پررنگ است.
– طرح دهگانه، استقبال اکثریت جنبشهای فلسطینی را با خود به دنبال داشته است.
– ارائه طرح از سوی یک جنبش غیرسیاسی، نشان از ضعف سیاسی تشکیلات خودگردان و خارج شدن کنترل عرصه سیاسی از دست دولت رام الله است.
– واکنش مثبت محمد دحلان رقیب سرسخت محمود عباس به طرح جهاد اسلامی، تعجب برانگیز است.
– ورود جهاد به سیاست نه تنها مانع رویکرد مقاومت و مبارزه مسلحانه نیست، بلکه میتواند تکمیل کننده مقاومت هم باشد.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین