اوجگیریانتفاضه و اضافه شدن رویکرد مسلحانه موجب شد باری دیگر عملیاتها افزایش یابد وشاهد به شهادت رسیدن حدود 70 فلسطینی دیگر از اردیبهشتماه تا کنون باشیم.
از 10 مهرسال گذشته پس از انجام عملیات شهادت طلبانه از سوی مهند حلبی نوجوان فلسطینی درقدس، معادلات فلسطین دچار تغییراتی شد. تغییراتی که ابتدا یک خیزش یا خشم نفرتنامیده میشد اما با گذشت زمان از مخالفت «انتفاضه» نامیدن این تحولات کاستهشد[1]. با گذشت یک سال و نیم از انتفاضه فلسطینیان، حدود 390 فلسطینی به شهادت رسیدهاند و در مقابل حدود 50 صهیونیستنیز به هلاکت رسیده اند. یعنی بر اساس آمار موجود بین کشتههای دو طرف نسبت 6 به 1برقرار است. این نسبت در انتفاضه نخست 4 به 1 و در انتفاضه دوم نیز 6 به 1 بودهاست.
یکی ازاستدلالهای مخالفین انتفاضه نامیدن تحولات اخیر، مقایسه جمعیت درگیر با انتفاضهدر مقابل دو انتفاضه پیشین فلسطین است. پروفسور بوعاز گانورکارشناس صهیونیستیکانون «هرتزلیا» پژوهشی تحلیلی را در مورد اوضاع کنونی تحت عنوان «کارنامه انتفاضهافراد» تهیه کرده است.وی ضمن انتفاضه نامیدن تحولات میگوید:« اسرائیل هماکنون با موجی از عملیاتهای خطرناک مقاومتی مواجه است کهکاملاً با انتفاضههای گذشته تفاوت دارد، زیرا در انتفاضه کنونی فلسطینیان از سلاحهایسرد و خودرو و اخیراً نیز از سلاحهای گرم (عملیات تیراندازی) استفاده میکنند،کما اینکه شمار شرکت کنندگان در انتفاضه کنونی در مقایسه با انتفاضههای قبلی کمتراست، زیرا در انتفاضه کنونی کمتر از 300 شخص در عملیاتهای مقاومتی شرکت دارند وبه هیچوجه سخن از هزاران و یا دهها هزار نفر نیست اما با این حال نباید عملیاتهایمقاومتی فلسطینیان و چالشهای پیش روی سازمانهای امنیتی و جامعه صهیونیستی درنتیجه این عملیاتها را بیاهمیت دانست.»[2]
همچنینروزنامه صهیونیستی «یدیعونت آحارونت» در گزارشی که به اهمیت انتفاضه پرداخت، نوشتهاست که طبق نظرسنجی موسسهی اسمیت، پس از گذشت شش ماه از انتفاضه، 51 درصد ازصهیونیستها انتفاضه سوم را بدتر از انتفاضه دوم میدانند و این نشان دهنده اهمیتتحولات همسطح دانستن آن با انتفاضههای پیشین است.[3]
انتفاضهسوم ، یک اتفاق غیرقابل پیشبینی نبود و پس از جنگ 51روزه، جرقههای آن دیده میشدکه هشدار بسیاری از کارشناسان صهیونیستی را مبنی بر آغاز قریبالوقوع انتفاضهایجدید به دنبال داشت. پس از جنگ 51روزه، عاموس هرئیل تحلیلگر صهیونیستی در روزنامههاآرتص نوشت: «به نظر میرسد راه فراری از انتفاضهای که از تابستان (2014) در قدسآغاز شده است، وجود ندارد. از زمان پایان جنگ 51روزه غزه، آرامش، همهی مناطق رافراگرفته است اما خشونت تا این لحظه در قدس ادامه دارد.» همچنین نداو شرغایتحلیلگر روزنامه «اسرائیل امروز» در مطلبی تحت عنوان «چشمها باید باز شود:انتفاضه در راه است».[4]
انتفاضهسوم به این دلیل به انتفاضه قدس مشهور شد که جرقه این تحولات پس از ورود وزیرصهیونیستی به مسجدالاقصی و مطرح شدن تقسیم زمانی- مکانی این مکان با ارزش برایمسلمانان رقم خورد. طرحی که از سوی صهیونیستها تدوین شده است بسیار به طرح تقسیممسجد ابراهیمی شبیه است.[5]
1- روند یک ساله انتفاضه
1-1- مرحله نخست: عملیات شهادت طلبانه باسلاح سرد
انتفاضه طییک سال گذشته را میتوان در سه مرحله ساده سازی نمود. مرحله نخست آن طی سه ماه اولاست که ضمن پویایی آن شاهد انجام عملیاتهای شهادت طلبانه با چاقو و سلاحهای سردبودیم. استفاده از سلاحهای سرد موجب شد برخی رسانههای عربی در ابتدا از اینتحولات«انتفاضه السکین» به معنی انتفاضه چاقو یاد کنند. در سهماهه نخست ما شاهدشهادت 150 فلسطینی و هلاکت 27 صهیونیست بودیم. ارقامی که بهخوبی نشان دهده پویاییاین تحولات است.
2-1- مرحله دوم: رکود و کنترل انتفاضه
مرحله دوم را میتوان از پایان مرحلهنخست تا ماه هفتم انتفاضه در نظر گرفت. در مرحله دوم کاهش عملیاتهای شهادت طلبانهبا سلاح سرد و جایگزین شدن عملیات با خودرو و زیرگیری در عملیاتهاست. مهمترینمولفه مرحله دوم را میتوان افزایش همکاریهای امنیتی میان نیروهای امنیتی تشکیلاتخودگردان و رژیم صهیونیستی دانست. اتفاقی که موجب کنترل بسیاری از عملیاتهایشهادتطلبانه گردید و انتفاضه در یک رکود نسبی قرار گرفت. بهگونهای که تنها یکصهیونیست طی مرحله دوم به هلاکت رسید اما موج دستگیریها بهطور فزایندهای افزایشیافت. «رونی نوما» فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم صهیونیستی، در سخنانی در ششمینماه انتفاضه اعلام نمود:«سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان در ماههایگذشته(اولیه انتفاضه) از وقوع 15 درصد از عملیات فلسطینیها جلوگیری میکردند اما اخیراً توانستهاند40 درصد عملیاتها را مانع شوند» همچنین پایگاه فرانسوی «IntelligenceOnline» در همان زمان در گزارشی ضمناعلام تشدید همکاری تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی اعلام نمود که نیروهایامنیتی محمود عباس طی هفتههای اخیر از وقوع 85 عملیات استشهادی علیه صهیونیستهاجلوگیری نمودهاند.[6]
3-1- مرحله سوم: اوجگیری و مسلحانه شدنمبارزات
پس از رکودنسبی انتفاضه، انجام عملیات شهادت طلبانه مسلحانه از سوی سه جوان فلسطینی در تلآویودر بهمنماه 94 جرقه مسلحانه شدن انتفاضه زده شد. در این عملیات یک پلیس صهیونیستکشته شد. روزنامه «جروزالم پست» پس از این عملیات درگزارشی به نقل از سخنگوی پلیس رژیم صهیونیستی نوشت: «اسلحهای که «هادار کوهن»(پلیس صهیونیست) را کشت، از طریق تونلهای زیرزمینی و یا از ایستگاه بازرسی بهطورمخفیانه به دست فلسطینیان نرسیده بود. این اسلحهای دستساز بود که احتمالاً درزیرزمین و یا آشپزخانهای در کرانه باختری ساخته شده بود. ما در مورد تسلیحات بادرجه نظامی صحبت نمیکنیم. اینها تسلیحاتی بودهاند که بهصورت دستساز ساختهشدهاند.با این حال این سلاحها در حال رسیدن به سطوح تسلیحات نظامی هستند. این تسلیحاتهمانند مسلسلهای AK47 یاM-16 شلیک میکنند.»[7]
شاید بتوانانفجار اتوبوسی در قدس اشغالی در ابتدای اردیبهشت ماه 95 را آغاز مرحله سوم نامید.پس از این اتفاق بسیاری از صهیونیستها از خطر مسلحانه شدن انتفاضه خبر دادند.
اوجگیریانتفاضه و اضافه شدن رویکرد مسلحانه موجب شد باری دیگر عملیاتها افزایش یابد وشاهد به شهادت رسیدن حدود 60 فلسطینی دیگر از اردیبهشت ماه تا سال روز انتفاضه درهفته نخست مهرماه باشیم.تعداد شهدای انتفاضه تاکنون به290 تن رسیده است. انتفاضه با نزدیک شدن به سالگرد خود در مهر ماه بار دیگراوج گرفت و شاهد شهادت 4 فلسطینی و زخمی شدن 12 صهیونیست بود. همچنین در دی ماهشاهد یک عملیات مسلحانه دیگر بودیم که حدود 8 صهیونیست کشته شدند.
2- انتفاضه و پیامدها
1-2- فلسطین
• خروج حماس و جهاد اسلامی از انزوا:این انتفاضه فرصتی برای گروههای مقاومت غزه ایجاد نمود تا ضمن خروج از انزوا، بهحمایت از این تحولات بپردازند. این دو گروه برخی عملیاتهای انتفاضه را رسماً برعهده گرفتند تا خروج از انزوای خود را عمومی نمایند. شاید بتوان مهمترین عملیاتیکه حماس آن را بر عهده گرفت ،انفجار اتوبوس در قدس اشغالی دانست. همچنین جهاد اسلامی نخستین عملیات شهادت طلبانه که از سوی مهند حلبی اجرا شد را برعهدهگرفته بود.
• افزایش نارضایتی از محمود عباس وتعلیق انتخابات شهرداریها: یکی دیگر از پیامدهای انتفاضه را میتوان کاهش مشروعیتو محبوبیت محمود عباس دانست. دستگیریهای فراوان نیروهای فلسطینی از سوی پلیستشکیلات و اظهارات علنی محمود عباس علیه اقدامات شهادت طلبانه دو عامل مهم است کهموجب شده است محمود عباس دچار کاهش محبوبیت و مشروعیت طی یک سال گذشته شود. نمونهعینی کاهش محبوبیت وی، لغو انتخابات شهرداریها از سوی تشکیلات خودگردان بود.محمود عباس و حامیان وی به این نتیجه رسیدند که اگر انتخابات در روز اعلام شدهیعنی 20 مهر برگزار شود، رأی حامیان حماس و مقاومت بیش از آرای لیست تشکیلاتخودگردان خواهد بود.
• اعتصاب اسرا و پیروزی ارادهها: یکیاز موضوعاتی که در یک سال گذشته بسیار مورد توجه بود و توام با انتفاضه، موجبروحیهبخشی به مقاومت گشت، اعتصاب غذا از سوی اسرای در بند رژیم و تسلیم شدن رژیمصهیونیستی در مقابل آنان بود .مشهورترین آنان در این موضوع محمد القیق بود که پساز 94 روز اعتصاب رژیم صهیونیستی مجبور به آزادی وی شد.
• ظهور نسل پسا اسلو: یکی از ویژگیهایبارز این انتفاضه پایین بودن متوسط سن مجریان عملیات و دستگیریهاست. بهطور مثالتنها از ابتدای سال 2016 تاکنون رژیم صهیونیستی حدود 1000کودک زیر سن قانونی(18سال) را دستگیر نموده است. این رقم در مقایسه با سال گذشته بیش از 80 درصد افزایشداشته است.[8] این امر نشان دهنده حضور پررنگ جوانان و نوجوانان در انتفاضه است.
جوانانی کهبه فلسطینیان پس از اسلو مشهور شدهاند.جوانانی که پس از سازش اسلو در سال 1993 به دنیا آمدهاند و امروزه نتایج اسلو را خفتبار و شکست کامل میدانند.ظهور چنین نسلی در کرانه باختری موجب شده است بسیاری سازش اسلو را از هم پاشیدهشده بنامند و این درحالی است که مشروعیت تشکیلات خودگردان و مذاکرات،مستقیما به اسلو وابسته است.
2-2- رژیم صهیونیستی
• اختلاف در شیوه کنترل انتفاضه ومقاومت غزه: یکی از پیامدهای انتفاضه، عیانتر شدن اختلاف در شیوه مبارزه بافلسطینیان میان سران صهیونیستی بود. در ابتدای انتفاضه موشه یعلون وزیر وقت جنگ ونتانیاهو بر این باور بودند که راه حل کنترل انتفاضه، افزایش همکاری امنیتی بانیروهای تشکیلات و درگیری سخت با نیروهای انتفاضه با مسلح کردن تشکیلات و پلیسفلسطینی است. این روش بارها مورد انتقاد دیگر سیاسیون و نظامیان رژیم صهیونیستیقرار گرفت و آن را ناکارآمد میدانستند.
با تغییروزیر جنگ و به قدرت رسیدن لیبرمن و پیوستن حزب افراطی وی به کابینه، روش برخوردسخت در مقابل انتفاضه تشدید شد.برگزاری همایشها و رزمایشهای نظامیدر نزدیکی غزه و حتی مرزهای لبنان و حملات جنگندههای تلآویو به مناطقی از غزه طیدو ماه اخیر موجب شده است بسیاری دولت کنونی نتانیاهو را به اتخاذ رویکرد نظامی وجنگ برای کنترل امنیت متهم نمایند.
• ناکارآمدی دولت نتانیاهو و افزایشرقیبان وی: با گذشت یک سال از انتفاضه انتقادات به نتانیاهو به اوج خود رسیده است.پس از خروج یعلون از کابینه و اظهارات آتشین وی علیه نتانیاهو بالاخص در موضوعامنیت، سناریو فروپاشی کابینه بیش از پیش مطرح شده است. به نظر میرسد نتانیاهوحتی اگر بتواند دولت کنونی را تا پایان مهلت قانونی خویش حفظ نماید، چالشها ومخالفان جدیای پیش روی خود خواهد داشت.[9] اکنون جدیترین رقیبان نتانیاهو، راستگرایانِجداشده از کابینه وی یا حزب لیکود هستند. افرادی چون موشه یعلون، لیبرمن، لاپید وکحلون از این دسته رقیباناند که با یک ائتلاف، توانایی دردسرسازی برای نتانیاهورا دارند. کحلون رهبر حزب «همه ما» با داشتن دهصندلی از کنست بهعنوان بزرگترین حزب حاضر در ائتلاف پس از لیکود، بیشترین قدرتعمل را برای ساقط کردن کابینه نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام کنست دراختیار دارد.
نتیجهگیری
انتفاضهسوم در حالی به اولین سالگرد خود رسید که سه دوره برای آن می توان متصور شد. مرحلهنخست آن طی سه ماه اول است که ضمن پویایی آن شاهد انجام عملیاتهای شهادت طلبانهبا چاقو و سلاحهای سرد بودیم. در این مرحله 150 فلسطینی شهید و 33 صهیونیست کشتهشدند. مرحله دوم را میتوان از پایان مرحله نخست تا ماه هفتم انتفاضه در نظرگرفت.در مرحله دوم کاهش عملیاتهای شهادت طلبانه با سلاح سرد و جایگزین شدن عملیاتبا خودرو و زیرگیری در عملیاتها را شاهدیم. مهمترین مولفه مرحله دوم را میتوانافزایش همکاریهای امنیتی میان نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستیدانست. شاید بتوان انفجار اتوبوسی در قدس اشغالی در ابتدای اردیبهشت ماه 95 راآغاز مرحله سوم نامید. پس از این اتفاق بسیاری از صهیونیستها از خطر مسلحانه شدنانتفاضه خبر دادند. از آغاز مرحله سوم تا کنون نزدیک به 60 فلسطینی به شهادت رسیدهاند.
انتفاضه طییکسال و نیم گذشته پیامدهایی با خود به همراه داشته است. خروج حماس و جهاد اسلامیاز انزوا، افزایش نارضایتی از محمود عباس و تعلیق انتخابات شهرداریها، اعتصاباسرا و پیروزی ارادههای آنان بر صهیونیستها و ظهور نسل پسا اسلو در میان جوانانفلسطینی از مهم ترین تبعات انتفاضه بر روی فلسطینی هاست.
منبع : فارس ، محمدمحسنفایضی ، 04/12/1395