چهارشنبه 30/آوریل/2025

غزه، نماد مقاومت

دوشنبه 23-ژانویه-2017

این روزها در سالگردجنگ 22 روزه غزه قرار داریم. جنگی که در سال 1387اتفاق افتاد و رژیم صهیونیستی با تمام ظرفیت‌های نظامی و رسانه‌ای و اطلاعاتی‌اش وبا پشتیبانی حامیان غربی و عربی‌اش از زمین و آسمان و دریا به غزه یورش برد. درجنگ 22 روزه که در آن بنابراظهار خانم”تیزیپی‌لیونی”، وزیر امورخارجهوقت رژیم صهیونیستی، تقریبا با 170 کشور جهان از جمله دولت‌های عربی منطقه از پیشهماهنگ شده بود تا به مدت یک هفته به نوعی سکوت خبری در کشورهایشان در باره اینجنگ، حاکم شود تا رژیم صهیونیستی به زعم خودش، کار غزه و یا به عبارت دیگر کارمقاومت فلسطین را در غزه یکسره کند.
حمله رژیم صهیونیستی در زمانی رخ داد که در اکثر کشورهای جهان، مردمدر حال و هوای جشن‌های سال نو میلادی بودند و این به زعم صهیونیست‌ها بهترین فرصتبود تا مقاومت ضد صهیونیستی را در غزه نابود کند. در اینجا این سوال مطرح می‌شودکه چرا اسرائیل از 170 کشور جهان درخواست کرده بود که به مدت یک هفته افکار عمومیخود را در باره این جنگ کنترل کنند؟ پاسخ خیلی ساده است؛ اسرائیل از افکار عمومیوحشت دارد. در جنگ سال 1385 لبنان که به جنگ 33 روزه مشهور شده است، با شروع حملهبه لبنان تقریبا در همه کشورهای جهان تظاهرات ضد اسرائیلی برگزار شد. گزارش‌هاحاکی است که فقط در کشور مصر مردم در بیش از 80 شهر تظاهرات روزانه علیه اسرائیل ودر گیری با نیروهای امنیتی مصر داشتند. البته رسانه‌ها فقط چند شهر بزرگ مصر مانندقاهره و اسوان و اسکندریه را پوشش می‌دادند. افکار عمومی هم در غرب بر دولت‌هافشار سنگینی وارد ساختند. لذا اسرائیل با نگاه به تجربه جنگ لبنان و بر اساسمحاسبه‌های نظامی، یک هفته زمان لازم داشت تا غزه را اشغال و کار مقاومت را یکسرهکند. بنابر این لازم بود در این مدت افکار عمومی کنترل شوند.
اما با شروع جنگ، همه پیش بینی‌ها و هماهنگی‌ها به هم ریخت و مردمجهان با آنکه در شرایط تحویل سال نو میلادی بودند و تقریبا اکثر رسانه‌ها درتعطیلات کریسمس بودند، در محکومیت این حمله، علیه اسرائیل و در دفاع از فلسطینیانبه تظاهرات هر روزه و گسترده(تقریبا در همه کشورهای جهان) دست زدند و افکار عمومیبه شدت علیه اسرائیل موضع گرفت.
غزه در سال 1346 که در کنترل دولت مصر بود، در مدت زمان نیم ساعت بهاشغال صهیونیست‌ها در آمد اما در سال 1387 توانست 22 روز در جنگ تمام عیار فلسطینی‌هابا رژیم صهیونیستی، مقاومت کند و نه تنها اجازه اشغال مجدد غزه را به آن نداد،بلکه این رژیم را از دستیابی به اهداف مورد نظرش نیز باز داشت.
پیشتر رویارویی فلسطینی‌ها با رژیم صهیونیستی صرفا به صورت عملیاتچریکی بوده است و فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها حتی یک جنگ رو در رو با یکدیگر نداشته‌اند.چرا که اساسا فلسطینی‌ها نیروی نظامی منسجم و زمینی تحت کنترل نداشته‌اند تا دوطرف در یک جنگ کامل یکدیگر را محک بزنند. حتی در سال 1917 میلادی که فلسطین به عنوان مقدمه تاسیس یک دولت یهودی در این سرزمیناز سوی ارتش استعماری بریتانیا اشغال شد، جنگی میان فلسطینی‌ها و ارتش انگلیس رخنداد، بلکه این اعراب بودند که در یک طرح مشترک با انگلیس، نیروهای امپراطورعثمانی را از فلسطین بیرون راندند و بعد فلسطین را به ژنرال آلن بی‌فرمانده ارتشبریتانیا طبق توافق فی مابین، تحویل دادند. هر چند فلسطینی‌ها با مشاهده این خیانتبزرگ عرب‌ها با تشکیل گروه‌های چریکی علیه اشغالگران انگلیسی و یهودی‌هایی که ازاقصی نقاط دنیا به فلسطین کوچانده و سازمان داده شده بودند، وارد مبارزه شدند.شهید عزالدین القسام شاید نخستین و در عین حال برجسته‌ترین رهبر مبارزین فلسطینیاست که عملیات‌های زیادی را علیه انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها سازماندهی کرد وسرانجام در عملیات مشترک نیروهای اشغالگر انگلیس و صهیونیست‌ها به شهادت رسید.
پس از اعلام تاسیس رژیم صهیونیستی به سال 1327 هم، گروه‌های متعددفلسطینی که با الهام از تفکرات چپ مارکسیستی شکل گرفته بودند مبارزه با اشغالگرانصهیونیست را به صورت چریکی انجام می‌دادند و هرگز یک جنگ تمام عیار و رو در رو بادشمن صهیونیستی را تجربه نکرده بودند. البته اسرائیل نیز چنین تجربه‌ای (جنگ کاملبا فلسطینی ها) را نداشته است. بنابر این جنگ سال 1387 یا همان جنگ 22 روزه،نخستین آزمون دو طرف در یک جنگ تمام عیار بود که البته به اعتراف کارشناساناسرائیلی، این رژیم در این جنگ هم مانند جنگ با حزب‌الله لبنان به سال 1385(جنگ 33روزه) یک شکست خورده بزرگ بود. هرچند میزان خساراتوارده به فلسطینی‌ها در جنگ 22 روزه بسیار بالا بود؛ ساختمان‌های زیادی ویرانشدند. بیش از 1400 نفر از فلسطینی‌ها شهید شدند. بیش از 4000 نفر مجروح گشتند. اما صهیونیستها در رسیدن به اهداف خودشکست خوردند زیرا نه غزه مجددا اشغال شد، نه مقاومت اسلامی فلسطین در غزه نابودشد، نه پرتاب موشک از غزه به سرزمین‌های اشغالی متوقف شد. نه توانستند شالیت،سرباز اسرائیلی در اسارت نیروهای مقاومت در غزه را آزاد کنند و نه توانستند اعتماددر هم شکسته جامعه صهیونیستی را به ارتش و دولت باز گردانند. اعتمادی که به دلیلشکست در جنگ 33 روزه لبنان از دست رفته بود.
یکی دیگر از اهداف این جنگ متوقف سازی روند رو به رشد امید به شکستدادن اسرائیل در منطقه بود که پس از جنگ 1387 لبنان شکل گرفته بود. اسرائیل باحمله به غزه و اشغال مجدد آن، می‌خواست نشان دهد که شکست جنگ لبنان یک اتفاق بوداما در نیل به این هدف نیز ناکام ماند.
از سوی دیگر اسرائیل جنگ رسانه‌ای را نیزبه مقاومت اسلامی فلسطین،باخته بود. با آن که رژیم صهیونیستی به اعتراف وزیر خارجه وقت این رژیم با اکثرکشورهای جهان هماهنگ کرده بود تا این جنگ، در یک سکوت رسانه‌ای انجام شود، امارسانه‌های مستقل، اخبار این جنگ را به اصطلاح” آن لاین” منعکس می‌ساختند.هر چند برخی رسانه‌های عربی منطقه مثل العربیه عربستان بعد از جنگ از سوی تیزیپیلیونی تشویق شدند و به دلیل آن که کاری که این رسانه‌های عربی در حمایت از اسرائیلو علیه فلسطینی‌ها در این جنگ انجام دادند، حتی سفرای اسرائیل ناتوان از انجامشبودند، از سوی اسرائیل جایزه نیز دریافت کردند.
با وجود جانبداری محافل تبلیغاتی غربی و ارتجاع منطقه، رسانه‌هایمستقل این خلاء‌ها و خیانت‌ها را پر ساختند و اجازه ندادند که جنایات اسرائیل دراین جنگ پوشیده ماند تا جائیکه اسرائیل به دلیل همین مساله یعنی ” جنگ درمقابل دوربین ها” بر اساس گزارش کمیته تحقیق سازمان ملل متحد به ریاست قاضیریچارد گلدستون، به ارتکاب جنایات جنگی متعدد در جنگ 22 روزه محکوم شد و در افکارعمومی به عنوان یک رژیم نژادپرست و جنایتکار معرفی گشت. به گونه‌ای که سفرای 10کشوراروپای غربی به هنگام رای گیری در باره گزارش گلدستون در شورای حقوق بشرسازمان ملل متحد، برای آنکه از سوی افکار عمومی خود تحت فشار بودند و همچنین ازفشار‌های لابی صهیونیستی در کشور خود در امان باشند ناچار از ترک شورا به هنگامرای گیری شدند تا آن گزارش بدون حضور آنها تصویب شود. هر چند به هنگام طرح آنگزارش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و رای گیری در باره آن چاره‌ای جز حضور دررای گیری نداشتند و به این ترتیب اسرائیل هم در شورای حقوق بشر و هم در مجمع عمومیسازمان ملل متحد به عنوان مرتکب جنایات جنگی شناخته شد که این خود تبدیل به یکمبنای حقوقی برای پیگرد قضایی و حقوقی این رژیم و مسئولان آن در مجامع قضایی وحقوقی بین‌المللی شده است.
همچنین تصویب گزارش «گلدستون» موجب شد تا افکار عمومی غرب، خصوصا دراروپا که همواره خود را در داستان ادعایی هولوکاست، گناهکار می‌دانست و اسرائیل راقربانی نسل کشی و نژاد پرستی اروپایی می‌دانست و به همین دلیل نیز نسبت به حمایت‌هایدولت‌های غربی از اسرائیل واکنشی منفی نداشتند، احساس کردند که در همه این سال‌هااز سوی اسرائیل و دولت‌های شان فریب خورده‌اند و اسرائیل نه تنها قربانی نژادپرستیو نسل کشی نیست، بلکه خود یک رژیم نژاد پرست و جنایتکار است. بر همین اساس موجمخالفت‌ها در افکار عمومی غرب علیه اسرائیل شدت گرفت. علی‌رغم اینکه افکار عمومیغرب در زندان تصویر و تصدیق سازی رسانه‌های صهیونیستی محصور هستند.
از نشانه‌های شکست این زندان برای افکارعمومی غرب، می‌توان به انتشارگزارش سرقت اعضا مجروحین فلسطینی توسط صهیونیست‌ها و فروش آن‌ها در سطح جهانیاشاره کرد که یک خبرنگار سوئدی 17 سال پیش از آن اسنادی از این جنایت را به دستآورده بود اما اجازه انتشارش را به دلیل فشار صهیونیست‌ها و ترس از آنها نداشت.اما پس از تصویب و انتشار گزارش گلدستون آن را منتشر ساخت. اسرائیل و لابی صهیونیستی به دولت سوئد فشار وارد کردند تا خبرنگار ونشریه مذکور را تنبیه کند اما در اقدامی عجیب که تا آن موقع سابقه نداشت، رئیسدولت سوئد ضمن حمایت از خبرنگار و نشریه‌ای که آن اسناد را منتشر ساخته بودند،خواستار تشکیل دولت فلسطینی به پایتختی بیت المقدس نیز می‌شود.
با مجموعه این دستآوردها و تحلیل‌ها بود که کارشناسان مسائل منطقه،جنگ 22 روزه را نقطه عطفی در معادله رویارویی با صهیونیست‌ها در منطقه دانستند کهمی‌تواند به عنوان الگویی درمقاومت ضد سلطه منطقه مطرح شود و تحولات آینده منطقهرا بر حول مقاومت رقم بزند. دقیقا براساس همین تحلیل بود که نمایندگان مجلس شورایاسلامی ایران 29 دی ماه را در تقویم ایران که روز پایان جنگ 22 روزه است به عنوانروز “غزه نماد مقاومت” نامگذاری کرده‌اند.
پس از این جنگ فضای منطقه تغییر کرد و خصوصا در کشورهای عربی مردمبرای یک حرکت بنیادین و فراگیر آماده شدند. مطالبات مردم در جوامع عربی از دولت‌هایخود هر روز بیشتر و متراکم شد. زیرا این جوامع می‌دیدند که دولت هایشان به بهانهخطر اسرائیل، مبالغ هنگفتی را برای خرید تسلیحات و جنگ افزارهای پیشرفته ازکشورهای دیگر خصوصا کشورهای غربی تخصیص می‌دهند اما در مقابله با این رژیم هموارهشکست خورده‌اند و تحقیر را برای ملت عرب به ارمغان آورده‌اند. اما مقاومت اسلامیخواه در جمهوری اسلامی ایران که برای حفظ انقلاب و استقلال کشور در برابر همهتوطئه‌ها و فشارها ایستاد و بر مقاومت ابرام و اصرار داشت که 5 قدرت برتر نظامیجهان چاره‌ای جز حل مشکلات خود با ایران از طریق گفتگو نیافته‌اند تا از این طریقدانش هسته‌ای و ظرفیت‌های مرتبط را حفظ کند. خواه حزب‌الله لبنان که در جنگ 33روزه ارتشی را شکست داد که مجموعه کشورهای عربی از رویارویی با آن شکست خوردهبیرون آمده بودند. خواه دولت سوریه که در محور مقاومت شاداب ایستاده بود و اکنونمقاومت در غزه که یک شاهکار جنگی را رقم زده بود. همه اینها متراکم شده و تنهاجرقه‌ای را طلب می‌کرد که در تونس زده شد و بیداری اسلامی در کشورهای عربی شروع شدو به دلیل شرایط اجتماعی یکسان جوامع عربی، این بیداری چندین دولت را به سرعتسرنگون کرد.(بن علی در تونس، مبارک در مصر، قذافی در لیبی، علی عبدالله صالح دریمن) و چندین کشور دیگر را ملتهب ساخت.
این مساله موجب شده که غرب، اسرائیل و برخی کشورهای عربی برای حفظموجودیت خود در منطقه با فراخوانی ترکیه اردوغانی فرصت طلب که داعیه امپراطورینوین عثمانی را در سر دارد، توطئه‌ای را علیه محور مقاومت و بیداری اسلامی طراحی واجرایی سازند و سوریه به عنوان حلقه طلایی محور مقاومت شروع این توطئه بود که باایجاد بحران جنگ تروریستی – تکفیری در آن، آمدند تا با حذف دولت سوریه از محورمقاومت، میان شرق و غرب محور مقاومت جدایی انداخته و با فراغ بال، یک یک بازیگرانمحور مقاومت را حذف کرده و در نهایت به خاستگاه و کانون اصلی مقاومت اسلامی یعنیایران بپردازند(دست کم تکرار تجربه سوریه در ایران) و آن را هم حذف کنند. اماسوریه مقاوم با توجه به تجربه مقاومت در غزه و لبنان، در برابر این توطئه مقاومتکرد و اینک مزد مقاومت خود را با آزادی حلب از اشغال تروریست‌ها دریافت کرد. تحولیبزرگ که همه کارشناسان مسائل منطقه تاکید دارند که دولت سوریه پس از آزادی حلب،برای یکسره سازی بحران تروریستی در این کشور دشواری چندانی نخواهد داشت.
جمعیت دفاع از ملت فلسطین
*
این روزها در سالگرد جنگ 22 روزه غزه قرارداریم. جنگی که در سال 1387 اتفاق افتاد و رژیم صهیونیستی با تمام ظرفیت‌های نظامیو رسانه‌ای و اطلاعاتی‌اش و با پشتیبانی حامیان غربی و عربی‌اش از زمین و آسمان و دریابه غزه یورش برد
*
در جنگ 22 روزه که در آن بنابراظهار خانم”تیزیپی ‌لیونی”، وزیر امورخارجه وقت رژیم صهیونیستی، تقریبا با 170کشور جهان از جمله دولت‌های عربی منطقه از پیش هماهنگ شده بود تا به مدت یک هفتهبه نوعی سکوت خبری در کشورهایشان در باره این جنگ، حاکم شود تا رژیم صهیونیستی بهزعم خودش، کار غزه و یا به عبارت دیگر کار مقاومت فلسطین را در غزه یکسره کند
*
غزه در سال 1346 که در کنترل دولت مصر بود،در مدت زمان نیم ساعت به اشغال صهیونیست‌ها در آمد اما در سال 1387 توانست 22 روزدر جنگ تمام عیار فلسطینی‌ها با رژیم صهیونیستی، مقاومت کند و نه تنها اجازه اشغالمجدد غزه را به آن نداد، بلکه این رژیم را از دستیابی به اهداف مورد نظرش نیز بازداشت
*
هرچند میزان خسارات وارده به فلسطینی‌ها درجنگ 22 روزه بسیار بالا بود؛ ساختمان‌های زیادی ویران شدند. بیش از 1400 نفر از فلسطینی‌هاشهید شدند. بیش از 4000 نفر مجروح گشتند. اما صهیونیستها در رسیدن به اهداف خودشکست خوردند زیرا نه غزه مجددا اشغال شد، نه مقاومت اسلامی فلسطین در غزه نابودشد، نه پرتاب موشک از غزه به سرزمین‌های اشغالی متوقف شد نه توانستند شالیت، سربازاسرائیلی در اسارت نیروهای مقاومت در غزه را آزاد کنند و نه توانستند اعتماد در همشکسته جامعه صهیونیستی را به ارتش و دولت باز گردانند. اعتمادی که به دلیل شکست درجنگ 33 روزه لبنان از دست رفته بود
*
با وجود جانبداری محافل تبلیغاتی غربی وارتجاع منطقه، رسانه‌های مستقل این خلاء‌ها و خیانت‌ها را پر ساختند و اجازهندادند که جنایات اسرائیل در این جنگ پوشیده ماند تا جائیکه اسرائیل به دلیل همینمساله یعنی جنگ در مقابل دوربین ها” بر اساس گزارش کمیته تحقیق سازمان مللمتحد به ریاست قاضی ریچارد گلدستون، به ارتکاب جنایات جنگی متعدد در جنگ 22 روزهمحکوم شد و در افکار عمومی به عنوان یک رژیم نژادپرست و جنایتکار معرفی گشت

 

 

 

منبع : جمهوری اسلامی ، 28/10/1395

لینک کوتاه:

کپی شد