پنج شنبه 01/می/2025

سناریوهای ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس

سه‌شنبه 31-ژانویه-2017

بر اساس یکگزارش راهبردی، دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا موضع آشکارتر و قاطعانه تریدر زمینه انتقال سفارت کشورش از تل آویو به قدس اشغالی دارد.

به گزارش مرکزاطلاع رسانی فلسطین، تحقیق راهبردی مرکز مطالعاتی “الزیتونه” با عنوان”سناریوهای ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس” نشان می دهد کهروسای جمهور قبلی آمریکا؛ اعم از جمهوری خواه و دموکرات، از تصمیم خود برای انتقالسفارت این کشور به قدس خبر داده بودند، اما هیچ کدام از آنها این تصمیم شان راعملی نکردند و حال نوبت به ترامپ رسیده است.

در گزارش حاضربیشتر بعد قانونی و حقوقی این تصمیم آمریکا درباره قدس و پس از آن، دو بعد منطقهای و بین المللی آن در کانون توجه قرار گرفته است و برخی سناریوهای احتمالی؛ ازجمله سناریوی صهیونیستی و سناریوی فریبکاری مورد بررسی قرار گرفته است.

گزارشالزیتونه این سوال را مطرح کرده است که آیا تعهدات ترامپ که در راستای اظهارات ویدر جریان تبلیغات انتخابات و حتی پس از پیروزی در انتخابات و نیز اظهارات معاونانوی و به ویژه “دیوید فریدمن” سفیر جدید آمریکا در فلسطین اشغالی صورت میگیرد، نشانگر تغییر در موضع آمریکاست و بر خلاف روسای جمهور قبلی این کشور؛ ازجمله بیل کلینتون و جرج بوش، وی این وعده اش را اجرایی می کند؟

در زیر متناین گزارش از نظر خوانندگان محترم می گذرد:


خلاصه گزارش

به نظر می رسدکه با توجه به وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ و علاقه مندی شدید مقامات دولت ویبه اجرای این وعده ها، تصدی سمت ریاست جمهوری آمریکا توسط وی، تحرک جدیدی در مسالهانتقال سفارت آمریکا به قدس ایجاد خواهد کرد.

اما سیاسترسمی آمریکا طی سال های گذشته و حتی سیاست های روسای جمهور قبلی این کشور که وعدهانتقال سفارت کشورشان از تل آویو به قدس را داده بودند، بیشتر سعی در رعایت ابعادحقوقی و قانونی این مساله و قطعنامه های بین المللی را دارد که مخالف الحاق بخششرقی قدس به اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی است و آنرا جزء مسائلی می داند کهباید در چارچوب گفتگوهای حل نهایی اختلافات میان طرفین فلسطینی و صهیونیستی، حل وفصل شود تا باعث خشم طرف های فلسطینی و عربی و اسلامی و در نتیجه شکست راهکار سازشنشود.

بر اساس اینسناریوها، ترامپ در آغاز دوران ریاست جمهوری خود و یا با کمی فاصله، سفارت آمریکارا از تل آویو به قدس منتقل خواهد کرد و یا یکی از دفاتر کنسولی خود در غرب قدس (ونه شرق آنرا) به سفارتخانه تبدیل خواهد کرد. البته این احتمال هم وجود دارد کهسفارت آمریکا همچنان در تل آویو باقی بماند و خود سفر به قدس نقل مکان کند و یا دراقدامی دو جانبه و به منظور جلب رضایت هر دو طرف، به موازات انتقال سفارت به قدس،به منظور فرو نشاندن آتش خشم فلسطینیان و آرام کردن آنها، کشور فلسطین را هم بهرسمیت بشناسد. به هر حال، این احتمال قوی وجود دارد که ترامپ گام مهمی در اینزمینه بردارد که مستلزم تحرک طرف های فلسطینی، عربی و اسلامی به منظور مقابله باآن باشد و این طرف ها بتوانند طرح ترامپ را به شکست کشانده و یا حداقل به تعویقبیاندازند.

مقدمه:کارشناسان مسائل خاورمیانه و به ویژه مسائل فلسطین بر روی این مساله اتفاق نظردارند که دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا موضع آشکارتر و قاطعانه تری درزمینه انتقال سفارت کشورش از تل آویو به قدس اشغالی دارد. این در حالی است کهروسای جمهور قبلی آمریکا؛ اعم از جمهوری خواه و دموکرات، از تصمیم خود برای انتقالسفارت این کشور به قدس خبر داده بودند، اما هیچ کدام از آنها این تصمیم شان راعملی نکردند و حال این سوال مطرح می شود که آیا تعهدات ترامپ که در راستای اظهاراتوی در جریان تبلیغات انتخابات و حتی پس از پیروزی در انتخابات و نیز اظهاراتمعاونان وی و به ویژه “دیوید فریدمن” سفیر جدید آمریکا در فلسطین اشغالیصورت می گیرد، نشانگر تغییر در موضع آمریکاست و بر خلاف روسای جمهور قبلی این کشور؛از جمله بیل کلینتون و جرج بوش، وی این وعده اش را اجرایی می کند؟

برای مشخصکردن سناریوهای مختلف درباره این مساله، باید جزئیات شرایط حاکم بر فضای اتخاذ اینتصمیم احتمالی را به شکل زیر مورد بررسی قرار داد:


اولا: بعدقانونی و حقوقی تصمیم کاخ سفید درباره قدس:

آمریکا ازلحاظ حقوقی و در قالب مواضع آشکار خود که در سازمان های بین المللی و به ویژهشورای امنیت سازمان ملل آنرا اعلام کرده و حتی در بیانیه های کمیته چهارجانبه بینالمللی نیز بر آن تاکید نموده است و نیز در راستای مسائل مطرح شده در معاهدات عربیـ اسرائیلی (با اردن و مصر) و در توافقنامه اسلو، به این مساله اذعان کرده است که:

     تصمیم الحاق شهر قدس (به اراضی تحتاشغال رژیم صهیونیستی) را قبول ندارد و خودداری این کشور از دادن رای منفی بهقطعنامه 478 شورای امنیت که با رای مثبت 14 کشور به تصویب رسید و تلاش های اسرائیلبرای الحاق قدس (به اراضی تحت اشغال خود را) مغایر قوانین بین المللی دانست، بهوضوح بیانگر همین مساله بود.

     اظهارات مختلف مقامات آمریکایی نشان میدهد که مساله قدس از جمله مسائلی است که باید در قالب مسائل حل نهائی مورد حل وفصل قرار گیرد و به عبارت دیگر، هیچ یک از طرف ها نمی توانند به تنهایی در اینزمینه تصمیم گیری کنند.

اما بعدحقوقی، جنبه دیگری هم دارد و آن قانون تصویب شده در کنگره آمریکا در تاریخ23/10/1995 است که به “قانون سفارت قدس مصوب سال 1995” معروف شده است وـ این قانون که با 93 رای موافق نمایندگان مجلس سنا در برابر 5 رای مخالف و 374رای موافق نمایندگان کنگره در برابر 37 رای مخالف به تصویب رسید ـ بر آغاز سرمایهگذاری و حمایت مالی از روند انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس حداکثر تاتاریخ 31/5/1999 تصریح کرده بود و بر این مساله تاکید داشت که قدس باید به صورتیکپارچه پایتخت اسرائیل باشد. البته اجرای این قانون به رئیس جمهور واگذار شده بودو او باید تشخیص می داد که اجرای آن به منافع عالی آمریکا ضربه می زند یا نه؛ چراکه بر اساس قانون، این مساله جزء اختیارات رئیس جمهور به عنوان بالاترین مسئولاجرایی است.

اما این قانونبه دو دلیل به مرحله اجرا در نیامد؛ یکی اینکه مشاور حقوقی وزارت دادگستری آمریکامعتقد بود که قانون مذکور با مفاد قانون اساسی آمریکا مغایرت دارد و نقض اختیاراترئیس جمهور در عرصه سیاست خارجی به شمار می رود و دیگری اینکه روسای جمهور آمریکااز آن زمان تاکنون حاضر به چشم پوشی از مسئولیتی که قانون اساسی برای آنها وضعکرده است، نشده اند. بدین ترتیب، تمامی روسای جمهور آمریکا از آن زمان تاکنون؛ بیلکلینتون و جرج بوش از اجرای آن خودداری کردند و باراک اوباما نیز آنرا نادیدهگرفت؛ هر چند که کلینتون و بوش در جریان تبلیغات انتخاباتی شان چنین وعده هایی راهم داده بودند.


دوم: بعد منطقه ای و یبن المللی مساله قدس:

پس از صدور قطعنامه شماره 478 شورای امنیت سازمان ملل کهقبلا به آن اشاره شد، 13 کشور که اکثر آنها از کشورهای آمریکای لاتین بودند،سفارتخانه های خود را از قدس به تل آویو منتقل کردند و با وجود اینکه در حال حاضر،86 سفارتخانه خارجی در فلسطین اشغالی فعالیت می کنند، هیچ کدام از آنها در قدسنیستند و این چالشی برای دیپلماسی آمریکاست؛ به ویژه که تمامی کشورهای عضو اتحادیهاروپا، چین، روسیه، ژاپن و کمیته چهارجانبه حاضر نیستند قبل از حل و فصل مسالهفلسطین، سفارتخانه های خود را به قدس منتقل کنند.

بسیاری از کارشناسان و شخصیت های دیپلماتیک آمریکایی نسبتبه این مساله هشدار داده اند که انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس واکنش طرفهای عربی و اسلامی را به دنبال خواهد داشت؛ چرا که این شهر از جایگاه دینی مهمیبرخوردار است. از سوی دیگر، چنین اقدامی باعث تقویت “گفتمان” جریان هایسیاسی عربی و اسلامی خواهد شد که در اهداف و جدیت تلاش های آمریکا برای تحقق صلحمسالمت آمیز شک و تردید داشتند. این مساله می تواند باعث تضعیف مواضع همپیمانانآمریکا در منطقه و نیز تضعیف موضع آن به عنوان طرف میانجی در روند حل و فصل سیاسیمنازعه عربی ـ اسرائیلی شده و در نتیجه به منافع آن ضربه بزند و از سوی دیگر، باعثتقویت طرف هایی خواهد شد که این کارشناسان از آنها به عنوان جریان های تندرو یادمی کنند و مطمئنا طرف هایی مانند حماس، جهاد اسلامی و ایران، از این اقدام بهعنوان نشانه ای برای اثبات صحت مواضع خود در جهان عرب و اسلام استفاده خواهند کرد.شاید اظهارات جان کری وزیر خارجه آمریکا که گفته بود انتقال سفارت این کشور به قدسمنجر به وقوع «انفجاری در سطح منطقه خواهد شد» نشانگر همین رویکردهاست که هشدارینسبت به نتایج و تبعات چنین اقدامی به شمار می روند.

این شخصیت ها در تبیین دلایل این نگرانی های خود اعلام کردهاند که دولت اردن در ماه پانویه سال 2017 از طریق سخنگوی خود نسبت به نتایج فاجعهبار انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس هشدار داده و اعلام کرده بود که اماناز تمامی ظرفیت های سیاسی و دیپلماتیک خود برای جلوگیری از اجرایی شدن این تصمیماستفاده خواهد کرد؛ به ویژه که در توافقنامه صلح اردن و رژیم صهیونیستی بر نقشآفرینی امان در نظارت بر مقدسات قدس تاکید شده است.

در نقطه مقابل این مواضع، برخی دیگر معتقد هستند که مجموعهای از عوامل نیز احتمال انتقال سفارت آمریکا به قدس را تقویت می کنند که ازمهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1-      تیم سیاسی ترامپ در دولت جدید آمریکا، اکثرا ازتصمیم انتقال سفارت این کشور از تل آویو به قدس اشغالی حمایت می کنند و “رکستیلرسون” وزیر خارجه جدید این کشور از اسرائیل به عنوان همپیمان بسیار مهمآمریکا در خاورمیانه یاد کرده است و این در حالی است که نشانه های زیادی از ارتباطوی با گروه های دارای منافع نفتی دیده می شود. دیوید فریدمن سفیر پیشنهادی برایسفارتخانه آمریکا در اسرائیل هم به شدت طرفدار این رژیم است و از جمله شخصیت هاییاست که به شدت از انتقال سفارت کشور متبوعش به قدس اشغالی حمایت می کند و ارتباطگسترده ای هم با شهرک نشینان صهیونیست دارد. وی در عین حال، از طرفداران الحاقکرانه باختری به اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی است و اعتقادی به راهکار تشکیل دوکشور هم ندارد. فریدمن در یکی از سخنرانی ها خود پس از معرفی به عنوان نامزد سکانداریسفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی گفته بود که ترامپ تصمیم انتقال سفارت این کشور بهقدس اشغالی را اجرایی خواهد کرد و وی امیدوار است که ماموریت خودش را در سفارتآمریکا در “پایتخت ابدی اسرائیل” (قدس) سپری کند.

اما می تواند اختلاف میان مواضع فریدمن و تیلرسون و نیز”جیمز ماتیس” وزیر دفاع امریکا و به ویژه احتیاط تیلرسون و ماتیس درموضع گیری آشکار در این زمینه را به وضوح دید؛ به خصوص که این دو نفر تجربه زیادیدر منطقه خاورمیانه دارند و به پیچیدگی های این اوضاع بیش از فریدمن آگاه هستند.

2-      شرایط کشورهای اسلامی و به ویژه اوضاع جهان عرببه هیچ وجه نشانه ای از قدرت آنها برای تاثیرگذاری بر روی تصمیمات در حدی فراتر ازاعتراضات لفظی یا پناه بردن به سازمان های بین المللی به منظور اتخاذ تصمیمات جدیداز سوی آنها ندارد، به ویژه که اکثر این کشورها غرق در مشکلات بین المللی یا داخلیهستند که مانع از توجه آنها به مساله فلسطین؛ به خصوص در شرایط کنونی متاثر ازناآرامی های داخلی یا فشارهای اقتصادی روز افزون پس از افت قیمت نفت می شود کهنقطه ثقل اقتصاد بسیاری از کشورهای عربی یا اسلامی مهم به شمار می رود.


سوم: سناریوهای احتمالی:

1-      سناریوی اسرائیلی:

این سناریو مبتنی بر اجرای وعده انتخاباتی دونالد ترامپ درزمینه انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی است که برخی مشاوران وی نیزبه آن اشاره کرده بودند. این سناریو می تواند به دو شکل مختلف اجرا شود: یکی اینکهاین وعده طی مدت کوتاهی پس از تصدی سمت ریاست جمهوری از سوی ترامپ اجرا شود ودیگری اینکه بر تصمیم خود در این زمینه تاکید کند، اما موعد اجرای آنرا به زمانمناسبی واگذار کند. “جیسون میللر” سخنگوی رئیس جمهور نیز در اواسط ماهدسامبر سال 2016 گفته بود که هنوز برای تعیین زمان اجرای این وعده زود است.

2-      سناریوی فریب: این سناریو می تواند به اشکافمختلفی اجرا شود که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره نمود.

أ: از آنجایی که آمریکا درحال حاضر 3 دفتر کنسولی در شهر قدس دارد که خدمات دیپلماتیک ارائه می دهند و یکیاز آنها در غرب قدس و دیگری در شرق و سومی در مرکز آن واقع شده است، ترامپ میتواند سفارت آمریکا را به غرب قدس منتقل کند یا دفتر کنسولی موجود در این منطقه رابه سفارت تبدیل کند و مدعی شود که عرب ها و تمامی جهانیان غرب قدس را به عنوانبخشی از اراضی (تحت اشغال) اسرائیل قبول دارند و این حق آمریکاست که سفارت خود رابه آنجا منتقل کند. وی بدین ترتیب می تواند چشم خود را بر روی تلاش های اسرائیلبرای الحاق قدس به اراضی تحت اشغال خود و تبدیل آن به پایتخت یکپارچه این رژیمببندد.

ب: اینکه سفارت آمریکا در تلآویو باقی بماند، اما سفیر این کشور در کنسولگری آمریکا در قدس اقامت کند و بهتدریج کارهای خود را به این دفتر منتقل کند. این راه حلی است که شاید صهیونیست هادر مرحله آتی آنرا قبول کنند و امیدوار به تبدیل این دفتر به سفارتخانه در آیندهباشند.

ج: این احتمال هم وجود داردکه ترامپ اقدام دوگانه ای انجام داده و ضمن اعلام انتقال سفارت آمریکا به قدس،اعلام کند که کاخ سفید کشور فلسطین را هم به رسمیت می شناسد تا بدین ترتیب رضایتطرف فلسطینی را جلب کرده و جلوی واکنش های طرف های عربی و فلسطینی را هم بگیرد.


چهارم: خلاصه:

شرایط حاکم بر جهان عرب واسلام و ماهیت گروه های فشار در داخل نهادهای سیاسی آمریکا که خواستار انتقالسفارت به قدس هستند، در کنار تیم منتخب ترامپ برای دولت خود، او را به سمت اتخاذاقدامی متفاوت تر از اقدامات روسای جمهور سابق آمریکا در زمینه انتقال سفارت بهقدس سوق خواهد داد و شاید ترامپ به یکی از ترفندهایی که در سطور قبلی اشاره شد،متوسل شود.


پنجم: توصیه ها و پیشنهادات:

در این شرایط لازم است کهطرف های فلسطنی تلاش های خود برای جلوگیری از صدور دستور نهایی انتقال سفارتآمریکا به قدس را افزایش دهند و در صورتی هم که چنین تصمیمی صادر شود، تلاش کنند جلویاجرای آنرا بگیرند. با وجود اذعان به سنگینی کفه موازنه قدرت به نفع رژیمصهیونیستی، طرف فلسطینی می تواند از ساز و کارهای سیاسی و دیپلماتیک موجود تا حدامکان استفاده کند و جلوی صدور دستور انتقال یا اجرای انرا بگیرد. این مسالهمستلزم اقدامات زیر است:

1-      تلاشبرای برگزاری اجلاس اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد به منظورصدور بیانیه هایی که در آنها نسبت به خطر انتقال سفارت آمریکا به قدس هشدار دادهشده باشد و بتوانند بر روی مراجع تصمیم گیری آمریکا تاثیر بگذارند.

2-      تلاشبرای برقراری ارتباط با اتحادیه اروپا و به ویژه پارلمان اروپا به منظور صدوربیانیه ای برای جلوگیری از انتقال سفارت آمریکا به قدس با اشاره به خطراتی که اینمساله می تواند برای امنیت کل جهان و به ویژه حوزه دریای مدیترانه داشته باشد.کشورهای اروپایی باید در این بیانیه متعهد به ممانعت از انتقال سفارت آمریکا بهقدس شوند.

3-      همکاریبا سازمان ملل و نهادهای مختلف زیرمجموعه آن برای هشدار نسبت به خطرات اقداماحتمالی کاخ سفید در زمینه انتقال سفارت خود به قدس.

4-      درخواستاز کمیته چهارجانبه بین المللی برای برگزاری نشست فوق العاده به منظور اتخاذ موضعهشدارآمیز نسبت به نتایج خطرناک انتقال سفارت آمریکا به قدس بر روی تلاش های اینکمیته برای حل مسالمت آمیز مساله فلسطین.

5-      درعرصه فلسطین نیز لازم است سازمان های فلسطینی و به ویژه سازمان آزادی بخش فلسطینبا صدور بیانیه ای واضح اعلام کند که انتقال سفارت آمریکا به قدس منجر به عقبنشینی تشکیلات خودگردان از عمل به تمامی تعهدات خود خواهد شد؛ چرا که این اقدام بهمنزله تخطی از تعهدات توافقی ذکر شده در توافقنامه های صلح است.

علاوهبر این، تشکل های مردمی؛ به ویژه در کشورهای عربی و فلسطین می توانند مراجع رسمیآمریکا را درباره اتخاذ تصمیم احتمالی انتقال سفارت این کشور به قدس تحت فشار قراردهند.

بدینترتیب، طرف فلسطینی می تواند از دیپلماسی بازدارنده برای جلوگیری از اتخاذ چنینتصمیمی استفاده کند و یا در صورت اتخاذ آن، جلوی اجرایش را بگیرد و حتی در صورتیهم که اجرا شود، جلوی تبعیت کشورهای دیگر از آمریکا را بگیرد.

لینک کوتاه:

کپی شد