آنتونیجیمز هال استاد کانادایی که مهمان ششمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه بودپس از بازگشت، در مقاله ای به تحلیل این رویداد بین المللی و نقش آن در رسواییپديده مبارزه صهیونیسم جهانی با دموكراسی غربي پرداخت.
آنتونی جیمز هال anthony James Hall استاددانشگاه لثبریج کانادا استاد دانشگاه ليثريج کانادا که مهمان ششمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین (3 تا 5 اسفند) درتهران بود پس از بازگشت از تهران در مقاله ای به تحلیل این رویداد بین المللی ونقش آن در رسوایی صهیونیسم جهانی پرداخت.
به نقل از وب سایت مستقل خبری امریکنهرالد تریبیون، متن اين مقاله به شرح زير است:
آنتونی جیمز هال یکی از مهمانان غربی ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضهفلسطین از کانادا در مقاله ای با عنوان ” صهیونیسم، اسلام و لیبرالدمکراسی” درباره چشم انداز این کنفرانس در مقابله با لیبرال دمکراسی غرب نوشت:چرا دولتهایی که خود را لیبرال دمکراسی می دانند پروژه توسعه طلبانه اسراییلصهیونیست را به عنوان یک اولویت بنیادین در برابر شهروندان خود و جامعه جهانیتایید کرده اند؟ چرا جوامعی که خود را سکولار خوانده اند و ادعا می کنند بر حقوق وآزادی های افراد تاکید دارند تا این حد در خدمت آرمان کشور یهودی در آمده اند کهوقف فرقه ای است از یک آیین که از منظر الهی تحریم شده است؟ چرا نخبگان حاکم براین لیبرال دمکراسی های خودخوانده در برابر تبعید مردم فلسطین ایستادگی نکردندخصوصا آنها که در مرزهای گسترش اسراییل قرار داشتند؟ چرا فلسطینی ها مظهر جهانیافراد بومی شده اند که قربانی فتوحات افراد مهاجم در آمده اند؟ چرا فلسطینی ها بهمانند بومیان آمریکا نماد تام قربانیان وحشی گری امپریالیسم غرب در آمده اند؟
متجاوزانه ترین دوره این کشورگشایی امپریالیستی در سال 1492 روی داد وتا امروز در بسیاری از جبهه ها از جمله در پیشروی اسراییل به سمت شرق برای تحققاسراییل بزرگ در حال رخ دادن است.
این پرسش ها در ذهن من بود تا این که به عنوان یک مهمان ثبت شده درششمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین شرکت کردم.
این کنفرانس در روزهای 21 و 22 فوریه در تهران برگزار شد و پارلمانجمهوری اسلامی ایران میزبان آن بود.
ریشه های فارسی ایران در عمق میراث تمدنی بشریت جای دارد. این کشورافسانه ای مستقر در اوراسیا حدود 80 میلیون جمعیت دارد و در مرکزیت یکی از نقاطپیچیده تاریخ معاصر قرار گرفته و با جنگ، تحریم های اقتصادی غرب و دشمنی بی وقفهصهیونیسم مواجه است.
ایران یکی از بخش های کلیدی یک رویکرد در حال ظهور از قدرت های بومیاست که در حال تشکیل ائتلافی علیه دستورکار امپریالیستی امپراطوری آمریکاییصهیونیستی هستند.
اهمیت سرنوشت اوراسیا برای آینده جهان را می توان بیش از هم دراظهارات زبگینی برژینیسکی در سال 1998 در کتابی با عنوان “صفحه شطرنج بزرگ:تفوق آمریکا و لوازم ژئواستراتژیک آن” مشاهده کرد.
برخی ابعاد تجاری توافق در حال پیشرفت همکاری میان ایران، روسیه و چینرا با عنوان راه ابریشم جدید نامیده اند. چشم انداز این همکاری شامل تشکیلبزرگترین شبکه تجاری جهان است که با یک شبکه راه آهن سریع السیر و بنادر مدرنتغذیه خواهد شد. راه آهنی که پکن را به برلین متصل می کند.
تحقق این سناریو مستلزم آن است که آلمان از تمایل کنونی به سمت محورفرا آتلانتیک برگردد و روابط دوستانه تری با همسایگان خود در اوراسیا برقرار کند.کنفرانس تهران که در حمایت از سومین انتفاضه مقاومت فلسطینی برگزار شد حدود 700مهمان را از 80 سازمان سراسر جهان گرد هم آورد. 33 هیات در تهران حضور داشتند کهنمایندگان دولتهای ملی بودند و بسیاری از آنها متعلق به کشورهای مسلمان بودند.گروهی که من به آن تعلق داشتم عمدتا از جانب هویتی موسوم به غرب آمده بود که عمدتااز اروپا و آمریکای شمالی بودند.
تقریبا 16 سال بعد از حادثه یازدهم سپتامبر بسیار روشن شده است کهغربِ متمایل به اسراییل در معرض جنگ روانی وسیعی با مهندسی رسانه هاست. هدف اینکارزار جلب رضایت عمومی برای تجاوز نظامی در کشورهای خارجی و افزایش دخالتهایجاسوسانه در داخل این کشورها بوده است.
این عملیات روانی متوهمانه ملغمه ای از واقعیت و افسانه بود تا مردمدر غرب از مسلمانان و بخصوص از جمهوری اسلامی ایران بترسند.
ایران هراسی و اسلام هراسی در روان افکار عمومی غرب وجوه مختلف اینعملیات روانی هستند.
حضور گروه ما در این گردهمایی مهم بین الملی رهبری اسلامی در تهرانکمک کرد برخی از عوامل دورشدن ما از سیاستها و اولویت های بومی دولتهایمان روشنشود.
27 نفر از ما در فهرستی با عنوان مخالفان مطلوب جمهوری اسلامی درج شدهبودند.
سازمان دهندگان این کنفرانس ما را با عنوان “مهمانان آمریکایی واروپایی” و “فعالان،نویسندگان، مفسران رسانه، سیاستمداران و دانشگاهیان مخالف صهیونیسم”نامیدهبودند.
فلسطین، فلسطینیان، ایران و جهان اسلام
تاکیدتهران بر دفاع از مردم فلسطین در برابر تجاوزات صهیونیستی، یک اولویت اصلی انقلاباسلامی از همان روزهای آغازین بوده است.
از سال 1979 رهبری تئوکراسی شیعی در ایران از همه کشورها در سرمایهگذاری سیاسی بر آرمان فلسطین آزاد پیشی گرفت. این الگو توسط آیت الله روح اللهخمینی آغاز شد که رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی بود که از ایران سر گرفت.
یکی از ویژگی های اصلی سیاست های آیت الله خمینی تمرکز دقیق بر بحرانیبود که مردم فلسطین با آن مواجه هستند. وی به عنوان رئیس موسس دولت ایران، جستجودر پی راه حلی برای مساله فلسطین را محور وحدت بخش مردم مسلمان و مردم سراسر جهانمی دید و سرنوشت مردم فلسطین را گره خورده با سرنوشت امت اسلامی در سراسر جهانمعرفی کرد.
آیت الله خمینی در سال 1979 کلیدهای سفارت متروکه اسراییل را در تهرانبه یاسر عرفات، رهبر وقت سازمان آزادی بخش فلسطین اعطا کرد. پیش از سال 1979 و درروزهای اوج دیکتاتور فاسد و دست نشانده یا همان شاه ایران، سفارت اسراییل یکی ازکندوهای پر وزوز نفوذ و فعالیت در تهران بود.
دست اندرکاران انقلاب اسلامی بسیار اصرار داشتند که این الگو را عوضکنند و سیاستهای خود را با آرمان فلسطین و نه ستمگران اسراییلی هماهنگ کنند.برخلاف تفوق آغازین ساف در دوره انتقال از حکومت شاه به دولت اسلامی،مشارکت این دو به زودی دچار تنش های شدید شد زیرا گرایش ناسیونالیست و پان عربیستساف با تاکید آیت الله خمینی بر اصول اسلامی همخوانی نداشت.
این اصول اسلامی کلید آزادی از ستم امپریالیستی سلطه صهیونیسم قلمدادمی شد.
این نگاه به مساله فلسطین به عنوان “محور وحدت همه کشورهایاسلامی” در سخنرانی آیت الله العظمی سید علی خامنه ای در تهران در سال 2017بار دیگر مورد تاکید قرار گرفت.
وی در نطق افتتاحیه خود تاکید کرد هدف اصلی کنفرانس نشان دادن حمایتاز سومین انتفاضه فلسطین است.
آیت الله خامنه ای تاکید کرد حمایت معنوی، سیاسی و لجستیکی از مبارزهبرای آزادی فلسطین باید “نخستین اولویت جهان اسلام و مبارزان راه آزادی درسراسر جهان باشد.” حامی اصلی انقلاب اسلامی این مساله را مطرح کرد که”محیط جهان به تدریج به سمت مواجهه با فعالیتهای خصمانه، غیرقانونی وغیرانسانی رژیم صهیونیستی پیش می رود.”
رهبر معظم تشکیل اسراییل در شکل فعلی آن را در حکم حمله به حقوق وهویت فلسطینیان خواند.
زمانی که من به کانادا باز گشتم، شروع کردم به خواندن متون بیشتری ازآیت الله خامنه ای درباره مساله فسلطین، اسراییل و به اصطلاح لیبرال دمکراسی غرب.
در این فرایند، متنی را از ایشان کشف کردم با عنوان “مهم ترینمساله جهان اسلام: برگزیده بیانات آیت الله خامنه ای درباره فلسطین.”
در این کتاب، ایشان به تناقض درونی میان نظریه و عمل بسیاری از دولتهااشاره می کند که خود را لیبرال دمکراسی می خوانند و به سرکوب مردم فلسطین بهعنوانی نمونه اي از شکست لیبرال دمکراسی غرب اشاره می کند.
صهیونیسم کانادایی در سیاست دولت کانادا
بیانات آیت الله خامنه ای درباره صهیونیسم و ادعاهای لیبرال دمکراسیموجب شد من به ارزیابی برخی از تازه ترین مواضع دولت خود در کانادا بپردازم.
مثلا در اوایل سال 2016 حزب لیبرال حاکم جاستین ترودو نخست وزیرکانادا با حزب مخالف محافظه کار ائتلاف کرد تا قانونی در محکومیت هر گروه یاسازمان حامی جنبش تحریم اسراییل تصویب کند.
جنبش تحریم اسراییل افراد و گروه ها را تشویق می کند از قدرت اقتصادیخود در بازار برای فشارآوردن به دولت اسراییل استفاده کنند تا رفتارش را با مردمفلسطین اصلاح کند.
وقتی دولتی به دنبال محدودکردن این نوع آزادی بیان در آید که هدفشدستیابی به اهداف سیاسی از طریق تصویب داوطلبانه گزینه های اقتصادی است در واقع بهاصول اساسی لیبرال دمکراسی خیانت شده است.
این مساله بخصوص درباره کانادا صدق می کند که 80 درصد از مردم درنظرسنجی ها در پاسخ به این پرسش که آیا حامی جنبش تحریم هستید یا خیر می گویند آری.
یک نمونه دیگر تبعیض در رفتار دولت کانادا در موضوع دیون استفان وزیرخارجه کانادا مشهود است که اخیرا در مخالفت با قطعنامه یونسکو در محکومیت محدودیتهای اسراییل برای دسترسی مسلمانان به مسجدالاقصی سخن های فراوان بر زبان راند.
همین تبعیض را می توان در انتقاد علنی استفان از انتصاب مایکل لینک،استاد دانشگاه در رشته حقوق در کانادا به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امورفلسطین مشاهده کرد.
این رویکرد تبعیض آمیز در سیاست حکومتی را مقایسه کنید با اصول لیبرالدمکراسی کانادا.
دستکاری در رسانه و امنیت روانی
آیت الله خامنه ای دربار نقش رسانه ها در تعامل اجتماعی تاکید فراوانیبر تبعیض صهیونیستی و کنترل صهیونیسم بر رسانه ها دارد.
وی در کنفرانسی درباره رسانه های جهان اسلام در سال 2002 اعلام کرد:جهان امروز جهان رسانه هاست و مسلمانان با اخبار ساخته شده امپراطوری دشمنان جهاناسلام مواجه هستند که کنترل آن در دست صهیونیست هاست.
نمونه این مساله را می توان در ماجرایی دید که برای یکی از فعالانحامی فلسطین در کانادا پیش آمد که در روز جهانی قدس مراسمی برگزار کرد.القدس نامعربی اورشلیم است.
برگزاری سالانه روز قدس در سراسر جهان یادآور اهمیت جمهوری اسلامیایران در مبارزه فلسطنیان است.
سرزمین های فلسطین دربرگیرنده بخشی از مقدس ترین امکنه اسلامی شاملمسجد الاقصی در قدس است. روز قدس هر سال در آخرین جمعه ماه رمضان روی می دهد.ریشه های برگزاری روز قدس منبعث از تصمیم آیت الله روح الله خمینی درنخستین سال انقلاب اسلامی است. هدف وی تاسیس یک زمان یادبود واقعی و مستمر جهانیبرای پیشبرد هدف همبستگی با مردم فلسطین بود که با تجاوزات اسراییل مواجهند. درمراسم روز قدس سال 2016 در تورنتوی کانادا، نادیا شوفانی یک زن کانادایی با اصلیتفلسطینی سخنرانی هیجان انگیزی درباره حق و مسئولیت مردم فلسطین برای دفاع از خوددر برابر اشغالگران ایراد کرد. وی از افرادی نام برد که به خاطر مخالفت با اشغالغیرقانونی سرزمین خود در شرق قدس شهید یا زندانی شده اند.
دفاع غرای شوفانی از حقوق فسلطین در روز قدس با اصول تبیین شده بسیاریاز سخنرانانی که در کنفرانس اخیر تهران در حمایت از انتفاضه فلسطین به روی جایگاهرفتند همخوانی داشت.
شوفانی در میان اظهارات خود از سکوت رسانه ها در کانادا در برابربسیاری از تجاوزات اسراییل انتقاد کرد و گفت هیچ کسی با گل رز از بولدوزر استقبالنمی کند. مقصود وی تخریب روزانه خانه ها فلسطینیان در سرزمین های اشغال شده بود.
وی گفت “ما حق مبارزه داریم.” وی همچنین به حمایت از جنبشتحریم اسراییل اشاره کرد و گفت “دست کم در کانادا می شود با رفتاری که بابرادران فلسطینیمان می شود مخالفت کنیم.”
سازمان صهیونیستی موسوم به بنای بریث که در کشورهای بسیاری از جملهکانادا شعبه دارد توجهش به این سخنرانی جلب شد. این سازمان به گفته خودش”متعهد به امنیت و تداوم مردم یهودی و کشور اسراییل” است و همین مسالهنشان می دهد این گروه ساختاری در دل دولتهای ملی دارد که هدف اصلی آنها تحققسیاستها و اولویتهای اسراییل است. این سازمان بعد از مراسم روز جهانی قدس نادیاشوفانی را هدف سرکوب خود قرار داد و این سرکوب نشانگر همین پدیده است که در بالابه آن اشاره شد.
حال بگویید این سرکوب چه خسارتی به جامعه مدنی در کانادا خواهد زد.اکنون چگونه دولت جاستین ترودو می تواند منافع کانادا را ارجحیت بدهد وقتی لابیهای صهیونیستی بر دستور کار لیبرال دمکراسی ادعایی در به اصطلاح “غرب”سلطه دارند؟
در کنار این مساله باید رفتارشبکه سی بی اس کانادا را دید که از بودجهدولتی تغذیه می کند. این شبکه دو گزارش علیه سخنرانی نادیا شوفانی پخش کرد کهکمابیش بازتاب سیاستهای سازمان صهیونیستی بینای بریث بود. نقش سی بی اس در اینماجرا ما را متوجه نقش رسانه ها در تداوم یا شکست اندیشه لیبرال دمکراسی می کند.اگر بنا باشد شهروندان از پوشش خبری مربوط به مسایل مهمی نظیر درگیری فلسطین واسراییل محروم باشند اندیشه لیبرال دمکراسی نمی تواند در خدمت آنها باشد.
از زمان حادثه یازدهم سپتامبر تا کنون، جنگ جهانی علیه تروریسم کههنوز هم ادامه دارد به صورت ماتریسی از برخورد میان صهیونیسم، اسلام و تحولاتمربوط به لیبرال دمکراسی شکل گرفته است. این ماتریس ناشی از تفسیری با ظاهر درستولی در واقع نادرست از این حادثه است مبنی بر این دروغ که ستیزه جویان مسلمان دراین حادثه صرفا به خاطر تعصبات مذهبی و نفرت از غرب مرتکب این حمله شدند.
این توهم احمقانه تاکنون از طریق پوشش وسیع رسانه سرپا نگاه داشته شدهاست که ادعا می کند این تروریست ها صرفا با تیغ موکت بری هواپیماها را ربودند و بهنمادهای اصلی تجاری و نظامی آمریکا در نیویورک و واشنگتن حمله کردند.
خانم شوفانی در اظهارات خود در روز قدس به این مسایل نیز اشاره ای کرداما این اشاره علیه وی استفاده شد و خودش توسط سازمان صهیونیستی بینای بریث و شبکهسی بی اس تروریست نامیده شد.
همان هایی که او را تروریست نامیدند خودشان عاملان اقدامات وسیعتروریسم دولتی هستند. وقتی نقش ها جابجا می شود نادیا شوفانی تروریست خوانده میشود به جای آن که قربانی تروریسم نامیده شود.
آیت الله خامنه ای هم به این پدیده اشاره کرد و گفت بعد از یازدهمسپتامبر “تعریفدروغین از تروریسم یکی از ستون های اصلی تروریسم در جهان مدرن شده است.”
از نظر من، سراسر جهان اسلام قربانی اصلی این تعریف دروغین است.
به نظر من کنفرانس تهران در حمایت از انتفاضه فلسطین شایسته بود بیشتربه این دروغ های بزرگ این تروریسم مهندسی شده می پرداخت.
منبع : قدس ، 14/12/1395
