چهارشنبه 30/آوریل/2025

به رسمیت شناختن قدس غربی به پایتختی اسرائیل، پیامدها و تهدیدها

چهارشنبه 26-آوریل-2017

در ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ پس از جنجال رسانه‌های صهیونیستی، وزارت خارجه روسیهبیانیه‌ای را بر روی خروجی سایت خود قرار داد که همه تحلیل‌گران را شوکهنمود.[۱]بیانیه‌ای که می‌توان از منظری آن را بسیار با اهمیت و تاریخی دانست. دربیانیه وزارت خارجه روسیه آمده است: «ما مجدداً تعهد خود بر اصول موردتأیید سازمان ملل برای حل مشکل فلسطین و اسراییل که شامل به رسمیت شناختهشدن وضعیت اورشلیم (قدس) شرقی به‌عنوان پایتخت کشور فلسطینی که در آیندهتشکیل خواهد شد است را مورد تأکید قرار می‌دهیم در همین زمان باید اعلامکنیم در قالب چنین مفهومی اورشلیم (قدس) غربی را پایتخت کشور اسراییلمی‌بینیم.»

در بخشی از این بیانیه تأکید شده است با اشاره به اینکه فلسطینیان ورژیم صهیونیستی، حدود سه سال است که در مذاکرات سیاسی برای حل مناقشات میاندو طرف شرکت نکرده‌اند، آمده است: «مسکو عمیقاً نگران این موضوع است.»

 

  • روسیه؛ نخستین بازیگر در به رسمیت شناختن پایتختی قدس هرچند مشروط

لازم است در ابتدا بر این موضوع تأکید داشت که هرچند روسیه در بیانیهخود شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم را منوط به تشکیل دولت فلسطینی بهپایتختی قدس شرقی به‌منظور تحقق مذاکرات صلح و طرح دو دولت نموده است؛ امااین شناسایی از لحاظی بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است.

 این اقدام از اهمیت تاریخی‌ای برخوردار است؛ زیرا تاکنون نه در طرح‌هایصلح عربی یا اروپایی و نه در قطعنامه‌های سازمان ملل (مانند ۲۴۲)، قدسغربی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی ذکر نشده است. روسیه تاکنون بر اساسقطعنامه‌های سازمان ملل و طرح دو دولت سیاست‌های خود را در پرونده فلسطیندنبال نموده است. ضمن آنکه روس‌ها در برهه‌هایی همانند جنگ‌های غزه ومذاکرات صلح میان تشکیلات و رژیم مواضعی بسیار محکم و خوب در دفاع از حقوقفلسطینیان داشته‌اند که دلیل آن‌هم حمایت از قطعنامه‌های سازمان ملل بوده ولذا نوار غزه و کرانه را جزو دولت فلسطینی می‌دانند؛ اما اقدام اخیرروس‌ها تخطی از سیاست کلان همیشگی آنان است و باید دید که آیا تشکیلاتخودگردان و حامیان سازش‌گر عربی وی هم در ادامه عادی‌سازی روابط به این امرتن خواهند داد؟ واکنش جریان سازش مشخص خواهد کرد که تصمیم اخیر روس‌هاجایگاه مسکو را به عنوان میانجی مذاکرات تقویت خواهد کرد یا خیر؟

 

اقدام اخیر روس ها در شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم صهیونیستی از اهمیتتاریخی‌ای برخوردار است؛ زیرا تاکنون نه در طرح‌های صلح عربی یا اروپایی ونه در قطعنامه‌های سازمان ملل (مانند 242)، قدس غربی به عنوان پایتخت رژیمصهیونیستی ذکر نشده است.

 

  • مقدمه‌ای برای انتقال سفارت‌های کشورهای غربی و آمریکا به قدس

یکی از موضوعات چالشی در ماه‌های اخیر موضوع انتقال سفارت آمریکا ازتل‌آویو به قدس بوده است. البته ترامپ اولین کسی نیست که وعده انتقال سفارترا می‌دهد، بلکه اکثر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا طی ۴۰ سالگذشته؛ از جرالد فورد گرفته تا باراک اوباما این وعده را تکرار کرده‌اند،ولی این سفارتخانه هنوز از سر جایش تکان نخورده است! یکی از دلایل عدمانتقال سفارت به قدس آن است که سیاست کلان آمریکا در پرونده فلسطین ومذاکرات صلح، تحقق طرح دو دولت بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ سازمان ملل است و براساس طرح دو دولت، قدس غربی هرگز به عنوان پایتخت رژیم به رسمیت شناختهنشده است. بلکه یکی از دلایل مطرح شدن انتقال سفارت از سوی جریان‌هایصهیونیستی و تندرو در آمریکا مقدمه سازی حقوقی و سیاسی به منظور مطرح کردنبه رسمیت شناختن قدس غربی به‌جای تل‌آویو به پایتختی است.

 به نظر می‌رسد ترامپ ۳ گزینه معقول و امکان‌پذیر، پیش روی خود دارد: ۱-عقب نشینی از این اقدام با توجه به پیامدها ۲- انتقال سفارت به قدس غربیبه‌منظور کاهش فشارهای بین‌المللی (مرزهای ۱۹۴۸) ۳- مستقر شدن سفیر آمریکادر قدس و اقدامات پیوسته و ادامه‌دار طی زمانی نسبتاً طولانی برای آمادهکردن مقدمات انتقال سفارت به این شهر.[۲]ذکر این نکته ضروری است که هرچند قدس غربی بر اساس قطعنامه «مرزهای ۱۹۴۸»سازمان ملل جزو خاک رژیم صهیونیستی است، اما از آنجایی که ساختار سیاسیرژیم صهیونیستی تقسیم‌بندی شرقی و غربی را قبول ندارد، انتقال سفارت آمریکابه هرکجای قدس شریف، به معنی انتقال سفارت به محدوده اشغالی از نظر سازمانملل و به رسمیت شناختن کل قدس (از دید صهیونیست‌ها: اورشلیم) به پایتختیرژیم صهیونیستی است. لذا این اقدام کاملاً برخلاف قطعنامه‌هاست و قطعاًواکنش‌ها و تبعات شدیدی برای رژیم به همراه خواهد داشت.

می‌توان این اقدام روسیه و صراحت بیان پذیرش قدس غربی منوط بهآینده پیش رو، شرایط سیاسی و حقوقی را برای آنکه ترامپ سفارت را به قدسانتقال دهد و سپس سخن از پایتختی قدس غربی و یا کل قدس شریف به میانبیاورد، مهیا نموده است.

ذکر این نکته هم ضروری است که برخی تحلیل گران معتقدند که جریان روستبار مسئولین و سران تل‌آویو روسیه را مجاب نموده‌اند با این اقدام نفوذ ولابی خود را در رژیم بیش از پیش افزایش دهد. مبنای تحلیل این طیف آن است کهاقدام روسیه پاتکی به ترامپ برای به دست آوردن حمایت لابی صهیونیستی باانتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس بوده و به نوعی این اقدامپیش‌دستانه است.

 

اقدام روسیه و صراحت بیان پذیرش قدس غربی منوط به آینده پیش رو، شرایطسیاسی و حقوقی را برای آنکه ترامپ سفارت را به قدس انتقال دهد و سپس سخن ازپایتختی قدس غربی و یا کل قدس شریف به میان بیاورد، مهیا می سازد.

 

  • چالشی برای سیاست اتخاذی ایران در روابط با روسیه

نتانیاهو و پوتین طی دو سال گذشته بارها از طریق دیدارهای دوجانبه یاتماس تلفنی با یکدیگر ارتباط برقرار نموده‌اند. ارتباطاتی که نشان دهندهمیزان سطح روابط دوسویه بود. بیشتر تحلیل‌ها و اخبار از این دیدارها حولموضوع پرونده سوریه، بلندی‌های جولان، ایران و بخشی کمی هم مذاکرات صلح باواسطه‌گری روس‌ها انجام می‌گرفت؛ اما بیانیه اخیر وزارت خارجه روسیه وشناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم، این هشدار را روشن نمود که سطح روابطدوجانبه و راهبردی کرملین و تل‌آویو در سطحی عالی و در موضوعات مهم دیگریهم تداوم داشته است. امری که می‌تواند معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای درپرونده فلسطین و به تبع آن روابط و کنش ایران در منطقه دچار تغییر نماید.

به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی روابط خود را با روسیه بالاخص در پروندهسوریه، خارج از همکاری روس‌ها با رژیم صهیونیستی تعریف نموده است. یا بهعبارتی می‌توان گفت مولفه روابط روسیه و رژیم، در چگونگی، کیفیت وسطحهمکاری میان تهران و مسکو محاسبه نشده است و به نوعی ایران با پیش گرفتنسیاست نادیده‌گیری روابط مسکو و تل‌آویو، روابط خود را با روس‌ها را تاکنونمدیریت نموده است.

 اما بیانیه و تصمیم اخیر روس‌ها نشان داد که این سیاست اتخاذی ایران درروابط با روسیه شاید در مراحلی با چالش‌های جدی‌تری روبرو شود. ضمن آنکهتوقع افکار عمومی داخلی، منطقه‌ای و حامیان مقاومت از ایران، عدم مصلحتسنجی در روابط با روسیه در زمان‌های تداخل منافع و سیاست‌ها در موضوعفلسطین است. امری که نخست باید درک و سپس برای آن راهکار و سناریوهایی باکمترین هزینه چاره اندیشی شود. در صورتی که روسیه در موضوع فلسطین بیش اززمان فعلی نقش آفرینی نماید و لابی‌های صهیونیستی بتوانند بر سیاست‌هایکرملین تأثیرگذار باشند، رفتار ایران با همسایه شمالی بسیار مهم و چالشیخواهد بود.

 

این تصمیم روس‌ها می‌تواند میز مذاکرات سازش را تغییر دهد و جریان سازشمنطقه‌ای با پذیرش میانجی‌گری روس‌ها و پایتختی قدس غربی، معادلات رابه‌کلی متحول سازد و فرآیند عادی‌سازی روابط با رژیم را در کانال جدیدیپیگیری نماید.

 

  • جمع‌بندی

در پایان می‌توان به‌طور خلاصه نکات این رویداد را که باید مورد توجه مسئولین و تصمیم سازان قرار بگیرد عبارت‌اند از:

  • اقدام روس‌ها در شناسایی مشروط قدس غربی به پایتختی رژیم، امری بسیار مهم، تاریخی و تأثیرگذار است.
  • اقدام روس‌ها می‌تواند پیش زمینه سیاسی، حقوقی و رسانه‌ای برای انتقال سفارت آمریکا به قدس را مهیا ‌سازد.
  • تداوم نزدیکی راهبردی روس‌ها و صهیونیست‌ها روابط تهران و مسکو را دچار چالش خواهد کرد و نیاز به اتخاذ سیاست جدیدی دارد.
  • این تصمیم روس‌ها می‌تواند میز مذاکرات سازش را تغییر دهد و جریان سازش منطقه‌ای با پذیرش میانجی‌گری روس‌ها و پایتختی قدس غربی، معادلات را به‌کلی متحول سازد و فرآیند عادی‌سازی روابط با رژیم را در کانال جدیدی پیگیری نماید.

منبع: اندیشکده راهبردی تبیین

لینک کوتاه:

کپی شد