اندیشکده راهبردی تبیین همچون سال 94، تلاش کرده است تا تحولات مهم کشورهای منطقه در سال 95 را به صورت تحلیلی، مرور و دورنمای احتمالی سال 96 را بیان نماید. امید است این گزارشها در فهم تحولات کشورهای منطقه، برای مخاطبان مفید واقع شود.
سال ۹۵ با تحولات پرفراز و نشیبی برای فلسطین رقم خورد. تحولاتی که برایبازگشت نگاهها به فلسطین کافی بود؛ اما تحولات منطقهای و نزاع خونینجهان اسلام، نگذاشت فلسطین از حاشیه به متن بازگردد. در سیاست داخلی فلسطینتحولات مهمی رخ داد که طرح ده بندی جهاد اسلامی (که از آن تعبیر به نخستیناقدام سیاسی این جنبش شد)، تعلیق انتخابات شهرداریهای فلسطین از سویتشکیلات از ترس رأی آوری حماس و انتخاب یحیی سنوار بهعنوان مسئول سیاسیحماس در نوار غزه برخی از آنان است.
بهبود روابط حماس و مصر، تشدید درگیری میان گروههای مقاومت غزه وگروههای تکفیری، ترور مهندس زواری مسئول پهپادهای حماس در تونس در کنارتداوم انتفاضه سوم موجب شد سال ۹۵ از منظر امنیتی و نظامی برای مقاومتفلسطین و همچنین رژیم صهیونیستی بسیار حائز اهمیت باشد. در این یادداشتنیمنگاهی به مهمترین تحولات سال گذشته فلسطین خواهیم پرداخت و در پایاندورنمایی از سال ۹۶ خواهیم داشت.
۱- تحولات سیاست داخلی
۱-۱- طرح ده بندی جهاد اسلامی برای ساماندهی اوضاع فلسطین
رمضان عبدالله شلح، دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، در همایشی کهبهمنظور بیست و نهمین سالگرد تأسیس این جنبش (آبان ماه ۹۵) و نیز سالگردترور شهید فتحی شقاقی، رهبر فقید و مؤسس جهاد اسلامی، برگزار شد طرحی۱۰بندی برای عبور از وضعیت کنونی فلسطین مطرح نمود. این طرح را میتواننخستین ورود جهاد اسلامی به عرصه سیاسی دانست.
جهاد اسلامی از معدود جنبشهای مطرح فلسطینی است که طی ۲۹ سال حیاتخویش، هیچگاه وارد معادلات سیاسی و دولتهای ملی نشده است. طرح رمضانعبدالله شلح، در ظاهر نشان از تغییر رویه جهاد اسلامی از راهبرد ۲۹ سالهخویش دارد. این جنبش مقاومتی تا پیش از ارائه این طرح حتی از حضور درانتخابات شهرداریهای نوار غزه هم امتناع کرده و معتقد بود نمیتوان دوسلاح مقاومت و سیاست را با هم در دست گرفت و از میان آنها، یکی را بایدانتخاب نمود.
بندهای گوناگون طرح دهگانه نشاندهنده آن است که این طرح کاملاً یکپیشنهاد سیاسی و تلاش برای رسیدن به فرآیندی برای ایجاد دولت و وحدت ملیاست. ارائه طرح از سوی جنبشی که تاکنون عملکرد سیاسی نداشته ، حائز اهمیتاست. آنچه باید به آن دقت نمود، تأثیر ورود به عرصه سیاسی بر آینده اینجنبش و رویکرد مسلحانه آن است.
طرح دهگانه مطرح شده از سوی رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبش جهاداسلامی، ابتکار عملی است که حاوی نکات، پیامدها و واکنشهایی بوده است.برخی از آنان موارد عبارتاند از:
– میتوان این طرح را نخستین ورود جهاد اسلامی به عرصه سیاسی نامید.
– یکی از اصول جهاد اسلامی یعنی عدم پذیرش مشروعیت پیمان اسلو، در آن بسیار پررنگ است.
– طرح دهگانه، استقبال اکثریت جنبشهای فلسطینی را با خود به دنبال داشته است.
– ارائه طرح از سوی یک جنبش غیرسیاسی، نشان از ضعف سیاسی تشکیلات خودگردان و خارج شدن کنترل عرصه سیاسی از دست دولت رام الله است.
– واکنش مثبت محمد دحلان رقیب سرسخت محمود عباس به طرح جهاد اسلامی، از نکات تعجب برانگیز بود.
– اما به باور برخی تحلیلگران ورود جهاد اسلامی به سیاست نه تنها مانعرویکرد مقاومت و مبارزه مسلحانه نیست، بلکه میتواند تکمیل کننده مقاومت همباشد.[۱]
۲-۱- تعلیق انتخابات شهرداریهای فلسطین
یکی دیگر از تحولات مهم سال ۹۵ اعلام تصمیم تشکیلات خودگردان برایبرگزاری انتخابات شهرداریها در سراسر کرانه باختری و نوار غزه در مهر ماه۹۵ (اکتبر ۲۰۱۶) بود. پس از اعلام تصمیم تشکیلات حماس در اقدامی غافلگیرانهاز آمادگی خود برای شرکت در این انتخابات خبر داد. انتشار خبر اعلامآمادگی حماس برای شرکت در این انتخابات، واکنشها و تحلیلهای گوناگونی باخود به همراه داشت. این تصمیم نشان از تلاش حماس برای مبرا نمودن خود ازاتهام عدم همراهی در ایجاد وحدت ملی فلسطین و تصمیم برای رویارویی جدید باجنبش فتح و وضعیت فعلی خود در کرانه باختری و غزه از طریق ابزار صندوق رأیبود.
حال پس از گذشت ۴ سال از انتخابات پیشین که با تحریم حماس همراه بود،جنبش حماس رسماً از حضور خود در انتخابات پیش رو خبر داده است. علاوه برحماس ۱۳ جنبش دیگر فلسطینی از جمله جبهه خلق، جبهه دموکراتیک، حزب خلق وجهاد اسلامی هم آمادگی خود را برای شرکت در این انتخابات اعلام نمودهاند.یکی از تصمیمات هوشمندانه حماس، اعلام عدم تشکیل لیست مستقل انتخاباتیاست.[۲]
تشکیلات خودگردان گمان مینمود با عدم حضور حماس در انتخابات آتیشهرداریها همانند سال ۲۰۱۲ میتواند بر چالشهای خود با پیروزی در اینانتخابات تا حدودی غلبه نماید. در سال ۲۰۱۲ محمود عباس تصمیم به برگزاریانتخابات شهرداریها در کرانه باختری و عدم اجرای آن در غزه گرفت. اینتصمیم محمود عباس موجب اعتراض حماس و تحریم انتخابات از سوی این جنبشگردید.
اما با نزدیک شدن به موعد انتخابات (۱۷ مهرماه) و تصمیم حماس برای ورودبه انتخابات بدون لیست مستقل و خنثی شدن نقشه تشکیلات خودگردان که برگزاریانتخابات را به یک فرصت عالی برای حماس تبدیل نموده بود؛ ترس صهیونیستها وفشار دیگر بازیگران منطقهای موجب شد در اقدامی بسیار تنش برانگیز برگزاریانتخابات از سوی دادگاه عالی فلسطین طی بیانیهای در ۱۸ شهریور تعلیق شود.این عقبنشینی تشکیلات خودگردان یک شکست بزرگ برای محمود عباس در مقابلاراده سیاسی حماس بود.
در روزهای پایانی سال ۹۵ تشکیلات خودگردان پس از تأخیر هفت ماهه اعلامکرد قصد برگزاری انتخابات در فروردین ۹۶ و تنها در کرانه باختری دارد.تصمیمی که واکنش حماس و دیگر گروههای مخالف تشکیلات در داخل و خارج ازکرانه باختری را برانگیخت. باید منتظر ماند و دید که آیا این انتخاباتشهرداریها در سال ۹۶ برگزار خواهد شد و در صورت برگزاری واکنش حماس چگونهخواهد بود؟ آیا حماس مانند سال ۲۰۱۲ بار دیگر انتخابات را تحریم خواهد نمودیا در حوزههای انتخاباتی کرانه باختری حضور فعال خواهد داشت؟
۳-۱- انتخاب یحیی سنوار بهعنوان مسئول دفتر سیاسی حماس در نوار غزه
دوشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۵، حماس با برگزاری انتخابات داخلی خود، یحییسنوار را بهعنوان مسئول دفتر سیاسی این جنبش در نوار غزه و خلیل الحیه رابه عنوان جانشین وی انتخاب کرد. این انتخاب از لحظات اولیه انتشار خبر باواکنشهای گوناگونی همراه بود. واکنش بسیاری از رسانههای صهیونیستی مانندهاآرتص به سابقه اسارت سنوار بود.
یحیی سنوار، انتخابش آنقدر غافلگیرانه بود که رسانهها نخست به دنبالاین بودند که رئیس جدید دفتر سیاسی حماس در نوار غزه کیست؟ سنوار اولین باردر سال ۱۹۸۲ به مدت ۴ ماه تحت بازداشت اداری قرار گرفت و در سال ۱۹۸۵ بهاتهام تأسیس سرویسهای امنیتی ویژه حماس موسوم به «مجد» به مدت ۸ ماهبازداشت شد؛ وی همچنین در سال ۱۹۸۸ تحت بازداشت اداری قرار گرفت و پس ازانتقال مجدد به دایره بازجویی و تحقیقات، به ۴ بار حبس ابد محکوم گشت تااینکه در جریان مبادله شالیت یا همان مبادله وفاداری به آزادگان در سال۲۰۱۱ از زندانهای صهیونیستی خارج شد. حماس در جولای ۲۰۱۵ سنوار را بهعنوان مسئول پرونده اسرای صهیونیستیِ در دست حماس و هر مذاکرهای در اینخصوص تعیین کرد و فرماندهان قسام به خاطر اعتمادی که به وی داشتند، او رابرای این سمت انتخاب کردند.
نزدیکی سنوار به طیف نظامی حماس، سابقه اسارت وی و آزادیاش در تبادل باشالیت، قرار گرفتن وی در لیست تروریستی واشنگتن در سالهای گذشته و مطرحشدن نام وی در کنار بنیانگذاران شاخه امنیتی حماس، همگی از حاشیههایزندگی سنوار است. این حاشیهها موجب شد انتخاب وی به عنوان رهبر سیاسی حماسدر غزه با واکنشهای گوناگونی همراه باشد. به نظر میرسد انتخاب وی نشاندهنده رویکردی جدید در حماس است که بر تصمیم گیران رژیم صهیونیستی وهمچنین پرونده تبادل اسرا تأثیرگذار خواهد بود.[۳]
۴-۱- کنگره هفتم فتح
کنگرههای فتح، طبق قانون و نظام داخلی جنبش هر ۵ سال بهمنظور تعیینکمیته مرکزی برگزار میشود؛ اما جنبش فتح حتی یکبار هم کنگرههای خود رادر موعد مقرر برگزار نکرده است. این مسئله بیشتر به مسائلی چون مکانبرگزاری کنگره، جمعکردن اعضای پراکنده آن، خطرات امنیتی مربوط به برگزاریآن و همچنین رویکردهای سیاسی بر میگردد.
کنگره هفتم در حالی در آذر ماه ۱۳۹۵ و روزهای پایانی سال ۲۰۱۶ برگزار شدکه ۷ سال از کنگره ششم گذشته و تأخیر دو ساله آن محمود عباس را تحت فشارقرار داده بود. هفتمین کنگره جنبش فتح با حضور ۱۳۲۲ نفر از مجموع ۱۴۰۰ نفراز اعضای این جنبش در رام الله برگزار شد. در این کنگره پنج روزه هیئتهاییاز ۲۸ کشور و نمایندگانی از گروههای فلسطینی از جمله حماس حضور داشتند.شیخ احمد الشیخ به نمایندگی از جنبش حماس، نامه خالد مشعل رئیس دفتر سیاسیاین جنبش در کنگره هفتم فتح را که در آن بر وحدت و مشارکت ملی تأکید شدهبود، قرائت کرد. حضور نمایندگان جنبش جهاد اسلامی هم از نکات موردتوجه دراین کنگره بود.
حضور حماس و جهاد اسلامی، برگزاری کنگره با حضور اکثریت اعضای فتح،انتخاب دوباره محمود عباس بهعنوان رهبر فتح، عدم رأی آوری مخالفان محمودعباس و طرفداران دحلان در کمیته مرکزی و همچنین در صدر قرار گرفتن برغوثیدر انتخابات کنگره مرکزی از مهمترین تحولات کنگره هفتم بود.[۴]
۲- تحولات امنیتی- نظامی
۱-۲- تداوم انتفاضه سوم فلسطین
۱۰ مهر سال ۱۳۹۴ پس از انجام عملیات شهادت طلبانه از سوی مهند حلبینوجوان فلسطینی در قدس، معادلات فلسطین دچار تغییراتی شد. تغییراتی کهابتدا یک خیزش یا خشم نفرت نامیده میشد اما با گذشت زمان از مخالفت با«انتفاضه» نامیدن این تحولات کاسته شد. با گذشت یک سال و نیم از انتفاضهفلسطینیان، حدود ۳۰۰ فلسطینی به شهادت رسیدهاند. سهم سال ۹۵، نزدیک بهیک سوم شهدای انتفاضه است. کاهش شهدای انتفاضه در سال ۹۵ نسبت به شش ماههدوم سال ۹۴ را میتوان همکاری امنیتی شدید نیروهای تشکیلات خودگردان و رژیمصهیونیستی دانست. شاید بتوان انفجار اتوبوسی در قدس اشغالی در ابتدایاردیبهشت ماه ۹۵ را آغاز مرحلهای جدید در انتفاضه دانست. پس از عملیاتانفجار اتوبوس در قدس اشغالی که حماس مسئولیت آن را رسماً بر عهده گرفت،بسیاری از صهیونیستها از خطر مسلحانه شدن انتفاضه خبر دادند. اوجگیریانتفاضه و اضافه شدن رویکرد مسلحانه موجب شد بار دیگر عملیاتها افزایشیابد و شاهد به شهادت رسیدن حدود ۶۰ فلسطینی دیگر از اردیبهشت ماه تاسالروز انتفاضه در هفته نخست مهرماه باشیم. همچنین در دی ماه شاهد یکعملیات مسلحانه دیگر بودیم که حدود ۸ صهیونیست کشته شدند.
انتفاضه طی یک سال و نیم گذشته پیامدهایی با خود به همراه داشته است.خروج حماس و جهاد اسلامی از انزوا، افزایش نارضایتی از محمود عباس و تعلیقانتخابات شهرداریها، اعتصاب اسرا و پیروزی ارادههای آنان بر صهیونیستها وظهور نسل پسا اسلو در میان جوانان فلسطینی از مهمترین تبعات انتفاضه درفلسطین است. بهطور کلی میتوان انتفاضه در سال ۹۵ را انتفاضهای مسلحانهنامید که تداوم آن امید را به جوانان فلسطینی بالاخص در کرانه باختری والخلیل (قلب انتفاضه) تزریق نموده است.[۵]
برگزاری ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین در روزهای ۲ و ۳اسفندماه، حمایت علنی جمهوری اسلامی از آرمان فلسطین را بار دیگر نشان داد.حضور سران گروههای مقاومت و تشریح و تکرار اصول حمایتی ایران از آرمانآزادی فلسطین میتواند مقدمهای برای بهبود رابطه میان تهران و گروههایفلسطینی بالاخص حماس، پس از تیره شدن روابط ناشی از اختلاف در بحران سوریهباشد.
۲-۲- فعالیت گروههای سلفی-جهادی در نوار غزه
از ابتدای مهرماه ۹۵ شاهد شلیک موشکهایی از نوار غزه بهسوی شهرکهایصهیونیستی از جمله سدیروت بودهایم. اتفاقی که موجب واکنش رژیم صهیونیستی وبمباران پایگاههای حماس در خان یونس شد. حملات رژیم صهیونیستی در حالیانجام گرفت که پس از شلیک این موشکها، گروه سلفی «احفاد الصحابه فی أکنافبیتالمقدس» طی پیامی مسئولیت عملیات شلیک موشک به سمت شهرک صهیونیست نشینسدیروت را بر عهده گرفت. این گروه خود را شاخهای از داعش در نوار غزهمیداند. «احفاد الصحابه فی أکناف بیتالمقدس» پس از عملیات شهادتطلبانهشهید مصباح ابوصبیح در قدس اشغالی در اواسط مهرماه که منجر به کشته شدن دوصهیونیست شد، در پیامی عجیب مدعی شد اگر شهید مصباح ابوصبیح عضو حماس یافتح بوده، جایگاهش جهنم است.
در نوار غزه، گروههای سلفی جهادی زیادی مشغول به فعالیت بوده و هستندکه همگی آنان با توجه به رویکرد حماس در اداره جامعه، داشتن گرایشهایاخوانی و برقراری آتشبس با رژیم صهیونیستی، این جنبش مقاومتی را تکفیرنموده و در برخی موارد با این جنبش، درگیریهایی هم داشتهاند.
از سال ۲۰۱۵ شاهد درگیریهای مختلف، تکفیر و صدور بیانیه از سویجنبشهای مختلف سلفی در غزه و منطقه، علیه حماس هستیم. ایجاد انشقاق و تنشدر نوار غزه از سوی گروههای سلفی، متهم شدن حماس توسط بخشی از جامعه اهلتسنن به تخریب و تحدید شریعت اسلام به دلیل درگیری با جریانهای سلفی وحمله هوایی به غزه به بهانه نقض آتشبس از سوی سلفیها توسط رژیمصهیونیستی، بخشی از عواملی است که موجب شده تا بسیاری از تصمیمسازان رژیمصهیونیستی، گروههای سلفی در غزه و منطقه را تهدیدی جدی ندانند و به آنبهعنوان یک موهبت راهبردی بنگرند.[۶]
۳-۲- ترور مهندس زواری، مسئول پهپادهای حماس در تونس
بیست و پنجم آذرماه ۹۵ (۱۵ دسامبر ۲۰۱۶) صدای شلیک گلوله در صفاقس دومینشهر پرجمعیت تونس در جنوب این کشور آفریقایی شنیده شد و محمد زواری باتابعیت تونسی و بلژیکی هدف ۲۸ گلوله قرار گرفت. صدای گلوله در سرزمینیشنیده شد که مردم آن و حتی سیاستمدارانش در سالهای اخیر در حمایت ازفلسطین، انتفاضه و مظلومیت غزه از پیشتازان جهان عرب و اسلاماند.
زواری یکی از مهندسین تونسی است که از سال ۱۹۹۱ از سوی حکومت دیکتاتوربن علی به سوریه تبعید شده بود و این تبعید مقدمهای شده بود که وی باجنبشهای مقاومت فلسطین مانند حماس ارتباط بگیرد و در راستای آرمان فلسطینمبارزه نماید. پس از پایان دوره تبعید دهساله محمد زواری، این شهید باردیگر به تونس برگشت و رفت آمدهای گوناگونی به سوریه و دیگر مناطق داشت.
قسام طی بیانیهای در خصوص زواری تأکید کرد: «زواری ۱۰ سال پیش بهمقاومت فلسطین پیوست و به عضویت گردانهای قسام درآمد و برای دفاع ازفلسطین به نیابت از امت وارد عرصه نبرد با دشمن صهیونیستی شد و در عرصه رزمو مبارزه با این دشمن سربلند بیرون آمد… ترور زواری زنگ خطر را برایامتهای عربی و اسلامی به صدا درآورد تا متوجه شوند که اسرائیل و مزدورانشدر کشورهای عربی نقشهای خطرناکی بازی میکنند و اکنون زمان آن رسیده استکه این مزدوران بزدل خائن ریشهکن شوند… مهندس زواری یکی از فرماندهان ناظرپروژه پهپادهای ابابیل است، این پهپادها در جریان جنگ ۵۱ روزه غزه درتابستان سال ۲۰۱۴ نقش چشمگیری ایفا کرد.»
اما نکته حائز اهمیت ترور زواری آن است که پس از سال ۲۰۰۰ و قدرت گرفتنحامیان مقاومت در فلسطین و نوار غزه، رژیم صهیونیستی سعی نمود ترورهای خارجاز فلسطین را متوقف نماید بهگونهای که پس از ترور ناکام خالد مشعل درامارات در سال ۱۹۹۷، تنها شاهدِ ترور عزالدین شیخ خلیل از فرماندهانگردانهای قسام در اثر انفجار خودرویش در دمشق در سال ۲۰۰۴ و ترور محمودمبحوح فرمانده برجسته گردانهای قسام در امارات در سال ۲۰۱۰ بودهایم. آماربهخوبی نشان میدهد رژیم صهیونیستی ترورهای خارج از فلسطین را از ترسپاسخ مقاومت از سال ۲۰۰۰ بسیار محدود نموده است.
ترور زواری نشان دهنده دو موضوع است؛ نخست آنکه ترور محمد زواریمیتواند آغازی بر ترورهای خارج از فلسطین یا انتقام از مقاومت در خارج ازسرزمینهای اشغالی باشد و دیگر اینکه نشان دهنده میزان هراس صهیونیستها ازتقویت و قدرتیابی توان آفندی حماس است.[۷]
۳- تحولات سیاست خارجی
۱-۳- بهبود روابط مصر و حماس
مصر و حماس طی یک سال گذشته طی یک فرآیند مشخص بسیار به هم نزدیک شده ودیدارهای گوناگونی میان هیئتهای امنیتی و سیاسی خود برگزار کردهاند. جهاداسلامی هم از این روند مستثنا نبوده و بسیار به مصر نزدیک شده است. ماهپایانی سال ۹۵ هنیه نائب رئیس دفتر سیاسی حماس تأکید کرد: «حماس فصل جدیدیاز روابط خود را با مصر آغاز کرد و امیدواریم که این روابط گسترش یابد. مانسبت به روابط با قاهره بسیار تمایل داریم و بدون مداخله در امور داخلیمصر، نگرانیها در رابطه با امنیت ملی این کشور را از بین خواهیم برد.» ایناتفاق در حالی رخ داده است که مصرِ سیسی، بسیار به تلآویو نزدیک بوده ورژیم صهیونیستی هم هیچ اعتراضی به اقدامات مصر در نوار غزه و فلسطین نداشتهاست. این اتفاق برای هر سه بازیگر یعنی سیسی، حماس (مقاومت غزه) و رژیمصهیونیستی منفعتهایی دارد.
سیسی با این نزدیکی به دنبال نقش آفرینی در صلح اعراب و رژیم، مشروعیتبخشی به وجهه خود در جهان عربی توأم با منفعت اقتصادی و همچنین کنترلامنیتی صحرای سینا و جلوگیری از ورود سلاح به مصر است. رژیم صهیونیستی همبه نظر میرسد از این نزدیکی بسیار رضایتمند است. کنترل امنیتی صحرای سینا واهرم فشار علیه مقاومت در آتش بسهای احتمالی و کنترل حالت انفجاری نوارغزه را میتوان اصلیترین دلایل این خشنودی دانست.
یکی از راهکارهای کنترل انفجاری نوار غزه، نقش آفرینی یک کشور ثالثبرای تبادل کالا به درون نوار غزه و کنترل بر روی نظامی نبودن کالاهایورودی است. تحقق این امر تنها از دست دو بازیگر مصر به دلیل موقعیتجغرافیایی و ترکیه به دلیل نزدیکی به غزه امکان پذیر است. ترکیه به دلیلنداشتن مرز با نوار غزه و برخی مسائل دیگر، گزینه توانمندی برای کاستنمحاصره نوار غزه نیست. هرچند پس از اعلام عادی سازی روابط ترکیه و رژیمصهیونیستی در بهمنماه چند محموله سوخت از ترکیه وارد غزه شد که به نظرمیرسد هدف از آن اقدام بیش از آنکه بهبود وضعیت غزه باشد، توجیه افکارعمومی حامی اردوغان در فلسطین و ترکیه بود.
اما نزدیکی مصر و حماس بالاخص در حوزه امنیتی این امکان را به رژیمصهیونیستی میدهد که با اعتماد به همکاری امنیتی دو طرف، به منظور کاهشتبعات محاصره نوار غزه، گذرگاه رفح نقش تنفسی را برای ساکنان باریکه ایفانماید. مصری که به حماس و دیگر گروههای نوار غزه نزدیک باشد، میتواند ایننقش را برای رژیم صهیونیستی بازی نماید.
۴- دورنمای فلسطین در سال ۹۶
شاید بتوان جنگ احتمالی نوار غزه، تغییر سیاست حماس ناشی از تغییرمدیریت آن و رهبری احتمالی اسماعیل هنیه و همچنین تشدید حالت انفجاری غزهرا از مهمترین مؤلفههای شکل دهنده فلسطین در سال ۱۳۹۶ دانست.
۱-۴- جنگ احتمالی نوار غزه
سال ۹۵ در حالی به پایان رسید که در ماههای پایانی آن بارها جنگندههایصهیونیستی به پایگاههای نوارغزه حمله نمودند و مسئولین صهیونیستی از لزومجنگی جدید برای کنترل حماس و پیشرفت توان آفندی حماس (مانند تونلها وتوان نیروی دریایی) خبر دادند. شاید روی کار آمدن دولت راستگرای ترامپ نیزفرصت جنگ را برای نتانیاهو فراهم سازد؛ اما وقوع این جنگ به مؤلفههایبسیاری وابسته است یا بهتر است گفته شود، موانعی که اکنون در پیش روی رژیمصهیونیستی وجود دارد، اگر برطرف گردد جنگ چهارم نوار غزه دور از ذهن نخواهدبود.
۲-۴- انتخابات شهرداریها و تشدید اختلافات درون فلسطینی
فلسطین در سال ۹۶ با موضوع وحدت ملی با توجه به تشدید همکاریهای امنیتیتشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی و ضعف محمود عباس بیش از پیش گلاویزخواهد بود. نمونه بارز همکاریهای تشکیلات و نیروهای رژیم در روزهای پایانیسال ۹۵ بود که منجر به شهادت باسل الاعرج شد. همچنین اعلام تشکیلات مبنیبر برگزاری انتخابات شهرداریها در سال ۹۶ در کرانه باختری و استثنا کردننوار غزه برخلاف توافق قبلی با گروههای فلسطینی، اختلاف میان گروههایفلسطینی را بیش از پیش شعلهور خواهد کرد.
ابومازن و تشکیلات سال به سال در حال از دست دادن جایگاه اجتماعی وسیاسی خود هستند و رقیبان و مخالفان وی بیش از گذشته طمع به قدرت دارند.بالاخص که برخی کشورهای منطقهای مانند مصر و امارات به دنبال جایگزین کردندحلان به جای محمود عباساند. لذا تغییر در ساختار قدرت و شخصیتها درسپهر سیاسی فلسطین در سال آتی چندان دور از ذهن نخواهد بود.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین