ششمین کنفرانس بین المللی فلسطین در حالی درروزهای سوم و چهارم اسفند ماه سال جاری در تهران برگزار می شود که شرایط منطقه ایو بین المللی تغییرات جدی و جدیدی را تجربه می کند.
درشرایط فعلی منطقه و جهان برگزاری این کنفرانس از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرادر آن نمایندگان پارلمان ها، اصحاب رسانه و نمایندگان جوامع مدنی از کشورهای مختلفحضور دارند که هریک بر اساس مسئولیتی که دارند می توانند و می بایست منشاء آثار درحوزه کارکردی خود باشند.
– جامعه وسرزمین فلسطین و به تبع آن منطقه خاور میانه شرایط سختی را تجربه می کنند و اینمساله مسئولیتی سنگین بردوش تک تک انسان ها و جوامع انسانی خاصه مسئولین دولتی،اصحاب رسانه و دانشمندان گذاشته است و قصور در آن بی شک تقصیر است.
– در حالحاضر بیش از نیمی از جامعه 13 میلیونی فلسطین به صورت آواره و در شرایط سخت و غیرانسانی در خارج از سرزمین فلسطین زندگی می کنند و مابقی هم غریبانه در درون سرزمینخود بسر می برند در حالی که بار سنگین اشغال سرزمین و خانه و کاشانه خود و رفتارنژاد پرستانه و غیر انسانی رژیم صهیونیستی بر شانه های آنان فشار خرد کننده ای راوارد ساخته است.
– رژیمصهیونیستی نیز راه فزونی در جنایت علیه فلسطینی ها را در پیش گرفته است و شدت عملدر سرکوب، کشتار، تخریب خانه و کاشانه و بازداشت های گسترده را در دستور کار خود قرارداده است و با اصرار بر شهرک سازی که همه مجامع بین المللی بر غیر قانونی بودن آنتاکید دارند، عملا سدی بر هر راه حل متصور نهاده اند.
– استمرارپشتیبانی دولت های غربی و خصوصا دولت امریکا از رژیم صهیونیستی که چشم خودرا بر همه جنایت های ضد بشری و بشر دوستانه صهیونیست ها و اقدامات فراقانونی آنهابسته اند ، این اشغالگران را در شدت بخشی و گسترش اقدامات خشونبار علیه جامعهفلسطین و بعضا مردم منطقه تشویق کرده است. غرب، بی دریغ در ابعاد سیاسی، نظامی،اقتصادی و رسانه ای از رژیم صهیونیستی پشتیبانی می کند و انواع تجهیزات متعارف ونامتعارف را در اختیار آن گذاشته و می گذارد. تجهیزاتی که ثمره اش به استمراراشغال فلسطین و جنایت علیه این ملت مظلوم می انجامد.
– دولت هایمتمول عربی که در “جنون جاهلیت” گرفتار آمده و در “توهمعظمت” بسر می برند آرمان فلسطین را فراموش کرده و جای آن که امکانات وتوانمندی های خود را در راه آزاد سازی فلسطین از اشغال به کار بندند، میلیاردهادلار از درامدهای جهان اسلام را برای کشتن عرب های مسلمان و یا مسلمانان عرب درکشورهای سوریه و عراق و یمن و بحرین هزینه می کنند.
– دولت هایعرب با همکاری دولت ترکیه که توهم بزرگی، دِماغ شان را بیمار ساخته است با تعریف،ایجاد و حمایت از گروه های تروریستی – تکفیری بر ضد مردم مسلمان و عرب منطقهاعلام جنگ کرده اند و عملا سناریویی را پیگیری و عملیاتی می کنند که واگرایی را درمنطقه نهادینه می کند. سناریویی که نویسنده آن رژیم صهیونیستی است. این دولت هاتجهیزات پیشرفته زیادی را در اختیار دارند که حتی یکبار از آن تجهیزات علیه رژیمصهیونیستی به کار نگرفته اند رژیمی که از اعلام رسمی دشمنی با جهاناسلام ابایی ندارد و کل جهان اسلام را به دشمن بافعل و دشمن بالقوه تقسیم کرده استو اساسا رفتار خود را با کشورهای مسلمان بر اساس این تعریف تنظیم می کند. اما همینتجهیزات از سوی دولت های عربی علیه مسلمانان به راحتی به کار برده می شود.
– اساسافلسطینیان به جهان اسلام به عنوان ایجاد موازنه با دشمن صهیونیستی نگاه می کننداما جهان اسلام امروزه در فتنه هایی سخت گرفتار آمده است و رهبران آن آرمان فلسطینرا رها کرده اند و بعضا به این آرمان خیانت کرده و می کنند و به عنوان پیمانکاردشمن صهیونیستی برای تحقق راهبرد جدید امنیتی آن( امنیت اسرائیل در گروگسترش ناامنی پیرامون ) فعال شده اند. سازمان همکاری های اسلامی که اساسا فلسفهتاسیسی اش به فلسطین و حمایت از فلسطین بر می گردد انفعالش تا بدان پایه رسیده استکه در برابر همه تجاوزگری های صهیونیست ها علیه جامعه فلسطین و حرم شریف قدس، سکوتکرده و در کمال شگفتی علیه بعضی کشورهای اسلامی و یا برخی گروه های مقاوم ضدصهیونیستی، اجلاس برگزار کرده و بیانیه صادر می کند!
– برخی جریانهای سیاسی با پوشش دینی و مذهبی به تکفیر جوامع مسلمان پرداخته و از این رهگذرفتنه های مذهبی را در جهان اسلام مدیریت می کنند. فتنه هایی که جراحت هایی عظیم بر پیکره جهان اسلام واردساخته است. گروه های تکفیری با تکفیرکل جوامع،غیر خود، بر ضرورت جهاد با آنهاتاکید می کنند. این گروه ها با طرح اولویت جهاد ( بخوانید ترور) با دشمن قریب،جهان اسلام را با واگرایی روبرو ساخته است و رژیم صهیونیستی و حامیان آن را دشمنبعید معرفی کرده و از این طریق با مدیریت جنگ های مذهبی و قومی در درون جهاناسلام، دامنه امنیت رژیم صهیونیستی را افزایش داده اند تا این رژیم هم با فراغ بالاهداف جنایتکارانه خود را در باره فلسطین پیگیری کند. مهمترین علل افزایش و گسترشخشونت ها و جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان و اقدامات فراقانونی آن به عملکرد گروههای تکفیری و دولت های عربی حامی آنها بر می گردد.
– حاکمیت اینشرایط جدید موجب شده است تا اولویت آزاد سازی فلسطین در جهان اسلام و خصوصاکشورهای عربی به حاشیه برود و این خود به فرصتی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده استتا با تشدید حملات تجاوزگرانه اش علیه حرم شریف قدس در پی یکسره سازی مساله مسجدالاقصی باشد. خصوصا که با روی کار آمدن دونالد ترامپ که تصویر بی رتوش امریکا رابه نمایش گذاشته است، صهیونیست ها احساس می کنند که برای اقدامات جسورانه تر ازآزادی بیشتری برخوردار هستند.
– جامعهفلسطینی در درون خود نیز از اختلاف در رنج است. اختلافاتی که دوگانگی را براین جامعه حاکم کرده است. گروه های فلسطینی با عدم درک دقیق و درست شرایط حساسکنونی اینکه جامعه فلسطینی نیاز مبرم به وحدت برای آزاد سازی فلسطین دارد، اولویتآزاد سازی را رها کرده و مطالبات گروهی را اولویت داده اند. حال آنکه جامعه فلسطینیک جامعه اشغال شده است و هیچ اولویتی برای جامعه تحت اشغال، جز آزادیسرزمین از اشغال متصور نیست و طرح هر اولویتی غیر از اولویت آزاد سازی، خیانت بهجامعه تحت اشغال بوده و موجد اختلاف و دوگانگی می گردد.
– رژیمصهیونیستی نیز با درک درست این نکته که اختلاف جامعه فلسطینی مساوی است با فرصتبرای اسرائیل، جامعه فلسطین را به 4 بخش مجزا تجزیه کرده است( فلسطینیان 1948 –فلسطینیان کرانه باختری – فلسطینیان غزه – فلسطینیان بیت المقدس) و همه تلاش خود را برای جلوگیری ازیکپارچگی جامعه فلسطین بکار گرفته است زیرا از وحدت و یکپارچگی جامعه فلسطین وحشتدارد.اقداماتجنایتکارانه و اختلاف انگیزاقدامی است که طبیعت یک قدرت اشغالگر است اما رفتارجامعه فلسطینی نسبت به اقدامات دشمن صهیونیستی رفتاری طبیعی نیست. اصرار گروه هایفلسطینی بر مواضع گروهی و پرهیز از وحدت در مبارزه، در زمانی که دشمن صهیونیستیشرایط سرکوب و کشتار را شدت بخشیده است، اقدامی خردمندانه نیست و در چارچوب آرمانآزاد سازی سرزمینی تعریف نمی شود. تو گویی که این گروه ها به مسئولیت تاریخی خوداساسا توجهی ندارند.
– دقیقا درچنین شرایطی است که نسل جوان فلسطینی گام به میدان نهاده است و با عبور از همهاختلافات داخلی و منطقه ای و عربی و اسلامی و نادیده گرفتن همه ناکارآمدی ها وخیانت ها انتفاضه ای شکوهمند را در فلسطین رقم زده اند که بی شک از دو انتفاضهگذشته جامعه فلسطین با شکوه تر است. این جوانان با اعلام دفاع از حریم قدس شریف وسرزمین و جامعه خویش، بذر امید به آینده را در جامعه فلسطین پاشیده اند و معادلهجدیدی را با دشمن صهیونیستی ترسیم کرده اند که تنها دیگران( گروه های فلسطینی،کشورهای عربی و کشورهای اسلامی ) باید از این فرصت برای یکسره سازی پدیده اشغالفلسطین بهره ببرند و گام به میدان مقاومت واقعی نهند. جوانانی که با عبور همهدشواری ها و با امکانات معدود و محدود خویش توانسته اند دشمن مجهز را نسبت بهاستمرار حیات خویش نگران سازند. جوانانی که با دمیدن روح امید در جامعهفلسطین موجب دمیده شدن روح امید در جهان اسلام شده اند تا با عبور از شرایطیکه جهان اسلام را در سکون فرو برده است، به شرایط پویایی و امید منتقل شود.
– بی تردیدفلسطین گذرگاه تغییر در جهان اسلام است و سرنوشت جهان اسلام با سرنوشت فلسطین گرهخورده است و تا زمانی که فلسطین در اشغال است، از عزت در جهان اسلام خبری نیست وعزت جهان اسلام تنها با آزادی فلسطین از اشغال، به آن باز می گردد. بر این اساسهمه تکاپو ها در جهان اسلام باید برای بازیابی این عزت یعنی بازگشت فلسطن به جهاناسلام باشد. بر همین اساس است که قضیه فلسطین از همان نخست نهضت اسلامی ایران بهعنوان یک اولویت مهم مطرح شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اولویت فلسطینهمواره اولویت، مانده است و همه تکاپوی نظام اسلامی در جهت آزاد سازی فلسطین ازاشغال است.یعنی تکاپو در جهتبازگشت عزت به جهان اسلام.
– در واقعبازگشت اولویت فلسطین به جهان اسلام رسوا کننده جریان های نفاق و تکفیر و دشمنیهای نهانی در منطقه است و همه سناریوهای ضد اسلامی غرب و رژیم صهیونیستی در منطقهرا خنثی می سازد. بر این اساس ششمین کنفرانس بین المللی فلسطین در این شرایط حساسمنطقه و بین المللی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و این نخبگانی که از کشورهایمختلف در این کنفرانس گرد آمده اند باید با اخذ تصمیماتی شجاعانه به مسئولیت هاییکه در ابعاد انسانی، اخلاقی و دینی دارند، عمل کنند.
منبع :قدس ، حسین رویوران ، 24/11/1395